مرگ انسان غم انگیز است، اما...
مظفر محمدی
این روزها همزمان دو انسان مردند. مرگ انسان غم انگیز است. اما این کجا و آن
کجا
!
کسانی که سرنگونی صدام و رفراندوم استقلال کردستان را پای جلال طالبانی و
بارزانی و ناسیونالیسم کرد می نویسند، جز تحریف کنندگان بی حیای تاریخ نیستند.
تاریخی که جهان شاهد آن بوده و نسل کنونی ساکنان عراق و کردستان در آن زیسته و
هنوز زندگی می کنند. جلال طالبانی و دیگر رهبران جنبش ناسیونالیسم کرد، عکس بوش
را بر سینه زدند و بر تل کشته شدگان "عرب ها" توسط بمب های امریکایی و
متحدینشان، "کردی" رقصیدند و دولت فدرال قومی - مذهبی بغداد و دولت قومی –
عشیرتی اقلیم کردستان را تشکیل دادند. کسانی که داراییهای عراق و کردستان را
بین احزاب و طوایف و حامیان خود تقسیم کردند، داعش را آفریدند و اکنون در حال
اجرای سناریوی امپریالیستی امریکا و اسراییل ومتحدین شان برای تکه پاره کردن
عراق به "عرب سنی"، "عرب شیعه" و "کرد" و معامله بر سر آن هستند. اگر در پشت کردن به طبقه کارگر و مردم زحمتکش و ایستادن و عکس گرفتن کنار رهبران ناسیونالیسم کرد، شرافتی وجود ندارد اما طمع و گدایی نانی هست! چه سرنوشت خفت باری که مفت و ارزان فروشی ادعای تعلق به کمونیسم و کارگر و انسانیت، تحریف تاریخ و تملق و انتشار فیلم و عکس یادگاری با "مام جلال" مایه افتخار شده است! اما همزمان محمد جراحی هم می میرد. انسانی نه از تبار این و آن قوم و طایفه و عشیره، بلکه از تبار طبقه کارگر!
طبقه کارگر ایران اگر امثال تملق گویان "مام جلال" آزاد بودند، در گرامیداشت
فرزندان خلف خود، چون محمد جراحی، شاهرخ زمانی و... بر سر درب میدان های شهر
تهران پرچم سرخ و عکس و شعار پرافتخار "کارگران جهان متحد شوید" که این کارگران
کمونیست تا اخرین لحظات عمر پرافتخارشان به آن وفادار ماندند، نصب می کردند.
پیامی از کمون پاریس:
کشور ما یک واژه، یک اشتباه! بشریت یک واقعیت، یک حقیقت. کشور واژه ای است نظیر
بت و خدایان که توسط کشیش ها و شاهان ساخته شد تا حیوانات با شعور را در محدوده
معینی محصور نگاه دارند، جایی که آنها را در جهت منافع اربابان، تحت نظر آنان و
بنام موقعیت کثیف آنها، در انقیاد نگه می دارند. آفتاب در حال طلوع است. با این امید که نابیناییها پایان بگیرد.
سرنگون باد مستبدین و جلادان
|