حزب کمونیست کارگری ایران– حکمتیست(خط رسمی)
میدان حقیر قدرت نمایی در
مقابل طبقه کارگر!
معلوم شد، دستگاه مخوف و قدرت منطقه ای میلتاریستی که زیر فشار اعتراضات بر حق طبقه کارگر و محرومین در ایران، کشتی اش به گل نشسته است، در سلول زندان، در خلوت و بدور از چشم جامعه و رفقا و دوستان اسماعیل بخشی، در خفا و پنهانی "میتواند خدایی کند"! او را به هدف انتقام جویی، به هدف فلج کردن و قربانی کردن، پس از پرونده سازی های"امنیتی" تحت شکنجه های جسمی و روحی و روانی آنهم توسط کسانی قرار داده اند که آموزگاران شکنجه گران زندان آمریکایی ابوغریب در بغداد، هستند. کسی که در بیرون از زندان، در هوشیاری و بیداری، در میان رفقا و دوستان اش، در بیرون از حبس و در چشم جامعه، اعدام و شکنجه و دستگیری، تحمیل فقر و فلاکت بر خود و خانواده اش، برای به زانو درآمدن و به شکست کشاندن مبارزه شان را به سخره گرفته بود، در زندان هر اتفاقی افتاده باشد، بی تردید نزد هم طبقه ای ها و جامعه و همه شهروندان در ایران و حامیان اش در جهان، همچنان سربلند، عزیز و گرامی است. اسماعیل بخشی قربانی نیست! گروگان و جان بدربرده ای است که فشار مبارزات هم طبقه ای هایش در هفت تپه و فولاد اهواز و شهروندان در سراسر شوش و سراسر ایران و حامیان جهانی اش، جانیان پست و بزدل را ناچار به رها کردن او کرد. او سند زنده یکی دیگر از نفرت آور ترین شکنجه های دستگاه مخوف و جهنمی وزارت اطلاعات و بازجو ها و زندان های جمهوری اسلامی ایران است. علیرغم آزادی اسماعیل بخشی اما پرونده سازی علیه او و تعدادی از نمایندگان دربند کارگران فولاد و مدافعین آنان در جریان است. تلاش در دست کردن پرونده "امنیتی"، "سیاسی"، "رابطه با احزاب خارج کشور"، "توطئه علیه نظام" و .... سناریوهای شناخته شده اینچنینی، امروز در جریان است. سرنوشت اسماعیل بخشی در انتطار نمایندگان کارگران فولاد است که در حملات شبانه دستگیر و به شکنجه گاههای جمهوری اسلامی منتقل شده اند. باید دستگیر شدگان مان را با قدرت خود از چنگ این جانیان بیرون بکشیم. باید توطئه وزارت اطلاعات علیه فعالین در زندان و در خارج از زندان، برای پرونده سازی و تغییر سمت و سوی حمله به وزرات اطلاعات و جانیان به سمت نمایندگان کارگران هفت تپه و فولاد و ایجاد شکاف و دو دستگی در میان آنها را آگاهانه و وسیعا خنثی کرد. زندان، این تنها میدانی که این جنایتکاران میتوانند قدرقدرتی شان را به نمایش بگذارند. حبس و ترور و توطئه و شکار فعالین، تنها حوزه ای است که جانیان به ذلت کشیده شده توسط شورش محرومین و اعتراض طبقه کارگر، کسانی که در جامعه جرات تعرض مستقیم و علنی ندارند، در این حوزه میتوانند قدرت نمایی کنند! باید قدرت شان را به زیر کشید و زندان هایشان را بر سرشان خراب کرد! طبقه کارگری که برای احقاق حقوق خود، برای آزادی، رفاه و امنیت جامعه به میدان آمده این حملات جبونانه را بی پاسخ نخواهد گذاشت. این طاعون ضدکارگر و ضدانسان با شکار و حبس فعالین، توطئه و در حبس بدور از چشم جامعه، با شکنجه جسمی و روحی، میتوانند مدت کوتاهی میدان حقیری از قدرت نمایی در مقابل طبقه کارگر را به نمایش بگذارند. اما این "قدرت نمایی" تنها و تنها اقیانوس عظیم نفرت و انزجار از همه اوباشان حاکم، از ولی فقیه تا روحانی و سپاه و بسیج و .. عمیق و عمیق تر میکند. فردا هزاران هزار اسماعیل بخشی هایی که از شوش و اهواز تا تهران و آبادان و کرمانشاه، از نفت و خودرو سازی و فولاد و پتروشیمی را به تصرف خود در آورده اند بساط این جانیان را بر خواهند چید! نمایندگان و سخنگویان کارگران فولاد و هفت تپه، همه فعالین سیاسی زندانی، دانشجو، معلم، فعال مدنی و هر شهروندی که به خاطر اعتراض به فقر و بی حقوقی، در دام وزارت اطلاعات و زندان و بازجوهای منفور افتاده است، بی شک، مستقل از هر پرونده سازی و توطئه ای درون زندان، همچنان جنگجویان عزیز جامعه و بر صدر جای دارند.
زنده باد کمونیسم حزب کمونیست کارگری ایران– حکمتیست(خط رسمی) ۲ دی ۱۳۹۷ ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸
|