مردم میخواهند مرفه زندگی کنند!

 

 

 

 

 

مظفر محمدی
 

تلاش حاکمیت سرمایه داران در ایران همچنان تلاش همه ی نظام های سرمایه داری در جهان، تحمیل  کار ارزان، ریاضت و فقر و قناعت به طبقه کارگر و محرومان جامعه است. در مقابل، تلاش طبقه کارگرو زحمتکشان در ایران و سراسر جهان، مرفه زندگی کردن است.

جمهوری اسلامی از آغاز با شعار رفاه و بردن در آمد نفت بر سر سفره های مردم سر کار آمد. این شعار و حقه طبقه ی بورژوا در آغاز به حاکمیت رسیدن است. اما خصلت سرمایه، کار ارزان و تولید سود بیشتر برای سرمایه داران است. و این با رفاه اکثریت زحمتکشان جامعه در تناقض است. جمهوری اسلامی از این قاعده مستثنی نیست. بعلاوه بورژوازی حاکم جدید در ایران مذهب و خرافات را هم به کمک طلبید تا بجای پول نفت بر سر سفره ی مردم، اکثریت جامعه را به نام مستضعف با قناعت و توقع کم از زندگی و سوختن و ساختن به بهشت بفرستد.

 مروز کار به جایی رسیده است که دولت سرمایه داران در ایران به کارگران و مردم زحمتکش می گوید: "کم بخورید، روزی یک وعده غذا بخورید و روزی چند ساعت مجانی کار کنید!"

 ما نه  اسلام و وعده بهشت و نه  میهن پرستی، پاسخ خواست مردمی که می خواهند مرفه زندگی کنند را نمی دهد. این کارگر و زحمتکش بیکار و یا با دستمزد بخور و نمیر و زحمتکشان تنگدست نیست که در مقابل خانواده هایشان خجالت می کشد، بلکه دولتمردان فاسد بورژوا هستند که باید خجالت بکشند! این فرهنگ رایج طبقه ای است که مدعی و طلبکارانه، گلوی دشمن زندگی و معیشت و رفاه خانواده اش را می فشارد. 

امروز در ایران رفاه و امنیت و آزادی  چنان بهم پیوند خورده اند که یکی بدون دیگری ممکن نیست. مردم برای اینکه مرفه زندگی کنند باید امنیت و سلامت و حرمت و آزادی شان تامین باشد. و برای اینکه آزادی و امنیت داشته باشند باید مرفه باشند.  

خیزش میلیونی دیماه ۹۶ و متعاقبا  اعتصابات کارگری مراکز بزرگ صنعتی، بعنوان صدای رسای طبقه کارگر اعم از شاغل و بیکار و  زن و مرد و دیگر زحمتکشان و معلمان و بازنشستگان ایران، زنگ پایان زندگی زیر خط فقر را به صدا در آورده است. صدایی که به دولت سرمایه داران اعلام کرده است که دیگر زندگی فقیرانه و گرسنگی و ناامنی و ستم و تبعیض را بر نمی تابد. ابزار سرکوب و زندان در دست دولت و حکام بورژوازی ایران، در مقابل تعرض طبقاتی و توده ی زحمتکشان و محرومان جامعه، سلاح زنگ زده و از سر استیصال بیشتر نیست. 

اکنون هیات حاکمه ی سرمایه داری ایران در مقابل این سوال قرار گرفته است که یا باید امنیت و رفاه و آزادی جامعه را تامین کند یا برود.  

توجیهات و بهانه های سلسله وار رژیم سرمایه داری ایران از قبیل جنگ، تحریم، دزدی، فساد و اختلاس، سرسوزنی مسوولیت دولت در مقابل جامعه را کم نمی کند. امروز طبقه کارگر و محرومان جامعه، آشکار و صریح و قاطع از دولت سرمایه داران می پرسند: 

            ·         چرا بر خلاف این توجیهات، بورژوازی در بخشهای مختلف دولتی، خصوصی، نظامی و غیره، در انباشت و جمع آوری سرمایه و کسب سود و رفاه غرق است؟

            ·         ثروتهای نجومی  از کجا کسب شده است؟

            ·         چرا و چگونه بورژواها صاحب کاخ های عظیم و ویلانشینی و زندگی لاکچری و شهرک سازیها و مراکز سرسام آور تجاری و بازرگانی و حقوق های نجومی مدیران و وکلا و وزرا و قضات و ... هستند؟

            ·         چرا بورژوازی در جنگ و صلح، در تحریم و تورم و رکود  و رونق، در دست به دست کردن دارائیهای جامعه و دزدی و فساد و اختلاس، نانی از سفره شان کم نشده  و حجم  رفاهشان سرسام آور است؟ چرا روز به روز حجم سرمایه و پول و نقدینه و املاک و زندگی فرعونی شان بیشتر و بیشتر می شود؟

            ·         چرا قناعت و وعده بهشت و میهن پرستی شامل خود بورژوازی نمی شود؟  

بنا به آمار دولت سرمایه داران،  فاصله طبقاتی و شکاف بین فقر و ثروت روز بروز عمیق تر می شود. عمق خط فقر برای نود درصد جمعیت محروم جامعه روز بروز بیشتر و رفاه و آزادی و امنیت شان مدام تهدید شده و سقوط می کند. در عوض حجم دارائیها، میزان فساد و اختلاس و دزدی آشکار و پنهان و زندگی فوق رفاه  بورژوازی از حاصل کار طبقه کارگر و زحمتکشانی که  جامعه را می چرخانند، روز بروز عظیم تر است و صعود می کند. بورژواهای رنگارنگ معمم و مکلا و قبه دار در رقابت بر سر غصب داراییهای جامعه پاچه همدیگر را میگیرند. فاسد ترین و بی شرف ترین و دزد و جنایتکار دیروز، امروز قاضی القضات می شود. حجم پول و ثروت و نعمت از سر و کول بورژوازی ایران بالا می رود. حقوق وکلا و وزرا و قضات  و سرداران و مدیران و روسا، یک روز تاخیر نمی شود. اما  حقوق و دستمزد ناچیز کارگر، معلم و بازنشسته ماه ها به تعویق می افتد و برای گرفتن مزد کاری که کرده اند، باید اعتصاب کنند و زندانی و شکنجه شوند و میلیون ها کارگر بیکار، بدون بیمه بیکاری گرسنگی می کشند!

 پاسخ  این سوالات و شرایط فلاکتباری که به اکثریت کارگران و زحمتکشان جامعه تحمیل شده  در یک کلام این است که  کل ثروت و داراییهای جامعه در دست اقلیتی مفتخور است و راه نجات انسان کارگر و زحمتکش و نود درصد محرومان جامعه خلع ید کامل قدرت و ثروت از این اقلیت است.

 امروز باید گلوی این مفتخوران و غاصبان و جانیان و عامل فقر و فلاکت و سفره خالی کارگران و مردم زحمتکش را آنقدر فشرد تا سقف زندگی را به درجه ای از رفاه رساند و نهایتا با خلع ید آن ها از ثروت و قدرت، رفاه و امنیت و آزادی کامل را برای جامعه تامین کرد. طبقه کارگر ایران نه تنها رفاه و امنیت امروزش را از دولت سرمایه داران می خواهد، بلکه با بازپس گرفتن تمام قدرت و ثروت، آزادی و برابری کامل را به دست خواهد آورد. نتیجه ی مبارزه برای رفاه امروز می تواند برقراری سوسیالیسم و برابری و خوشبختی کارگر و زن و مرد و کودک جامعه را به  ارمغان بیاورد.

 شوراهای کارگری و مردمی امروز، ابزار دخالت طبقه کارگر و محرومان جامعه برای هر اندازه رفاه و ازادی و امنیت امروز و پایه های قدرت گیری اکثریت زحمتکشان برای ساختن جامعه ی آزاد و برابر و سوسیالیستی است.

مبارزه برای معیشت، همانند مبارزه علیه حجاب اجباری و تبعیض جنسی باید رژیم و نوکرانش را ذله کند. امروز اردوی ارتجاع ضد زن راه فرار را انتخاب کرده است: "بدحجابی را اخطار دهید و فرار کنید!" این کار را گرسنگان هم باید بکنند تا بورژوازی و نوکرانشان هیچ شبی را با خیال راحت  به صبح نرسانند.

 جامعه ایران می رود تا از شدت فقر و نارضاتی منفجر شود. دولت سرمایه داران باید منتظر باشد تا فردا روز مردم درب انبارهای محتکران و مفسدین  را بشکنند  اموال ربوده شده شان را مصادره کنند. تجمعات خیل عظیم و هر روزه ی بیکاران در مقابل ادارات دولتی و اداره کار باید خواب را از چشمان بورژوازی مفتخور و دلال و فاسد و اختلاسگر برباید. مبارزه برای معیشت  و رفاه می تواند با فشار مستمر بر دولت، زیر پای حکومت را جارو کرده و با تشکیل مجامع عمومی و شوراهای کارگری و مردمی همزمان و بطور موازی اشکال و فرم حکومتی خود را نشان دهد.

 ما قناعت و ریاضت و بهشت موعود و میهن پرستی را به بورژوازی می بخشیم  و این وظایف مقدس را به آنها می سپاریم و در مقابل، آزادی و رفاه و امنیت و خوشبختی برای خود می خریم. طبقه کارگر و زحمتکشان ایران می خواهند مرفه زندگی کنند. مجامع عمومی و شوراهای کارگری و مردمی، می تواند قدرت و ثروتی که بورژوازی با زور و فریب و تحمیق کسب کرده است را باز پس گیرد و نظام بردگی انسان و ستم و تحقیر را واژگون کرده و بر قاعده اش بنشاند.

 بر پرچم مبارزه طبقاتی در ایران از دیماه ۹۶ و اعتصابات پرشور کارگران نوشته شده است:
 

امنیت،  رفاه و آزادی همین امروز

خلع ید از اقلیت  سرمایه دار و ستمگر

آزادی، برابری و سوسیالیسم.

 

 

شهریور ۹۸ (سپتامبر ۲۰۱۹)