مجاهد در فاز انتحار!
فواد عبداللهی
کنفرانس اخير سازمان مجاهدين در پاريس تحت نام "ايران آزاد" آنقدر رسوا، الکن، بي اعتبار، مستاصل و انتحاري بود که دادن صفت قيل و قال تبليغاتي به آن از سرش هم زيادي است. مشتي گانگستر مذهبي، بعنوان بخشي از کابوس مردم منطقه، بجامانده از استراتژي شکست خورده ”رژيم چنج“ غرب که قرار بود در متن حمله نظامي آمريکا به ايران و از هم گسيختن بنيادهاي جامعه و تبديل کردن آن به نسخه اي شبيه جامعه ليبي و سوريه به نان و نوايي برسند، اينبار قرار است در غياب عموسام، عربستان رزق شان را تامين کند. چيزي که اين کنفرانس را ويژه ميکند نه شرکت مقامات بازنشسته امريکايي که حضور رئيس بازنشسته سازمان امنيت عربستان در اين کنفرانس و اعلام حمايت رسمي از مجاهدين است. اگر ديروز اعتبارنامه مجاهد را غرب و دول غربي تاييد ميکردند، امروز منافع دول مرتجع منطقه قبله سياسي شان است. دولتي مثل عربستان بخوبي نشان داده که از توان تبليغاتى، مادى، و نظامي کافي برخوردار است که سياه ترين نيروهاي تاريخ بشري مانند داعش و مجاهدين را تائيد و تغذيه کند و بعنوان "آلترناتيو سياسى" بشناساند. حضور الفيصل رئيس سابق دستگاه امنيتي عربستان در کنفرانس پاريس و اعلام حمايت رسمي اش از مجاهدين و "تلاشهاي اين سازمان براي ساقط کردن نظام ايران" شباهت ژنتيکي مجاهدين با نسخه داعش را يکبار ديگر برجسته کرد. کيست که نداند "ساقط کردن نظام ايران" به سياق عربستان و با تغذيه باندهاي سياهي شبيه مجاهدين يعني نسخه داعشي کردن جامعه ايران! شبيه همان "انقلابي" که جمهوري اسلامي در يمن و در تقويت حوثي ها سازمان داده است. همه به ياد داريم که عمليات هاي خونبار داعش در عراق را سازمان مجاهدين ستايش کرد و آن را "اقدامي انقلابي براي سرنگوني دولت مالکي" خواهند. بستر مشترکي که مجاهدين و داعش روي آن خوابيده اند کاملا آشنا است؛ روياي کسب قدرت به قيمت بخون کشيدن جامعه! و هيچ دار و دسته اي به اندازه مجاهدين هنر ورود به چنين منجلابي را ندارد. هم ميداند چگونه پول و حمايت اين يا آن دولت محلي را کسب کند، و هم آشنايي کامل با بازار اسلحه دست دوم دارد؛ هم هنر فرقه سازى را دارد، و هم بطور ويژه نشان داده است که مثل ويروس "اهل بقاء و ماندن" است و قدرت تطبيق با شرايط را دارد. سوال اينست که اين چه سازماني است که تاريخا و هميشه بعنوان بخشي از کابوس مردم، روياي "آزادي ايران" را در سياهترين سناريوها با مزدوري و به خدمت گرفته شدن توسط دول مرتجع منطقه ديده است؟! حقيقت اينست که ايران با مسلح کردن حوثي ها و دخالت در اوضاع يمن منافع عربستان را زير سوال ميبرد و عربستان هم تلاش ميکند سناريوي مشابهي را در ايران با به خدمت گرفتن باندهاي مذهبي و قومي ساخته پرداخته کند. عربستان و قطر تلاش دارند تا بخشي از نيروهاي اپوزيسيون ايران را به همکاري در ماجراجوئي نظامي و کشمکش هاي منطقه اي خود در ايران بکشانند. نمايندگان و دستگاه هاي جاسوسي عربستان ارتباط خود با نيروهاي اپوزيسيون، بويژه نيروهائي که در عراق حضور دارند را وسعت داده اند، پول و امکانات نظامي و تدارکاتي را به سمت آنها سرازير کرده اند. تعدادي از اين نيروها، از جمله سازمان مجاهدين شروع به همکاري با دولت عربستان در اين رابطه کرده اند. همانطور که هيچ بهانه و هيچ توجيهي نميتواند سازش و مماشات با جمهوري اسلامي و جناح هاي رنگارنگ آن را موجه کند، هيچ بهانه، هيچ توجيه و هيچ فرصت طلبي و استيصال سياسي هم نميتواند همکاري با ماجراجوئي دولت عربستان را موجه کند. کشمکش دول مرتجع منطقه بر سر منافعشآن، ادامه ويراني بيشتر خاورميانه و گسترش فاجعه عراق و سوريه و ليبي است. ضديت و کشمکش عربستان با جمهوري اسلامي مطلقا ربطي به خواست مردم ايران براي دست يابي به آزادي و برابري ندارد. اين سياست تدارک يمن ايزه کردن جامعه ايران و به تباهي کشاندن مردم ايران براي نسل هاي پي در پي است. عربستان و متحدين آن دست به هر اقدامي عليه جمهوري اسلامي بزنند، هر موشدواني که از طريق جرياناتي مانند مجاهد در ايران بکنند، مستقيما بر عمر جمهوري اسلامي، بر استفاده ارتجاع حاکم از فضاي جنگي در تعرض بيشتر به آزادي و امنيت مردم و بر محنت تباهي مردم ايران خواهند افزود. نظم داعشي دولت عربستان همان آزادي و سعادتي را براي مردم ايران به ارمغان خواهد آورد که براي مردم عراق و سوريه و ترکيه و يمن ببار آورده است. قدرتي که ميتواند و بايد جمهوري اسلامي را کنار بزند و بنياد هاي جامعه ايران را از دست درازي نيروهاي قومي، مذهبي و گانگستر هاي سياسي ملي و بين المللي مصون دارد قدرت طبقه کارگر، کمونيسم و نيروي متشکل مردم ايران براي تضمين يک انقلاب کارگري و کمونيستي است. همکاري با دولت عربستان شرکت در جنايت عليه بشريت و جنايت عليه مردم ايران است. همکاري در تحقق سناريو سياه و فرو بردن جامعه ايران و مردم منطقه به عظيم ترين سياه چال اجتماعي و مدني است و بي گمان مردم ايران با همکاران عربستان همانند همکاران جمهوري اسلامي رفتار خواهند کرد. قياس آزاديخواهي، احساس مسئوليت و انسان دوستي هر جرياني را بايد در محکوم کردن اين همکاري ها و فاصله گرفتن علني از اين سياست ها و مجريان آن ديد. تا آنجا که به مجاهد مربوط ميشود، بايد گفت جرياني بي ريشه، سناريو سياهي با ظرفيتهاي ارتجاعي بالا و ماجراجوست. مجاهد تنها ميتواند اکتور يک سناريوي سياه باشد، که آماده کمک به تخريب جامعه است. براي کسي که به اوضاع امروز و کمي هم به فردا فکر کند، نمايش اينها در بهترين حالت تکرار نسخه تباهي داعش و عمليات انتحاري است.
|