علل حمله نظامی ترکیه علیه عفرین

گفتگوی رادیو نینا با خالد حاج محمدی

 

 

آسو فتوحی:  برنامه امشب ما به اشغالگری و حمله نظامی دولت ترکیه تحت نام عملیان نظامی شاخه زیتون به عفرین در سوریه اختصاص دارد که حتما و یقینأ در مورد آن خوانده یا شنیده اید.

امشب، خالد حاج محمدی دبیر کمیته رهبری حزب حکمتیست(خط رسمی) را دعوت کرده ایم تا به ابعاد این مسئله بپردازیم و از ایشان سوالاتی را مطرح کنیم.

برای برای شروع؛ رادیو نینا و شنوندگانش مایل هستیم بدانیم که شما این اوضاع را چطور می بینید و ماجرا چیست؟ دلیل حمله ترکیه به عفرین چیست و به نظر شما چه عاملی چنین حمله ای را برای ترکیه ضروری کرده است؟

خالد حاج محمدی: بحران و جنگ در سوریه و وضعیتی که مدرم این کشور در آن قرار دارد، الان دیگر همه به نوعی در جریان آن هستند. جنگ چندین ساله ای که به مردم سوریه تحمیل شد و بدنبال جنگ با داعش و سیری که طی کرد، ظاهرا به خاتمه اش رسیده است. تا جایی که به ترکیه بر می گردد، بعنوان یکی از دولت هایی که در کل پروسۀ آن چیزی که به بحران سوریه مشهور شد، در کل پروسه جنگ چندین ساله در سوریه، در جبهه غرب بود، در جبهه داعش بود، و متحد مخالفان اسد و در جبهه "ارتش آزاد سوریه" بود. در دل جنگ سوریه و بعد از چند سال و با تحولاتی که صورت گرفت، دولت ترکیه بطور واقعی جبهه عوض کرد و در ادامه اش متحد روسیه ظاهر شد. اما تا جایی که به خود جنگ بر می گردد و به حمله و تجاوز و قلدری که الان ترکیه به خرج داده و به مناطقی از سوریه مثل عفرین و مناطق مرزی حمله کرده است، فکر میکنم که چند فاکتور اصلی در این ماجرا دخیل هستند.

اولین مسأله و شاید اصلی ترین فاکتور تلاش ترکیه برای جای پا پیدا کردن به کمک و همراه  متحدینش در آینده سوریه است. الان در دنیا واقعی جنگ با داعش تقریبأ به اتمام رسیده است. مستقل از اینکه چه بلایی بر سر سوریه و مردم سوریه آمده، جنگ تقریبأ به سرانجام خودش رسیده است. فکر کنم رقه مهمترین جا یا آخرین جای مهمی بود که از دست داعش خارج شد. البته جنگ و دعوای اپوزسیون بشار اسد هنوز ادامه دارد ولی کلأ موقعیت جدیدی که پیش آمد، بعد از پروسه ای که جنگ در سوریه طی کرد ، دولت اسد کماکان ماندگار شده. در حال حاضر و معلوم است اسد و متدیدنش در این جنگ پیروز از آب درآمدند. امروز بعد از چند سال جنگ دولت سوریه میخواهد و تلاش می کند که به هر شکلی که شده کل جامعه سوریه را اداره کند و حاکمیت خود را بعد از چندین سال جنگ ویرانی اعمال کند. اینکه چه مشکلاتی در مقابل دولت سوریه وجود دارد و موانع راه آن چیست مورد بحث ما نیست. اما قطب ایران، روسیه بعنوان متحدین بشار اسد و خصوصا دولت روسیه، تلاش میکند بعد از پیروزی بر قب مقابل، این پیروزی را تثبیت کند و دولت اسد اداره امور در سوریه را تماما در دست بگیرد و مخالفین او را به صورتی حاشیه ای کند. همچنانکه گفتم در جنگ سوریه دوره طولانی ترکیه متحد امریکا و عربستان و قطر و متحد جبهه النصر و داعش و.. بود که همگی در ارتش آزاد جمع شده بودند. دوره ای حتی بعد از عروج داعش و تسخیر بخش بزرگی از سوریه و عراق، ترکیه به عنوان پشت جبهه داعش عمل میکرد.

اکنون این دوره خاتمه یافته است، اما هنوز  بخشی از نیروهای ارتش آزاد ، متحد دولت ترکیه هستند و در حال حاضر در همین جنگی که الان در جریان است و در حمله ترکیه به عفرین بخشی از این نیروه در کنار ترکیه در این جنگ و حمله نظامی دخیلند. بعضی از خبرگذاری های غربی میگویند ٢٥ هزار نفر از نیروهای مخالف اسد یا نیروهایی که در ارتش آزاد بوده اند در جنگ عفرین در کنار ترکیه شراکت دارند. اینکه این آمار چقدر درست است نمیدانم اما نکته ظاهر شدن آنها در کنار دولت ترکیه علیه مردم زحمتکش عفرین است.  

ترکیه تلاش می کند با اتکا به نیروی فوق در اپوزیسیون اسد، جای پایی در آینده سوریه و پروسه صلح که در جریان است را برای خود باز کند. میخواهد از کانال این نیروها که جریاناتی بشدت ارتجاعی و جنایتکار از نوع داعش و ... هستند،  با هرگونه توافقات احتمالی که بر سر آینده سوریه صورت می گیرد، اهرم فشاری برای دخالت در سوریه را در آینده نیز داشته باشد. اولین هدف ترکیه از حمله به عفرین سهم خواهی او از آینده سوریه است.

علاوه بر این یکی دو مسأله دیگر که فکر میکنم مهم هستند یکی مشکلات خود ترکیه است، کشوری است که سالهاست به دلیل فاشیسمی که حاکم بر ترکیه شده و به دلیل حقوقی که برای مردم ترکیه و بطور مشخص مردم کرد زبان آن به رسمیت نمی شناسد، با مشکلی به نام مسئله کرد درگیر است. سالهای متمادی است ما شاهد پروسه ای از جنگ خونین تا مذاکره و آشتی دولت ترکیه با  "پ ک ک" هستیم. ما شاهد جدالی همیشگی میان مردم مناطق کرد نشین ترکیه که اساسا تحت تاثیر و زیر نفوذ پ ک ک هستند، با دولت ترکیه هستیم. لذا ترکیه تحمل اینکه در همجواری خودش، حزب اتحاد دمکراتیک سوریه که به زعم ترکیه نیرویی متحد "پ ک ک" است و بعنوان حزب خواهر "پ ک ک" شناخته می شود، در مناطقی مثل کوبانی و جزیره و عفرین اعمال حاکمیت کند و صاحب قدرت باشد. تأثیرات این مسئله روی ترکیه و مردم کرد زبان ترکیه یک فاکتور اصلی است که ترکیه نمی خواهد این را تحمل کند و تحت نام اینکه اینها "تروریست| هستند و به بهانه اینکه گویا ترکیه میخواهد "تروریسم" را در منطقه "پاک" کند دست به حمله زده است.

تشکیل یک دولت خودمختار، نیمه خومختار، خودگردان، یا هر شکلی که در آینده به خود بگیرد، در جوار ترکیه و در مرزهای ترکیه، نیرویی که در راس آن احزاب ناسیونالیست کرد سوریه در آن نقش جدی داشته باشند، و آنها قدرت اصلی باشند، برای ترکیه قابل تحمل نیست. این هم یک فاکتور است. بعلاوه اینکه ترکیه مشکلات و بحران های خودش را دارد، مشکلات اقتصادی خودش را دارد، مخالفت جدی با حاکمیت اردوغان در ترکیه وجود دارد و در واقع این عربده کشی های دولت ترکیه و تعرضی که به عفرین و مناطق دیگر مرزی، که گویا قرار است به لیست اضافه شوند، بطور واقعی ابزاری است در خدمت خفه کردن اعتراضات داخلی در خود ترکیه و همچنین برای بسیج ناسیونالیسم ترک در کنار دولت ترکیه، برای تعرض هر چه بیشتر به مناطق مرزی سوریه.

همین الان این حملاتی که کرده ظاهرأ در احزاب حاکم و احزابی که  تاریخأ و سنتأ در حاکمیت سوریه شریک بوده اند، به غیر از حزب دمکراتیک که بیشتر بخش کرد نشین آن را نمایندگی میکند، با مخالفتی روبرو نشده است. در نتیجه همگی آنها را به نوعی بسیج کرده تا پروژه خودش را تکمیل کند. که خود این هم ابزاری است که تمام دیکتاتورهای دنیا وقتی که به کشور دیگری لشکرکشی می کنند، دخالت می کنند، معمولأ در تلاش هستند که با استفاده از همین ابزار اعتراضات جامعه خودشان را هم خفه کنند.

فکر کنم دلایلی که باعث شروع این جنگ شده و یا این جنگ را برای ترکیه ضروری کرده است، از جمله و در رأس آنها همان فاکتورهایی هستند که به آن اشاره کردم.

 

آسو فتوحی: شما در صحبت هایتان به جریانات و احزابی که در این مدت که در آن منطقه جنگ در جریان بوده اشاره کردید. مخصوصأ به احزاب ناسیونالیست، اما بحثی که مطرح می شود این است که احزاب ناسیونالیست تاریخأ به قدرت های منطقه ای که در جوار آنها هستند یا به قول معروف با آنها مراوداتی دارند دل می بندند. از ترکیه، ایران، آمریکا تا عربستان، به هر کدام از اینها و به هر شکلی دل بسته اند. اما در این مورد مشخص نقش آمریکا در این پروسه برجسته تر است. به دلیل مباحثاتی که شکل گرفته و تنشی که بین ترکیه و امریکا شکل گرفته و  به قول خودشان بر روی روابط اشان سایه انداخته است. اما در این مورد مشخص نقش امریکا را چطور می بینید؟ برخی از خبرگذاری ها می گویند که نیروهای عفرین از ارتش سوریه درخواست کمک کرده اند و بخشأ می گویند که امریکا خیانت کرده است.در این مورد می خواستم نظر شما را بپرسم.

خالد حاج محمدی: ببینید؛ نقش امریکا و دیگر کشورهای غربی در کل بحران سوریه و همزمان قطب مقابل شان که روسیه است برجسته بوده. ویرانی ای که الان در سوریه شاهد هستیم و می بینیم، عامل اصلی ویرانی و آوارگی که به مردم سوریه تحمیل شد و اینکه بطور واقعی از سوریه بیشتر خرابه ای بجا مانده است تا کشور، زیر ساخت های اقتصادی، مخروبه شدن شهر ها، آوارگی چندین میلیونی مردمش که به نصف جمعیت سوریه می رسد و کشتار بیش از چهارصد هزار نفر از مردم سوریه ، همگی از "دستاوردهای دخالت های نظامی غرب به سرکردگی امریکا و دیگر کشورهای منطقه است. اوایل بحران سوریه را همگی بیاد داریم. قرار بود در کوتاه مدت دولت اسد را ساقط کنند. داعش و جبهه النصر و کل آن چیزی که بعنوان ارتش آزاد سوریه تحت رهبری غرب و ناتو و در رأس آن دولت امریکا به کمک، ترکیه، عربستان و قطر و غیره در جریان بود و اپوزسیونی که راه انداخته بودند همینهاست. بخش اصلی آن اپوزیسیون داعش بود که سرانجام آن را هم که دیدیم. امریکا یک پای جدی این ماجرا بود ولی کلا این جبهه شکست خورد. در پروسه ای که فکر نکنم زیاد لازم به یادآوری باشد و ما به کرات به آن پرداخته ایم، جبهه غرب بطور مشخص شکست خورد. بخشی از نیرویی که غرب مسلح اش کرد و غرب پشتیبانش بود، به داعشی تبدیل شد که افسارش از دست صاحبان آن خارج شد. به دنبال آن، جنگ علیه داعش و لشکر کشی هایی که داعش کرد و بخشی از سوریه و بخشی از عراق را تسخیر کرد و تهدیداتی که برای صاحبانش ایجاد کرد، بالاخره آنها را مجبور کرد که به مقابله با داعش بروند. بطور کل جبهه غرب در سوریه شکست خورد. امریکا می خواهد جای پایی داشته باشد که البته به مرور زمان و تا امروز هر چه پیش رفته ایم شاهد شکست بیشتر این جبهه و بطور مشخص امریکا بوده ایم. در یک دوره معین امریکا برای اینکه بتواند جای پای خودش را در سوریه حفظ کند به این اکتفا کرد که از نیروهای کرد سوریه "ی پ گ" و کلا نیروهای جبهه دمکراتیک و یگان های خلق، که بطور وافعی نقش جدی و ارزشمندی در کوبانی داشتند و همراه مردم کوبانی قهرمانانه جنگیدند، در خدمت اهداف خود استفاده کند. نیروها کرد سوریه در جنگ با داعش نقشی جدی داشتند و سمپاتی وسیعی هم در منطقه کسب کرده بودند و هم اینکه تلاش کردند منطقه وسیعی را از تسخیر توسط داعش حفظ کنند. دولت امریکا تلاش کرد از این نیرو استفاده کند برای اینکه جای پای خودش را در سوریه حفظ کند. در یک دوره متحد "ی پ گ" و کل نیروهایی شد که الان دولت ترکیه به آنها حمله می کند. حتی متعهد شد که یک نیروی امنیتی ٣٠ هزار نفره امنیتی تشکیل بدهد و پایه اصلی این نیروها کرد سوریه باشد و در مناطق عفرین و مرزی سوریه با ترکیه مستقر شوند.

امریکا به عنوان متحد نیروهای کردستان سوریه در دوره ای علیه داعش به آنها کمک تسلیحاتی کرد و در جنگ آنها را با نیروهای هوایی خود علیه داعش همراهی کرد. مسلم است که هدف آمریکا استفاده از این نیروها به عنوان اهرمی در خدمت اهداف خود در سوریه بود و این از کسی پوشیده نبود و نیست و به آنها در این راستا احتیاج داشت. بعنوان نمونه جنگ رقه، مستقل از اینکه چه بلایی سر مردم رقه آمد و اینکه آیا هنوز شهری به نام رقه وجود دارد یا نه، ولی جنگی که در رقه بعنوان یکی از پایگاه های اصلی داعش در گرفت، بطور واقعی با نیروهای "ی پ گ" و... پیش رفت که آمریکا از آنها به نام  متحدین اصلی خود اسم می برد و از طریق حملات هوایی آنها را در جنگ علیه داعش حمایت میکرد. ولی نیروی اصلی که روی زمین واقعی می جنگید و شهر رقه را آزاد کرد همین نیروهای "ی پ گ" بودند. در آن دوره به آمریکا آنها احتیاج داشت و از آنها حمایت میکرد.

ولی اینکه می گویند امریکا خیانت کرده یا روسیه خیانت کرده در واقع حرف پوچی است. نیرویی که می گوید امریکا یا روسیه به ما خیانت کردند قبل از هر چیز نتیجه توهم خودشان است. نه امریکا برای دفاع از مردم عفرین و کوبانی و مردم سوریه به آنجا آمده بود و نه روسیه . در واقع آنها برای اهداف بزرگتر خود وارد این جنگ و کشمکش شده بودند و یکی به نام مبارزه با اسد و کمک به اپوزیسیون او در "ارتش آزاد" با ادعای آنها مبازره با دیکتاتوری اسد و به اصلاح دفاع از مردم سوریه در مقابل او و دیگری به نام کمک به اسد و "نجات مردم" سوریه از دست داعش و ارتش آزاد مورد حمایت غرب.  لذا نه امریکا خیانت به کسی کرده و نه روسیه خیانت به کسی کرده است. آنها از روز اول دنبال منافع خودشان بودند و از هر نیرویی که حاضر بوده در یک دوره مشخص در کنار آنها بجنگد، کار کند و فعالیت کند، سعی کردند استفاده ببرند. در حقیقت هیچوقت نه آمریکا و نه روسیه در هیچ جای دنیا و در هیچ جنگی، نگران کشتار مردم و آوارگی و خانه خاربی آنها نبوده اند. آنها خودشان جزو بانیان اصلی فقر و فلاکتی هستند که به مردم سوریه، به مردم کوبانی، به مردم شنگال، به مردم عراق و به مردم لیبی تحمیل شده است. خصوصأ ناتو و امریکا که از عاملین اصلی آن بودند. کسی که فکر می کند امریکا به او خیانت کرده است از توهمات خودش امیگوید. امید بستن به این دولت ها هیچوقت آینده خوبی نداشته است. اگر جایی هم امریکا بعنوان حمایت از این نیروها به میدان آمده ، در واقع به دنبال سیاست ها و اهداف خودش بوده  است.

 

آسو فتوحی: همانطور که مطلع هستید  برخی از کشورها و همچنین شخصیت های سیاسی، در اجلاس "سوچی" در روسیه جمع شده اند که مذاکراتی را در مورد آینده سوریه و این جنگ داشته باشند. به نظر شما این مذاکرات به کجا می انجامد؟

خالد حاج محمدی: مذاکراتی که امروز و فردا در"سوچی" در جریان است اولین مذاکره در مورد سوریه نیست. در حال حاضر دولت هایی که بیشتر در تلاش هستند تا سوریه با حاکمیت اسد به ثبات برسد، اساسأ دولت هایی هستند که در جنگ سوریه موفقیت هایی کسب کرده اند که محور روسیه، ایران، اسد و ترکیه را تشکیل می دهند که دولت روسیه در رأس آنها است. آنها در جنگ سوریه قطب پیروز هستند و قطب مقابل را که متحد امریکا و ناتو اپوزییسون اسد است را عملا شکست داده اند. اکنون تلاش میکنند دولت اسد قوام بگیرد، کنترل کامل سوریه را در دست بگیرد و توازن جدید را به حریفان بقبولانند. در راس کنفرانس سوچی روسیه قرار دارد که به عنوان دولتی قدرتمندتر و صاحبخانه در سوریه همراه شرکا در تلاشند پیروزی خود را تثبیت کنند.

این اولین بار نیست که این مذاکرات صورت می گیرد. فکر کنم تابحال هفت-هشت مورد از این نوع مذاکرات، بعنوان مذاکرات صلح سوریه در مقاطع مختلف در جریان بوده است. امیدواری به اینکه این مذاکره معین یا این اجلاس معینی که الان در "سوچی" در جریان است به جایی برسد، در حال حاضر بعید به نظر می رسد. به این دلیل معین که بخش زیادی از اپوزسیون سوریه در آن شرکت نکرده اند، خود کردهای سوریه بعد از اینکه دولت ترکیه این حمله را وسیعأ شروع کرد و بمباران و کشتار مردم را در عفرین و بقیه جاها شروع کرد، علیرغم اینکه گویا آنها هم به این اجلاس دعوت شده اند، در اعتراض به این اتفاقاتی که افتاده است در این اجلاس شرکت نکرده اند. و به همین دلیل فکر نمی کنم در این مورد معین چشم انداز روشنی وجود داشته باشد. مثلا فرانسه اعلام کرده که چون اپوزسیون سوریه در این اجلاس شرکت ندارد، در نتیجه بعنوان ناظر شرکت میکند. اینکه این اجلاس به کجا رسیده است و آیا فرانسه شرکت کرده یا نه هنوز اطلاعی ندارم. به هر حال صحبت از این شد که حدود سیصد نفر از شخصیت ها و نمایندگان دولت ها در این اجلاس شرکت دارند و باید دید به کجا می رسند. در هر حال چیزی که مشخص است این است که در کل این پروسه اخیر در سوریه، ورق به نفع دولت بشار اسد و متحدینش برگشته. منتهی همانطور که قبلأ هم گفتم اینکه این کنفرانس معین به جایی برسد، به دلایلی که توضیح دادم نمی توان زیاد به آن خوشبین بود. ممکن است بتوانند در آینده راهی برایش پیدا کنند. چون بالاخره علیرغم اینکه کشور سوریه ویران شد و کشتار وسیعی صورت گرفت، منتهی این جبهه و این دولت ها بودند که در بحران سوریه موفق از آب در آمدند و جبهه غرب و متحدینش از عربستان و قطر تا ترکیه که در اوایل متحد ارتش آزاد و دولت امریکا و ناتو بود بطور واقعی شکست خوردند.

 

آسو فتوحی: به خود مسئله جنگ برگردیم و به این واقعه. خالد حاج محمدی؛ به نظر شما راهکار چیست؟ از دیدگاه شما، جامعه بیرون و بطور مشخص جامعه بین المللی باید چکار کند و چطور می توان در متوقف کردن این ماشین جنایت جنگی دخیل بود و تأثیر گذاشت؟

خالد حاج محمدی: ببینید؛ دولت ترکیه هم مثل دولت امریکا و دولت روسیه و بقیه دولت های خاورمیانه است. الان ما راجع به ماهیت دولت ترکیه حرف نمی زنیم. منتهی کاری که دولت ترکیه به اسم مبارزه با تروریسم شروع کرده است، جنایت علیه بشریت است. دولت ترکیه از جمله دولت های تروریستی منطقه است. به اضافه اینکه بخشی از تروریسم و  جریانات و باندهای تروریستی که به کمک خود ترکیه و به کمک عربستان و قطر و با پول آنها و با کمک غرب و ناتو و در رأس آن با کمک امریکا شکل گرفتند در همین جنگ در کنار ترکیه هستند. در اینکه این یک عمل جنایتکارانه است و هزار بار باید محکوم کرد حرفی نیست اما لازم است چند نکته اشاره کنیم.

اول اینکه وضعیتی که الان در سوریه شاهد هستیم با وضعیت یک کشور نرمال و بدور از جنگ زمین تا زمان تفاوت دارد. بطور واقعی چیزی از سوریه بعنوان کشوری که سوخت و ساز داشته باشد و اقتصادش بچرخد باقی نمانده است.  یک ویرانه به اسم کشور سوریه مانده است درست مثل لیبی. لیبی هم در همین وضعیت است. وظاهرأ خیلی وقت است که جنگ در لیبی به پایان رسیده است ولی الان یک مشت دار و دسته مسلح را بر مردم حاکم کرده اند که همگی از اخبار آن مطلع هستیم. در نتیجه "دخالت بشردوستانه " ناتو یک برده داری را به مردم لیبی هدیه دادند. به هر حال وضغیت سوریه وضعیت نرمالی نیست و در این وضعیت که پای همه دولت های مرتجع به آن باز شده است و هر کسی در گوشه ای از این مملکت به شیوه ای دخالت میکند و در تمام جنایت هایی که صورت گرفته شرکت کرده اند، از ترکیه گرفته تا قطر و عربستان و روسیه و دول غربی و دولت امریکا چه قبل از ترامپ و چه بعد از آن و چه دولتی که در سوریه حاکم است، به هر حال در چنین وضعیتی که همه این دولت ها وجود دارند و دخالت می کنند، مقابله ای جدی و موفقیت آمیز با ترکیه کار ساده ای نیست. مردم سوریه در موقعیت نیستند که مانند مردم یک کشور نرمال علیه لشکر کشی ترکیه کاری کنند.

لذا اگر عفرین تنها بماند یا نیروهایی که آنجا می خواهند از زندگی شان در مقابل قلدری و لشکرکشی ترکیه دفاع کنند، ممکن است نتوانند بصورت ادامه دار از خود دفاع کنند. دولت ترکیه عضو ناتو است. امریکا و سایر دول غربی، ترکیه را با "ی پ گ" و کرد سوریه و مردم محروم عرب زبان آنجا عوض نمی کنند. در نتیجه مقابله با دولت ترکیه و شکست دولت ترکیه در این ماجرا ساده نخواهد بود. و متاسفانه باید این واقعیت را قبول کرد که عفرین به تنهایی و در شرایطی که مردم دنیا در مورد این فاجعه سکوت کرده اند، توان دفاعی زیادی در مقابل ارتش های بزرگ ناتو ندارد. و هیچکدام از دول غربی هم فشار جدی به ترکیه نیاورده اند. حمله دولت ترکیه به این منطقه، بدون اطلاع دولت امریکا و روسیه صورت نگرفته است. امریکا و روسیه هم به دنبال منافع خودشان هستند. پرچم حقوق بشر و دفاع از مردم پوچ است و پشیزی ارزش ندارد. انگلستان هم که رسمأ اعلام کرده که ترکیه حق دارد برای حفظ مرزهایش از خودش دفاع بکند. معلوم نیست چه کسی به مرزهای ترکیه تعرض کرده که ترکیه باید از خودش دفاع بکند. لشکر کشی ترکیه به یک مملکت دیگر و به عفرینی که نه جنگی با ترکیه و نه با هیچ کجای دنیا داشته را به اسم دفاع از مرزها به خورد مردم می دهند. یا حمله کردن به نیرویی مثل "ی پ گ" که جز دفاع از خود جنگی با ترکیه نکرده است، چه ربطی به حقوق مردم ترکیه و دفاع از مرزهای ترکیه دارد.

بحثها و شایعاتی از جانب خبرگذاری فرانسه و یا "بی بی سی" هست مبنی بر اینکه که گویا بخشی از نیروهایی که در عفرین هستند از دولت سوریه خواسته اند که از آنها در مقابل ارتش ترکیه دفاع بکند. حتی قبل از اینکه دولت ترکیه به عفرین حمله کند، گویا روسیه از نیروهای "ی پ گ" خواسته که اجازه دهند تا دولت سوریه در آنجا مستقر شود تا بهانه از دست دولت ترکیه گرفته شود و حمله کردن برایش سخت تر شود. به هر حال این بحث ها در جریان است ولی اینکه "ی پ گ" رسمأ چنین درخواستی داده باشد که این اخبار را تأیید کند من اطلاعی در موردش ندارم. چون گاهأ اخباری تحت نام اینکه "مقامی که نخواسته نامش فاش شود" در مدیای رسمی پخش میشود که درجه حقیقت داشتن و نداشتن آن معلوم نیست.

البته این هم می تواند یک واقعیت باشد و این هم در این اوضاع میتواند یک انتخاب از جانب نیروهای عفرین باشد. بحث من اینجا در مورد خوب یا بد بودن این آپشن نیست. ولی ممکن است به اوضاع به اینجا ختم شود، بخاطر اینکه جلو قتل عام و کشتار مردم را بگیرند و مانع تسخیر این مناطق توسط ارتش ترکیه بشوند، و ممکن است مجبور شوند همین کار را بکنند. البته من هیچ خبر رسمی و مستندی در این مورد از منابع رسمی خودشان نشنیده ام یا نخوانده ام ولی این بحث ها در رسانه عمومی هست. نیروهای و احزاب حاکم بر عدرین و کوبانی و جزیره و خود "ی پ گ"، تا کنون  هیچگاه خواستار استقلال نشده اند و همیشه گفته اند، در چارچوب سوریه میمانند. آنها خواهان نوعی خودگردانی و خود مدیریتی و طرح هایی از این قبیل هستند و گفته اند که امیدوارند دولت سوریه این طرح ها را از آنها و این شکل حاکمیت را قبول کند. آنها تا کنون با دولت سوریه جنگ جدی ای نداشته اند و اما اوضاع آنها چه میشود باید دید وهنوز نمی توان با قاطعیت گفت چه خواهند کرد. مستقل از این امیدوارم مقاومت مردم عفرین و نیروهای مستقر در عفرین  بتواند دولت ترکیه را ا به عقب نشینی کند.

مقاومتی که در عفرین در جریان است هزار بار قابل دفاع است. ایستادن در مقابل ارتش ترکیه و فجایعی که به بار آورده و حمله و تجاوزی که به این منطقه کرده را باید هزار بار محکوم کرد. طبیعتأ باید تلاش کرد که عفرین تنها نماند، بشریت انساندوست با فشار به دول غربی و تلاش برای اینکه دولت ترکیه تحت فشار قرار بگیرد، همگی اقداماتی هستند که هر انسان شرافتمندی و هر نیروی سیاسی جدی باید تلاش کند این فشارها، به هر میزان که مقدور است را به دولت ترکیه بیاورند. از مردم عفرین و مقاومت آنها باید حمایت کرد. خود ترکیه و هر جریان انسان دوست و آزادیخواه و مردم انسان دوست آنجا هم  یک پای این ماجرا هستند. تا همین الان بعنوان مثال پزشکان ترکیه این حملات را محکوم کرده اند و درخواست کرده اند که حمله متوقف شود. و بخشی از روزنامه نگار و خبرنگار و حدود صد و پنجاه نفر از آدم های آزادیخواه از دولت ترکیه درخواست کرده اند که حملات خود را متوقف کند. اردوغان که رسمأ پزشکانی را که این حمله را محکوم کرده اند به خیانتکاری متهم کرده است. البته این طبیعی است. هیچ دولت جنایتکاری درخواست و مطالبه بحق مردم شرافتمند و آزادیخواه اش را قبول نمی کند. از اردوغان انتظار بیشتری نمی رفت. اردوغان به این راحتی عقب نشینی نمی کند. باید فشار آورد و در عین حال باید از مردم عفرین حمایت کرد و نباید تنهایشان گذاشت. این فشاری است که باید به ترکیه آورد. ولی همچنانکه گفتم وضعیت سوریه وضعیت نرمالی نیست. اینکه بتوانی در خود سوریه مردم آزادیخواه را در دفاع از عفرین بسیج کنید، متاسفانه بصورت عملی امکان پذیر نیست. همین الان حدود سه/ چهار میلیون آواره سوری در ترکیه وجود دارد که همین هم ابزاری شده در دست اردوغان و تلاش میکند از نیروی آواره و گشنه و فراری، که از ترس جنگ و ویرانی فرار کرده اند، بعنوان اهرم فشار برای تقویت نیروهای خودش استفاده کند و تعدادی از آنها را مسلح کند. به همین دلیل متاسفانه بعید نیست که عفرین نتواند دوام بیاورد. امیدوارم که بتوانند همچنان مقاومت کنند. و طبیعتأ هر نوع دفاعی از آنها محق است و کمکی است که نباید از آنها دریغ کرد. این وظیفه همه ماست.