توهین به شعور مردم!

 

 

 

 

مظفر محمدی


انتخابات جزو آبرو باخته ی دمکراسی بورژواایی است. اما در عراق و کردستان این کار توهین به شعور مردم هم هست. درحالیکه روسای قوم احزاب میلیشیایی خود اذعان کردند که حتی به یک رای مردم هم نیاز ندارند، چون پول واسلحه و پلیس مخفی و علنی دستشان است، طرح مجدد انتخابات پارلمانی کردستان عراق نمایشی وقیحانه و بی شرمانه است. اما چه شده احزاب ناسیونالیست حاکم باز هم به انتخابات نیاز پیدا کرده اند؟

بورژوازی در هرلباسی، ملی وقومی، مذهبی، عشیره ای و متمدن و نامتمدن شان در سراسر جهان، هر از گاهی و هر چند سال یک بار، استثمار شوندگان و ستمدیدگان را پای صندوقهای رای فرا می خوانند و میلیون ها دلار به مصرف خروارها دروغ و فریبکاری می رسانند تا به دیکتاتوری بورژوایی شان به نام دمکراسی مشروعیت دهند.

اما در عراق و کردستان اش حتی شورتر از این ها است. چندی پیش روسای عشایر و قبایل و  مذاهب عراق هم نمایش انتخابات راه انداختند و در حالیکه بخش عظیمی از کارگران و مردم عراق در انتخابات مسخره شان شرکت نکردند اما باز به اصطلاح نمایندگان خود را از صندوقهای رای در آوردند. بعد از گذشت چند ماه از انتخابات هنوز سر تقسیم قدرت و ثروت به توافق نرسیده و به اصطلاح دولت قومی – مذهبی و عشیره ای شان را تشکیل نداده اند.

دیروز در کردستان عراق هم  باز نمایندگان دروغین خود را از صندوقهای نمایشی رای بیرون کشیدند و این تازه آغاز یک کشمکش دیگر برسر تقسیم قدرت و ثروت بین دو حزب اصلی قومی و میلیشیایی است.

احزاب وجریانات دیگر در حاشیه این نمایش شرم آور طبق معمول به دریوزگی سهمی از قدرت و ثروت به تشویق مردم به انتخابات پرداختند. سهمی از خوان یغمای ثروت جامعه که آنها را در جرم و جنایات و فساد ودزدی های احزاب میلیشیایی  قلدر شریک  می کند.

انتخابات فرمایشی و اهانت به ستمدیدگان در عراق و کردستان انجام شد. اما چه در عراق و چه کردستان، حتی این مشروعیت کاذب نتوانستسه و نمی تواند احزاب و جریانات قومی و مذهبی و عشیرتی را بر سر تقسیم سهامشان به توافق برساند.

پارلمان عراق و کردستان همواره محل مرافعه ی نمایندگان ملاک و سرمایه داران و غاصبان داراییهای جامعه بوده و سر سهم بیشتر از این خوان یغما پاچه همدیگر را گاز گرفته اند.

در کردستان عراق، احزاب میلیشیایی حتی با وجود نمایش انتخابات و مشروعیت کاذب، حتی نیازی به تشکیل پارلمآن نیست. احزاب میلیشیایی بدون پارلمان هم سالها است، به حاکمیت خود و بالا کشیدن ثروت جامعه و در فقر نگه داشتن مردم ادامه داده و می دهند. در مملکت و اقلیمی که هنوز ابتدایی ترین نیاز جامعه مثل آب و برق مردم تامین نیست، صحبت از پارلمان و دولت و قانون یک بی شرمی و وقاحت مطلق است. 

یک سال قبل، مردم کردستان در یک رفراندوم به جدایی از عراق فدرال قومی و مذهبی رای دادند. این رای با مخالفت بخشی از احزاب ناسیونالیست کرد مواجه شده و بخش دیگر ابتدا به استفاده ابزاری از رای مردم روی آورد و خیلی زود از کرده خود پشیمان شده و این رای به بایگانی سپرده شد. حکومت فاشیستی بغداد هم به این بهانه در یک حمله نظامی با همراهی میلیشیای حشد شعبی سپاه قدس جمهوری اسلامی بیش از نصف اقلیم کردستان را ضمیمه ی عراق کرده و احزاب ناسیونالیست را به تسلیم واداشت. حکومت بغداد و قاسم سلیمانی با این تعرض وحشیانه، مجددا نفرت قومی و  مذهبی را بین مردم این مناطق دامن زده و بخشی از مردم را به نام کرد و سنی تحت فشار قرار داده، خانه هایشان را به آتش کشیده و آوارگی و بی خانمانی را به آن ها تحمیل کرد. این جنایات در سکوت احزاب میلیشیایی بی آبرو بخشا با همکاری این احزاب انجام شد.

اکنون مردم کردستان حق دارند از احزاب میلیشیایی و قلدر و فاسد بپرسند، مرزهای اقلیم کردستان کجا است؟ ولی این احزاب نیازی به تعیین محدوده ی اقلیم شان ندارند، چرا که با نگه داشتن کردستان در حاکمیت فدرال قومی و مذهبی عراق هم سهم خود را از دولت مرکزی می گیرند و هم منابع نفت و گاز و املاک و داراییهای کردستان را در کنترل خود دارند. در این مسابقه ی غارت جامعه نیازی به حدود و ثغور و حتی نیازی به موضوعی به نام اقلیم کردستان نیست.

اما در این میان مساله دردناک بی اراده شدن و تسلیم بخشی از مردم به نمایش مسخره و توهین آمیز انتخابات پارلمانی و حاکمیت میلیشیایی امتحان پس داده و آبروباخته چه در عراق و چه در کردستان است.

آن بخش مردم هم که در این نمایش شرکت نکردند، موضعی پاسیو داشته و بدون آلترناتیو و سازمان و اتحاد و رهبری واقعی خود هستند. کمونیست ها، کارگران و محرومان کردستان عراق با وجودیکه اعتراضات و خیزشهای توده ای وسیعی را  پشت سر دارند، اما هنوز فاقد شرایط قدعلم کردن برای کسب قدرت و تشکیل جامعه ی متمدن و آزاد و برابرهستند.

زمانی که در همین روزها کمونیستها و فعالین جنبش آزادی و استقلال کردستان، سر مخالفت با انتخابات کاذب پارلمان کردستان دستگیر می شوند، هنوز اعتراض اجتماعی وسیعی علیه این تعرض بیشرمانه و سرکوب عریان پلیس و میلیشیای احزاب حاکم انجام نمی گردد.

اما این سرنوشت محتوم مردم عراق و کردستان نیست. سرنوشتی که تنها و تنها با عزم و تصمیم کمونیست ها، ازادیخواهان و برابری طلبانی می تواند تغییر کند که کارگران و محرومان و ستمدیدگان را صاحب سازمان و اتحاد و رهبری خود کنند. شوراهای کارگری و مردمی محل های کار و زندگی را تشکیل دهند و این نیروی عظیم اجتماعی ناراضی و معترض اما مستاصل را صاحب اراده و نقشه و افق سیاسی روشن و سازماندهی بدیلی در مقابل چند دهه حاکمیت ناسیونالیست ها، عشایر و ملاک و سرمایه داران دزد و فاسد و زورگو، کنند.

 

یکم اکتبر ۲۰۱٨