صورت مسئله عوضي است!
فواد عبداللهي
”مجلس با کليات طرح شفافيت دريافتي مديران کشور و استرداد دريافتيهاي مازاد مخالفت کرد!“ مخالفت يا موافقت با چنين طرحي زمين بازي طبقه کارگر و محرومين در جامعه ايران نيست. در اين دو قطبي کاذب قرار است نه سيخ بسوزد و نه کباب! مبناي سطح رفاه و کيفيت زندگي انسان در جامعه به سطح مزد کارگر در آن جامعه بستگي دارد. سياست طبقه کارگر بايد بالا بردن سطح رفاه و دستمزدش به اندازه رفاه و دريافتي مديران و مجلس نشينان باشد. دولت مي خواهد فلاکت و معضل معيشت ميليونها انسان را به دريافتي هاي نجومي عده اي از مديران حواله دهد، ميخواهد به زبان بي زباني و غير مستقيم به کارگر بگويد که پرچم رفاه را پايين بکشد و به بخور و نمير راضي شود. اين در حالي است که همه مجلس نشينان ”محترم“ نه فقط لام تا کام از سطح دستمزد پايين کارگر و بالا بردن آن حرفي نمي زنند که خود شريک و ذي نفع در پايين نگه داشتن توقع کارگر و سود بردن از گرده محرومين جامعه اند. معرکه ”شفافيت دريافتي مديران کشور“ نه تنها ربطي به وضعيت وخيم اقتصادي مملکت ندارد، که يک حربه و کمپين سياسي دولت بعنوان نماينده کل طبقه سرمايه دار ايران عليه خواست رفاه و بالا بردن سطح دستمزد طبقه کارگر است. متوسل شدن به اين سياست بعنوان يکي از دلايل اوضاع وخيم اقتصادي اکثريت جامعه پوچ است. رشد و ميزان ثروتي که در ايران توليد مي شود، براي افزايش سطح رفاه و بهبود وضعيت اقتصادي طبقه کارگر براي چندين نسل کافي است. سرعت سرسام آور افزايش ثروت بورژوازي ايران و تعداد مالتي ميلياردرها در دل بحران اقتصادي خيره کننده است. اين ها همه محصول همان کاري است که براي خريد اش بايد سطح رفاه و توقع کارگر را پايين نگه داشت. عبور از سياست دولت مستلزم يک اعتراض محکم طبقاتي و يک اتحاد سراسري براي بالا بردن سطح رفاه و دستمزد است. مطالبه يک کارگر کمونيست و آگاه، بالا بردن کيفيت سطح زندگي و دستمزد طبقه اش به اندازه دريافتي جناب ريس جمهور است.
|