عليه بيکاري؛ جدال مرگ و زندگي

 

 

مونا شاد

 

در دوران پسا برجام، در حاليکه پديده بيکاري ميرود که به يک اپيدمي خانمانسوز در ايران تبديل شود، در حاليکه ميليونها نفر يا از کار بيکار شده اند يا به دستفروشي و تن دادن به شاق ترين کارها روي آورده اند؛ در حاليکه فحشا و تن فروشي و اعتياد بيداد ميکند، در حاليکه زندگي ميليونها خانواده کارگري با کابوس اخراج و بيکاري عجين شده است، شهرداری تهران روز دوشنبه ۱۷ اسفند در اقدامی جنايتکارانه همراه با تعدادی حاجي بازاري شکم سیر و اجير، دستفروشان خيابان جمهوري را مورد ضرب و شتم قرار ميدهند. اين اوباشان پيام مجلس نشينان جديد و دولت اعتدال را با خود همراه داشتند. "گشايش اقتصادي" ميل کنيد! باید کور بود و ندید که تمام وعده وعيدهاي اين دولت در حق محرومان جامعه پوچ و تو زرد از کار در آمد. برجام شد رياضت اقتصادي و ترس از سوريه اي شدن ايران به شرط امنيت و ماندن نظام!

گزارش ها حاکیست شهرداری دست به یک عملیات سازماندهی شده  زده و چندین ماه است که گستاخانه به جان دستفروشان افتاده است. آنها را کتک می زند و بساط شان را به یغما می برد. حمله به کارگر و حتي در مواردي شلاق زدن آنان در ملا عام تحت حکومت وحشی ایران پديده جدیدی نیست. اینبار رژيم دست به ضرب و شتم ضعیف ترین حلقه طبقه محروم جامعه زده که تمام سرمایه شان تنها به اندازه بقچه ای کوچک است.  چندی پیش دستفروشی در اعتراض به وحشیگیری جیره خواران شهرداری در برهم زدن بساطش در مقابل دیدگان همه در شلوغ ترین محوطه میدان "انقلاب" خود را به آتش کشید. تاکنون شواهد زیادی از مجروح و زخمی شدن، حتی شکستن اعضاء بدن و درگیری ها گزارش شده است. در این دنیای وارانه، حکومتی که سرتاپا دزد است و هر روز پرونده ای از اختلاس های کلان سران و مهره هاي مفت خور اين جناح و آن جناحش افشا می شود، برای زیر فرش کردن دزدی هایش حتی به  دست پرورده هايش هم رحم ندارد و سرشان را زیرآب می کند. کارگران بیکار و دستفروشان را به جرم امرار معاش مورد حمله قرار می دهند.

رضا قدیمی مدیر عامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل تهران، افاضه فضل نموده و گفته:" از فردا صبح دستفروشان اجازۀ کار در خیابان های جمهوری و ولیعصر را نخواهند داشت و نیروی انتظامی از دستفروشی در این خیابان ها جلوگیری خواهد کرد و در صورت لزوم متخلفان را دستگیر خواهند نمود". سینه چاکان و اصلاح طلبان دولت اعتدال و فمنیست های اسلامی تشنه کسب قدرت در مجلس، که برای حفظ و آبروي نظام به هر فریبکاری، دغل بازی و بی شرمی روي آوردند و کسانی را که  مخالف شرکت در انتخابات بودند، برچسب  پاسیو زدند و گفتند اینان در ایجاد بهبود شرایط جامعه  قدم برنمی دارند، آزادیخواهان را محکوم به آرمانگرایی کردند که مخالف پیشرفت حداقل ها هستند، بسيار خب! حال که هم قوه مجريه و هم قوه مقننه را هم در اختيار داريد، بهانه اي برايتان نمانده و بايد پاسخگو باشيد. آن "امنيت" و "دموکراسی" که قرار بود با رفتن تان به مجلس به ارمغان بیاوريد، کجاست؟ کجای دنیا تلاش برای بدست آوردن لقمه ای نان و سیرکردن شکم گرسنه خانواده جرم است و تخلف محسوب می شود؟! در کجای همین دنیای وارونه سرمایه داری اگر کار کنید تهدید به دستگیری و ضرب و شتم می شويد؟ در کدام دولت اعتدال و امیدی بجای پرداخت بیمه های بیکاری و پرداخت حقوق سوسیال برای تأمین معیشت زندگی، مردم بیکار و بدون شغل را در خیابان ها کتک می زنند؟ امروز خانم احمدي خراساني در مقابل همان خانم دستفروشي که قبل از انتخابات به سراغش رفته بود و در مدح و توجيه اينکه اگر ۵۰ درصد نمايندگان مجلس زن باشند وضعيت بهبود پيدا ميکند، چه خواهد گفت؟! از امروز سه شنبه قرار است همان زن دستفروش نه تنها امیدی به خانه دار شدن و زمانی برای آسایش و آرامش و کمک هزینه برای بچه دار شدنش از نماینده آینده مجلس که بقول خانم خراسانی یک خواست نامربوط است، بلکه همان دستفروشی است که از این هفته از ترس اوباش شهرداری و تهدیدهای مغازه داران شکم سير، بايد با مرگ دست و پنجه نرم کند. زنانی که قرار است شهرداری از این هفته آخرین امیدها و تلاش هایشان برای تأمین مخارج شوهر بیمار و کرایه خانه شان را از دست آنها برُباید و از فردا هیچ چیزی برای فروش نخواهند داشت به جز جسم و تنشان را!

محال است خانم خراسانی اينبار جرات يابد مستقل و بدون حمايت نيروي انتظامي و گشت خواهران زينب، ميان زنان دستفروش با فراخ بال بگردد و ميکروفون بدست بگيرد و براي اصلاح و اصلاحيگري نظام تبليغ کند. ايشان و همقطارانشان بهتر است از هم اکنون در مقابل موج گرسنگان در فکر دست و پا کردن سوراخ موشي باشند.