نمایش مضحک قرن!

 

مظفر محمدي

 

بورژوازی در گل نشسته بین المللی بیش از یک سال و نیم است بر سر مساله اتمی ایران مشغول تهدید و شاخ و شانه کشیدن برای همدیگر از طرفی و مذاکره و لبخندها و قدم زدن های باهمند.

"جنگ و همه گزینه ها روی میز است و یا "توافق"، چتری است که نه تنها بر سر میز مذاکرات اتمی، بلکه بر فراز جامعه جهانی برافراشته اند! 

مدیای نوکر با در بوق کردن نمایش مضحک مذاکره بعنوان "مهمترین موضوع سیاسی قرن"،  فضای بیم و امیدهای مسخره و کاذبی را به جوامع بشری امروز و بخصوص جامعه ایران تحمیل کرده است. این بازی سیاسی و دیپلماتیک مسخره بیش از آنکه "جدی" و "با اهمیت" و "سرنوشت ساز" قلمداد شود، برای طبقه کارگر بین المللی و بخصوص در ایران، مضحک است. سرانجام توافق و نتایج آن برای طرفین دعوا علی السویه است. اوباما این قهرمان کارتونی صلح که به آخر عمر دولتش نزدیک می شود، بدون این که به نتیجه توافق فکر کند یا یک ذره برایش اهمیت داشته باشد، مدال قهرمان سنیور صلح را می خواهد بر سینه بزند و برود.

روحانی و ظریف قهرمانان جنیور کمدی مذاکراتی هستند که تنها می تواند شعار"اعتدال" در دیپلماسی را در تاریخ حیات دولتشان به ثبت برساند. 

کمدی مذاکرات، نه تراژدی بحران اقتصادی ایران از زاویه تامین رفاه و شغل و رفع گرسنگی و فلاکت در جامعه ایران را خاتمه می دهد و نه مشکل امریکا را در منطقه حل می کند.

بحران منطقه که جمهوری اسلامی و متحدین سوری، عراقی، فلسطین و لبنان و یمن و ...، یک پای آنند و خود امریکا و متحدین اسراییلی، عربستان، ترکیه و داعش دست پخت آنها، پای دیگر آن، سر جای خود باقی است. همچنین ایران هنوز از نظر توافق کنندگانش حامی تروریسم در منطقه است و امریکا هم  از نظر رهبری جمهوری اسلامی "استکبار جهانی" است و به این پز ضد امریکایی نیاز دارد. بعلاوه رقابتهای بین شرق و غرب  بر سر بازار کار ارزان ایران، صلح آمیز بودن یا نبودن مساله هسته ای و حامی  تروریسم ماندن جمهوری اسلامی...، کماکان مورد منازعه  بین طرفین توافق باقی خواهد ماند.

سرنوشت هر گونه توافق و تخاصمات بعدی حتی برای خود توافق کنندگان روشن و تضمین نیست. نه جمهوریخواهان امریکا و نه حتی دمکرات های پس از اوباما و نه متحدین اسراییلی و عرب شان از طرفی و نه جمهوری اسلامی با بیت رهبری و سرداران سپاه و بسیج  با بنگاههای تبلیغاتیشان که صنایع و معادن و تجارت و سیاست و اسلحه را در انحصار و کنترل خود دارند، هیچکدام به قواعد بازی خود پایبند نخواهند بود.

برای امریکا و متحدینش همیشه همه گزینه ها سر میز خواهد ماند! بشریت متمدن جهان امروز هیچگاه از این گزینه های ضد بشری در امان نخواهند بود.

جمهوری اسلامی بعد از توافق هم کمربندها را سفت تر خواهد کرد تا بعنوان قدرت منطقه ای در خاورمیانه خود را تثبیت کند و هم اقتصاد ورشکسته اش را بکمک سرمایه های بیشتر اما بر دوش طبقه کارگر و کار ارزان تر و تحمیل فقر و فلاکت بیشتر بر جامعه سر پا نگه دارد!

برای طبقه کارگر و زحمتکشان ایران هم هیچ راه چاره ای نمانده است که مثل بورژوازی حاکم ایران کمریند ها را سفت کرده و به مصاف خود و در زمین و قواعد بازی خود به مصاف بورژوازی و دولتش در کلیت آن از جمله اعتدال و محافظه کاران و غیره برود. بجز این اندیشیدن و انتظار کشیدن، توهمی مرگ بار است! 

پایان دادن به این حقه بازی های سیاسی و دیپلماتیک و غارت ثروتهای حاصله از رنج و عرق کارگر و پایان دادن به فقر و فلاکت در کل جامعه، در دستان قدرتمند طبقه کارگر و کمونیسم و تحزب کمونیستی اش است.

با سرنگونی انقلابي جمهوری اسلامی هم منطقه امن تر خواهد شد، هم بهانه گیریهای جنگ افروزانه امریکا و متحدین اروپایی و عرب و اسراییل پوچ خواهند گردید و هم ده ها میلیون کارگر و زحمتکش آب خوشی از گلویشان پایین خواهد رفت و نفس راحتی خواهند کشید، تا جامعه را آنطور که خود می خواهند سازمان دهند..