از جمعی از اعضا و کادرهای حزب در ایران/ جمع دماوند به کنگره نهم حزب حکمتیست- خط رسمی ۱۳ فروردین ۱۳۹۷ مصادف ۲ آوریل ۲۰۱۸
پیام کنگره های حزبی همواره به معنای یکی از مهمترین دوره ها برای هر حزب سیاسی است اما کنگره ای که در میان تلاطمات جامعه ای عاصی برگزار می شود قطعا رنگ دیگری خواهد داشت. آن چه در دو سال گذشته در ایران تغییر کرده، پایان سکوت جامعه است. جنبش دی ماه در کنار اعتراضات روز افزون کارگران، زنان و فرودستان جامعه، پایه های حاکمیت رژیم را به لرزه درآورد. این اتفاقات برای ما حکمتیستها قابل پیش بینی بود چرا که از همان زمان امضای برجام، ما گفتیم گشایش اقتصادی در جمهوری اسلامی ممکن نیست و کارگران و فرودستان نمی توانند در مقابل این وضعیت سکوت کنند. در سالی که روحانی دوره ریاست جمهوری خود را تمدید کرد، جامعه را از دست داد. آنها می خواستند بزرگترین پروژه های تعدیل ساختاری را در جامعه ایران اجرا کنند و خام اندیشانه تصور می کردند جامعه همچنان نظاره گر باقی خواهد ماند، اما در ۱۰ روز میانی دیماه، ایران به لرزه درآمد. اصلاح طلب و اصولگرا توسط جامعه مورد تعرض قرار گرفتند و نان، کار، آزادی تبدیل به یکی از کلیدی ترین شعارهای اعترضات دیماه شد. این میان حکمتیستها نیز در کنار صفوف گسترده معترضان حضور داشتند. این تنها کار ما در ایران نبود؛ در بسیاری از اعترضات پیش و پس از دیماه، حکمتیستها پرچمدار رادیکالترین گرایش چپ بودند و تلاش کردند موجب اتحاد در میان نیروهای چپ و برابری طلب را فراهم آورند. با این همه و علیرغم هر تلاشی باز هم در ابتدای کار قرار داریم. به قول آذر مدرسی همیشه برای ما ابتدای کار است تا زمانی که بتوانیم انقلاب کارگری را پیروز کنیم.
تلاش های ستودنی شما در خارج کشور ما را به وجد آورد و طبعا فعالیتهای ما نیز در ایران شما را. اما تمام این نقاط درخشان برای حزبی که کسب قدرت سیاسی را در دستور قرار داده بسیار کوچک است. سرعت تحولات در جامعه ایران به اندازه ای زیاد شده که ممکن است وضعیت با سرعتی شگفت آور دگرگون شود. در مقابل اپوزیسیون راست و ارتجاعی، با دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی که دارد و حمایتهای گسترده ای که از طرف برخی از دولت های امپریالیستی می شود، اکنون شانس بیشتری از ما دارد. اکنون قوم پرستان کرد با فرستادن دوباره نیروهای خود به داخل کشور و ایجاد فضایی عاطفی بر مبنای شهید سازی رسما چنگ و دندان نشان می دهد و بی تعارف ما امروز توانایی مقابله با آنها را آن طور که شایسته است، نداریم.
در
حالی
که
ما
گامهای
نخست
خود
برای
اجتماعی
شدن
را
بر
می
داریم
آنها
آب
را
گل
آلود
می
کنند
و
با
شدت
و
حِدت
بیشتری
آلترناتیوهایی
چون
سلطنت
را
به
میان
می
آورند.
سوالی
که
مطرح
می
شود
این
است،
آیا
ما
می
توانیم
شانسی
داشته
باشیم؟
از
نظر
ما
قطعا
شانسی
ولو
اندک
خواهیم
داشت
به
شرط
آن
که
هر
چه
سریعتر
قد
بکشیم.
از
نظر
ما
این
کنگره،
باید
کنگره
امید
و
حرکت
باشد؛
امید
به
ضرورت
پیروزی
کارگران
و
حرکت
برای
عملی
کردن
آن. شرکت کنندگان محترم! امروز یکی از حساس ترین برهه های تاریخ ایران است. کارگران، فرودستان و زنان ایرانی دیگر تحمل سرمایه داری کثیف اسلامی حاکم بر ایران را ندارند و آلترناتیو مشخصی هم این میان نیست. این یک پیام دارد، ما می توانیم با کار بیشتر و به ویژه با تقویت صفوف خود و انسجام بخشی به حزب و کادرهایش در متن سیاست ایران قرار گیریم. فاشیسم اسلامی در ایران می تواند و باید سرنگون شود و تنها نسخه سفید و ترقی خواهانه در این شرایط انقلاب کارگری است. ما این انقلاب را اجتناب ناپذیر نمی دانیم. انقلاب کارگری را کمونیستهای جامعه رهبری می کنند و این تنها با تحزبی اجتماعی و انقلابی ممکن است. ما همچنان می توانیم به مرکز سیاست برویم اما به شرطی که از این حزب تر باشیم. هر لحظه تعلل کمونیستهایی مانند ما مصادف با یک فاجعه در اکنون و دهها فاجعه در آینده است. تعلل ما یعنی تداوم کثافتی که هر روزه به جامعه پمپاژ می شود و شکست ما به معنای قدرت گیری ارتجاع برای یک دوره چند ده ساله دیگر است.
رفقا
ما
در
ابتدای
راهی
هستیم
که
اگر
به
پیروزی
منجر
شود،
نقشه
سیاسی
خاورمیانه
را
تغییر
می
دهد
و
به
جای
سناریو
سیاه،
دوباره
سوسیالیسم
و
کمونیسم
را
در
دستور
نیروهای
به
جان
آمده
قرار
می
دهد.
باید
حساسیت
اوضاع
را
به
درستی
درک
کنیم
و
باید
متحدانه
عمل
کنیم.
حزب
ما
اکنون
نه
حزبی
بدنام
یا
خوشنام،
که
می
تواند
سازماندهنده
یک
تحول
اساسی
باشد.
ما
باید
برای
هر
جدال
سختی
آماده
باشیم
و
اکنون
زمان
آن
است
که
این
آمادگی
را
به
دست
آوریم.
کنگره
بعدی
احتمالا
دو
سال
دیگر
است
و
اصلا
مشخص
نیست
آن
زمان
چه
وضعیتی
حاکم
است،
درنتیجه
فردا
دیر
است،
همین
امروز
باید
برخیزیم. حکمتیستهای حاضر در کنگره! تامین رهبری سیاست و هژمونی اجتماعی جزو نیازهای اصلی هر انقلاب و تحولی است. بررسی سال های گذشته نشان می دهد هر چند نسبت به سال های آغازین دهه ۹۰ این حزب به مراتب قدرتمندتر شده است اما رهبران ما هنوز در میان توده های وسیعی از مردم و بخش اصلی طبقه کارگر ناشناخته مانده است. رسانه های حزبی به هیچ عنوان توانا نیستند و نتوانستند در جامعه جای پا پیدا کنند. ما نیاز به یک ستاد تبلیغاتی قدرتمند و وسیع داریم تا بتوانیم صدای خود را به تعداد هر چه بیشتری از انقلابیون و معترضان برسانیم. ما نیاز به رسانه هایی داریم که رهبریت حزب ما و کادرهای آن را بر بخش های بیشتری از جامعه گسترش دهد. امیدواریم کنگره این مساله را ببیند و برای آن راه حلی بیابد.
رفقای
کمیته
داخل
به
خوبی
نیازهای
امروز
کادرها
و
اعضای
حزب
در
داخل
را
می
دانند
و
ما
از
تکرار
آنها
می
پرهیزیم.
با
این
همه
لازم
می
دانیم
به
این
نکته
اشاره
کنیم
که
ما
خود
را
بخشی
از
حزبی
می
دانیم
که
به
کم
رضایت
نمی
دهد
و
حداکثر
را
می
خواهد
درنتیجه
ما
نیز
ماکسیمالیست
هستیم.
رفقا! بیایید یکبار دیگر و متحدتر از هر زمانی پا به این جدال سخت بگذاریم، بیایید یک بار دیگر کاری کنیم که رژیم باز هم از ما بترسد و ازعصبانیت کف به دهان آورد. بیایید یکبار دیگر نشان دهیم که حکمتیست بودن چه تفاوتی با دیگر اشکال چپ دارد و چرا ما ادعا می کنیم تنها شانس تغییر سوسیالیستی هستیم. برای این منظور هیچ چیزی بیش از میلیتانسی خود ما نمی تواند اثرگذار باشد. ما توقع داریم پس از این کنگره حزبی آماده برای جدالهای سخت داشته باشیم. از نظر ما این ممکن است چرا که توانایی رهبری حزب و اعضای آن در ایران به مراتب بیش از آن چیزی است که تاکنون خود را نشان داده و حالا باید از تمام پتانسیل خود استفاده کنیم. ما باید برای دوره آتی کارهای هرکولی و بزرگ انجام دهیم. ما به شما اعلام می کنیم آمادگی قدم گذاشتن به این دوره را با حداکثر توانایی داریم. ما افتخار می کنیم همسنگرانی چون شما داریم و هر چند در کنگره حضور فیزیکی نداریم اما قطعا بحثهای آن را به شکل زنده دنبال خواهیم کرد و مطمئن هستیم علیرغم این عدم حضور، نیازهای ما تامین خواهد شد. دستهای شما را به گرمی می فشاریم.
آزادی برابری حکومت کارگری مرگ بر جمهوری اسلامی
|