حزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی)
معدن طلا و شلاق سرمایه!
١٧ کارگر معدن طلای "آق دره " در آذربایجان غربی به شکایت کارفرمای پیمانی معدن "پویا زرکان" جریمه شدند و شلاق خوردند. بیش از ٥٠٠ کارگر معدن آق دره از دل کوه و تونل بدون هیچ حقوق قانونی و با قراردادهای یک ماهه برای کارفرما طلا استخراج می کنند. در یک سال اخیر کارفرما کلیه قراردادهای قدیمی تر را لغو و همه را به قرارداد یک ماهه تبدیل کرده است. کارگران در پایان هر ماه و پایان اعتبار قرار داد منتظر استخدام جدید و یا اخراج هستند. این کابوسی است که استخراج کنندگان طلا، شبانه روز را با آن سر می کنند. در پایان سال ٩٣ شرکت "پویا زرکان" به عنوان پیمانکار اصلی معدن طلای آقدره ۳۵۰ نفر از کارگران فصلی این معدن را به دلیل تمام شدن مدت قرارداد کاریشان تعدیل "اخراج" کرد. کارگران با تجمع خود در مقابل نگهبانی به این اخراج اعتراض کردند. یک کارگر اخراجی تحت فشار روحی و یاس و ناامیدی خودکشی کرد. اما دستگاه قضایی در حمایت از کارفرما با پرونده سازی های رایج و به جرم "اغتشاش"، ١٧ کارگر معترض را به جریمه نقدی و زندان و شلاق محکوم کرد! این است خصلت دولتی که در خدمت منافع سود و سرمایه است. دولتی که ابزار بورژوازی برای سرکوب کارگران است. دولت، مجلس، دستگاه قضایی، حوزه های علمیه و نیروهای امنیتی و نظامی که وظیفه شان تحمیل استثمار و بیحقوقی به ضرب دستگیری، زندان و شلاق کارگر است. از زمان برده داری و درجوامع طبقاتی تا کنون، شلاق و تازیانه و سرکوب طبقات دارا و صاحبان ثروت و قدرت بر گرده انسان کارکن فرود آمده است. قیام بردگان شلاق را از دست صاحبان معادن و ثروت و قدرت انداخت. اما بورژوازی و دولت نماینده آن در کمال بیشرمی عهد عتیق ترین مجازاتها را علیه طبقه کارگر احیا کرده است.
رفقای کارگر! طبقه کارگر ایران زخم های عمیقی از جریمه و اخراج و استثمار و بی حقوقی و بیکاری و فقر و دستمزد کم و زندان و شلاق و ... بر بدن دارد. اما این ازلی ابدی نیست. طبقه کارگر و کارگران کمونیست و آگاه به منافع طبقاتی خود نباید از این جنایات چشم پوشی کنند. نباید بیش از این توحش سرمایه داری را تحمل کرد. نمیتوان بیش از این شاهد شلاق زدن کارگر به جرم اعتراض به اخراج بود. این نه تنها توهین به طبقه کارگر که در حقیقت صاحب اصلی و گرداننده چرخ های جامعه است بلکه عقب گرداندن کل جامعه به قرون وسطی است. این بخش کارگری به همیاری و همبستگی صفوف طبقه خود نیاز دارد. هر شلاقی بر بدن یک کارگر فرود می آید شلاقی است بر بدن کل طبقه ما. این اهانت و گستاخی بیشرمانه سرمایه داران و دستگاه های قضایی و پلیسی حامی شان را نباید بی جواب گذاشت. کارگران صنایع و مراکز بزرگ و کوچک کارگری بهر شکل ممکن شلاق زدن همسرنوشتانشان را محکوم و این را با صدای بلند و به هر وسیله ممکن اعلام می کنند. بورژوازی و دولت حامی شان باید این واقعیت را بپذیرند که تاوان سیاست و عملکرد ننگین توهین و تحقیر و تنبیه کارگران را در خدمت سود بیشتر سرمایه هایشان خواهند داد. نمی توان بیش از این نظاره گر تصرف و غارت معادن و منابع و همه درآمدهای سرشار جامعه از جانب سرمایه داران بود و انتظار کشید. نباید بیش از این نظاره گر عملکرد دولت بورژوازی در خدمت سرمایه و سود و بر علیه طبقه کارگر بود و منتظر ماند. باید این جانیان صاحبان سرمایه و دولتشان را بزیر کشید. طبقه کارگر و افق انقلاب کارگریش این است که ثروت و قدرت را از بوژوازی بگیرد و جامعه ای آزاد و برابر بسازد. جامعه ای بری از استثمار و تحقیر و تهدید انسان و شلاق زر و زور. جامعه ای آزاد و برابر که شایسته انسان است.
حزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی) ٧ خرداد ٩٥ (٢٧ مه ٢٠١٦)
|