شوک! یا مشت بر سینه حزب اسلام گرای ترکیه

در حاشیه انتخابات پارلمان ترکیه 

 

ثریا شهابی 

yahoo.com@ soraya_shahabi

  

انتخابات پارلمان ترکیه  با شکست پلاتفرم حزب محافظه کار و اسلام گرا عدالت و توسعه برای تشکیل دولتی یک دست از این حزب، و از این طریق تغییر قانون اساسی به نفع یک کاسه کردن تمام قدرت در دست رئیس جمهور٬ به پایان رسید. این حزب در این انتخابات حاکمیت مطلق خود را از دست داد.  

گفته میشود که این باخت، و بعلاوه راه پیدا کردن یک حزب غیرسنتی پارلمانی با داعیه های چپ و ترقیخواهانه، حزب دمکراتیک خلق ها (HDP ) برای اردوغان یک شوک است.  ناکامی حزب حاکم برای حفظ حاکمیت مطلق خود و پیشروی HDP که بیش از هر جنبشی از جنبش احقاق حقوق اقلیت کرد زبان ترکیه نیرو میگیرد، برای اردوغان و حزب او  که ۱۳ سال بر مسند قدرت در ترکیه نشسته بود و نماینده تمام و کمال عظمت طلبی و فاشیسم ترک در دوره نخست وزیری و بعد ریاست جمهوری اش بود ، سوت پایان یک دوره است.  

شوک بیان محترمانه مشتی است که مردم به ستوه آمده از سیزده سال سیاست های سوپرارتجاعی داخلی و خارجی اردوغان بر سینه او و حزب اش زده اند. پایکوبی و شادمانی مردم در خیابانها بیش از اینکه محصول  نتیجه انتخابات باشد،  انعکاس این واقعیت است.  

تغییر آرا انتخابات پارلمانی ترکیه، با وجود همه توطئه ها و  سنگ اندازی ها و استفاده های قانونی و غیرقانونی اردوغان و  حزب حاکم در تبلیغات به نفع خود و علیه مخالفان ، بیانگر عدم رضایت عمومی از کارنامه اردوغان و حزب اش است.   

تشکیل یک دولت ائتلافی یا تجدید انتخابات، در صورتی که حزب اصلی برنده انتخابات یعنی حزب عدالت و توسعه قادر نباشد با هیچیک از احزاب دیگر دولت ائتلافی تشکیل دهد، هر دو این گزینه ها در هرحال ترکیه را وارد تقابل ها و جدال های سیاسی داخلی مهمی خواهد کرد. جدالی که در آن مسئله کرد در ترکیه و جایگاه آن در توازن قوا در خاورمیانه، بخصوص در عراق و ایران،  یک رکن آن است. نبض مطالبات سایر اقلیت های تحت تبعیض و همچنین سکولاریسم و آزادی های سیاسی و ... همه و همه ، یعنی پلاتفرم اپوزیسیون چپ، تماما با  مسله کرد میزند و تحت تاثیر آن است.  مسئله ای که در آن از سازمانهای ناسیونالیستی و دولت های مرتجع منطقه  ای ، تا جنبش کمونیستی نقش و دخالت دارند. از این رو این ادعا که در دور آتی جدال های سیاسی ترکیه جایگاه مسئله کرد و بورژوازی کرد تعیین است، اغراق آمیز نیست.   

مسئله کرد، از ایران تا عراق و سوریه وترکیه،  اگر از زیر دست و بال احزاب و جریانات ناسیونالیسم کرد (در پارلمانها و یا خارج از پارلمانها) بیرون کشیده نشود و اگر در چهارچوب یک پلاتفرم کمونیستی و کارگری، پلاتفرمی که بر اتحاد و برادری طبقاتی آحاد مردم از کرد و ترک و فارس و زن و مرد با هر مذهب و باور و گرایش جنسی تکیه دارد، پاسخ نگیرد، باخت انتخاباتی راست فاشیسم در ترکیه میتواند لزوما برد جنبش ترقیخواهی و چپ نباشد.  

احزاب و سازمانهای ناسیونالیست کرد، احزابی که خود از یک طرف در دمیدن در آتش کینه و نفرت قومی بین کرد و ترک و عرب و فارس نقش غیرقابل انکاری دارند و از طرف دیگر تاریخا همواره مصائب و محرومیت های کرد زبانان این کشورها را وسیله گشاد تر کردن صندلی حکومت به نفع نمایندگان بورژوازی کرد کرده اند، قادر به پیاده کردن هیچ پلاتفرم خوش بینانه ای نیستند.     

تردیدی در این نیست که شکاف در حاکمیت ترکیه ، امکان و شرایط مناسب تری برای پیشروی جنبش های مترقی و جنبش طبقه کارگر فراهم میکند. بی تردید حضور احزب خلاف جریان، با مطالبات مترقی و آزادیخوهانه،  در پارلمانها میتواند شرایط مناسب تری برای پیشروی جنبش های آزادیخواهانه چپ و کمونیستی طبقه کارگر و سایر بخش های محروم جامعه را فراهم کند. اما این واقعیت نه از نقش احزاب در پارلمانها و جدال های آنها و توافقات و تخاصمات شان،  که از پائین و با اهرم فشار و تقابل و جنگ از پائین، و علیرغم پارلمان صورت میگیرد. فردایی که رای دهندگان سرنوشت شان را در دست نمایندگان این پارلمانها گذاشتند و به سر کار و زندگی خود بازگشتند، فردای بی قدرتی کامل آنها است.  

سرنوشت جوامع انسانی را باید از چنگال این انتخابات ها بیرون کشید و آن را به شوراهای مردمی قانون گذار و مجری سپرد. حکومتی که از طریق این انتخابات ها به نام انتخاب مردم مشروعیت میگیرد هرچه باشد علیه منافع اکثریت مردم ترکیه عمل خواهد کرد.  این سرنوشت، و این مکانیزم حکومتی، مستقل از مخالفت ها و خوش نیتی و تمایل این و آن عنصر مترقی، در این و آن حزب با داعیه های ترقیخواهانه، است.  

جدال دو صف در انتخابات ترکیه، یکی صف اقتدار بیشتر ناسیونالیسم ترک به رهبری اردوغان که پرونده قطوری از تقویت ناسیونالیسم عظمت طلب ترک و اسلام گرایی زیر بغل دارد و دیگری مقاومت منفی سایر احزاب پارلمانی و حزب جدید پارلمانی در ترکیه، از بالا و در پارلمان به سرانجام نمی رسد.  

به سرانجام رساندن این جدال، کار جنبش هایی است که ریشه در اعماق جامعه دارند! کار جنبش کمونیستی طبقه کارگر ترکیه است.  

با این وجود باخت اردوغان و دود شدن رویای صدارت مطلق و مجدد او و حزب "عدالت و توسعه" بر مسند قدرت،  بی تردید ضربه مهمی به راست و اسلام گرایی است.

 

۸ ژوئن ۲۰۱۵