معرکه حداقل دستمزد
در ایران پایان هر سال، ماههای بهمن و اسفند، مصادف است با براه افتادن معرکه ای بنام "مبحث حداقل دستمزد" طبقه کارگر ایران.
در این ماهها سلسله مراسمی از بحث و جلسه و میزگرد، میان دولت، کارفرمایان و نمایندگان جعلی کارگران برگزار میشود. نام آن را مذاکرات سه جانبه گذاشته اند. میگویند این مراسم برای بهبود وضعیت اقتصادی طبقه کارگر ایران است! هرسال این مراسم "پرشور" برگزار میشود! و وضع اقتصادی طبقه کارگر ایران هرسال نه تنها بهبودی پیدا نمی کند، که به مراتب دشوار تر میشود.
این مراسم نه برای بهبود وضعیت اقتصادی طبقه کارگر، که مراسمی بین کارفرمایان و دولت است برای تنظیم و مدیریت رابطه فی مابین خودشان، بنام و بهانه کارگر! برای طبقه کارگر، این یک مراسم درون خانوادگی دولت و کارفرمایان و یک کمپین سیاسی است برای ساکت نگاه داشتن طبقه کارگر به امید پوچ "بهبود" وضیعیت اقتصادی خود، از طریق این مراسم.
امسال هم در دل این معرکه، کارفرمایان، که نام آنها برای حمایت توسط قانون و دولت به مقام خدایی "کارآفرین" مزیدن شده و ارتقا پیدا کرده است، با حربه های قدیمی به میدان آمده اند. کارفرمایان از عدم گردش کافی سرمایه می نالند و ادعا میکنند که چنانچه دستمزدها بالاتر رود، آنها ورشکسته میشوند! و طبعا در چنین حالتی خالق و مخلوق، "کارآفرین" و کارگر، که دولت و کارفرما تلاش میکنند او را به مقام مفعول و مخلوق"کارپذیر" تنزل دهند، هردو باهم سیه روز و بیچاره میشوند!
در این مراسم هم باز تعدادی از ماموران سرکوب کارگران را بنام "نماینده کارگر"، جلوی صحنه گذاشته اند تا بار دیگر از ناکافی بودن آرا "نمایندگان کارگران" در مذاکرات سه جانبه، شکوه کنند و به عموم اطلاع دهند که نهایت کوشش شان بی نتیجه مانده است و نتوانسته اند کارفرما و دولت را راضی کنند. دولت هم "سربزیر" و "شرمنده"، از زمین و زمان شکایت میکند که اوضاع بین المللی سخت است، بخور بخور های ریز و درشت درونی خودشان مشکلاتی ایجاد کرده است، مشکلات عدیده ای در جامعه وجود دارد، و بالاخره از صندوق خالی بودجه خود می نالد.
مضحکه ای براه انداخته اند که در آن کارفرما و دولت و نمایندگان خود گمارده کارگری، دور هم جمع می شوند! برای هم رجز می خوانند! با همدیگر جلسه می گیرنند! به زمین و زمان قسم می خورند که همگی خواهان بالابردن حداقل دستمزدها هستند، اما کاری نمی نوانند بکنند! و باز هم همان سناریو سال های گذشته، تکرار می شود.
این سناریو مکرر، که هرسال در ایران در پایان سال اجرا میشود، بخود مشغولی را دامن میزند که نه تنها پاسخ و راه حلی برای بهبود وضعیت اقتصادی در مقابل طبقه کارگر قرار نمی دهد، که برعکس موانع جدی در مقابل تلاش او برای بهبود وضع اقتصادی ایجاد میکند.
این مراسم، زمین بازی کارفرمایان است، که در آن تنها و تنها یک هدف تعقیب میشود و آن این است که به کارگر بقبولانند که:
یکم: افزایش دستمزد، نه مسئله ای چهار فصله و هرروزه و هرلحظه، بلکه تنها و تنها یک فصل دارد و یک بار در سال تعیین میشود.
دوم: قرار است به کارگر بقبولانند که هنگامی که حداقل دستمزد توسط دولت و کارفرما تعیین شد و به کارگر ابلاع شد، فصل و پرونده افزاش دستمزد برای یک سال بسته میشود و کارگر دیگر نباید طی این یک سال به فکر تغییر و فزایش آن باشد.
سوم: و بقبولانند که کارفرما و دولت، با کارگر مذاکره کرده اند. در توافق با هم، و با مکانیزم "سه جانبه گری" تصمیم گرفته اند! نارضایتی هریک از این جوانب از نتیجه مذاکرات قابل درک است، اما عقلایی و منطقی نیست! باید پذیرفت! همیشه که همه چیز آنطور که یک طرف میخواهد پیش نخواهد رفت. و همه چیز عادلانه و خوب است و هارمونیک! برای تغییر میتوان سال آتی تلاش کرد.
هیچ کارگر کمونیستی، هیچ کارگری که خود را در تنگنا احساس نکند، این معرکه را نه تنها مراسمی برای بهبود وضعیت اقتصادی خود نمی داند، که آن را یک حربه و کمپین سیاسی علیه تلاش واقعی خود برای بهبود وضع اقتصادی میداند.
این بالماسکه هرساله، بیش از آن شناخته شده است که بتوان با آن هیچ کارگر و رهبر اعتراضات کارگری را تحمیق کرد. آنچه که امسال را از سال قبل و سالهای قبل متمایز میکند، نه بهانه های قدیمی کارفرما و شانه خالی کردن های سنتی دولت، که واقعیت های دیگری است.
امسال ما در دوره دیگری هستیم. امسال بهانه های تحریم و جنگ با دشمن خارجی را نمی توانند در مقابل طبقه کارگر قرار دهند. امسال کارگر هم دیگر حاضر نیست که به وضعیت اقتصادی سال های قبل، رضایت دهد.
اعتراضات کارگری که طی چند ماهه اخیر در جریان است، گویای این واقعیت است.
فراتر از آن، چه کارفرمایان و چه دولتشان و چه نمایندگان خودگمارده کارگری، همه و همه ناچار شده اند اعتراف کنند که، سطح دستمزدها کماکان بسیار نازل و حتی زیر خط فقر تعیین شده توسط خود بورژوازی است.
کارفرمایان در ایران، همچون تمامی سرمایه داران در سراسر دنیا، هر لحظه که مسئله دستمزد طرح میشود آنرا "هزینه اصلی" تولید می نامند، با پرده پوشی برروی این واقعیت که کاری که دستمزد برای آن پرداخت میشود، بزرگترین و اصلی ترین عامل تولید، و تنها نیروی تولید است. اعلام اینکه دستمزد اصلی ترین هزینه تولید است، همچون گفتن این واقعیت است که سوخت اصلی ترین عامل حرکت اتوموبیل است. این ادعای کارفرمایان در غرب و شرق که در بازار رقابتی موجود، چنانچه دستمزد بالا رود هزینه آنان نیز بالا میرود و ورشکسته می شوند یک بهانه قدیمی سرمایه از روز تولد بوده، و دروغ است.
ادعاهایی چون، عدم گردش سرمایه و ناتوانایی سرمایه داران برای رقابت در ایران، متوسل کردن تورم به سیاست های دولت فعلی و دولت سابق و نه به ماهیت و خصلت خود سرمایه داری، و ... همه و همه پوچ است. رشد و میزان ثروتی که در ایران تولید می شود، برای افزایش دستمزد ها و بهبود وضعیت اقتصادی طبقه کارگر برای چندین نسل کافی است. به سرعت سرسام آور افزایش ثروت بورژوازی ایران، نگاه کنید. به افزایش تعداد مالتی میلیاردرها، سبک و سیاق زندگی، میزان ثروت های نجومی و سرمایه ای که در ایران حتی در دل سخت ترین شرایط تحریم اقتصادی و تورم و بحران اقتصادی اندوخته میشود و به گردش در میآید، نگاه کنید. این ها همه محصول همان کاری است که برای خرید اش دستمزد پرداخت میشود.
این معرکه، برای سنگر گرفتن و پنهان شدن کارفرما و دولت پشت کارگر، برای امر دیگری جز افرایش دستمزدها است. هدف این است که سدی در مقابل کارگران بسته شود، تا امر دستمزد را به مذاکرات بین خودشان سوق دهند.
پاسخ کارگران کمونیست به این معرکه این است که:
یکم: اعتراض کارگر حول افزایش دستمزد به یک روز و یک فصل محدود نیست، هرروز و هرلحظه و چهار فصل دارد.
دوم: وضعیت اقتصادی طبقه کارگر و رفاه آن شامل کارگر شاغل و بیکار است و از اینرو حداقل دستمزد و بیمه های اجتماعی، که دولت موظف است به عنوان حداقل برای همه آحاد جامعه تضمین کند، باید با رفاه و انتظارات هر فرد از زندگی و دسترسی به امکانات و نعمات زندگی در یک جامعه قرن ٢١ متناسب باشد، این حداقل نه یکبار در سال، بلکه بایستی قانونا سیر تصاعدی داشته و توسط نمایندگان کارگران تعیین شود. در جامعه ای که کار کالا است، و قیمت فروش همه کالا ها از پوشاک و مسکن تا آب و گرما و ... آنها افزایش پیدا میکند، بهای نیروی کارهم باید بتواند متناسب به همه کالاها افزایش یابد. بهبود سیستماتیک وضع اقتصادی طبقه کارگر یک حق طبیعی است. این حق همه انسانها، از جمله انسان کارکن است که مداوما به سطح بالا تری از رفاه و امکانات زندگی، دسترسی داشته باشد.
سوم: کارگر کمونیست با آگاهی به اینکه این معرکه و کارناوالهای جانبی آن، نه بحثی مربوط به افزایش دستمزدها که یک کمپین سیاسی برای ساکت نگاه داشتن بیشتر کارگر و راضی کردن او به وضع موجود است، آن را افشا میکند. و با علم به اینکه آنچه امروز به نام حداقل دستمزد مطرح است، کوچکترین ربطی به کارگر و نیاز او و خانواده اش ندارد، اجازه نمیدهد طبقه کارگر بازیچه این معرکه شود.
کارگران کمونیست از این میدان سرمایه داران برای تعیین دستمزد، فاصله میگیرند و آنرا بی اعتبار میکنند.
کارگران کمونیست حقایق مربوط به این معرکه را به خوبی میدانند. سیراوضاع، مقابله وسیع طبقه کارگر با این تلاش برای به سکوت کشاندن آن را، نشان میدهد.
حزب کمونیست کارگری- حکمتیست
١٣ بهمن ٩٢ (١ فوریه ٢١٤)