خبر کوتاه است!

 

مظفر محمدی

 

در تاریخ 28 بهمن 93 با سقوط آسانسور حمل بار در یك مجتمع مسكونی نیمه ساز در اصفهان، ۸ كارگر جان باختند و یک کارگر بشدت زخمی شد.

دیروز عسلویه و ایران خودرو،  امروز و هر روزه  خبر دردناک  قربانیان قتلگاه  نظام  کثیف سرمایه داران د ر جمهوری اسلامی ایران!

بنا به گزارش سازمان پزشكي قانوني  در 10 سال گذشته  (1383 تا 1393)  بالغ بر 13 هزار کارگر در حوادث کار جان خود را از دست داده اند. این تنها بخشی از مرگ و میر کارگران تحت پوشش بیمه های اجتماعی را شامل می شود. گزارشهای گوناگون دیگر حاکی از مرگ بیش از 2000 کارگر در سال است!

و این یعنی بی سرپرست شدن سالانه  بیش از 10هزار و در مدت  ده سال  200 هزار عضو خانواده کارگری!

و این یعنی تخریب و تباه شدن زندگی چند نسل خانواده های کارگری بی پناه و بی سرپرست و رها شدن  وذوب شدن در حاشیه جامعه و در خیابان ها ... !

هر روز خبر کشتار کارگران در معادن و مراکز کار و براثر ناامنی محیط کار در حاشیه مدیای بورژوازی منتشر می شود. برای بورژوازی مرگ و زندگی کارگر ارزشی ندارد. کارگر مثل ماشین کارخانه، ابزار تولید برای کسب سود است. 

خبر مهم! یک بورژوا مرد!

اگر وزیر و ژنرال و رییس جمهور بورژوازی در هر کشوری و بهر دلیلی و حتی در رختخواب بمیرد، سرتیتر درشت همه روزنامه ها می شود. پرچم ها برایشان نیمه افراشته می گردد، عزای عمومی اعلام می شود و گله بورژواهای حاکم جهان یادداشت های تسلیت و همدردی می فرستند و به مراسم تشریفات خاکسپاریش روانه  می شوند.

اما کشته شدن دسته دسته کارگران در قتلگاه هایی به نام معادن زیر زمینی و یا مراکزی چون ایران خودرو، عسلوبه و شرکتهای پیمانکاری و ساختمان  و ...یک امر ساده و پیش پا افتاده است. نه پرچمی پایین می آید و نه عزایی اعلام می شود. و نه یادداشت تسلیتی ارسال می گردد. 

این دنیای وارونه را باید سرجای واقعی اش نشاند. اگر دست  بورژوازی را با همه وزرا، و کلا و روسای جمهور و ژنرال ها و سردارهایشان از حاکمیت و ثروت جامعه کوتاه کنی، آب از آب تکان نمی خورد، اما بدون کارگران این تولید کنندگان نعمات بشر، جامعه می میرد. 

اگر همه مجلس نشینان بورژوای ایران را مرخص کنی، کک جامعه نمی گزد، اما اگر کارگران شرکت واحد یا خدمات شهری یک روز و حتی چند ساعت کار نکنند، شهر می ایستد و خاموش می شود. اگر همه سرداران و فرماندهان و ژنرال های ارتش و پاسدار و بسیج را خلع  درجه و مدال کنی و اگر همه امام جمعه ها را از سمپاشی و مسموم کردن جامعه منع کنی، هوای جامعه برای نفس کشیدن سالم تر می شود.  اگر جامعه دست ما باشد، اگر حاکمیت دست طبقه کارگر باشد این خیل مفت خور و انگل جامعه را لباس مدنیت  پوشانده و به کارخانه و کارگاه ها  روانه می کنیم تا به شرافت کار و تولید برای نیاز بشر نه برای سود سرمایه داران مفتخر شوند. و آن وقت است که مرگ یک کارگر، تنها یک کارگر در معدن یا  خودرو سازی و ساختمان سازی در هر کجای دنیا و بر اثر سانحه ای غیر قابل پیش بینی، یک فاجعه انسانی خواهد بود که سیل یادداشت های تسلیت کارگران را از سراسر جهان در بر خواهد داشت. 

خانواده کارگران جانباخته اگر چه  به تنهایی در سوگ همکاران وعزیزان شان نشستند و صدای اعتراض شان را به این جرم جدید بورژوازی بلند کردند، اما شایسته تسلیت و همدردی و بیشترین حرمت انسانی از جانب همه هم طبقه ای های ولو  ساکت و بهت زده خود و شایسته گرم ترین محبت های انسانی اند. پیام همدردی کارگران متشکل در تشکلهای کارگری عکس العملی طبقاتی و ارزشمند و گوشه ای از این تصویر طبقاتی است، اما کافی نیست. 

بهترین یاد و احترام کارگران جان باخته ی معادن، ساختمان ، ایران خودرو، عسلویه ... و تنها راه پایان دادن به فاجعه های انسانی کشتار کارگران در قتلگا ه های ناامن کار و استثمار وحشیانه با دستمزد ناچیز و تبعیض و تحقیر بورژوازی، پایین کشیدن و فراری دادن حاکمان دولت سرمایه داران چون خامنه ای ها، احمدی نژاد و رفسنجانی، روحانی و جعفری و محجوب ها و دیگر خدم و حشم سیاسی و نظامی بورژوازی ایران و برافراشتن پرچم سوسیالیسم و آزادی و برابری است.

 

فوریه ۲۰۱۵