"دانشگاه پادگان نیست" بازی معاون وزیر با آتش !
ثریا شهابی
کمونیسم و دانشگاهها در ایران از موضوعات همیشه داغ سیاسی بوده است. به بهانه یک اظهار نظری کمی قدیمی نگاهی به موقعیت امروز آن بیندازیم. ۹ شهریور ماه امسال، معاون فرهنگی وزیر علوم طی سخنرانی در یکی از مراسم دولتی ـ دانشگاهی، فرمودند که "دانشگاه پادگان نیست که ...". این ها مقدمه چینی برای داغ کردن بساط انتخابات از نیمه اول سال بود. مابقی توضیحات اهمیت چندان زیادی ندارد. آنچه که مهم است، زیر آبی رفتن معاون وزیر مربوطه و خزیدن شبانگاهی او به درون سنگری آشنا است! سنگر آشنا "دانشگاه پادگان نیست"، متعلق به "دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب" یا همان "داب" معروف سالهای ٨٤ تا ۸۶ را چه کسی ممکن است از خاطر برده باشد! به عاریت گرفتن پرچم "دانشکاه پادگان نیست"، توسط معاون وزیر علوم درخور توجه است. بدست گرفتن پرچمی که نماد جنبشی وسیع و سراسری، چپ و کمونیستی، عمیقا آزادیخواه و برابری طلب، که از جمله قویاً علیه و در مقابل صف آقای معاون و مجلس و وزارتخانه مربوطه بود، اگر نشان حماقت آقای معاون وزیر نباشد، بی شک بیانگر ناشیگری بی تناسبی است. بخصوص اینکه این پارازیت برای "جلب توجه" دانشجویان برای رفتن بپای صندوق های رای انتخابات مجلس، تولید شده است. این بازی با آتش است! خطر آن را از ولی فقیه که هرسال به مناسبت نزدیک شدن روز دانشجو، هشدار میدهد که مراقب رشد کمونیسم در دانشگاهها باشید و هرکجا شل دادید آن جا شل ندهید، بپرسید! اما اینکه معاون وزیر، پس از تملق بسیار در وصف قشر دانشجو و تعلق آنها به نظام، جسارت و "شکر میل کرده اند" و با پرچم "دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب" عکس یادگاری گرفته اند، علاوه بر کمبودهای احتمالی در شیارهای مغز آقای معاون وزیر، گویای واقعیات مهم تری است. ایشان در پناه توپخانه " شورای عالی انقلاب فرهنگی" و مصوباتش، که هر نوع تشکل غیراسلامی در دانشگاهها را ممنوع کرده است و برادران سپاه و بسیج و وزارت اطلاعات و حراست و دادگاهها و زندانها قریب چهل سال است "به خوبی" این ممنوعیت را برای ایشان اعمال کرده اند، نشسته است. از این روست که امروز با "اعتماد به نفس" هوس میکنند که پا به چنین میدانی بگذارد! هرچند که دانشجویان معترض، بدون کسب اجازه از ایشان، چند ماه بعد و در مراسم ۱۶ آذر امسال، "شیرینی" رویای برگزاری ۱۶ آذر دولتی و "دستگاهی" را به کام ایشان و دوستانشان تلخ کردند و پاسخ اراجیف او را دادند. از اطلاعیه حزب حکمتیست در مورد ۱۶ آذر امسال بخوانید که میگوید: "علیرغم تبلیغات پر سروصدا و بیمایه وعده های دولت اعتدال، ۱۶ آذر امسال به امکان و محملی برای اعتراض و اعلام پایان دوره "انتظار" تبدیل شد. در دانشگاه تهران قریب به هزار دانشجوی این دانشگاه مستقل از برنامه های فرمایشی تشکلهای دولتی، با حضور در صحن دانشگاه و با صدور یک بیانیه روشن مطالبات خود را اعلام کردند. دانشجویان با سردادن شعارهایی همچون "دانشگاه پول گردان، تضعیف زحمتکشان"، "آموزش رایگان حق مسلم ماست"، "پردیس بین الملل، انحلال انحلال"، "امکانات برابر، حق مسلم ماست"، "آموزش خصوصی، نمی خواهیم"، "دانشگاه پادگان نیست"، "در دانشگاه بیگاری، بعد از تحصیل بیکاری"، "استاد دانشگاه، دلال پروژه"، بار دیگر رو به جامعه اعلام کردند که این اوضاع و شرایط را نباید پذیرفت. در دانشگاه زنجان ۱۶ آذر به روز حمایت از زندانیان سیاسی، اعتراض به تبعیض جنسی، و دفاع از حقوق معلمان تبدیل شد. ۱۶ آذر در دانشگاهای نجف آباد، خواجه نصیرالدین و علامه به صحنه اعتراض به وضعیت اسف بار زندگی دانشجویان و فشار و خفقان تبدیل شد. در دانشگاه صنعتی تهران با همه تدابیر امنیتی و گسیل نیروهای خودی به مراسم، رییس دولت اعتدال را با شعار "روحانی حیا کن٬ دانشگاه را رها کن" بدرقه کردند. در دانشگاه کردستان و پیام نور سنندج، علیرغم فضای امنیتی شدید، دانشجویان در بیانیه خود با اعلام اینکه ارمغان دولت اعتدال جز تنگ تر شدن فضا در دانشگاهها و تشدید فشار اقتصادی به دانشجویان نبوده، خواهان بهبود وضعیت دانشگاهها، آزادی زندانیان سیاسی، بهبود وضعیت معیشت مردم و کاهش فاصله طبقاتی شدند." اطلاعیه حزب حکمتیست (خط رسمی) تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۹۴ جناب معاون وزیر و وزازتخانه مربوطه شان میدانند که دانشگاه ها در ایران، مستقيماً و بلاواسطه تریبون و سنگر طبقه کارگر، چپ، کمونیسم، آزادیخواهی و برابری طلبی است. اگر نیرویی خارج از سوخت و ساز تحرکات دانشجویی، با تکیه به ابزارهای حکومتی، با سانسور و اختناق و ارعاب و گرو گرفتن امکانات تحصلی و ملزومات زندگی، در مقابل رشد کمونیسم در دانشگاههای ایران سد نبندد، کمونیسم همه دانشگاههای ایران را یک روزه تسخیر میکند. تفاوت دانشگاه و دانشجو در ایران، ایرانی که تاریخا و سنتا اختناق زده است (از هر نوع آریامهری یا اسلامی)، اختناقی که مهم ترین رکن حفظ نظام است، با دانشگاه در اروپا و آمریکا در همين است. در ایران دانشگاه تاریخا سنگر مبارزه با اختناق و سرکوب و نابرابری و بی عدالتی است، و برای جوان معترضی که هنوز گرفتار مسئولیت تامین معاش خانواده و محظورات ناشی از آن نیست، انقلابی پرور است! این انقلابی گری، اگر دیروز برای اپوزیسیون های درون خانوادگی نظام (اسلامی و ملی) امکانی برای ابراز وجود فراهم میکرد، امروز و پس از تسخیر فضای دانشگاهی توسط یک سنت معین، سنت دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب، کاملا مهر کمونیستی خورده است. از این روست که معاون وزیر مربوطه تلاش میکند خود را "به رنگ جماعت در آورد" تا بلکه مهملات اش طرفدار پیاد کند. صحبت از تسخیر دانشگاهها توسط کمونیسم، آن هم کمونیسم نوع معینی است. کمونیسمی که نه از خانواده توده و اکثریت و جبهه ملی و نهصت آزادی و چریک و فدایی و مجاهد، که کارگری است! ۸ سال قبل عروج کرد! سرکوب شد، اما در هر طپش و تحرک دانشجویی زنده است. معاون وزیر میگوید زنده است! به این خاطر است که او برای خود شیرینی سعی میکند با بیرق آن عکس یادگاری بگیرد! امروز در دانشگهای ایران، هر مبارزه، اعتراض متحد و متشکل برای کوچکترین خواست رفاهی، از وضع سلف سرویس تا اعتراض به جدایی جنسی، از اعتراض به خصوصی شدن تا فساد کادر آموزشی، از اعتراض به پادگانی شدن دانشگاه تا دخالت و نقش دانشجو در جدول بندی تحصیلی، هر پیشروی در هر اعتراض و مبارزه ای، بلاواسطه صدای دانشجوی معترض را به صدای کمونیسم و طبقه کارگر پیوند میدهد. انقلاب ۵۷، نقش دانشگاهها در رساندن صدای آزادیخواهی و انقلاب، نقش دانشگاهها در رساندن صدای اعتراض کارگر کمونیست، و پس از آن در سیر سرکوب انقلاب، تعرض به دانشگاهها برای بازپس گرفتن این دستاورد مهم انقلاب، سرکوب خونین سازمانهای چپ و کمونیست در دانشگاهها توسط دوستان آقای معاون وزیر، پاکسازی خونین استادان و دانشجویان و کارکنان دانشگاهها از هر عنصر غیراسلامی و آزایخواه و برابری طلب بقصد ریشه کن کردن کمونیسم در دانشگاهها، پس از دو دهه پاشاندن خاک مرگ بر جامعه و دانشگها، شکست خورد. سنگر گرفتن مقام معاونت وزارت علوم پشت بیرق دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب، اعتراف به این شکست است. باید این اعتراف را پذیرفت و این شکست را ثبت کرد! دانشگاهها در ایران یکی از مهمترین سنگرهای طبقه کارگر برای پیشروی است. هر پیشروی در اعتراض متحد و متشکل، مستقیم و غیردولتی، کسب هر مطالبه ظاهرا کوچک و "پیش پا افتاده" بی تردید طبقه کارگر را در موقعیت مطلوب تری برای مقاومت و پیشروی در جدال هر روزه اش بر سر معیشت و رفاه و آزادی های سیاسی قرار میدهد. کمونیست ها باید تضمین کنند که دانشگاه همچنان سنگر ازادیخواهی و برابری طلبی بماند!
١٨ ژانویه ٢٠١٦
|