حزب کمونیست کارگری ایران حکمتیست(خط رسمی)
قدرت طبقه کارگر و انگل شورای اسلامی
اعتصابات عظیم و قدرتمند طبقه کارگر صنعتی ایران در کارخانه نیشکر هفت تپه و گروه ملی فولاد اهواز، که بیش از دوماه فضای سیاسی، اعتراضی، اجتماعی، فرهنگی و مبارزاتی در سراسر ایران را اشباع کرده بود، پس از کسب دستاوردهای مهمی، موقتا فروکش و از این شکل به شکلی دیگر تغییر و از این سنگر در سنگری دیگر در حال پیشروی است. دستاوردهای مهم این ابراز وجود طبقه کارگر، زدن مهر طبقاتی خود برحیات سیاسی امروز و تحولات آتی در سراسر ایران، طرح، گسترش و همه گیر کردن خواست ها و آرمانهای ماگزیمال خود، علیرغم دستگیری ها و سرکوب ها، قابل بازپس گیری نیست. دستگیری ها، شکنجه و سرکوب ها، در مقابل رویداد مهمی که رنگ خود را طی دو ماه گذشته بر حیات سیاسی و بر رابطه حاکمین و محکومین و توازن قوا در ایران زد، بی تردید خسارات تلخی داشت. خسارات تلخی که هرچند بر پیکر غول قدرت کارگری که از شیشه بیرون آمده است خراش هایی وارد کرد، اما هرگز او را به درون شیشه باز نگرداند و باز نخواهد گرداند! این حقیقت را بیش از هرکس طبقه حاکم، جمهوری اسلامی و همه متحدین منطقه ای و جهانی اش، در پوزیسیون و اپوزیسیون، خوب میدانند! میدانند که در ایران "پسا هفت تپه و فولاد"، دیگر اوضاع پیش از آن باز نخواهد گشت! پس از تاریخی که با هفت تپه و فولاد آغاز شد، همه از مقام معظم، روحانی، "اصولگرا" و" اصلاح طلب"، تا آقای پهلوی و ترامپ و کمپ راست در اپوزیسیون، صدا و گوشه ای از ابراز وجود طبقه کارگری که پس از هفت تپه و فولاد سربلند کرد، را مشاهده کردند! ناچار شدند که به نقش این طبقه، اعتراف کنند و آن را در محاسبات تقابل های سیاسی شان، بعنوان یک طبقه مدعی، قدرتمند، صاحب جامعه و در میدان و موثر، بگنجانند و برای مقابله با قدرت گیری آن، رسما و علنا تاکتیک و استراتژی ضدکارگری و ضدسوسیالیستی شان را اعلام و در دستور کار دفاتر فکری شان، قرار دهند. مقابله با ابراز وجود طبقه کارگر، تلاش برای متفرق کردن طبقه کارگری که به نمایندگی از اکثریت جامعه با خواست های خود به میدان آمده بود به اصلی ترین مشغله جمهوری اسلامی تبدیل شد و بر معضلات جمهوری اسلامی در سوریه و عراق و پیلماسی با ترامپ و عربستان و ترکیه، سایه انداخت. سرکوب مستقیم و علنی تنها و تنها به سرعت قدرتمند شدن طبقه ای که به میدان آمده بود، می افزود. توطئه، فریب و دسیسه و تلاش برای ایجاد تفرقه، پشت پرده علیه اعتصابات و نمایندگان و فعالین و تشکل ها، آغاز شد و همه توان جمهوری اسلامی ایران در این راه بکار گرفته شد. این تنها قماری بود که جمهوری اسلامی برای خریدن وقت به امید نجات از ضرباتی که طبقه کارگر بر پیکرش وارد کرده بود، میتوانست به آن دست بزند. دستگیری و سرکوب های رزیلانه و جبونانه پشت سلول های بسته زندان، "فرصت" و امکان "تنفسی" برای دشمنان طبقه کارگر در حاکمیت ایجاد کرد! فرصتی ایجاد کرد که با سرهم کردن انگل "شورای اسلامی" در هفت تپه، تلاش کنند که با قدرت کارگری که طی دو ماه گذشته تنها گوشه کوچکی از آن ابراز وجود کرد، مقابله کنند! این انگل زیر انگشتان قدرتمند طبقه کارگر، له خواهد شد! این قمار، طول عمر زیادی نخواهد داشت! تلاش میکنند که پس از خدمات وحوش وزارت اطلاعات و سازمان زندان ها و شکنجه گاهها و با تکیه بر و در پناه آنها، تزریق باکتری عفونی "شورای اسلامی" به جنگ موجودیتی بروند که امروز هم هنوز تاثیرات پایدارش را در مبارزات جاری در جامعه ایران به روشنی میتوان دید. محیط های کارگری را باید از این باکتری های تزریقی، کاملا پاک سازی کرد. شورای اسلامی در این جدال، حشره ای بیش نیست. باید آن را از بین برد. تلاش میکنند که با سرهم بندی یک شورای اسلامی، به مقابله با تحرکی بروند که امروز پس از اعتصاب هم، میتوان به روشنی رد پای انتظارات، شعارها، توقعات و فرهنگ سازمانیابی و مبارزاتی آن را بر سوخت و ساز سیاسی و مبارزاتی در ایران به روشنی مشاهده کرد. تاثیرات عظیم و زیرورو کننده این اعتصابات و سلسه اعتصابات و تجمعات اعتراضی پس از آن در سراسر ایران، که هنوز ادامه دارد، امروز قابل اندازه گیری نیست! هنوز ابعاد عروج و حضور و ابراز وجود طبقه کارگر صنعتی در ایران به رهبری پیشروترین نمایندگان و سخنگویانش، و تبدیل شدن آنها به اصلی ترین کاراکترهای سیاسی در جامعه ایران و در فضای رسانه های اصلی جهانی، قابل اندازه گیری نیست. با اعتصاب و یا بدون اعتصاب، پیش و پس از این تاریخ، ایران دیگر در انحصار جدال های دستجات راست درون حکومتی و برون حکومتی، قومی و مذهبی، راست معمم یا فوکول کراواتی و قدرت های جهانی و منطقه ای نیست! محرومین و طبقه کارگر ایران از تحولات دیماه سال گذشته تا اعتصابات هفت تپه و فولاد اهواز و تحرکات اعتراضی وسیع و سراسری پساهفت تپه و فولاد، یک سال است که ورق را برگردانده و جلوه های عظیمی از حضور قدرتمند خود را به نمایش گذاشتند. این را بیش از همه، دشمنان دیده اند. مبارزه طبقه کارگر از این شکل به شکل دیگری، از این سطح به سطح دیگری، از این گوشه به گوشه دیگری، پیشروی میکند و راه خود را باز میکند! دامنه حامیان خود را گسترش میدهد، و میرود که بیش از پیش جامعه را حول رهبری خود قطبی کند. این سیر را نمی توان متوقف کرد! این غول عظیم را نمیتوان در شیشه کرد! جامعه ایران آبستن صدها و هزاران شکل اعتراض، سازمانیابی، رهبری، همبستگی و اتحاد، و فازهای پیشروی است، که طبقه کارگر صنعتی در آن نقش هدایت کننده خواهد داشت.
زنده باد آزادی و برابری زنده باد کمونیسم
حزب کمونیست کارگری ایران حکمتیست(خط رسمی) ۱۳ دیماه ۱۳۹۷ ۳ ژانویه ۲۰۱۹
|