دهن کجي به طبقه کارگر موقوف!

 

 

مونا شاد

 

به تازگي در اتوبان هاي تهران بيلبوردهايي توسط شهرداري تهران به نام طرح "شهروند کوشا" نصب شده است. در اين تصاوير عکس  آچار فرانسه اي را مي بينيد که سرش را روي نازبالشي گذاشته و در کنار آن نوشته شده "پاشو وقت کاره"! در تصاوير ديگري دستهايي که به دور دسته پتکي حلقه زده و آن را بالا گرفته و پيام مي دهد: "هيچ چيز بهتر از کارکردن، آدمي رابه خوشبختي نمي رساند." در بنر ديگري يک حلقه انگشتر (طرح چرخ دنده هاي دستگاه هاي توليدي) در يک جعبه طلا که به شکل قلب است جا خوش کرده و پيامش ازدواج کردن با کار است که اولين مرحله انجام کار، علاقه به آن کار است.

معضل بيکاري و گراني و تورم اين روزها بيشتر از هر زماني از سر و کول جامعه ايران بالا رفته است؛ مردم از دست اين اوضاع فلاکتبار جانشان به لبشان رسيده است. به به و چه چه هاي کل بورژوازي ايران به سرکردگي دولت اعتدال با يکدست شدن مجلس و خاتمه برجام ناني به سفره طبقه کارگر ايران اضافه نکرد.  سال جديد که قرار بود سال شکوفايي اقتصاد و معيشت مردم باشد، به توصيه ولي فقيه سال "مقاومت اقتصادي" نام گرفت وهمانطور که انتظار مي رفت هيچ گشايش اقتصادي و يا معجزه اي رخ نداد. سالي که به جامعه توصيه مي کند به شکمتان سنگ ببنديد تا گرسنه نشويد، رياضت بکشيد و به جهنمي که ما برايتان ساخته ايم رضايت بدهيد. شهرداري ميليون ها تومان هزينه ميکند و بر در و ديوار شهر بيلبورد مي زند و در جواب به حل معضل بيکاري ميليون ها آدم تحصيلکرده آماده به کار مي گويد شما تنبل و تن پرور هستيد وگرنه در خيابان ها کار ريخته و کسي کننده کار نيست! جمهوري اسلامي تلاش دارد بحران بيکاري را به راحت طلبي کارگران نسبت دهد و نمايشي به اجرا گذاشته تا بگويد کارگران سربار جامعه هستند و نان مفت دولت را مي خورند.  

اين نظام اما با يک نسل تحصيل کرده پر توقعي روبروست که به کمترين ها و پايين ترين استاندارها تن نميدهد. از خامنه اي تا رئيس مجلس و رسانه ها دست به يکي شده اند تا يک تعرض ايدئولوژيک و فکري عليه اين نسل جوان از طبقه کارگر را به جامعه تحميل کنند. ميخواهند اخراج هاي دسته جمعي و فله اي کارگران را توجيه کنند. در جامعه ايران ارتش عظيمي از جوانان بيکار و تحصل کرده جوياي کار و متخصص وجود دارد که دولت قصد دارد آنها را مجاب کند تا با بردگي کنار آيند و خدا را شکر کنند. 

به گفته ي روزنامه جمهوري اسلامي به نقل از عليرضا محجوب دبيرکل خانه کارگر: "طي يک سال اخير ۱۰۰هزار کارگر از هزار واحد توليدي اخراج شده‌اند.  نرخ بيکاري زنان در ايران دو برابر نرخ بيکاري مردان است" وي ادامه مي دهد "زنان در بسياري از واحدهاي بزرگ و قالي‌بافي گاهي دوسوم دستمزد مصوب شوراي عالي کار را دريافت مي‌کنند، اما به دليل ترس از دست دادن شغل از شکايت صرف نظر مي‌کنند". اين وضعيت کارگران است که تازه از زبان يکي از مهره هاي کارکشته خود رژيم با تمام دروغ هايي که براي حفظ چهره خوشخيم رژيم در مجامع بين المللي مي کنند، توصيف مي شود، در حاليکه معلم و کارگر در سياه چالهاي اين رژيم در اعتصاب غذاي خشک و با مرگ دست و پنجه نرم مي کنند. 

آنچه اينروزها معلوم و معرفه است زير سايه حکومت اين اوباشان، بيکاري و نداري گريبان اکثريت مردم محروم ايران را گرفته است. شتري است که دم در هر خانواده کارگري شاغل خوابيده است. بايد يقه شان را گرفت از خود رئيس مجلس و نمايندگان تا آخوندهاي منبرنشين و ۷ هزار جاسوسي که بنام پليس نامحسوس براي پرونده سازي عليه جوانان و سرکوب در خيابان ها قلاده شان را رها کرده اند و روزانه ميليون ها تومان بابت اذيت و آزار مردم حقوق ميگيرند. اينها با رفاه و آسايش و آزادي انسان بيگانه اند؛ سي سال است که هر روز با شلاق استبداد و حربه سرکوب روز را به شب مي گذرانند. جمهوري اسلامي از هيچ ترفندي براي ترساندن جامعه از اتحاد، تحزب، اعتصاب و شورش کوتاهي نمي کند. اوضاع سياه منطقه مستمسکي شده است که زندگي ۸۰ ميليون انسان را در دور باطلي به بازي بگيرد. در نمايشگاه کتاب امسال تهران،  پوسترهاي بزرگ از ويرانه هاي سوريه نصب شده و موتوري که زنان و مردان بازديدکننده مي توانند رويش بنشينند و با بک گراندي  (پس زمينه) از خرابه ها و بي خانماني و کودکان کشته شده سوريه عکس يادگاري بگيرند و راضي باشند که اگر رژيم فاسد است، اگر پول مي خورد و اختلاس مي کند، خب نوش جانشآن حداقل ما  هنوز سقف و  آشيانه اي "امن" براي زندگي داريم! 

بعيد مي دانم جنايت ها و فقر و فلاکتي که براي مردم ساخته اند برکسي پوشيده باشد. اين نظام نگران خطر عروج کمونيسم طبقه کارگر و مطالبات رفاهي اين طبقه است. اين را از آقاي لاريجاني بشنويد زماني که خطر "بقاياي مارکسيسم بعد از انقلاب" را هشدار ميدهد.  

زماني که در آمريکا و آلمان و انگلستان کارل مارکسي که ميگفتند نظراتش کهنه شده، کاپيتال و مانيفستش مرتب تجديد چاپ ميشود و جزو پرفروش ترين آثار نويسندگان جهان است، زماني که بحث در مورد دردهاي بي درمان نظام سرمايه داري حتي امثال بيل گيتس را هم به دم زدن از سوسياليسم ميکشاند، زماني که امکانات توليدي و مادي و انساني شگرف بشر براي توليد انبوه همه چيز براي همه، بشريت معاصر را در موقعيتي کم نظير براي برچيدن نظام ضد بشري سرمايه داري و بردگي مزدي و جايگزيني آن با جامعه خودگردان انسانهاي آزاد که داوطلبانه کار ميکنند و به اندازه نيازهايشآن از نعمات جامعه بهره مند ميشوند، قرار داده است، تنها در چنين شرايطي در قلب خاورميانه هشدار سران جمهوري اسلامي از خطر در کمين نشستن کمونيسم و طبقه کارگر ايران قابل فهم است.

ممانعت از به قهقرا بردن جامعه ايران توسط جمهوري اسلامي محتوم نيست.  تضمين ايجاد يک جامعه شايسته انسان در ايران و جهان در گرو تلاش ما کمونيستها و پيشروان طبقه کارگر است.