ایران و رفراندم در کردستان عراق

 

 

ثریا شهابی

 

طرح برگزاری رفراندم در کردستان عراق بر سر جدایی و تشکیل دولت مستقل، و یا حفظ وضع موجود و ادامه باطلاق تکه پاره فداراتیو قومی و مذهبی، ادامه در نوسان گذاشتن این جغرافیای سیاسی اقتصادی و نظامی پرتنش و حیاط خلوت دولتهای مرتجع ایران و ترکیه و عربستان، به موجی از پروپاگاند میلیتاریستی از طرف جمهوری اسلامی و رسما  در حمایت از دولت شیعه تابع خود در عراق، و باند مسلح خود ،حشد الشعبی، دامن زده است. ناگهان پرده های عوامفریبی و ریاکاری مدافعین "امنیت" در منطقه کنار رفت و از پشت آن چنگ و دندان نشان دادن های نظامی، اقتصادی و سیاسی ایران بیرون زد. 

شکست پروژه های میلیتاریستی رژیم چینج های آمریکا در عراق و سوریه، شکستی که بیش از آنکه حاصل مقاومت های آزادیخواهانه  از بطن جوامع خاورمیانه باشد اساسا محصول معضلات خود قدرت های بین المللی بود، آرایش ارتجاعی دیگری در خاورمیانه را جایگزین کرد.

در غیاب صف سوسیالیستی طبقه کارگر،  که شکست بلوک ارتجاع امپریالیستی غرب به رهبری آمریکا را سکوی پیروز خود کند، "برکتی" نصیب جمهوری اسلامی ایران شد! و پس از آن توازن قوا در عراق و در کل خاورمیانه،  موقتا چرخید! موقعیت یک ارتجاع، بین المللی، ضعیف شد و ارتجاع دیگری، محلی، تقویت شد. توازن قوا در عراق  و در خاورمیانه،  موقتا به نفع جمهوری اسلامی تغییر کرد!

این تنها فرصت مهمی بود که نصیب جمهوری اسلامی ایران شد تا بعد از یکدور گسترش تروریسم و کشتار در عراق و تثبیت یک دولت شیعه طرفدار ایران در آن، تا پس از تاریخی از براه انداختن هالوکاست اسلامی در ایران، ریاکارانه و عوام فریبانه سیاست "همزیستی مسالمت آمیز" با "مردم ایران" با "همسایگان" و با "جهان متمدن"،  "صلح طلب و مسالمت جو" را اعلام کند!

در عکس العمل به مسئله رفراندم در کردستان عراق، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران گفته است که:

 "ایران فقط دولت واحد، یکپارچه و فدرال عراق را به رسمیت میشناسد" و "جدایی اقلیم کردستان از خاک عراق به مفهوم پایان یافتن تمامی توافقات نظامی خواهد بود".

او همچنین گفته است:

"پس از آن (جدایی احتمالی کردستان) ایران در چارچوب تامین امنیت مرزهای مشترک در رویکرد خود برای مقابله با حضور و فعالیت ضدانقلاب ایرانی که در مناطقی از کردستان عراق تردد دارند به صورت جدی تجدید نظر کرده و با شیوههای کاملا متفاوت نسبت به گذشته رفتار خواهد کرد."

این تحرکات میلیتاریستی، بالا نگاه داشتن شمشیر ارعاب و تهدید نظامی، سیاسی و اقتصادی بر فراز سر مردم در کردستان ایران و عراق، چهره واقعی جمهوری اسلامی ایران است. چهره ای که ناسیونالیسم ایرانی، چه مذهبی و اسلامی و چه مکلا، چپ و راست، با تمام احزاب و شخصیت هایش را پشت سر جمهوری اسلامی و همه داعیه های میلیتاریستی، گردن کلفتی ها و قلدری هایش، در حال حاضر به خط کرده است.

ظاهرا صحبت بر سر مقابله با "تجزیه" عراق و دفاع از یک پارچگی این جغرافیا است!  خطر"تجزیه" و مقابله با "تجزیه" و "تجزیه طلب"، آن فرمول طلایی است که به بهانه آن هر قدرت نظامی میتواند یک جغرافیای چند میلیون نفره را پاک سازی ملی،  قومی و مذهبی و کشتار کند!

عراق یک پارچه علی شمخانی و روحانی و مقام معظم، بیش از دو دهه است که برای میلیونها ساکن آن جهنمی فروپاشیده بیش نیست. جغرافیایی که خاستگاه داعش ها و جبهه النصر ها و مقتدی صدرها و عملیات های پی در پی انتحاری، بهشت شمخانی و خامنه ای و باطلاق کارگر و زحمتکش و آدم سکولار و مترقی است.

حفظ کردستان عراق بعنوان یک جغرافیای فدرال،  در قلب باطلاق عراق قومی و مذهبی شده ای که جمهوری اسلامی یک رکن ساختن آن بوده است، ممکن نیست. امکان ساختن عراقی غیرقومی و غیرمذهبی که همه در آن شهروندان متساوی الحقوق اند، از برکت میلیتاریسم غرب و نقش ویژه نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران،  بعنوان تنها حکومت شیعه در منقطه، به پشت صحنه رانده شده است. مسئله رفراندم در کردستان عراق و امکان جدایی از سایر بخش های عراق، این برکت را برای جمهوری اسلامی به خطر می اندازد! ذره ای تغییر موازنه قدرت،  پرده های مسالمت جویی را کنار زده و  و پشت آن چهره میلتاریستی، قلدری و زورگویی جمهوری اسلامی دور قبل پاستوریزه شده، خودنمایی میکند.  

خانواده بارزانی با تمام فساد حکومتی و تاریخی که با بازی با مصائب مردم در کردستان عراق دارد، صاحب جامعه کردستان عراق نیست. مردم این جغرافیا تعیین میکنند که آیا میخواهند به وضع موجود ادامه دهند، یا رسما از کشور مستقلی برخوردار شوند. این ابتدایی ترین حق هر شهروندی است. هیچ دولت و کشوری، نه ترکیه و نه ایران و نه عربستان و اسراِئیل و آمریکا، حق دخالت در آن و سد کردن راه این انتخاب را ندارد. انتخابی که باید آزادانه باشد، دست مافیای قدرت از همه طرف از آن کوتاه باشد. همه احزاب و سازمانها در طی آن بتوانند آزادانه فعالیت کنند.

کمونیست ها در این شرایط موافق برگزاری این همه پرسی، و تشکیل کردستانی غیر قومی و غیر مذهبی اند که همه در آن، مستقل از زبان و نژاد و جنسیت و رنگ پوست و تفاوت های ملی و مذهبی و  .. ، از حقوق کامل شهروندی برخوردار باشند. کمونیست ها در این شرایط خواهان کردستانی سکولار، غیر قومی و غیر مذهبی اند. آیا سلسله بارزانی و احزاب ناسیونالیست کرد به شکل دادن به چنین حکومتی گردن خواهند گذاشت، بی تردید نه!  اما این جدالی است که مدت ها است شروع شده است.

جدال کمونیستها و طبقه کارگر در کردستان عراق بر سر آینده کردستان مستقل، از همین امروز بالا گرفته است.  کردستان سکولار،  غیرقومی و غیرمذهبی را فقط  کمونیستها میتوانند تضمین و تامین کنند. این میدانی است که طبقه کارگر در کردستان عراق و حزب کمونیست آن، مدت ها است که به آن پا گذاشته است. یکی از ملزومات پیشروی در این میدان مقابله با معامله گری ها و بند و بست های دولت اقلیم با دولت ها و محافل قدرت،  و مقابله با تحریکات و تهدیدات کشورهای منطقه، منجمله ایران است.

باید مراجع بین المللی، سازمان ملل و همه دولت ها را مجبور کرد، با کیس رفراندم در کردستان عراق چون کیس رفراندم در استکاتلند برخورد کنند. استاندارد دوگانه و ریاکارنه سازمان ملل، تنها و تنها دست دولت های مرتجع ترکیه و ایران و عراق برای براه انداختن حمام های خون قومی و مذهبی را باز میگذارد و به گسترش شکاف های قومی و مذهبی و ملی در منطقه دامن میزند.  

 

 نوزده  سپتامبر ٢۰١٧