توافقات هسته ای لوزان آغاز دوره ای دیگر
توافقات دیروز گروه "پنج به اضافه یک" با جمهوری اسلامی ایران، در لوزان بر سر کنترل تولیدات هسته ای ایران، به یکی از مهمترین بهانه ها در رابطه سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با دولت های غربی پایان داد. مستقل از تاثیرات بین المللی و منطقه ای این معاهده، تاثیر بلاواسطه این توافقات در ایران قرار است رفع کامل تحریم های اقتصادی آمریکا و دولت های اروپایی باشد. امری که بیش از همه بر فضای سیاسی و اقتصادی در ایران تاثیر گذار است. رفع تحریم ها علاوه بر نتایج اقتصادی آن بعلاوه و مهمتر از آن نتایج سیاسی مهمی در فضای اعتراضی ایران خواهد داشت. این توافقات بعلاوه به رسمیت شناختن موقعیت و موازنه قدرت در خاورمیانه به سود جمهوری اسلامی ایران است. عقب نشینی ایران در داعیه های اتمی به ازاء کسب امتیاز رسمی در خاورمیانه، مهمترین محتوای این توافقات است. این معامله در اولین قدم دستمایه دامن زدن به پروپاگاندی در فضای سیاسی ایران، دال بر" پیروزی" ایران در این مذاکرات است! از هم اکنون فضای تبلیغاتی "ایران قدرتمند"، نه تنها در میان حکومت که در میان اپوزیسیون ناسیونالیست و عظمت طلب ایرانی براه افتاده است. این روی دیگر تبلیغاتی است که در گرماگرم مناقشه اتمی به بهانه "حق ملی اتمی"، جامعه را به سکوت و تمکین در مقابل سرکوب سیاسی و فقر و فلاکت افسار گسیخته فرا میخواند! اگر این توافقات آنطور که نوشته شده است تیرماه امسال به اجرا درآید یکی از مهمترین موانع بسط و گسترش مبارزه طبقاتی در ایران از پیش پا برداشته خواهد شد و صف دوستان و دشمنان مردم بیش از پیش شفاف رو در روی هم قرار خواهند گرفت. کسانی که سی و شش سال پشت دشمنی با آمریکا از تیررس حمله محکومین خود را در امان نگاه داشتند، از این پس بی سلاح در مقابل طبقه کارگر زنان و جوانانی که آینده و افق تاریکی برای سعادت در مقابل خود داشتند قرار خواهند گرفت. بیش از یک دهه است که بهانه "خطر ایران هسته ای" به اصلی ترین محور شکاف غرب و جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. بهانه ای که با توسل به آن، دو طرف این جدال خود ساخته بیش از یک دهه پایه های اقتدار و حاکمیت هایشان را حفظ کردند و آن را از گزند تعرض مصون نگاه داشتند. جدالی که نه بر سر "امنیت خاورمیانه و جهان" و محدود کردن دسترسی ایران به سلاح اتمی بود و نه بر سر "حق و حقوق" ملی ایران در دسترسی به تکنولوژی اتمی. پروژه اتمی ایران بهانه جدیدی برای زنده نگاه داشتن شکافی بود که برای هر دو طرف در دو سوی آن منافع سیاسی سرشاری داشت. تحمل خسارت های اقتصادی این تخاصم برای طرفین این جدال بهایی بود که هر دو طرف با خراب کردن بار آن بر سر اکثریت محروم جامعه حاضر بودند بپردازند. تحریم اقتصادی ایران هرچند که بیش از همه وسیله تحمیل فقر و گرانی و بیکاری خانه خراب کن بر سر اکثریت محروم مردم ایران شد، که بعلاوه بهانه ای برای تحمیل گرانی سوخت در اقصی نقاط جهان شد. بدون اینکه صاحبان کمپانی های نفتی و دولت های اروپایی و آمریکا و جمهوری اسلامی ایران و سرمایه داران ملتی میلیاردر ایران، کمترین هزینه ای در تامین سود خود و هزینه های نجومی ماشین های جنگی و سرکوب سیاسی و تامین هزینه های عظیم دستگاه های اداری حاکمیت شان پرداخته باشند. بیش از یک دهه است که جمهوری اسلامی ایران بیکاری و عدم پرداخت دستمزدها و سرکوب سیاسی و بی آیندگی و بی افقی که در مقابل جامعه قرار داده است را تماما به گردن تحریم های اقتصادی و جنگ با دشمن خارجی که "منافع ملی حق هسته ای" را مورد تعرض قرار داده است انداخته است. به بهانه آن همچون بهانه سنتی جنگ با آمریکا فقر و اختناق و بی حقوقی مطلق را به شهروندان ایران تحمیل کرده است. کنار رفتن این بهانه و پایان تحریم ها، آغاز دورانی جدید از پیشروی جنبش های اعتراضی به بی حقوقی زن، فقر و بیکاری و گرانی و احتناق میتواند باشد. این پایان یك جدال فرساینده در صف دشمنان مردم است كه قربانی آن بیش از همه طبقه کارگر و محرومین جامعه بوده اند. این سرآغاز جدال و صف بندی های دیگری است كه در دو سوی آن دو طبقه و دو صف متخاصم و متضاد المنافع قرار دارند. این شرایط نه جشن پیروزی محرومین كه بیش از یك دهه با حربه تحریم و جنگ با دشمن خارجی در تنگنا قرار گرفتند، كه كنار رفتن مانعی در مقابل حق خواهی آنها است. كسانی كه میخواهند كنار رفتن این مانع را پیروزی ما بر آمریكا یا پیروزی روحانی قلمداد كنند، از امروز تلاش میكنند كه در مقابل توقعات و انتظارات بر حق مردم سد ببندند. كسانی كه كنار رفتن این مانع را به محسنات روحانی منسوب میكنند، میخواهند در مقابل حق خواهی محرومین از دولت روحانی سد ببندند. این یك پلاتفرم سیاسی است تا یك پروپاگاند سطحی! از توده و اکثریت تا انواع شخصیت ها و سازمانهای ملون اپوزیسیون راست و چپ که این توافقات را پیروزی جمهوری اسلامی و پیروزی مردم ایران قلمداد میکنند و به احساسات ناسیونالیستی در راستای رضایت به وضع موجود دامن میزنند، همه و همه شریک پروژه دولت روحانی و خامنه ای برای عقب کشاندن اعتراضات به حق طبقه کارگر مردم محروم اند. روحانی و خامنه ای همچون رفسنجانی و موسوی و ... همه و همه مسبب فقر و گرانی و بی حقوقی و مصائب أكثریت مردم اند. توافقات سویس تغییری در این واقعیت نمی دهد . باید كسانی را كه كنار رفتن مانع تحریم ها را وسیله به سكوت و سازش كشاندن طبقه كارگر و رضایت به اختناق و زن ستیزی و بی حقوقی سیاسی شهروندان میكنند، افشا كرد. نباید اجازه داد توافقات سویس بر سر مسئله اتمی، وسیله به سكوت كشاندن و به انتظار كشاندن بیشتر طبقه کارگر و مردم محروم شود. پایان این شكاف و رفع تحریم ها باید بلافاصله تأثیر خود را بر رفاه و آسایس مردم بگذارد. نباید بیش از این فراخوان "صبر كنید!" را از حكومت و صف حامیان آن در اپوزیسیون خرید. نباید وعده و وعید بیشتر را قبول كرد. نباید بیش از این برای دسترسی به ابتدائی ترین سطح معیشت و آزادی سیاسی منتظر شد. كنار رفتن تحریم ها و پایان مناقشه بیش از یك دهه به بهانه اتمی، كه منافع بسیاری برای دو طرف داشته است، باید پایان یك دوره و آغاز دوره دیگری باشد. این شرایط باید شروع پایان چماق فقر و بیكاری و نپرداختن حقوق ها و تحمیل گرانی و اختناق سیاسی به بهانه دشمن خارجی و خطر حمله و تحریم اقتصادی باشد.
حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست سوم آوریل ٢٠١٥- ١٤ فروردین ١٣٩٤
|