مرگ اسفناک کولبرهای کردستان
جمیل خوانچه زر
طبق اخبار منتشر شده، یکی از روزهای این هفته، طی تصادف مرگباری در یکی از جاده
های مریوان هورامان، منتهی به مرز کردستان عراق، سیزده نفر مجروح شدند. این خبر
حاکی است که چهار نفر از مجروحین در محل در گذشته اند و سایرین به بیمارستان
منتقل شده اند. گفته میشود که تمام سرنشینان یکی از اتوموبیلها، کولبرها و زحمتکشانی بوده اند که برای امرار معاش به حمل بار روی دوش خود، بین ایران و عراق رفت و آمد میکنند. این کار خطرناک، سخت و تحت عقب مانده ترین شرایط و در بی امکاناتی مطلق، سالهاست که این زحمتکشان را قربانی حوادث کار کرده است. تصادف در جاده های سخت، یکی از این قربانگاه هها است. بعلاوه عبور از میدان های مین هنوز فعال و بگیرو ببندهای نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران بعنوان شرایط رویتن کار این مردم فقر زده، باید اضافه کرد. دستگیری و اخاذی و بگیر و ببند توسط، نیروهایی که حافط منافع انگل هایی هستند که عبور و مرور کالا ها از مرزها در ابعاد هزاران میلیون تنی، با هواپیما و کشتی و کامیون، در انحصار مطلق مالتی میلیادرهای در حکومت و دوست و رفیق حکومت است. باید به شرایط کار این جمعیت زحمتکش اضافه کرد. همه زخمی و کشته شدگان این حادثه، انسانها یی بودند که برای امرار معاش خود و خانواده در مسیر مرز کردستان عراق به ایران کولبری میکردند و در واقع اکثریت آنها کولبر بودند که برای بدست آوردن لقمه نانی مجبور بودند این مسیر را در طول شبانه روز طی کنند. معلوم نبود در این مسیر چه بلاها و مشقاتی چشم براهشان است! ترس از اینکه آیا امشب با دست پر یا بهتر است بگوییم با کول پر برمیگردند، یا اینکه "شانس" بیاورند و در مسیر رفت و برگشتشان مینی منفجر نشود، و قربانی مین های بجا مانده از دوران جنگ ایران و عراق که هنوز در مرزها قربانی میگرد، نشوند، همیشه همراه این زحمتکشان است. کسانی که با به خطر انداختن جان، بدنبال لقمه نانی در بیابانها و جاده ها در رفت و آمد هستند. در این مسیر مین های به جا مانده از جنگ ایران و عراق، با منفجر شدن جان این مردم بی گناه، در واقع پاک سازی شده است و کسی هم تا بحال جوابگو نبوده است... کسانی که اگر بخت و اقبال یارشان بوده، و توانستند از این مهلکه جان سالم بدر بردند، باید در انتظار کسانی باشند که از آنها باج و خراج میگیرند و در صورت امتناع معلوم نیست که چه سرنوشت شومی را خواهند یافت. اگر از این خوان هم گذر کردند! اینبار نوبت مرزبانان و ایستگاه های بازرسی، کمین نیروهایی نظامی و انتظامی است، البته اگر جان سالم از رگبارهای کور آنها بدربرند. باید از این مسیر خطرناک گذر کنند تا به ایستگاه و مقصدشان برسند. اما اینبار جاده ها که حکم دیوار مرگ را دارد و از وکیفیت بد و نبود امنیت و پایین بودن امکانات و فقدان آموزش درست برخی رانندگان، از آنها قربانی گرفت و فاجعه ای آفرید که قلب هر انسانی که خود حتی دردی هم در زندگی نکشیده باشد، را به درد می آورد... امار تلفات این حادثه هنوز قطعی نشده است. گفته میشود که حال مسدومین در بیمارستان وخیم است. همه این انسانها نان آوران خانوادههایشان بودند که در این حادثه جانشان را از دست دادند و یا دچار جراحات شدید جسمی شدند که بعضا جبرانناپذیر است. بیش از جاده و امکانات جاده و آموزش رانندگی و خستگی رانندگان و ... این دولت است که مسئول است. این حادثه باید بعنوان حوادث کار محسوب شود و مصدومین و قربانیان بعنوان حداقل شامل همه حقوق کارگران در شرایط مشابه شوند. باید خود و خانواده شان شامل تمام تامین مالی و درمانی و مزایایی شوند که شامل یک کارمند عالی رتبه دولتی٬ یک نماینده مجلس٬ یک وزیر و یا یک فرمانده ارتشی میشود . که حین کار٬ به خاطر کار٬ جان خود را از دست میدهند و یا آسیب می بینند.
حمایت و تامین معیشت این خانوادهها که نان اورانشان را از دست داده اند و یا
دچار جراحات و آسیب های جسمی و روانی جبران ناپذیری شده اند، بعهده دولت است.
دولت موظف به حفاظت از زندگی و تامین آینده بهتر برای خانوادههای این انسانها
و کسانی است که مجبورند برای تامین زندگی مشقتباری که بطور سیستماتیک به طبقه
کارگر و مردم زحمتکش آن جامعه تحمیل کرده اند، به چنین کارهای خطرناکی روی
آورند. در این جا از این فرصت استفاده می کنم و به همه اعضا خانواده، بستگان، دوستان و آشنایان این عزیزان تسلیت میگویم. خود را از صمیم قلب شریک درود و اندوه آنها میدانم. همه ما باید تلاش کنیم که بعض و خشم خود از این همه بی عدالتی را سمبه زور مبارزه برای کسب تمام حقوق و آزادی های خود کنیم.
|