حزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی)
"برجام" بازیچه گوشمالی دادن حریفان
خروج "قطعی" آمریکا از توافقات موسوم به برجام، اعلام تصمیم یک جانبه آمریکا، دور زدن همه مراجع تصمیم گیری خودساخته شان در نهادهای بین المللی در غرب، و بیان قلدرمنشانه، دهان دریده ترین و لمپن ترین رئیس جمهور جهان، دونالد ترامپ، در این مورد، بار دیگر خطر اوج گیری رقابت در صفوف قدرت های اصلی را به داده زندگی شهروندان در جهان، و بیش از همه به داده زندگی مردم ایران و خاورمیانه، تبدیل کرد. این رویداد نه در مورد ایران است، نه در مورد جمهوری اسلامی و نه کیس " ایران اتمی"! هرچند که فوری ترین نتایح آن گریبان مردم در ایران را میگیرد! این رویداد، همچون تقابل حاد چند ماه قبل با دولت کره شمالی، روند دیگری است از تحرکات هیئت حاکمه آمریکا برای گوش مالی دادن رقبای قدرتمند خود در آسیا و اروپا، به امید حفظ موقعیت ممتاز و منحصر به فرد گذشته! این رویداد فاز دیگری است از سنگ اندازی در مقابل مراسم تشجیع جنازه موقعیت ریاست آمریکا بر جهان یک قطبی پس از پایان جنگ سرد. موقعیتی که با پایان شوروی به پایان رسید. موقعیتی که با پایان جنگ سرد به پایان رسید. بهانه برجام برای عقب نشاندن چین و روسیه و قدرت های اصلی در اروپا، برای گوشمالی آنها و پیچاندن دست سران آنها، رنگ باخته تر از آن است که کسی را فریب دهد. مقاومت بورژوازی در کشورهای اروپایی در مقابل بورژوازی آمریکا، برای حفط موقعیت خود این دولت ها و قدرت ها است. نه مخالفت آمریکا با برجام به جمهوری اسلامی و حقوق بشر و خطر "ایران اتمی" مربوط است و نه موافقت کشورهای اروپایی، انگلسان و فرانسه و آلمان با برجام ربطی به علاقه آنها به ایران و آسایش و امنیت مردم در ایران دارد. در جهان چند قطبی موجود، دو دهه است که هیئت های حاکمه مختلف در آمریکا، برای ارعاب و رقابت و عقب راندن قدرت های بزرگ نظامی و اقتصادی در آسیا و اروپا، چندین جامعه را در خاورمیانه با ساکنین آن تخریب و آن را باطلاق انواع مافیاهای قومی و مذهبی کردند. این پروژه تاریخ مصرف اش به پایان رسیده است. همه،از محکومین تا رقبای هم طبقه ای در قدرت، ریشه تخاصمات خودساخته و هالیودی هیئت حاکمه آمریکا یک روز با کره شمالی "اتمی" و روز دیگر با روسیه "جاسوس پرور" و روز دیگر با "ایران اتمی" را می دانند. قرار است با اعلام خروج از برجام، ترامپ و تیم همراهش، فشاری جدی به رقیبان جهانی خود و حتی متحدین تا کنون خود در اروپا بیاورند. جنگ و دعوای هیئت حاکمه آمریکا سر سوزنی ربطی به نگرانی از تروریسم ایران و خطر هسته ای این کشور ندارد. همچنانکه جدال قبلی آنها با جمهوری اسلامی به مسئله "خطر ایران هسته ای" نامربوط بود. این بهانه ها قرار است ابزار سهم خواهی و فشار بورژوازی امریکا، برای ترمیم موقعیت تضعیف شده خود نه تنها در مقابل روسیه و چین، بلکه و بعلاوه در مقابل دولتهای اروپایی از جمله آلمان و فرانسه و... شود. این بار قرار است مرکز این جدال ایران و قربانیان آن مردم محروم ایران باشد. محاصره اقتصادی ایران مستقل از میزان به اجرا در آمدن و دامنه و مدت آن، اعلام یک جنگ روانی و اقتصادی جنایتکارانه علیه مردم محروم ایران است. محاصره اقتصادی ایران با توجیه کودکانه، "نگرانی از تروریسم ایران" و "دست یابی به سلاح هسته ای"، از طرف دولتی که نماینده تروریسم رسمی و بزرگ جهان است، نه تنها مضحک که یک جنایت بزرگ علیه مردم ایران است. تاوان این عربده کشی های حاکمین بر امریکا و جدال آنها را نه جمهوری اسلامی که طبقه کارگر و اقشار زحمتکش جامعه میدهند. این اقدام در شرایطی که مردم ایران کمر به مبارزه ای همه جانبه برای پایان دادن به عمر جمهوری اسلامی بسته اند و با شورش استثمارشدگان در دیماه پایه های حاکمیت آنرا لرزاندند، بدون تردید بهانه و ابزار دیگری در دست جمهوری اسلامی علیه طبقه کارگر و مردم آزادیخواه ایران قرار میدهد. دولت ترامپ و قلدری او را باید افسار و او را عقب زد. این وظیفه مردم متمدن جهان و خصوصا طبقه کارگر و مردم متمدن در کشورهای غربی از جمله در آمریکا است که سر تخاصمات خارجی را به سمت داخل و تقابل با قدرت های مخرب خود برگردانند! مردم ایران میتوانند و میخواهند جمهوری اسلامی را کنار بگذارند. تهدیدات ترامپ حتی اگر عملا هم اقدامی جدی صورت نگیرد، فضای جامعه را نا امن و به عمر جمهوری اسلامی ایران می افزاید!
حزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی) ١٩ اردیبهشت ٩٧( ٩ مه ٢٠١٨)
|