برنامه دوم رادیو نینا در سالگرد انقلاب اکتبر:

 
ضرورت انقلاب کارگری

 


آذر مدرسی

 
سالگرد انقلاب اکتبر برای طبقه کارگر و کمونیستها امکانی است برای ارج گذاری از تلاش طبقه کارگر و حزب بلشویک، برای گرامیداشت دستاوردهای عظیم آن و همزمان درسگیری از این تجربه تاریخی است. تجربه ای که امروز حتی یادآوری آن لرزه بر اندام بورژوازی می اندازد.

 همزمان امکانی است برای بورژوازی که علیه ایده انقلاب برای زیر و رو کردن این دنیا، علیه آرمان سوسیالیسم و امید به دستیابی به یک زندگی آزد و برابر، بنویسند، تبلیغات کنند و علیه آن اذهان عمومی را بسیج کنند.

 تلاشی که واقعیات دنیای امروز، بی افقی مطلق اقتصادی و سیاسی بورژوازی، مقابله بشریت متمدن با عقبگردهایی که بورژوازی به جامعه بشری تحمیل میکند و  آنرا بیهوده  و بیهوده تر میکند و برعکس نیاز به تغییر بنیادی، نیاز به سوسیالیسم و مهمتر ممکن بودن آن را روشنتر از همیشه کرده.

 برای جواب به این سوال که انقلاب کارگری چرا ضروری است کافی است نگاهی به دنیای امروز بیندازیم.

 به دنیایی که بورژوازی برای میلیونها انسان در سراسر جهان درست کرده است. دنیایی که فقر، جنگ، انحطاط سیاسی و ایدئولوژیک از سر و کول آن بالا میرود، دنیایی که  کثیف ترین و گندیده ترین عقاید و هویتها و خرافه برای به انقیاد کشیدن طبقه کارگر روزانه در آن احیا میشود.

 دنیایی که در آن پا به پای بالا رفتن ثروت تعداد معدودی بورژوازی انگل در دنیا، تعداد محرومین دنیا بیشتر میشود. دنیایی که پا به پای رشد صنعت، رشد تکنولوژی و علم که قاعدتا در یک جامعه انسانی و آزاد در خدمت رفاه و آسایش بشر فراغت و لذت بردن از زندگی برای همه قرارمیگیرد، برعکس تعرض به معیشت تولید کنندگان بیشتر و بیشتر میشود و تعداد فقرا در دنیا بالا میرود. امروز ۷ درصد مردم دنیا یعنی بیش از یک و نیم بیلیون در فقر مطلق زندکی میکنند که فقط ۴۰ میلیون آن در "مهد تمدن دنیا" امریکا زندگی میکنند. به این آمار میتوان آمار وحشتناک قربانیان و فراریان جنگ، کار کودکان، بردگی جنسی، خشونت علیه زن و.... را اضافه کرد.

 دنیایی که گندیدگی دمکراسی پارلمانی و انتخابات آزادش را حتی خودشان اعلام میکنند. دنیایی که میلیتاریسم جنگهای قومی، نسل کشی و پاکسازی قومی، حکومت های پلیسی و استبدادی، سلب حقوق مدنی و سیاسی مردم و بویژه طبقه کارگر، بالا گرفتن تروریسم دولتی و سازمان های راست افراطی، رشد باندهای مذهبی و قومی، از خصوصیات اش است.

 این واقعیت دنیای کاپیتالیستی امروز است و بر خلاف تصویری که نطریه پردازان بورژوازی میدهند سرمایه داری خوب و انسانی نداریم. برای طبقه کارگر و اکثریت محروم دنیا زندگی در این سیستم، جهنمی است که توام با مرگ تدریجی.    

 در مقابل این دنیای ساخته دست بورژوازی و جهنمی که برای بشریت درست کرده، دنیای که از بنیاد بر خشونت سازمان یافته متکی است.انقلاب کارگری انسانی ترین، مسالمت آمیزترین، کوتاهترین راه دستیابی به یک زندگی انسانی، آزاد و برابر برای اکثریت جامعه و رسیدن به یک دنیای بهتر است.

 بخصوص امروز که انواع باندها و نیروهای ناسیونالیست، قومی و مذهبی که اتفاقا توسط بورژوازی "دمکرات" و "متمدن" تغذیه و تامین میشوند و وطیفه شان به خون کشیدن مبارزه مردم به اسم فلان ملت و قوم و مذهب است، خطری جدی در مقابل رسیدن مردم به  ازادی و برابری و رفاه است، انقلاب کارگری با اتکا به طبقه کارگری قدرتمند، متحد، متحزب، با کوتاه کردن دست مذهب از زندگی مردم، با مقابله با هر نوع تفرقه قومی، مذهبی، جنسی و نژادی، با لغو کار مزدی و استثمار و بهرکشی از انسان،  با در دسترس قرار دادن امکانات و نعمات جامعه در اختیار همگان، میتواند به این جهنم و خشونت سازمان یافته پایان بدهد.

این تنها و تنها طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی آن است که ميتواند نه فقط جلوى اين اضمحلال اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بگیرد که با انقلاب کارگری خود نقطه پایانی بر این خشونت دولتی و رسمی، به این اضمحلال و مرگ تدریجی میلیاردها انسان در چهار گوشه دنیا، بگذارد.

امروز سرمایه داری در اوج گندیدگی و انحطاط و بی افقی سیاسی و اقتصادی خود است. انقلاب کارگری بیش از بیش به یک نیاز مبرم برای بشریت تبدیل شده.

انقلاب کارگری ضرورت خود را از سیستم حاکم که مبنی بر بردگی کار مزدی، استثمار و بهره کشی از طبقه کارگر است میگیرد. مارکس میگوید "هرجا استثمار وجود دارد، مقاومت هم وجود دارد". مقاومت طبقه کارگر در مقابل این استثمار یا پنهان است يا آشکار، روشن است يا گنگ! مقاومتی که آرام پیش میرود و در دوره ای که روشن بینی و قدرت اجتماعی کافی را داشته باشد به انقلاب کارگری منتهی میشود. در نتیجه تا زمانیکه کاپیتالیسم حاکم است انقلاب کارگری نه یک امکان که یک ضرورت است.