جنگ نیابتی حزب دمکرات کردستان ایران

گفتگوی کمونیست با مظفر محمدی

 

 

کمونیست: در چهار ماه گذشته حزب حکمتیست در چند بیانه و مصاحبه و نوشته اعضا رهبری و کادرهای خود نسبت به تخاصمات ایران  و عربستان و مخاطرات آن ابراز نظر کرده است. در همه آنها و از جمله در آخرین بیانیه خود بطور ویژه تمرکزی روی پیوستن حزب دمکرات به پروژه عربستان سعودی و خطر رنگ قومی و مذهبی زدن به اعتراض و مبارزه مردم و همزمان به جایگاه کردستان پرداخته است. ابتدا بپرسم که چرا کردستان و چرا تخاصمات قومی و مذهبی؟

 مظفر محمدی: کردستان ایران دارای یک جنبش ناسیونالیستی و قومی سابقه دار و با پایه اجتماعی است. در بیش از نیم قرن اخیر یک دوره یک ساله جمهوری مهاباد را داشته و در جنبش مسلحانه علی جمهوری اسلامی شرکت کرده است. حزب اصلی این جنبش حزب دمکرات کردستان ایران است که امروز به دوشاخه تقسیم شده است. به علاوه هم اکنون در همسایگی کردستان ایران، ناسیونالیسم کرد در کردستان عراق به قدرت رسیده است. به این اعتبار ناسیونالیسم و قوم گرایی در کردستان ایران ریشه قدیمی و تاریخی دارد. حزب دارد و سنت خود را دارد.

 سنت احزاب ناسیونالیست کرد در کردستان ایران و حتی در بخش های دیگر منطقه زندگی در شکاف دولت ها و قدرت ها است. جمهوری مهاباد قاضی محمد وقتی حمایت شوروی را از دست داد سقوط کرد. جنبش ملا مصطفی بارزانی در کردستان عراق که حمایت رژیم شاه ایران را داشت با قطع این حمایت شکست خورد. اتفاقا در مقاطعی ولو کوتاه که این جنبش "ناسیونالیسم کرد" سر پای خود و متکی به نیروی اجتماعی خود است  رشد می کند. اما باز بدلیل ماهیت بورژوایی و سنت دیرینه خود به محض اینکه به سراشیبی می افتد و بی افق می شود، بطور کامل به دامن دولت ها و قدرت های منطقه ای می افتد. و این درست موقعیت الان حزب دمکرات کردستان ایران به رهبری مصطفی هجری و شاخه دیگر آن حزب دمکرات کردستان به رهبری خالد عزیزی است. هر دو از سر استیصال و بی افقی یکی به دامن عربستان و بارزانی رییس اقلیم کردستان افتاده و دیگری کاملا به خود جمهوری اسلامی و تحولات درونی اش و مقبولیت خود نزد آن امید بسته است.

 حزب دمکرات کردستان خالد عزیزی مقبول ناسیونالیستهای کرد اصلاح طلب در مجلس و نهادهای دولتی قرار گرفته و حزب مصطفی هجری وظیفه جنگ نیابتی عربستان در کردستان ایران علیه جمهوری اسلامی را برعهده گرفته است.

از آنجا که شعار حزب دمکرات مصطفی هجری سنی گری و کردایه تی است، این بخودی خود کینه و نفرت قومی را تشویق و تشدید می کند و تحریکات وتخاصمات قومی و مذهبی بوجود می آورد. این سیاست می تواند تخاصماتی بر سر شیعه و سنی  یا کرد و غیر کرد بودن را دامن بزند. برای این عمل لازم نیست حدکا حزب بزرگی باشد یا نیروی نظامی قوی داشته باشد که نیست، همین اندازه تحرکات نظامی ماه های اخیر تا کنون کافی است تا استارت تخاصمات قومی و مذهبی را در کردستان بزند، سلفی های سنی را به تحرک وا دارد و سنی های قوم پرست را علیه شیعه ها تحریک کند و برعکس. کافی است مثلا در شهر مهاباد یک اخوند شیعه را ترور کنند خواه از طرف حدکا یا سلفی ها و یا یک قوم پرست سنی کرد. انوقت فضای جامعه را به طرف تخاصمات تلافی جویانه و جنگ شیعه و سنی را سوق دهد. به این لحاظ و با وجود سنت ناسیونالیستی در کردستان که مذهبی و سنی گری  هم هست، همیشه زمینه بروز تخاصمات در نتیجه سیاستهای ناسیونالیستی، قوم پرستانه و سنی گری هست.

 

کمونیست: اولا از نظر شما چرا حزب دمکرات به این پروژه پیوسته است و بعلاوه واقعا با پیوستن این حزب به پروسه نا امن کردن کردستان آیا امکان جنگهای قومی و یا مذهبی راه انداختن در این منطقه هست؟

 مظفر محمدی: گفتم دلیل اینکه حزب دمکرات جناح مصطفی هجری جنگ نیابتی عربستان در کردستان ایران را پذیرفته است، استیصال و بی افقی این حزب است. حزب مصطفی هجری بعد از مدت ها سکون و رکود سیاسی و عملی بالاخره فرصتی گیر آورده تا به کمک عربستان و از شکاف رقابت عربستان و جمهوری اسلامی خودی نشان دهد و ابراز وجودی کند. اما ایا تحرکات نظامی اخیر حدکا  به خودی خود می تواند به یک جنگ قومی و مذهبی در کردستان ایران و با سایر نقاط ایران منجر شود. جواب منفی است.

یکی به این دلیل است که حدکا قدرت یک مانور سیاسی و نظامی گسترده و ادامه کار را ندارد. پایگاه اجتماعی حدکا در میان بورژوازی کرد راضی به این کار نیست و منفعتش در کنار جمهوری اسلامی است. نامه  450 نفر از ناسیونالیستهای کرد یک نمونه آن است. مردم زحمتکش کردستان هم تمایلی به این شیوه مبارزه در حال حاضر ندارند وگرنه پژاک هم مدت ها است تیم هایش در کردستان می چرخند و درگیر می شوند و کشته می دهند و گاهی ترور می کنند. اما هیچوقت مقبول مردم کردستان واقع نشده است.

دلیل دیگر وجود یک جنبش انقلابی و چپ در کردستان است که با ناسیونالیسم و مذهب (سنی گری) میانه خوشی ندارد. در همه این سالهای حیات جمهوری اسلامی بموازات جنبش ناسیونالیسم کرد، یک جنبش رادیکال و سوسیالیستی هم حضور داشته است که مانع رشد و پیشرفت قوم گرایی و سنی گری بوده است و مدام بر هم سرنوشتی و  همبستگی همه شهروندان صرفنظر از ملیت و قومیت و نژاد و مذهب تاکید داشته است. نسل هایی در کردستان با این تفکر سوسیالیستی و کمونیستی و رادیکال پرورش یافته اند.

 به این دلایل، امکان راه اندازی یک جنگ قومی و مذهبی گسترده در کردستان در حال حاضر ممکن نیست. اما نمی توان خوش خیال بود و احتمالات ناگهانی و خارج از اراده انسان را نادیده گرفت. مثلا عروج داعش را کم تر کسی پیشبینی می کرد مگر سازمان دهندگانش مانند امریکا وعربستان و ترکیه. در کردستان ایران هم متاسفانه زمینه های ولو ضعیف تر از عراق و سوریه برای رشد ارتجاع قومی و مذهبی وجود دارد که حتی اگر به جنگ قومی و مذهبی گسترده مانند عراق و سوریه تبدیل نشود اما ظرفیت ناامن کردن جامعه و محیط های کار و زندگی مردم را دارد. ناسیونالیست ها، قوم پرستان، سلفی گری و سنی گری در کردستان احزاب خود را دارند و می توانند منشا این ناامنی باشند. کاری که هم اکنون حدکا به آن دست زده است. درهمین حد هم باید جلو آن را گرفت و مانع تداوم و گسترش تخاصمات قومی و مذهبی و نا امنی در نتیجه آن شد.

 

کمونیست: یک پای مباحثات حزب حکمتیست استفاده جمهوری اسلامی از این مجرا علیه مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران و اعتراضات آنها به جمهوری اسلامی است. چه استفاده ای جمهوری اسلامی از این ماجرا میبرد؟ حزب دمکرات مدعی است که مبارزه مسلحانه آنها تقویت مبارزه توده ای علیه جمهوری اسلامی است. نظر شما در این مورد چیست؟

 مظفر محمدی: جمهوری اسلامی خود یک پای ناامنی در جامعه ایران و در منطقه است، از جمله در عراق، سوریه، لبنان و اخیرا در یمن و کشورهای حوزه خلیج فارس. این رژیم جنگ ایران و عراق را با آن همه کشتار و فاجعه انسانی و تخریب جامعه  و تباهی حد اقل یک نسل از جوانان ایران، موهبت الهی نامید. بخش زیادی از درآمد و بودجه وداراییهای مملکت خرج  عملیات های ناامن کننده در منطقه می شود. ناف جمهوری اسلامی را با استفاده از فضای جنگی و نا امنی بریده اند. شکی نیست تحرکات حزب دمکرات برای جمهوری اسلامی بهانه ای می شود برای تشدید فشار و اختناق  بویژه در کردستان. فرصتی  است تا  هر صدای آزادیخواهانه را به تحرکات حدکا که آشکارا جنگ نیابتی برای عربستان است، وصل کند. می تواند هر فعال مدنی  و کارگری و سیاسی را به تروریسم، همکاری با حدکا و گرفتن پول واسلحه از عربستان متهم کند. در این مورد نمونه کم نیست. رهبران کارگران شرکت واحد از جمله اصالو را متهم کردند که از امریکا پول و اسلحه میگیرد.

 اینکه حزب دمکرات می گوید مبارزه مسلحانه اش مبارزه مردم علیه جمهوی اسلامی را تقویت می کند، یک ادعای پوچ است. اولا بلحاظ پایگاه اجتماعی خود حدکا، بورژوازی کرد مشکلی با جمهوری اسلامی ندارد و در جریان هیچ مبارزه ای علیه رژیم نیست. بخشا در جناح اصلاحات و بخشا اصولگرا ادغام شده اند. نماینده در مجلس اسلامی و فراکسیون خود را دارند. جمعیت کردهای مقیم مرکز را دارند. به جرات می توان گفت که حدکا در کردستان هیچ مبارزه جدی و رادیکالی علیه جمهوری اسلامی را نمایندگی نمی کند. مصطفی هجری دو دهه است در اردوگاه های کردستان عراق ناخنهایش را می جود. یک شاخه اش به تحولات درون جمهوری اسلامی امید بسته است و جلو کنسولگری جمهوری اسلامی در اربیل پرسه می زند. انگار یک شبه به مصطفی هجری الهام شده که باید به کمک و تقویت مبارزه مردم برود.

 این ادعای حزب دمکرات به شدت ریاکارانه است. این حزب دیپلماسی کثیف معامله گرانه ی خود با عربستان را که برای همه عیان است انکار می کند و به مردم کردستان دروغ می گوید.  خزیدن این حزب به دامن عربستان در نشست مخفیانه با ماموران اطلاعاتی عربستان در اربیل، فرستادن نماینده به حج، شرکت در جشن سفارت عربستان در عراق و غیره کاملا اشکار است. اشکار است که حدکا می خواهد از شکاف و اختلاف عربستان با جمهوری اسلامی استفاده کرده و با دریافت کمکهای مالی و تسلیحاتی از عربستان به نیابت این دولت به جنگ جمهوری اسلامی برود.

  این جنگ تحت نام مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی مطلقا ربطی به مبارزه مردم کردستان علیه رژیم ندارد. این جنگ نیابتی است. حدکا بخواهد یا نخواهد این کارش یک نوع مزدوری است. شکی نیست مردم کردستان از جمهوری اسلامی متنفرند و مبارزه سیاسی و مدنی و حق طلبانه کارگران و زحمتکشان و مردم آزادیخواه کردستان چه در دوره مبارزه مسلحانه پیشین احزاب و چه بعد از آن هیچگاه متوقف نشده است. این مبارزه به تحرکات نظامی حدکا به تحریک عربستان، مطلقا ربطی ندارد و منتظر آن نیست. هیچ جنبش اجتماعی و فعال سیاسی و مدنی و رهبر مبارزه کارگری و اجتماعی را نمی توان نام برد که فکر کند تحرکات نظامی حدکا به آن جز تخریب کمکی می رساند.

 از حزب دمکرات مصطفی هجری باید پرسید که امسال چه اتفاقی افتاده و چه توازن قوایی عوض شده که مبارزه مسلحانه این حزب را ایجاب کرده است. جز اینکه در تحولات منطقه، شکاف و اختلاف بین جمهوری اسلامی و عربستان سعودی تعمیق شده است. از جمله رژیم ایران در یمن و عراق و سوریه موی دماغ عربستان شده است و این دولت هم می خواهد به کمک مجاهدین و حدکا مانورهایی در خارج و داخل بدهد و به جمهوری اسلامی گوشزد کند که اگردر یمن سراغ من آمده ای، من هم توسط مجاهدین درخارج کشور و حدکا در کردستان سراغت می آیم و مزاحمت ایجاد می کنم. تحرکات نظامی حدکا که نمی شود نام مبارز مسلحانه بر آن گذاشت، ربطی به تقویت مبارزه مردم کردستان ندارد. تن دادن به خواستهای عربستان از جانب مجاهدین و حدکا یک معامله کثیف و ضد مردمی است و پای دولتهای منطقه را به ایران و کردستان می کشاند. این الگوی شناخته شده ای است که در همه این سال ها امپریالیست ها و دول مرتجع منطقه با استفاده از نیروهای مرتجع محلی علیه همدیگر جنگ قومی و مذهبی و نژآدی راه انداخته اند. از درون تخاصماتی که به نام شیعه و سنی و کرد و علوی و عرب شیعه و عرب سنی و ایزدی و غیره بوجود آوردند، داعش بیرون آمد. تحرکات نظامی حدکا جزئی ولو کوچک از این پروژه و پروسه ضد انسانی و ضد مردمی است که در منطقه در جریان است.  

 

کمونیست: چگونه جامعه کردستان میتواند در مقابل کشیده شدن پای جدال عربستان و ایران به این منطقه، سنگری ببندد؟ مردم باید چکار کنند؟ مخالفان جمهوری اسلامی، زنان و مردان آزادیخواه در آن جامعه چگونه میتوانند مانع تفرقه های قومی و مذهبی از طرفی و از طرف دیگر تعرض جمهوری اسلامی به حقوق آنها به نام مبارزه با تروریسم و... شوند؟

 مظفر محمدی: مردم کردستان بدون هیچ شک و شبهه ای باید این سیاست و معامله گری حدکا را به نام مبارزه مسلحانه محکوم کنند. تجارب تلخ جنگ های قومی ومذهبی در لیبی و عراق و سوریه و افغانستان را همه به چشم خود دیده اند. حدکا درست قدم در راهی گذاشته است که اکنون در منطقه جریان دارد. کشاندن پای عربستان و ترکیه و بارزانی به کردستان از طریق جنگ نیابتی حدکا، همان الگوی جنگ و تفرقه قومی و مذهبی در عراق و سوریه و غیره است. باید در مقابل این سیاست ایستاد و سنگر بست.

  در کردستان خوشبختانه تلاشهای جناح های حزب دمکرات در جمع کردن و تشویق ملایان سنی و سنی گری، فعالیتهای سلفی های سنی و دیگر جریانات قومی و مذهبی، تا کنون نتوانسته است توجه بخش کوچکی از  مردم کردستان را جلب کند. ناسیونالیسم در کردستان با وجود حزب و احزابش نتوانسته است باعث تفرقه جدی در میان مردم کردستان و دیگر بخشهای ایران شود. برعکس در مبارزات کارگری و مدنی و سیاسی، یک نوع همبستگی و همسرنوشتی میان کردستان و دیگر بخش های ایران وجود دارد و تثبیت شده است. جنبش های اجتماعی در کردستان و سراسر ایران، مطالبات رفاهی و آزادیخواهانه ی مشترکی دارند. مبارزه برای آزادی و رفاه و امنیت مبارزه ای سراسری و در هم تنیده شده است.

اما قبل از اینکه جمهوری اسلامی با عملیات های نظامی واحدهای مسلح حدکا را به عقب بنشاند و متحمل تلفاتشان کند، باید با دخالت توده ای کارگران و زحمتکشان و روشنفکران آزادیخواه و اعلام موضع و ابراز وجودشان، حدکا را از این اقدام ضدمردمی اش باز دارند و پشیمان کنند. این کار هم ادعای حدکا مبنی بر اینکه گویا مردم کردستان از مبارزه مسلحانه اش استقبال می کنند پوچ تر کرده و هم مانع تعرض جمهوری اسلامی به مبارزات مردم به بهانه تروریسم ودخالت دولتهای منطقه در مسایل ایران می  شود.

 مردم کردستان نباید نسبت به این سیاست حدکا و جنگ نیابتی اش بی تفاوت باشند. در این جنگ نه تنها پیشمرگان حدکا ضربات سنگینی تا کنون متحمل شده اند، بلکه دست جمهوری اسلامی برای میلیتاریزه کردن و بستن مرزها باز می گذارد. کارگران  و مردم مبارز کردستان با دخالت و ابراز وجود سیاسی بهر شکل ممکن، می توانند حدکا را از این سیاست پشیمان کنند و جلو پلیسی و امنیتی کردن  جامعه کردستان از جانب رژیم به بهانه جنگ حدکا را بگیرند. م کردستان بدون هیچ شک و شبهه ای باید این سیاست و معامله گری حدکا را به نام مبارزه مسلحانه محکوم کنند. ایی  علیه همدیگر جنگ ق

 

کمونیست: دفتر کردستان حزب حکمتیست چه اولویت ها و اقداماتی را در این زمینه مشخص در دستور کار خود قرار داده است؟

مظفر محمدی: قبل از هر چیز ما وظیفه خود دانسته و میدانیم ماهیت این عمل حدکا را با ادعای پوچ مبارزه مسلحانه و تقویت مبارزه مردم  آشکار و افشا کنیم. این کاری است که تا کنون در اولویت ما قرار داشته است. از آنجا که مبارزه مسلحانه در کردستان دارای سابقه و اتوریته در میان مردم است و یادآور یک دوره درخشان مقاومت زحمتکشان کردستان در مقابل حملات  نظامی جمهوری اسلامی است، ما سعی می کنیم اجازه ندهیم حدکا و دیگر جریانات قومی و مذهبی به نام مبارزه مسلحانه پیشمرگان و ارجاع به آن دوره پر افتخار، مردم را بفریبند، متوهم کنند و کردستان را به صحنه جدال جمهوری اسلامی و عربستان تبدیل نمایند. 

 همچنین ما موظفیم کارگران و زحمتکشان کردستان را به خطر تفرقه قومی و مذهبی آگاه کنیم. جنگ نیابتی حدکا می تواند موجب فعال شدن سلفی ها و دیگر جریانات قومی و مذهبی شده و فضای کردستان را موجی از تفرقه قومی و مذهبی فرا گیرد. ما مردم کردستان را متوجه این خطر کرده و خواهان دخالت توده ای علیه این تحرکات و بخصوص علیه جنگ نیابتی حدکا هستیم.  

بعلاوه ما میدانیم جمهوری اسلامی ساکت ننشسته و علاوه بر عملیات های نظامی علیه نیروهای حدکا، در خارج از کردستان به تحریکات و تفرقه قومی و مذهبی شیعه علیه سنی و فارس علیه کرد را در میان نیروهای خود و مردم عقبمانده می پردازد. کاری که در جریان جنگ مقاومت درکردستان علیه ما می کرد. رژیم کشته هایش را به میان مردم شهرهای ایران می برد و تبلیغ می کرد که کردها آدم سر می برند و  کینه قومی و مذهبی را دامن می زد. ما موظفیم این تحریکات و تفرقه اندازی را، هم از جانب ناسیونالیستها و قوم پرستان کرد و هم از جانب جمهوری اسلامی خنثی کنیم.

 ضمنا انتظار داریم تود ه های کارگر و زحمتکش و روشنفکران و آزادیخواهان در کردستان با دخالت خود و ابراز وجود بهر شیوه ممکن صدای اعتراض شان را بلند کنند. جنگ نیابتی حدکا باید فورا متوقف شود. پلیسی و امنیتی کردن جامعه از جانب جمهوری اسلامی به هر بهانه ای مردود و محکوم است.

 شک ندارم که سیاست جنگ حدکا به نیابت عربستان و تعرض جمهوری اسلامی به این بهانه، نمی تواند جلو اعتراضات کارگری و مبارزات آزادیخواهانه توده ای در کردستان را بگیرد. کردستان سنت های مبارزاتی عمیق و قدرتمند و وسیعی دارد که ادامه خواهد داشت. ناسیونالیسم و قوم پرستی و مذهب و از جمله سیاست ضد مردمی جنگ نیابتی حدکا و سرکوبگری جمهوری اسلامی به این بهانه، مانع و مزاحمت ایجاد میکند، اما نمی تواند روند پیشروی  این مبارزات را سد کند.