عفرین قربانی "جهان آزاد"، دمکراسی و حقوق بشر

 

 

 

 

محمد فتاحی

 

ظاهرا تمام قلدرهای جهان دل شان برای دمکراسی و حقوق بشر و حقوق ملت ها می سوزد. مگر مردم بیگناه در لیبی، در عراق، در سوریه و بالکان و ... به اسم همین مقدسات، هدف لطف غرب قرار نگرفتند؟ و مگر نه این است که همه آنها ظاهرا مدافعین سرسخت "تعیین سرنوشت مردم به دست خویش" اند؟ مگر نه این است که تمام کودتاهای امریکا در طول تاریخ به اسم دفاع از دمکراسی و مردم بوده است؟ مگر همین امروز میدیای رسمی آنها مبلغین ظاهرا پرشور دفاع از حق و حقوق زنان و مردان در چهارگوشه این جهنم نیستند؟ مگر بزرگترین غم شبانه روزی امثال دستگاههای بی بی سی و صدای امریکا تامین دمکراسی در جوامع دیگر نیست؟ مگر نه این است که سازمان ملل شان تمام قطعنامه هایش را به اسم دفاع از حقوق بشر و ممانعت از کشتار و جنگ صادر میکند؟

و راستی اگر چنین است، چرا و به کدامین دلیل، صف بی انتهای قلدرهای بزرگ و کوچک جهان امروز در مقابل وحشیگری ترکیه در عفرین ساکت و تماشاچیان متین آزمایش مدرن ترین تسلیحات ناتو در یک شهر کوچک این جهانند؟ آیا عفرینی ها به جایی حمله کرده اند؟ کودتایی علیه قلدری کسی در منطقه سازمان داده اند؟ کسی را به گروگان گرفته اند؟ کودکی را بی نان و زندگی کسی را ناامن کرده اند؟ مگر نه این است که اگر تمام جهان جنگ طلب بوده، اینها دست به کلاه خویش گرفته و مشغول زندگی و محافظت از هست و نیست و امنیت خویش بوده اند؟

راستی کسی از خود پرسیده  که شرط  در امان ماندن زندگی بسیار معمولی مردمی که گوشه ای برای خود زندگی بخور نمیری دارند، چیست؟ آیا رشوه و باج دادنی لازم است؟  و اگر باج دادن به قلدرهای این جهان برای "حفط امنیت خود" هم مقبول واقع شود، هزینه این باج را با کدامین پیمانه می شمارند؟ مگر جوانان همین عفرین و خیل دختران و پسران زیبایش، برای حفظ امنیت خویش به امریکا باج  نداده و عظیم ترین سهم را در نابودی داعشی که امریکا دیگر نیازی به آن نداشت، ادا نکردند؟ مگر برای جلب رضایت روسیه پایگاه نظامی اش را در شهرشان نپذیرفتند؟ مگر حتی برای پذیرش مطالبات قلدرهای کوچکتر هم گوش شنوا نداشتند؟ این مردم باید کدامین باج ها را به باجگیران بزرگ و کوچک و گردنه بگیرهای این کره خاکی بپردازند تا از کشتار در امان بمانند؟ ظاهرا در این وسط، قلدری که قرار بود داعش گسترش سلطه اش را تضمین کند، تنها گردنه بگیر ناراضی از سهم خویش است!

قطعا هم چنین است! ترکیه که برای گسترش سهم خود در پروسه تقسیم مجدد قدرت در خاورمیانه به داعش تکیه داده بود، با شکست آن، نه فقط ناراضی، که از عفرینی ها دل خونینی دارد. مدافعین غیرواقعبین عفرین وجود بهشتی در آن شهر و منطقه را به ما نشان میدهند که گویا مایه ترس تمام حاکمان جهان و منطقه از گسترش آن شده، و گویا سکوت شان از خوشحالی شان است. واقعیت اما چیز دیگریست؛ ترکیه به هزار و یک دلیل داخلی و خارجی، به دنبال شکست هایش در سوریه از سهم خویش ناراضی است. امریکا که تا تامین نیاز نظامی اش در رقه به عفرینی ها کار داشت، حالا برای ترکیه برای ماندن در ناتو ارزش بالاتری قائل است. روسیه با هدف جدا کردن ترکیه از ناتو، سکوت میکند. جمهوری اسلامی و کل هلال شیعه در قبال کشتار در عفرین، امتیازاتی از قبل، از ترکیه گرفته اند و سوریه به کوتاه کردن دست عفرینی ها و آرام کردن ترکیه در دل بحران داخلی اش، دل بسته است.

سازمان ملل اینها هم مثل همه طرف های ذینفع راضی و ساکت است. حقوق بشر اینها هم قرار نیست به جز کمک به باز کردن مسیر دخالت نظامی و سیاسی در مملکتی به نفع قلدرهای خود، غلطی بکند.

دمکراسی؟ شریک شدن یکسان قلدرها، در حاکمیت بر جهان، عین دمکراسی اینهاست. جریانی که ظاهر خوش تیپ دول غربی در لباس دمکراسی را هنوز نشان دفاع شان از حق و حقوقی در جایی در این جهنم معرفی میکند، فقط یک شیاد و شارلاتان سیاسی است که میخواهد کالای بنجلش را به همین عنوان به عوام بفروشد.

امروز دمکراسی و حقوق بشر و حقوق ملل و بقیه کالاهای پوسیده "جهان آزاد" همین اند که می بینیم. تمام صف جنایتکاران واقعی این جنگ جهانی در خاورمیانه را باید به اتهام کشتار در سوریه، عراق، لیبی، یمن، افعانستان، در موصل و شنگال و کوبانی و عفرین روانه زندان کرد.

بشریتی که خواهان کوتاه کردن دست جنگ طلبان از جهان امروز است، بشریتی که خواهان ایست فوری ماشین جنگی ناتو در عفرین است، باید خواستار بی کم و کاست دادگاهی تمام صف این جانیان باشد.