قطعنامه پیشنهادی مظفر محمدی و خالد حاج محمدی

حمایت کننده: سهند حسینی، آذرمدرسی، محمد راستی، بختیار پیرخضری، وریا نقشبندی

 

 

قطعنامه در مورد

صف بندی جدید و جدال طبقاتی در ایران

 

 

مقدمه: طبقه کارگر بلحاظ عینی بزرگ ترین و قدرتمندترین بخش جامعه را تشکیل می دهد. بعلاوه سکان جامعه دست این طبقه است. تعیین تکلیف با طبقه کارگر یک لحظه صحنه سیاسی ایران را ترک نمیکند. نمایندگان و سخنگویان و طیف انجمنها و احزاب بورژوایی ایران و دولت دائما از یک  توطئه و توافق به توطئه و توافق دیگر پناه میبرند، هر شب سر بر بالین میگذارند تا برای حمله بعدی به طبقه کارگر نفس تازه کنند. پاسخ طبقه کارگر به این نیروها و به این شرایط  و دگرگونی اوضاع باید روشن باشد.

 

بورژوازی متحد

 طبقه کارگر در ایران در یکی از دشوارترین شرایط نه فقط با جمهوری اسلامی، یک حکومت ارتجاعی سرکوبگر، بلکه همزمان با صف منسجم و خود آگاه  بورژوازی ایران روبرو است. جمهوری اسلامی را میتوان پر تشنج ترین حکومت های دنیای معاصر نامید، تشخیص اینکه  این حکومت در هر تند پیچ پوست تازه ای در شکل دادن یک ماشین دولتی کارآمد مبتنی بر دست راستی ترین مدل اقتصادی در دنیای معاصر انداخته است نیز چندان دشوار نیست. اما واقعیت مهمتر در تلاشهای جمهوری اسلامی برای سر و سامان دادن و متحد کردن یک صف طبقاتی بورژوایی است. کاری که امروز بدرجه زیادی انجام شده است. بورژوازی ایران امروز متحدترو یکپارچه تر از گذشته در مقابل طبقه کارگر صف کشیده است. 

توافقات برجام تحولی بسیار بزرگ در جامعه ایران است. تحولی که کل بورژوازی ایران را با پوزیسیون و اپوزیسیون و دولت شان را به امید رفع موانع رشد سرمایه و بالاتر بردن سودآوری آن٬ به قیمت وسیعترین تعرض به معیشت طبقه کارگر در کنار هم قرار داده است. 

این توافقات علاوه بر این صحنه تدفین اپوزسیون ضد رژیمی و  پرچم های متلون آن از رژیم چنج  تا پرچم "انقلاب" توسط کمونیسم بورژوایی بود. با این چرخش مدرنیسم و سکولاریسم سطحی و نیم بند  بورژوازی ایران و به تبع آن حمایت مصلحتی از خواستها و اعتراضات کارگری در لباس "کارگران مظلوم قربانی ندانم کاری دولت ناشایست" به پایان میرسد. اکنون کشمکش واقعی نه در بالا و میان جناح ها و طیف های بورژوازی در حاکمیت و در اپوزیسیون، بلکه میان طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه از طرفی و کلیت بورژوازی از طرف دیگر است. بر این اساس تحمیل هر درجه از رفاه٬ آزادیهای سیاسی٬ فرهنگی٬ سکولارسیم و... تماما بر دوش طبقه کارگر است.

 

بحران اقتصادی و چشم انداز رونق  

ربط دادن موقعیت طبقه کارگر به بحران و بهبود این موقعیت به حل بحران پشت و روی یک سکه عمیقا ضد کارگری است. باور و امید به یک بورژوازی عاقلتر، دلسوزتر و کاردان تر که منافع طبقه کارگر را مد نظر قرار دهد یک سم کشنده بیشتر نیست.  

سهم طبقه کارگر از بحران اقتصادی یا رشد اقتصادی و گسترش تولید تعرض به معیشت و رفاه طبقه کارگر، استثمار شدید، بیکاری و .... است. امری که اساسا ناشی از مقتضیات کارکرد و منافع سرمایه و بورژوازی است. 

مبلغین بورژوایی از چپ و راست در متوهم کردن و در انتظار نگه داشتن طبقه کارگر و جامعه با شعار فریبکارانه گشایش اقتصادی و بهبود معیشت کارگران پس از توافق اتمی، سهم  بزرگی بر عهده دارند.

  

مبارزه اقتصادی طبقه کارگر 

سازمان دادن یک مبارزه اقتصادی  مستقل و  سراسری و قدرتمند طبقاتی کارگری فوری ترین امر طبقه کارگر در ایران  است. با توجه به فاکتورهای زیر: 

-          سه دهه بیکاری و فقر و فلاکت طبقه کارگر را عمیقا متفرق و ضعیف ساخته است؛

-          این وضعیت صفوف طبقه را در مقابل انواع آفتهای مذهبی، خرافی، ناسیونالیستی ضربه پذیر نموده است؛

-          سرکوب مستمر و بی وقفه دولتی طبقه کارگر دائما مراکز و اعتراضات کارگری را از رهبران عملی خود محروم ساخته است؛

-          یک ماشین سیاسی و تبلیغاتی بزرگ و وسیع دائما صفوف طبقه کارگر و اتحاد و خودآگاهی و آرمانهای برابری طلبانه آنرا مورد هجوم قرار داده است. تلاش برای قانع کردن این طبقه به اینکه دنیا همین است و سوسیالیسم و حکومت کارگر اتوپی است٬ یک رکن جدی از کار بورژوازی ایران و دولتهای مختلف جمهوری اسلامی بوده است.

 

لذا کنگره حزب حکمتیست (خط رسمی) تاکید میکند:  

بسیج صفوف طبقه کارگر حول خواستهای اقتصادی یک مساله مبرم برای دفاع طبقه کارگر از سطح معیشت و به عنوان محمل سازمان یابی و اتحاد کارگری است. مبارزات اقتصادی جاری کارگری نشانه پتانسیل بالای صفوف طبقه در غالب آمدن بر موضع دفاعی و صفوف پراکنده امروز طبقه ماست. این ظرفیت عظیم اجتماعی باید به کمونیسم بعنوان ابزار مبارزه اش، دست یابد. بدون آن پیشروی  طبقه کارگر در مبارزه اقتصادی و مبارزه برای رفرم، بسیار سخت و دردناک خواهد شد. 

در جواب به این نیاز توجه همه کمونیستها و فعالین طبقه کارگر را به مفاد زیر جلب میکنیم:

 

الف: مطالبات:

افزایش دستمزدها متناسب با تورم و گرانی و بیمه بیکاری فوری ترین  مطالبه سراسری و فوری ترین خواست طبقه کارگر است.

 

ب: تشکل:

                     ·مجمع عمومی کارگری که در آن اتحاد کارگری بر بستر طبیعی محل کار و سکونت بیشترین امکان دفاع و حمایت از رهبران کارگری  را میدهد کماکان فرم مناسب تشکل یابی کارگری در ایران است. نسل جدید رهبران طبقه کارگر در ایران نیاز دارد  ابتکار عمل انواع اشکال اتحاد طبقاتی را بدست بگیرد.

                     · 

                     ·.اتحاد کارگری علیه بیکاری. اتحاد مبارزه کارگران شاغل و بیکار برای طبقه کارگر از نان شب واجب تر است.

 

پ:  زنان و کودکان کارگر: مستقل از هم سرنوشتی عمومی خانواده های کارگری با عضو شاغل خانواده،  هم اکنون بخش عظیم طبقه کارگر، زنان کارگر بصورت کارهای خانگی و در بازار غیر رسمی اشتغال بطور وحشیانه استثمار میشوند. بیش از دو میلیون از اعضای خردسال این خانواده رسما بار تولید و تامین معاش خود و خانواده کارگری را بر دوش میکشند. طبقه کارگر بدون بازکردن جبهه فعال علیه کار کودکان و بدون مبارزه برای شمول کار زنان در بازار رسمی کار هرگز قادر به ایحاد صف محکم و قابل اعتنایی برای افزایش دستمزدها و بیمه بیکاری نخواهد بود. 

 

کمیته های کمونیستی 

 شکاف طبقاتی در جامعه ایران هر روز عمیق تر میشود. در کشمکش میان نیروهای سیاسی و بخصوص در مقابله با طبقه کارگر همواره سایه سنگین دخالت  نیروهای سرکوب و در بسیاری موارد سرکوب خونین توسط دولت غیر قابل انکار است. اما مصاف اصلی در مقابله وسیع سیاسی صورت میپذیرد. این واقعیت در کشمکش طبقات و دولت علیه طبقه کارگر بطریق اولی صدق میکند. برای ایجاد وحدت و آمادگی صفوف خود نیاز طبقه کارگر به حزب کمونیستی، پرچم کمونیستی و به حزبیت کمونیستی یک نیاز مبرم و اساسی و فوری است.  

حزب حکمتیست – خط رسمی کارگران کمونیست را به متحد شدن در کمیته های کمونیستی کارگری و به سازماندهی اتحاد توده ای کارگران حول جنبش مجامع عمومی کارگری فرا می خواند. ما بویژه در شرایط کنونی، طبقه کارگر آگاه را به سازماندهی مبارزه ای بی امان برای رفاه و آزادی و امنیت کل جامعه ی تحت ستم و استثمار بورژوازی حاکم ایران، فرا می خوانیم.

  

فوریه ٢٠١٦