”استقلال کردستان عراق“ صورت مسله چه کساني است؟ فواد عبداللهي بدنبال شکست استراتژي آمريکا در سوريه، گشودن جبهه اي جديد در منطقه تحت هژموني دولت آمريکا الزامي شد. و کجا بهتر از حياط خلوت ”مطمئن و امن“ ناتو، يعني کشور اشغال شده عراق! به همين دليل داعش بر خلاف تبليغات گمراه کننده، يک شبه سوار بر قالیچه جادوئی و از تنبان ”شرايط“ بيرون نيوفتاد، بلکه آگاهانه و از قبل به لوژيستيک و تدارکات نظامي، مهمات و نفربر مجهز شد و بساط اش به راه افتاد. با اعلام رسمي خليفه گري البغدادي، و به دنبال آن تباني و فراخوان بارزاني به تاسيس ”کردستان مستقل“، کم کم زرادخانه آمريکا و دول غربي در خاورميانه بر ملا مي شود: کشف دوباره مجموع الجزاير ”خلق الساعه“ در پس تجزيه عراق! کردستان خودمختار و به اصطلاح ”مستقل“ تحت خلافت بارزاني که دهه هاست آب و نان از دست ناتو در مرزهاي ترکيه تحويل مي گيرد، مناسبترين ابزار جهت ايجاد درگيري هاي قومي و نهايت امر سياستگزار منافع بي ثبات غرب در منطقه خواهد شد. اين را تاريخ به ثبوت رسانده است؛ از همان دو دهه پيش که باد در بوق جنبش ”کردايتي“ و سرکردگان آن انداختند تا امروز که بعضي ها همراه با مفسران و گزارشگران و صاحب نظران و رسانه هاي تحت نظارت و تاييد غرب، استقلال ”بابا“ بارزاني و ”عمو“ طالباني را با سکولاريسم، حل مسله ملي و رفع ستم طبقاتي طاق زدند، در حقيقت يا سکوت کرده بودند يا زيرجلکي مشغول باد زدن ارتجاع قومي و قبيله اي در عراق بوده اند. هدف آشکار است؛ بزک کردن عاملين و پادوهاي اشغال نظامي و قلم گرفتن فاکتور بيش از يک دهه تهاجم وحشيانه آمريکا و به توبره کشيدن خاک عراق و پنهان داشتن پيامدهاي هولناک اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي آن براي مردم اين کشور! در عوض، کردستاني قومي و ”مستقل“ بر شالوده هويت و نفرت قومي از مردم عرب زبان و در همان حال ضامن ادامه هژموني سياسي و نظامي غرب در اين منطقه... . بي خود نيست که بنيامين نتانياهو و اردوغان مدافع پروپاقرص ”استقلال“ کردستان عراق و برپايي ”کردستان بزرگ“ اند. در اين ميان، حزب کمونيست کارگري، همراه با جماعت خجول هيت دايم و کومله ابراهيم عليزاده که سنگ کارگر و کمونيسم را به سينه مي زنند نيز پيشقراول اين ”استقلال“اند. زهي خيال باطل! آنچه در عراق مي گذرد چيزي به مراتب فراتر از رويايي است بنام ”استقلال کردستان“. در اين شير تو شير تنها بحث ”استقلال کردها“ مطرح نيست. بلکه داعش قبل از همه و بيش از همه سهم ميخواهد؛ سهم سيستاني و صدر و مالکي را چه ميکنيد؟ آلترناتيو قومي - مذهبي (خاورميانه بزرگ) که اگر عملي شود که دارد مي شود، ما به ازاي پژواک آن در کردستان ايران، چيزي نيست جز آتش زدن هر ماشين پلاک غير کردستاني توسط جريانات ناسيوناليست کرد و جوجه فاشيست ها! پاسخ قومي به مسله امروز عراق را بارزاني بهتر از هر کسي نمايندگي مي کند. صرف نظر از اينها با نيم نگاهي به متفقين و متحدين اين ”استقلال“، از ناتنياهو تا اردوغان تا بارزاني تا نوادگان”عمو“ طالباني، آنوقت کارگر و کمونيست عراقي حق دارد بپرسد که شما چگونه تحت نام کمونيسم و کارگر به صرافت همرنگي با سناريوي قومي - مذهبي کردن جامعه عراق افتاده ايد! در شرایطی که فوج فوج از مردم فلوجه و موصل و تکريت، تحت توحش کهنه بعثي ها و اسلاميون سنی در خون مي غلطند، ناگهان فيل حضرات ياد قوم و زبان مردم سلیمانیه و اربیل مي افتد. راستي چه فرقی هست که سریعا باید ”کرد”نجات يابد و چند میلیون انسان دیگر را با حذف گزاره عرب از آن ها ناخواسته به دام داعش رها کرد؟! کردستان مستقل در تمام این ده دوازده سال که فرصت طرح و ترويج آن براي امثال کومله بود و شرایط آن کاملا در عراق مهیا بود چرا هیچ گاه طرح نشد اما درست در زمانی که توحش اسلام گرایی در عراق می تازد، روييده است؟ نتیجه منطقی عدم تقابل ناسیونالیسم کرد با داعش آیا چیزی غیر از هم ذات بودن این دو جريان است؟ ید طولانی عشیره بارزانی و ناسیونالیسم کرد در کشتار مسیحیان کلدانی و آشوری و ترکمن ها در کرکوک، اربیل، دهوک و زاخو چه تضمینی به شما می دهد که بار ديگر این فاجعه در تقسیم زمین های کرکوک و نفت آن پیش نیاید؟ منافع طبقه کارگر در کجای جهان در قالب یک حکومت سکولار و دموکراتیک و آزاد تامین شده است که در کردستان و در دل اسلام گرایی ترکیه، حکومت شیعی ایران و خلافت سنی داعش تامین گردد.؟! شما این ”استقلال“ را از کجایتان درآورده اید؟ پروسه به اکثریت رسیدن آرا در جدایی کردستان در شرایط آزادانه انتخاب مردم کردستان اتفاق می افتد و یا بر متن یک جنگ کوچه به کوچه بر سر خاک پاک کردستان؟! سناریویی همانند جدایی آزادانه صرب و کروات در انتظار مردم در عراق و کردستان عراق! این سوالات یک نکته را می رساند و آن اینکه اینها و بطور اخص حزب کمونيست کارگري ايران کاسه داغتر از آش شده اند. خود بارزانی آنقدر بر سر حق ملت کرد که يک دهه است به مشروطه اش رسيده، نمی کوبد که امثال محمد آسنگران میکوبند. اینها از سر ضدیت با جمهوری اسلامی به مدافعین سرسخت قومی کردن منطقه و به خون کشیدن زندگی مردم و طرح خاورمیانه امریکا و رویای کردستان متحد اسرائیل به شرط تضعیف رژيم اسلامی چشم دوخته اند و در آینده سیاهی که ارتجاع بین المللی قصد دارد در منطقه بپا کند، شریک اند. بر کسي پوشيده نيست که در اين جنگل دست ساز که اساسا محصول اشغال نظامي آمريکا و صدور حکم ”دموکراسي“ از پشت کليدهاي فرمان پرتاب موشک پنتاگون بود، سازماندهي يک مبارزه سراسري و همه جانبه در قطع شاهرگ هاي داعش و سناريوي سياه قومي – مذهبي امروز در عراق، شرط ادامه حيات است. آنها که ميزان استحقاق ”استقلال“شان را به توجيهات قومي منتسب مي کنند شارلاتان هايي اند که بيش از يک دهه است نان اشغال عراق را ميخورند و طرح صبرا و شتيلا را جلوي مردم عراق گذاشته اند.
|