بیانیه حزب حکمتیست(خط رسمی)

 

پیروزی جنبش گرسنگان در ایران را باید تضمین کرد!

تنها ما میتوانیم

  

 

 خیزش توده ای دیماه امسال، تنها گوشه اى از اعتراض مردمى بود که فقر و بیکاری، بیحقوقى و فقدان کوچکترین آزادیهای اجتماعى و سیاسی آنها را به ستوه آورده است. ده روزی که باردیگر، و این بار توسط تعرض مستقیم و بدون واسطه تهیدستان و محرومان، سرنگونی جمهوری اسلامی را به مسئله اصلی و محوری جامعه و توده های به تنگ آمده از جمهوری اسلامی تبدیل کرد.

 استثمارشدگان، تهیدستان و محرومان جامعه، نسل جوانی که زندگی اش تحت سلطه ارتجاع حاکم، دهه ها است به تباهى کشیده شده است، اعلام کردند دیگر فقر، بیکاری، خفقان، ناامنی و در یک کلام حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی را نمیخواهند. گرسنگان و محرومان در ایران حکم رفتن فوری رژیم، با همه جناحها و نهادها و شخصیت هایش، را اعلام و در شیپور آن دمید.

 در دهه چهارم حاکمیت جمهوری اسلامی، گورکن این هیولا قد علم کرد و شیپور جنگ برای نابودی هیولا را به صدا درآورد. تحرکات دیماه، تنها و تنها نشانه های تکان های جنینی غول مردمی است که پا به حیات گذاشته است. باید به پیشواز تولد این نوزاد رفت. شرایط تکامل و زندگی مستقلانه او را به قدرت متحد و متشکل دهها میلیونی مردم در ایران، فراهم کرد.

 خیزش اخیر، آغاز پایان جمهوری اسلامی و سرآغاز پا به میدان گذاشتن جنبش محرومان در خاورمیانه است. خودآگاهی این خیزش نسبت به خود، قد و قواره خود، دوستان و دشمنان خود، پیش شرط پیروزی آن است.

 

واقعیات و مبانی خیزش اجتماعی اخیر

 حقایقی که ما کمونیستها بر آن تاکید داشتیم:

جمهوری اسلامى، با تمام جناح ها و نهادهای نظامی و اقتصادی و سرکوب،  سوار بر اقیانوسی از خشم و انزجار توده وسیعی از مردم محروم نشسته است. خواست مردم نه اعتدال و اصلاح حکومت اسلامى، بلکه سرنگونى بی قید و شرط آن است.

شکست کامل و تمام عیار جنبش اصلاح رژیم، بسته شدن پرونده تغییر گام به گام، "آرام"، از درون، مردود شدن و بی موضوع شدن همه نیروها و سازمانهای طرفدار اصلاح و اعتدال رژیم،  پایه عروج خیزشی علیه کل حاکمیت بود.

وعده های پوچ "گشایش اقتصادی" برای طبقه کارگر و بخش محروم جامعه ارمغانی جز تحمیل فقر و فلاکت، بیکاری و گرسنگی میلیونی بیشتر، نداشت.

"گشایش سیاسی" و ورق پاره "حقوق شهروندی" دولت اعتدال چیزی جز تحمیل خفقان بیشتر به  کمونیستها، شخصیتها و رهبران کارگری، زنان و جوانان به ارمغان نیاورد.

قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه و رقابت های منطقه ای آن، تلاش برای گسترش نفوذ خود در منطقه، سوءاستفاده از مصائب مردم فلسطین، سوریه، یمن ..... مستقیما به معنی تلاش برای تحمیل بیشترین اختناق و فقر به بخش اعظم جامعه بود. نشان داد پیشروی نظامی جمهوری اسلامی در منطقه تماما در تناقض و تعارض با ابتدایی ترین نیازهای معیشتی میلیونی مردم و معادل تحمیل فقر و گرسنگی و سرکوب بیشتر است. نشان داد جمهوری اسلامی ممکن است در منطقه قدرتی قلدر و "غیر قابل مهار" و ... باشد اما در مقابل طبقه کارگر، مردم محروم، زنان و مردان آزادیخواه، در مقابل جامعه ای که به چیزی جز آزادی، رفاه، امنیت، برابری و عدالت اجتماعی برای همه رضایت نمیدهد تا چه حد ضعیف و شکننده است.

 

دستاوردهایی که باید حفظ شوند

 خیزش دیماه، علاوه بر دست رد محکم محکومین بر سینه حاکمیت و جناح های درونی آن،  بلکه تمام سناریوهای بورژوایی، نیروها و سازمانهایی که سالها بدنبال پروژه هایی چون "انقلاب مخملی" و"رژیم چینج آرام"، "رفراندم" و "انتخابات آزاد" در حاشیه تحرکات میلیتاریستی دولت های غربی زیست میکردند، را هم به حاشیه راند!

 خیزشی که با تولد خود و رویارویی مستقیم با دشمن خود، جمهوری اسلامی، شکست سیزده سال تلاش نیروهای راست و حامیان منطقه ای و بین المللی آنان را هم اعلام کرد.

 جنبشی که با خواست سرنگونی و آزادی و رفاه به میدان آمد، اولین قدم با بلند کردن پرچم درد میلیونی مشترک گرسنگی و محرومیت و استبداد ،همزمان پرونده قومی و مذهبی کردن جامعه، و زدن مهر قومی و مذهبی بر پیشانی بخش های مختلف مردم را هم بست. نشان داد که  جامعه ایران نه قومی است و نه اسلامی، که طبقاتی است و قطب بندی های سیاسی و مبارزاتی حول قطب های طبقاتی شکل گرفته است. نشان داد که اکثریت محروم جامعه، زن و مرد، جوان و پیر حول رفاه، آزادی، برابری و برای عدالت اجتماعی متحد و قدرتمند به میدان می آیند.

 این صف، برای شکل دادن به انقلاب خود، به میدان آمده است و با وعده های پوچ و بی مایه طبقات دیگر و نمایندگان شان در حاکمیت و در اپوزیسیون، به خانه نخواهد رفت! غول از شیشه بیرون آمده و بازگرداندن آن به شیشه اگر غیرممکن نباشد به سادگی ممکن نیست.

 امروز بیش از هر زمانی انقلاب و به زیر کشیدن جمهوری اسلامی توسط طبقه کارگر و مردم محروم به دستور جامعه آمده است. انقلابی که سرنگونی جمهوری اسلامی بعنوان نماینده بورژوازی در قدرت و جایگزینی آن با یک قدرت کارگری، را هدف خود قرار داده است. انقلابی که به دشمنی کل اپوزیسیون بورژوایی از ناسیونالیسم ایرانی پروغرب تا ناسیونالیسم افراطی و قوم پرست...، که هراس شان از طبقه کارگر و محرومان جامعه بیش از جمهوری اسلامی است، واقف است. و انقلابی که رهنمودهای ضد انقلابی به نام "خشونت نکنید" و راه حل های ارتجاعی "رفراندم"، "انتخابات آزاد"، "مبارزه مدنی"، "جامعه مدنی" و...، را با تمسخر نگاه می کند و چشم انداز آینده ای انسانی و آزاد و برابر را در مقابل جامعه می گشاید. این جنبش، برای پیشروی،  باید از امروز دوستان و دشمنان خود را بشناسد.

 جامعه را از گسترش نا امنی و"سوریه ای شدن ایران"،  میترسانند. ما و خیزش ما اعلام می کنیم که شرط اول تامین امنیت مردم ایران و مقابله با سوریه ای شدن ایران، سرنگونى  جمهوری اسلامی و برچیده شدن بساط کل رژیم و نابودی همه دستگاه سرکوب آن است.

 این خیزش، نه جنبش جناحی از بورژوازی علیه جناح دیگر و جابه جایی عناصر بدخیم و بدنام با عناصر "خوش خیم" و "خوش نام"، نه جنبش قومی و مذهبی و نه برای صندوق رای و رفراندم، که برای رفاه و آزادی است. خواستی که تنها و تنها قدرت متحد و متشکل محرومین و محکومین میتواند آن را به ارمغان بیآورد. این جنبش و خیزش می تواند سر آغاز انقلابی باشد که نه تنها به حاکمیت جمهوری اسلامی و بورژوازی در قدرت در ایران خاتمه دهد، بلکه محرک و مبشر انقلابات کارگری و سوسیالیستی در منطقه باشد.

 

حزب حکمتیست و وظایف فوری کمونیست ها

 در این شرایط ویژه و حساس حزب حکمتیست وظایف عاجل زیر را در دستور خود قرار میدهد و همه کمونیستها در مراکز تولیدی، در دانشگاهها، در مدارس و محل های کار و زندگی و  ... را به پیشبرد این وظایف و رسالت تاریخی فرا میخواند.

۱- هیچ نیرویی جز کمونیستها قادر به پیروزی رساندن این جنبش نیست. تامین رهبری این جنبش و عبور دادن آن از تند پیچ ها، تامین استقلال سیاسی و قدرتمند کردن آن وظیفه امروز کمونیستها است.

۲- تجارب تاریخی و تجربه جنبش توده ای اخیر هم نشان می دهد که پیشروی جنبش و پیروزی آن در گرو اتحاد هر چه وسیع تر و تحزب کمونیست ها است. بدون کمونیستهای متحزب در راس اعتراض و مبارزه طبقه کارگر و توده های محروم، نمیتوان از تثبیت پیشرویها و پیروزیهای آتی حرفی زد.

۳- متحد کردن هرچه وسیعتر شبکه رهبران عملی طبقه کارگر و سازماندهندگان اعتراضات، اولین وظیفه کمونیست ها برای تامین این رهبری است.

٤- افشا و خنثی کردن تلاش ها و تحرکات دولت برای مرعوب کردن جامعه و القای این دروغ جبونانه که خیزش اجتماعی محرومان را سرکوب و به خانه فرستاده است، امری حیاتی و وظیفه جدی کمونیستها و رهبران صفوف مردم است. باید این حقیقت را به آگاهی جامعه تبدیل کرد که نه جمهوری اسلامی، رژیم سال ها و روزهای قبل از خیزش اجتماعی ده روزه اخیر است و نه مردم، همان مردم سابق. توازن قوا به نفع کارگران و زحمتکشان و محرومان و ازادیخواهان و به ضرر دشمنان مردم تغییر کرده است.

۵- تقابل جدی با تلاشها و سناریوهای ارتجاعی نیروهای بورژوایی برای پایان دادن، مهار و هایجک کردن این جنبش.

٦- متحد و متشکل کردن مردمی که دیگرحاکمیت جمهوری اسلامی را قبول نمیکنند. متشکل کردن مردم در محله و کارخانه، در دانشگاه و مدرسه، در هر محیط کار و ... در نهادها، انجمن ها، کانون ها، و ارگانهای توده ای مستقل خود.

٧- بالا بردن قدرت دفاع از خود مردم برای مقابله با نیروی سرکوبگر، مقابله با تعرض به کارگر معترض، زنان آزادیخواه، جوانان تشنه آزادی، مقابله در مقابل تعرض و شکار کمونیستها و رهبران و سازماندهندگان اعتراضات جاری. 

 بحرانها و خیزشهای توده ای بمراتب عظیم تر و روزهای تعیین کننده ای در مبارزه و مقابله توده های محروم و طبقه کارگر با بورژوازی حاکم، در راه است. اما سرنوشت این جنبش، نه شکست و نه پیروزی آن، از پیش محتوم نیست. پیروزی در گرو ایفای نقش رهبران کمونیست در ایران، کارگران کمونیست و طبقه کارگر است.  باید این خشم و نفرت و غول عظیمی که سربلند کرده است را تا رسیدن به رهایی کامل از حاکمیت سرمایه پیش برد.

 طبقه کارگر و در راس آن ما کمونیستها باید پیشروی و پیروزی این جنبش را تضمین کنیم. تضمین کنیم بر ویرانه های این رژیم یک جامعه سوسیالیستى که برابری، رفاه، امنیت و آزادی را برای دهها میلیون مردم به ارمغان می آورد، بنا خواهیم کرد. تضمین کنیم که انقلاب محرومین، به پیروزی خواهد رسید. تضمین کنیم که انقلاب بعدی، انقلاب کارگری خواهد بود.

 

 حزب کمونیست کارگری حکمتیست(خط رسمی)

۲۹ ژانویه  ۲۰۱۸