شاهرخ زمانی شایسته بیشترین حمایتها است

خالد حاج محمدی

٧ آوریل ٢٠١٤

 

شاهرخ زمانی عضو هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و عضو کمیته پیگیری٬ ٣٢ روز است در اعتصاب غذا بسر میبرد. طبق اطلاعیه های منتشره شاهرخ زمانی روز ١٧ اسفند ١٣٩٢ (٨مارس ٢٠١٤) در اعتراض به جمع آوری کتابخانه زندانیان رجایی شهر دست به اعتصاب غذا زده است. بعد از گذشت سه روز از اعتصاب غذا شاهرخ زمانی را بدون هیچ مقدمه و دلیلی و بدون اطلاع قبلی به زندان قزل حصار کرج منتقل میکنند. شاهرخ زمانی در اعتراض به این اقدام به اعتصاب غذای خود ادامه میدهد. شاهرخ زمانی طی فراخوانی از زندان قزل حصار٬ در ١٦ فروردین ١٣٩٣ ٬ خطاب به سازمان جهانی کار و نهادهای بین المللی ضمن توضیح وضعیت خود از همه تشکلهای کارگری٬ سازمانها و نهادهای مدافع انسان و همه آزادیخواهان میخواهد که علیه سرکوب و در دفاع از آزادی تجمع و تشکل و در دفاع از مطالبات بر حق کارگران و مردم٬ جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارند.

امروز دو روز از فراخوان شاهرخ زمانی و ٣٢ روز از اعتصاب غذای او میگذرد. جان شاهرخ زمانی در خطر است. شاهرخ زمانی به "جرم" دفاع از منافع هم طبقه ای های خود با پرونده سازیهای رایج جمهوری اسلامی در ژوئن ٢٠١١ دستگیر و به نام "اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام" به ١١ سال حبس تعریزی محکوم شده است.

تا کنون علاوه بر خانواده شاهرخ زمانى٬ تعدادی از تشکلهای کارگری موجود٬ ضمن حمایت از شاهرخ زمانی و درخواست آزادی فوری او٬ از او خواسته اند که به اعتصاب غذای خود پایان دهد. همگی به درست تاکید کرده اند که اعتصاب غذا راه چاره نیست و طبقه کارگر به سلامتی فعالین خود محتاج است. ما شرایط  زندانهای جمهوری اسلامی و پرونده سازیهای کذایی آنها را میدانیم. همگی با اخراج و بیکار کردن فعالین کارگری و گرو گرفتن نان شب خود و فرزندان آنها و سرانجام دستگیری و زندان و تهدید و ربودنشان آشنا هستیم. همگی به بی حقوقی کامل آنها و تلاش دستگاههای امنیتی و آدم کش جمهوری اسلامی برای به زانو در آوردن فعالین دلسوز طبقه کارگر و برای تنبیه کل طبقه کارگر و تحمیل سکوت و تن دادن به بردگی واقفیم. در چنین شرایطی اعتصاب غذای شاهرخ زمانی٬ رضا شهابی و بقیه زندانیان سیاسی قابل فهم است. اما و همچنانکه که همکاران شاهرخ زمانی تاکید کرده اند اعتصاب غذا راه نیست. راه مبارزه جمعی طبقه ما آزار جسمی و خرد کردن توان روحی و فیزیکی فعالین آن نیست. نباید گذاشت دشمنان طبقه کارگر٬ دولت جمهوری اسلامی و کارفرمایان ما را به این جهت سوق دهند که به جای بستن سدی در مقابل تعرض آنها به طبقه کارگر و محرومان جامعه٬ به جای مبارزه جمعی و اتکا به توان و ظرفیت واقعی جنبش و طبقه مان٬ به این شکل از اعتراض تن دهیم.

با این وصف امروز جان یکی از فعالین جنبش ما٬ طبقه ما و یکی از مدافعان حقوق حقه ما در خطر است. اولین سوالی که در مقابل همه فعالین کارگری در ماشین سازیها٬ پتروشیمیها٬ نفت و ذوب آهن و هفت تپه و شرکت واحد و... قرار دارد٬ این است که برای نجات جان شاهرخ زمانی و برای آزادی او چه خواهیم کرد. متاسفانه تا هم اکنون جای اقدامی همه جانبه و جدی در دفاع از او خالی است. اگر صاحبان سرمایه و دولتشان زندان و شکنجه و تهدید و ترور را به عنوان سلاح خود علیه طبقه ما٬ علیه رفقا و رهبرانمان به کار می اندازند٬ اهرم فشار ما و نیروی ما برای مقابله با آنها٬ مقابله متحدانه و اعتراض جمعی ما است. این آن راهی است که ما باید برویم و در چنین شرایطی نه تنها میتوان شاهرخ زمانی را آزاد کرد٬ بعلاوه سدی جدی در مقابل گستاخی دشمنان طبقاتی خود میبندیم و سنتی دیگر از مبارزه علیه بی حقوقی خود و در دفاع از فعالین کارگری را جا می اندازیم.

رفقای کارگر

بی تردید همه کارگران جایگاه مهم فعالین و رهبران خود را در مبارزه برای احقاق حقوق خود میدانند. پرونده سازی علیه فعالین کارگری و اخراج و گرو گرفتن نان شب آنها٬ زندان و... همگی با درک جایگاه آنها در مبارزات ما و خطری که برای سرمایه و دشمنان طبقاتی ما دارند انجام میگیرد. دستگیری فعالین صف اول اعتراض کارگری ابزار بورژوازی برای تنبیه جمعی کل طبقه کارگر است و سکوت در مقابل این دهن کجی در شان ما نیست. شاهرخ زمانی٬ خانواده و بستگان او٬ همکاران او و... چشم انتظار به اقدامی جدی از جانب ما دوخته اند. دفاع از شاهرخ زمانی وظیفه همه ما است. شاهرخ زمانی شایسته بیشترین حمایتها از جانب کل طبقه کارگر است. تامین حمایت از شاهرخ زمانی و جواب به قلدری های زندان بانان و مراکز پلیسی و امنیتی جمهوری اسلامی علیه او و علیه هر نوع عدالتخواهی کارگری٬ در دستان خود ما است. تامین این مهم بر دوش فعالین و رهبران دلسوز طبقه کارگر است. باید کاری جدی کرد و برای همیشه این طلسم را شکست و اجازه نداد٬ رفقای ما٬ هم طبقه ای های ما و مدافعان جدی عدالتخواهی صف ما را، دشمنان ما با پرونده سازی و در میان سکوت ما از بین ببرند و ما نظاره گر باشیم. این در شان ما نیست.