یک ایست محکم، لازم است! در حاشیه سواستفاده سیاسی فرصت طلبانه حشمت رئیسی، در مورد افشاگری مالی از احزاب چپ و کمونیستی
جدال تفرقه افکنانه بر سر جمع آوری کمک مالی توسط اسانلو،جدالی که توسط گروه ها و شخصیت ها و سازمانهای چپ سکتی و حاشیه دامن زده شده است، که بعضا به درون مناسبات فعالین کارگری در زندان و خارج از زندان هم رسوخ کرده است، با اظهارات شخصیت دیگری چون حشمت رئیسی، میخواهد ابعاد وسیع تری به خود بگیرد. آقای رئیسی در برنامه تلویزیونی هم صدایی، که ١٩ ژوئن ٢٠١٤ پخش شد، گوشه هایی از تلاش برای گسترش ابعاد این جدال مسموم را مطرح کرد. در این برنامه، آقای رئیسی به پیشینه کمک صدام حسین به احزاب و سازمانها و .. اشاره کرد. اعلام چنین چیزی، که بخشا واقعیت دارد، در خود هیچ ایرادی ندارد. ما هم در مواردی اعلام کرده ایم که احزاب مختلف در گذشته از دولت عراق امکانات فنی و مالی دریافت کرده اند، و حزب ما، در آن زمان حزب کمونیست ایران، هم کمک مالی بدون قید و شرط را پذیرفته است. حزبی که ده سال با جمهوری اسلامی در حال جنگ نظامی و سیاسی و اجتماعی بود، و صدام اردوگاه هایش را بمب باران شیمایی کرد. آقای رئیسی اعلام کرد که لیستی از احزاب و سازمانهای چپ را که از صدام پول گرفته اند، در اختیار دارد که میخواهد آن را "رو کند". و مجری برنامه هم از آن استقبال کرد و اعلام کرد که چنین برنامه ای برای آقای رئیسی ترتیب خواهد داد. مستقل از اینکه چنین لیستی وجود داشته باشد یا نه، تردید بسیار در این مورد وجود دارد که: این اطلاعات اولا به دقتی که آقای رئیسی ادعا میکند در اختیار او است و ثانیا آنچه که ایشان اطلاعات می نامد، سندیت داشته باشد. مگر اینکه آقای رئیسی در سازمان بودجه و برنامه صدام خبرچین شخصی داشته است. اما مهمتر از وجود و عدم وجود چنین سندی، اقدامی است که آقای رئیسی وعده انجام آن را داده است. این میدانی بشدت مسموم و مضر است. از جنس همان کاری است که علیه اسانلو صورت گرفته است، در ابعاد بشدت مخرب تر! آقای رئیسی میخواهد به خاطر اختلاف سیاسی که با این احزاب دارد، برای مخالفین سیاسی خود، پرونده سازی مالی و جاسوسی و "خیانت" درست کند. این کار پای همه احزاب و سازمانهای اصلی اپوزیسیون چپ و کمونیست، که با سربرافراشته افتخار جنگی عظیم با جمهوری اسلامی ایران، آنهم زیر بمبارانهای ارتش خمینی و صدام را دارند، و از جمله حزب من در آن سالها، را به میان خواهد کشید. به "جدال" ناسالم در میان تعدادی از فعالین کارگری، "جنگ" مخرب با احزاب، اساسا چپ و کمونیست، را هم اضافه خواهد کرد. آنهم نه جدال سیاسی، که لجن مال کردن انقلابیون و کمونیست ها، بر سرپول و صدام و ... فرار میلیونی از ایران و فعالیت طیف وسیعی از انقلابیون، بخصوص چپ و کمونیست، سازمانها و احزابی که با جمهوری اسلامی در جنگ و جنگ نظامی بودند، چه انقلابی و چه کمونیستی، در شرایط تاریخی ویژه ای، بدون استفاده از امکانات جغرافیایی، فنی و زیستی دولت عراق، ممکن نبود. حزب کمونیست ایران در آن سالها، این کمک ها را بدون قید و شرط دریافت میکرد. یک تاثیر حضور کمونیست ها در کردستان عراق، رشد و گسترش جنبش کمونیستی و از جمله تشکیل احزاب کمونیست دیگر در عراق و کردستان عراق بود. انقلابیون و کمونیست هایی که از ایران به مرزهای عراق ناچارا عقب نشینی کرده بودند، محبوب مردم عراق و کردستان عراق بودند. همان مردمی که از صدام و حاکمیت اش، بیزار بودند. مجاهد را کنار بگذاریم که ماهیتا و نوع رابطه اش با دولت عراق تماما متفاوت بود. و امروز هم متفاوت است. آن مبارزات افتخار آمیز، بخصوص مقاومت کمونیست ها، اگر به پیروزی میرسید، آن مقاومت نظامی ده ساله در کردستان ایران اگر پیروز می شد، نسل هایی از مردم ایران و از جمله آقای رئیسی و اعضا سازمان سیاسی ایشان، دهها سال بود که از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خلاص شده بودند. این وجه از آن تاریخ را نمی توان در این جدال تفرقه افکنانه و مسموم، به بازی گرفت. طلبکاری "انقلابیون ضد ولایت فقیه" امروز، کسانی که در کنار امثال نوری زاد و گنجی و سید ابراهیم نبوی، یعنی در کنار اصلاح طلبان کنده شده از حاکمیت شمشیر میزنند، از آن نسل از کمونیست ها، بیش از اندازه بد قواره است. کشاندن آن موقعیت و آن رابطه "پولی" و "مالی" به میدان این جدال مسمومی که علیه اسانلو براه افتاده است، از جنس همان کاری است که به بهانه جمع آوری پول توسط اسانلو صورت گرفته است، اما در ابعاد بسیار وسیع تر و مخرب تر. رفقای کارگر اسانلو در زندان اند. رفتن به جدال با آنها و ایجاد شکاف و تفرقه بیشتر در میان آنها، این بار به بهانه کیس اسانلو، رفتن به جدال با تاریخ پرافتخاری که جنبش کمونیستی ایران در مقابل شکل گیری و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در پرونده دارد، ساده نیست. آقای رئیسی مجاز نیست با استفاده از کیس اسانلو، برای احزاب و شخصیت های کمونیست و چپ دیگر، پرونده فساد مالی بسازد. منافع سیاسی پشت این "افشاگری" بیش از آن آشکار است که بتوان آن را پنهان کرد. نباید اجازه داد. ثریا شهابی ٢٣ ژوئن ٢٠١٤
|