اعلامیه شماره ۱

حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست (خط رسمی)

 

نه به گرانی و اختناق!

نه به جمهوری اسلامی!

 

 

در دو روز گذشته اعتراضات مردم حق طلب علیه وضع موجود از مشهد، نیشابور، کاشمر، شاهرود و یزد، زیر عنوان "نه به گرانی" شروع شد و دامنه آن به شهرهای دیگر ایران از جمله تهران، کرمانشاه، ، قم، قزوین  و... نیز کشیده شد. مردم ایران، محرومان جامعه، جوانان و زنان، در ابعاد وسیعی در خیابانها و میادین شهرهای مختلف با تجمعات و تظاهرات، به گرانی، فقر، دزدی و اختلاس، به فساد مالی، به زندان و استبداد حاکم اعتراض کردند.

در این اعترضات جمهوری اسلامی با به میدان آوردن نیروهای ضد شورش، پلیس و نیروهای امنیتی تلاش کرد مردم معترض را متفرق و به خانه های خود بفرستد. تا کنون اخبار پراکنده رسانه ها از دستگیری صدها نفر و زخمی شدن تعدادی از معترضین به دست نیروهای مسلح جمهوری اسلامی سخن میگویند.

این اعتراضات در شرایطی شروع شده اند که دولت روحانی در ادامه سیاستهای تا کنونی خود و در امتداد تعرضات مکرر به معیشت کارگران و مردم محروم جامعه، در تعیین بودجه سال ٩٧ خود نیز، همزمان با افزایش بالای هزینه های نظامی و بودجه حوزه علمیه و ارگانهای سرکوب و...، قطع یارانه ٣٠ میلیون نفر را در دستور خود گذاشته است و بعلاوه هزینه های عمومی جامعه را بشدت کاهش داده و قیمت بنزین و نان و کالاهای اساسی و پایه ای محرومان جامعه را بشدت بالا برده است.

این زنجیره از اعتراضات، عکس العمل طبیعی جامعه به حمله افسار گسیخته جمهوری اسلامی به معیشت، زندگی، آسایش و رفاه مردم است. بخصوص هنگامی که مردم می بینند که قحطی و خشکسالی و "طبیعت کور" نیست که زندگی آنها را تباه کرده و امنیت شان را به خطر انداخته است.  می بینند که در کنار فقر و نداری و بیکاری و بی آیندگی و نا امنی میلیونها انسان در این جامعه، ثروت و رفاه در جامعه فراوان است! به اندازه ای فراوان است که از وفور آن ابعاد اختلاس و دزدی باند های حکومتی، هزینه های سرسام آور نظامی،  حقوق های نجومی و پولی که اقلیتی مفت خور پارو میکنند، همچنان رو به افزایش است و بر پوزه آن افساری زده نمی شود! 

طبقه کارگر ایران، مردم محروم جامعه، زنان و نسل جوان، از بی حقوقی، فقر، گرانی روز افزون، بیکاری، از قوانین اسلامی و زن ستیزی، از زندان و استبداد حاکم و از فقیرتر و محروم تر شدن اکثریت جامعه از طرفی و همزمان افزایش ثروت و امکانات  اقلیتی بورژوا و رؤسای جمهوری اسلامی، به ستوه آمده اند و جان به لبشان رسیده است. مردم ایران و در راس آن کارگران و محرومان، بیش از این تحمل نمیکنند و نمی پذیرند. اعتراضات اخیر جرقه آتشفشانهای اجتماعی بزرگ و عروج نفرت تلمبار شده محرومان جامعه علیه کلیت جمهوری اسلامی است.

امروز همه سران جمهوری اسلامی، همه مقامات نظامی، مذهبی، قضایی، امنیتی و سیاسی آنها، هر یک به شیوه ای، از فریب و حقه بازی و اظهار "همدردی" و "درک معضل معیشت" مردم، تا تهدید و اتهامات همیشه آماده، در تلاشند این اعتراضات را مهار و دامنه آنرا محدود کنند، و نهایتا آنرا سرکوب و صدای اعتراض محرومان جامعه را به هر شیوه ممکن خاموش کنند.

آنها مدت ها است که "صدای فریاد گرسنگان را شنیده اند!" مدت ها است که خطر طغیان گرسنگان و محرومان جامعه را به یکدیگر گوشزد میکنند و  تلاش میکنند به شیوه های مختلف و با طرحهای گوناگون از عروج آن جلوگیری کنند! "رویای" پوچی که موج اعتراضات اخیر آن را به کابوسی واقعی و  زنده، تبدیل کرد!

در برخورد به اعتراضات اخیر و در تلاش برای ترساندن مردم، بعضی از مقامات جمهوری اسلامی تلاش میکنند با به میان کشیدن تخاصمات خود با اسرائیل، آمریکا، عربستان و...، این اعتراضات را به تحریکات آنها وصل کنند!  چیزی که خود در واهی بودن آن تردید ندارند. این تبلیغات آشنای جمهوری اسلامی در بر خود به هر تحرک حق طلبانه و آزادیخواهانه است. این تبلیغات نه تنها در میان طبقه کارگر و محرومان جامعه، بلکه و بعلاوه در میان متوهم ترین هواداران خود جمهوری اسلامی نیز خریداری ندارد.

بی تردید هر جریان و حزب و هر جنبش سیاسی و هر شهروند دخالتگری تلاش میکند، مهر خود و جنبش خود را به این تحرکات بزند. تلاش میکند این اعتراضات را به جهتی هدایت کند که نیاز جنبش او است. امروز حتی بخشی از مقامات بلند پایه جمهوری اسلامی با بیان اینکه "مردم حق دارند"، سعی میکنند بر این تحرکات تاثیر بگذارند. گفتن "مردم حق دارند" از جانب سران جمهوری اسلامی، بیان ترس و نگرانی آنها از سرایت کردن آن به همه شهرهای ایران، به مراکز بزرگ کارگری و به تحرکات همه جانبه تر است. این حقه بازی و فریب کاری، که به امید "آرام کردن" مردم صورت میگیرد، بازی با آتش است. مردم ایران، همه شان، همه جناح ها و شخصیت هایشان را تجربه کرده اند!

اعتراضات دو روز گذشته مردم، اعتراض به کل حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی، علیه فقر و گرانی و بی خانمانی  و برای  رفاه، آزادی سیاسی، آزادی زن و تامین آسایش و امنیت بود و زمین را زیر پای همه جناح های جمهوری اسلامی را لرزاند.

بی تردید هر شهروند آزادیخواه، هر کمونیست و هر انسان شرافتمندی، باید تلاش کند، مطالبات واقعی محرومان جامعه، کارگران ، زنان و جوانان و مردم متمدن  را به پرچم این اعتراضات تبدیل کند. باید تلاش کرد صف اعتراضات موجود را متحد و متشکل کرد! تلاش کرد دامنه آن گسترده تر شود! همزمان باید مانع فریب کاری جناحهای جمهوری اسلامی و احزاب و جریانات ارتجاعی برای و به بیراه کشاندن اعتراض بر حق مردم شد.

تامین زندگی ای مرفه و انسانی، تامین رفاه و آزادی برای همه محرومان جامعه، ابتدایی ترین حقوق همه مردم است. باید پرچم تامین این حداقلها را به عنوان خواست و مطالبه فوری کل محرومان جامعه،  در همه اعتراضات بلند کرد! باید حول آن مردم را در هر شکل و در هر سطح و در هرجایی، محل کار یا محل زندگی، در جامعه، مدرسه و دانشگاه و ... متحد کرد. این تنها راه تضمین موفقیت اعتراضات اخیر، و تنها راه  تامین شرایطی بهتر و توازنی مناسبتر برای پیشروی های آتی است.

ما مردم محروم، ما کارگران و زنان و جوانان آزادیخواه به چیزی کمتر از رفتن جمهوری اسلامی قانع نیستیم. ما خواهان جامعه آزاد و برابر هستیم و سرنگونی جمهوری اسلامی اولین قدم در این راه است.

 

زنده باد آزادی و برابری

مرگ بر جمهوری اسلامی

حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست (خط رسمی)

٨ دیماه ١٣٩٦- ٢٩ دسامبر ٢٠١٧