حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست(خط رسمی)
کارگری مرد !
علی نقدی، کارگر مجتمع کشت و صنعت هفت تپه، امروز سهشنبه، ۸ اسفند ماه خودکشی کرد! سالانه هزاران کارگر در فقدان ایمنی کار و ناامنی شغلی جان خود را از دست می دهند یا خود جانشان را می گیرند. و میلیون ها کارگر و خانواده های کارگری درشرایط دستمزدهای ناچیز و پرداخت نشده، با فقر و بیکاری و گرسنگی با مرگ تدریجی دست و پنجه نرم می کنند. این چه جامعه ای است که برای طبقه ای که تنها چرخانندگان چرخش هستند به جهنم تبدیل شده است؟ این جامعه مقدس سرمایه داری است. جامعه ای که همه چیز در آن مقدس است جز جان کارگر، زندگی کارگر و خوشبختی کارگر! جامعه ای که در آن سرمایه مقدس است، مالکیت مقدس است، مذهب و مسجد و امامزاده مقدس است، این مقدسات را چپ نگاه کنی زندان و قطع دست و پا و اعدام در انتظار است. سرمایه داران و دولت شان اما حق دارند نان کارگر را، زندگی کارگر را، دستمزد کارگر را، بیمه کارگر را ندهند، آزادی و حرمت کارگر را زیر پا بگذارند بدون این که هیچ تاوانی پس بدهند. این جامعه سرمایه داری است. این آن جهنمی است که اقلیتی به نام سرمایه دار برای اکثریت انسان ها و صاحبان واقعی جامعه درست کرده اند و به آن افتخارهم می کنند. ننگ تان باد! کارگران دسته دسته می میرند یا خودکشی می کنند، دستمزد نمی گیرند ولی هنوز چرخ های صنایع و معادن و کارخانه ها می چرخد، چرا؟ چون جان کارگر، زندگی کارگر، خانواده کارگر، خوشبختی کارگر در مقابل خواست سرمایه، قانون سرمایه، طبیعت سرمایه و سودآوری سرمایه ارزشی ندارد. مفت نمی ارزد. چند ده و چند صد هزار کارگر ماه ها بدون مزد کار می کنند. دستمزدهای پرداخت نشده، بیمه های پرداخت نشده و ناامنی شغلی، یعنی کار مفت و مجانی و جان مفت و ارزان. علی نقدی می میرد، خودکشی می کند، چون احساس می کند تنها است. چرا که اگر او خود را عضو چند هزار کارگر مجتمع کشت و صنعت هفت تپه می دانست، اگر کارگران هفت تپه علی را عضو خانواده طبقاتی خود می دانستند، تنهایی معنی نداشت، خودکشی معنی نداشت. بخش زیادی از کارگران هفت تپه همان شرایط علی و همان خواستهای او را دارند. چرا علی در دفتر بخش اداری تنها بود؟ علی تنها و خسته به همکارانش می گوید خودکشی می کند تا شاید شرکت به فکر مطالبات چندین ساله همکارانش بیفتد! خودکشی علی تنها لکه ننگ دیگری بر پیشانی کارفرما و سرمایه دار هفت تپه و دولتش نیست، طنز تلخی بر تخت سینه و علامت سوالی بر بالای سر کارگران هفته تپه و کل طبقه کارگرهم هست! و سوال این است که همکارانش در هفت تپه چه می گویند؟ علی می میرد تا شاید حق شما را بدهند! و شما دفتر بخش اداری هفت تپه را بر سر نوکران سرمایه داران خراب کردید؟ یا بهمراه کارفرما و با فاتحه ای، عضو خانواده و هم طبقه ای تان را روانه گورستان کردید و چرخ های ماشین شرکت باز هم می چرخد! و شما خانواده علی نقدی را زیر پر و بال خانواده طبقاتی خود می گیرید و حق شان را از گلوی کارفرما بیرون می کشید یا آنها هم دستجمعی از گرسنگی می میرند! شما چکار می کنید؟ هم طبقه ای های علی در سراسر ایران چه می گویند؟ این تراژدی انسانی را با قطرات اشک و تاسف و حتی خشم نمی توان جواب داد. باید برای این درد درمانی یافت. درمان این است که علی ها و هیچ کارگری و هیچ بخش و صنف کارگری تنها نماند. کارگر متحد و دوست و همپیمان و همراه همدیگر نه مایوس می شود، نه خسته و نه آرزوی مرگ می کند! این غول طبقه کارگر که در پراکندگی صفوفش، خونش را در شیشه کرده اند باید متحد و همبسته و یکپارچه برخیزد! تنها با اتحاد طبقاتی، با بکپارچگی، با دلسوزی و همدردی و همراهی طبقاتی و با ایجاد سازمان طبقاتی، کارگران می توانند به مثابه گردان های یک لشکر واحد، در مقابل سرمایه داران و دولتشان بایستند و حقوق شان را از گلویشان بیرون بکشند. طبقه کارگر محکوم به زندگی و مرگ در جهنم پر از خفت و خواری و گرسنگی سرمایه داری نیست. این نظام گندیده و فاسد و جهنمی باید بر بیفتد. خشم گرسنگان باید با اتحاد و همبستگی طبقاتی و مبارزه بی امان به واژگونی نظام سرمایه داری و برقراری حکومت کارگران منجر شود. کارگر شایسته خودکشی و خود زنی نیست. این نظام و سیستم پوسیده و فاسد و ضد انسانی سرمایه داری است که باید به زباله دانی ریحته شود. حکومت کارگران طلیعه خوشبختی بشریت در این کره خاکی است! طبقه کارگر تنها امید رهایی جامعه است!
مرگ بر سرمایه داری و دولتش زنده باد حکومت کارگری
حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست(خط رسمی) ٨ اسفند ٩٦ – ٢٧ فوریه ٢٠١٨
|