کوبانی، امیدی به قدرت توده ایمصاحبه رادیو نینااین مصاحبه در تاریخ ١٨ اکتبر انجام شده. با تشکر از مژده اورنگ عزیز برای پیاده کردن مصاحبهرادیو نینا: شنوندگان رادیو نینا، درود بر شما، مژده اورنگ هستم در این برنامه به موضوع جنگ در کوبانی، اعتراضات وسیع در سراسر دنیا به سکوت دول غربی را همراه با آذر مدرسی می پردازیم. دوره اخیر و با عروج داعش در عراق و سوریه٬ شاهد تسخیر مناطق و شهرهای بزرگی در عراق توسط داعش بودیم. داعش عملا بخش وسیعی از عراق را در مدت کوتاهی بدون مقابله ای قابل توجه تسخیر کرد. بدنبال شاهد حمله به شنگال٬ آوارگی دهها هزار انسان اسارت صدها زن و دختر جواب به عنوان غنایم جنگی توسط داعش بودیم که امروز اخبار خرید و فروش آنها به گوش همه رسیده است. در تمام این اتفاقات در موصل و تکریت و شنگال نه دولت مرکزی عراق و نه حکومت اقلیم کردستان عراق مقابله ای نشد. در این میان ما شاهد مقابله جدی و قهرمانانه از جانب مردم کوبانی هستیم که زن و مردم مسلح شده و یک ماه تمام است با همه توان خود و بدون کمک هیچ دولتی٬ بدون داشتن تجهیزات نظامی کافی با داعش میجنگند. امروز بشریت چشم امید به مقاومت توده ای کوبانی دوخته است. حزب حکمتیست تا کنونی مقاومت در کوبانی را ستوده است و از آن دفاع کرده است. اولین سوالم این است که این مقاومت چه جایگاهی برای شما دارد؟ چه ارزیابی از این ماجرا دارید و اهمیت آن در دوره ما و در دل جنگ و جدال خاورمیانه و عروج انواع باندهای مسلح برایتان چه است؟ آذر مدرسی: همانطور که شما هم گفتید، امروز خاورمیانه شاهد تاخت و تاز انواع جریانات ارتجاعی، از دول ارتجاعی که در آن منطقه حاکمیت می کنند تا باندهای ارتجاعی مسلح و تروریستی مانند القاعده، جبهه النصر و داعش، است. خاورمیانه ای که بعد از شکست بهارعربی، به یمن دخالتهای "بشردوستانه" ارتجاع بین المللی و سرکوب آن از طرف بورژوازی، تلاش کردند هر نوع امید به دخالت مستقیم مردم بر زندگی امروز و آینده خود را کور کنند. امید به امکان رقم زدن آینده خود، به در دست گرفتن سرنوشت خود و امید به تغییر از پائین و با اتکا به اتحاد و قدرت مردم، افق پیروزی جای خود را به عروج انواع جریانات باند سیاهی و تروریستی زیر سایه دخالتهای "بشردوستانه" امریکا گرفت. امروز در خاورمیانه این نقطه امید است که در حال کور شدن است. کل بورژوازی از ارتجاع بین المللی تا دول ارتجاعی منطقه و انواع باندهای تروریستی در آن منطقه همه و همه تلاشی متحد و متشکل و سازمان یافته برای بستن این دریچه، این نوع از دخالت و این اعتماد به نفس، این افق که می توان بدون اتکا به هر جریان ارتجاعی و بخصوص بدون اتکا به دول غربی ارتجاعی و دول منطقه ای، آینده ی خود را در دست گرفت، از طریق به تباهی کشیدن زندگی میلیونها انسان در خاورمیانه در جریان است. داعش یکی از بازیگران این سناریو است اما کارگردان اصلی این سناریو دول غربی و درراس آن امریکا است. حمله داعش به شهرهای مختلف عراق و سوریه عکس العمل های مختلفی را با خودش به همراه داشت، ما تسلیم موصل و شنگال و تکریت را در عراق داشتیم. نمونه هایی که نه فقط نشانی از مقاومت ارتش دولت عراق و دولت اقلیم در مقابل این باند جانی و ضد بشری را ندیدیم که شاهد توافق، همکاری، تبانی جریانات و دولتهای منطقه برای به تسلیم کشاندن مردم این شهرها و تحویل دادن آنها به داعش بودیم. بقایای دولت بعث در ارتش عراق، دولت اقلیم در کنار ترکیه و عربستان مردم این شهرها را قربانی تعرض وحشیانه داعش کردند. این نمونه ای از "عکس االعمل" جریانات حاکم در آن منطقه، چه اسمش دولت اقلیم باشد و چه ارتش عراق باشد در مقابله با یک جریان تروریستی بود. دولت اقلیم هنوز کم رسانی به مردمی که در ارتفاعات شنگال با داعش میجنگند را غیر ممکن میداند. اما در کنار این نمونه، تسلیم، تبانی، توطئه مشترک و قربانی کردن مردم بی گناه، کوبانی نمونه دیگری را در مقابل مردم و در مقابل دنیا قرار داد. مستقل از این که این مقاومت تحت رهبری چه جریانی است، مستقل از این که، من، شما یا هر کس دیگر چه ارزیابی از جریان، که در راس این مقاومت قرار دارد، داشته باشیم. کوبانی در مقابل سناریویی که فقط و فقط تسلیم، فقط و فقط توطئه مشترک، فقط و فقط چشم دوختن به سرازیر کردن اسلحه از دول غربی، فقط و فقط چشم امید به دخالت دول غربی و بازی کردن با زندگی انسان ها در آن منطقه در چارچوب سیاست های ارتجاع جهانی و ارتجاع منطقه ای قرار می گیرد، تصویر دیگری را در مقابل جامعه و در مقابل چشم تمام مردم قرار می دهد و این آن ویژگی است که امروز کوبانی در دنیا و در اذهان دنیا حمایت بین المللی مردم را به خود جلب کرده، این امید و این الگو که مردم متشکل و مسلح رسالت دفاع از زندگی و امنیت و آسایش خودشان را دارند، اینکه رسالت مبارزه با باندهای ارتجاعی و تروریستی در منطقه، مسئولیت امنیت و آسایش زندگی مردم در منطقه، را نه دول ارتجاعی امپریالیستی در غرب و نه دول ارتجاعی حاکم در آن منطقه و نه جریانات ارتجاعی حاکم در آن منطقه، بلکه مردمی به اتکا به قدرت خودشان و به اتکا به دفاع مسلحانه خود برعهده دارند. به نظر من اگر چیزی امروز کوبانی را ویژه منحصر به فرد می کند، دقیقاً و دقیقاً باز کردن این دریچه امید به قدرت مردمی که مستقلاً بدون اتکا به دول ارتجاعی در زندگی خودشان نقش داشته باشند، دفاع قهرمانانه کنند. در مقابل سکوت و مماشات و نظاره گری دول غربی در آن منطقه و دست روی دست گذاشتن شان، کوبانی نشان داد که میتوان با کمترین امکانات ولی با اتکا به یک مردم متحد و متشکل و مسلح، با متکی شدن به قدرت خود میتوان در مقابل یکی از سیاه ترین جریانات ارتجاعی در دنیا مقاومت جانانه کرد. امروز همه دارند از این حرف می زنند که تسخیر کوبانی توسط داعش غیرممکن است. در مقابل شنگالی که دولت اقلیم با وجود داشتن بیست هزار نیرو در آن تخلیه کرد و مردم را دو دستی تحویل داعش داد، کوبانی نمونه دیگر ی را نشان می دهد و این است که کوبانی را ویژه می کند. است که کوبانی را به نقطه امید برای هر انسان شریف و ازادیخواهی تبدیل کرده. فقط یک لحظه تصور کنید مقاومتی که مردم در کوبانی می کنند را ما در شنگال داشتیم، فقط تصور کنید ما مقاومت مردم کوبانی را در موصل و تکریت و شهرهای دیگر عراق و سوریه شاهد بودیم، آن موقع داعشی با این قدرت و متکی به مجهزترین و بهترین تسلیحات دول غربی و ترکیه و عربستان و قطر و امریکا، جرات این درجه از توحش و گردن گکشی را نداشت. آن وقت موصل و تکریت و شنگال تبدیل به کوبانی های دیگر و سمبل مقاومت و استقامت توده ای در مقابل یک جریان ارتجاعی میشدند. ویژگی کوبانی دقیقاً و دقیقاً در باز نگه داشتن این دریچه امید در دل خاورمیانه سیاه است. کوبانی نشان داد رسالت دفاع از زندگی و امنیت و آسایش ما دست خودمان است نه دست دول ارتجاعی، نه دست ناتو، نه دست "ائتلاف علیه داعش" و نه دست دولت های ارتجاعی منطقه. رادیو نینا: بخشی از عراق توسط داعش تسخیر شد٬ مردم شنگال یکی از تراژدیهای تاریخ را در زندگی خود دیدند و کسی به داد آنها نرسید٬ حتی دولت بارزانی و طالبانی هم مقاومتی نکردند و گفتند، توان تسلیحاتی آنها و اسلحه و امکانات آنها در مقابل داعش ضعیف است و در شنگال تیری شلیک نکرده مردم این شهر را تحویل داعش دادند. یک ماه است کوبانی در جنگ است و هیچ دولتی نه امریکا و نه ائتلافی که تشکیل داده اند جز چند مورد بمباران کوهای منطقه اطراف کوبانی کاری نکرده اند٬ ترکیه آنها مستقر و در حال چانه زنی با آمریکا است و دولت اقلیم هم که سنگ دفاع از کرد را به سینه میزند٬ نه نیروی برای کمک فرستاده است و نه حتی از نظر تسلیحاتی به آنها کمک کرده است، این در شرایطی است که مدعی مخالفت با داعش هستند، ماجرا چه است؟ آیا کاری از آنها ساخته نیست؟ آیا ترکیه و آمریکا و عربستان و قطر و دولت اقلیم و ایران و.. به اندازه مردم کوبانی که با اسلحه سبک دارند میجنگند توان نندارند؟ چرا کوبانی را همه تنها گذاشته اند؟ آذر مدرسی: اجازه بدهید اول در مورد شنگال و توجیحی که دولت اقلیم بخصوص، جریان بارزانی مدام تکرار میکنند مبنی بر که: "ما امکانات مقاومت را نداشتیم نه در موصل و نه در شنگال"، به چند نکته اشاره کنم. همه می گویند که داعش فقط ده هزار نیروی مسلح حرفه ای دارد، جهت اطلاعتان دولت بارزانی فقط در شنگال حدود بیست هزار نفر نیروی مسلح داشته و در نتیجه این که "ما نیرو و امکان مقاومت را نداشتیم" فقط یک توجیح است، یک توجیح بیشرمانه برای تحویل دادن صدها هزار نفر در آن منطقه به داعش. پوچی این استدلال و دروغ بودن آن امروز بیشتر از هر کسی مردم در کردستان عراق میدانند. واقعیات امروز قوی تر از آن است که بهانه های دولت اقلیم و جریانات ناسیونالیست کرد حاکم در کردستان عراق که "ما نیروی آماده نداریم، ما نیروی رزمنده نداریم، ما نیروی آموزش دیده نداریم" کسی را قانع کند و یا فریب دهد. کسی قبول نمیکند که دولتی که به خودش دولت می گوید، مهم نیست دولت اقلیم است یا دولت عراق و افغانستان یا ایران یا امریکا، ادعا کند که نتواند حتی یک شهر را از تعرض یک جریان ارتجاعی باند سیاهی نجات دهد. پشت این بهانه ها یک واقعیت خوابیده آنهم اینکه مسئله اینها نه مقابله با داعش و نه دفاع از مردم شنگال و موصل و کوبانی است. مهم نیست میدیا چه می گوید، مهم نیست که چطور این توجیحات را در بوق و کرنا می کنند، مهم نیست چطور بند و بستها را مخفی میکنند، مهم نیست که چطور دولت بارزانی را بزرگ می کنند تا افتضاح و جنایت اش در شنگال را لاپوشانی کنند، مهم نیست بیشرمانه تصویری بدهند که گویا چشم امید مردم در کردستان عراق به دخالت دولت اقلیم است، که نیست!، مهم این است که به طور واقعی مردمی که در آن منطقه زندگی می کنند دروغ بودن و پوچ بودن این ادعا ها را روزانه در زندگی روزمره خودشان در دفاع از خودشان در زندگی خودشان می بینند. دولت اقلیم یکی از بازنده های سناریوی مشترک خود و ترکیه و داعش است. اما دلیل اینکه چرا کوبانی از طرف دول غربی و "ائتلاف علیه داعش" تنها مانده، این است که بطور واقعی مبارزه با داعش و دفاع از کوبانی صورت مسئله و پروژه هیچ کدام از این نیروها نیست. فکر میکنم در مصاحبه قبلی هم گفتم که "ائتلاف علیه داعش" اسم رمزی است برای تغییر بالانس قدرت در آن منطقه به نفع پروامریکایی، ائتلافی است برای تضعیف بلوک ایران، سوریه و روسیه در منطقه، برای تقویت موقعیت از دست رفته امریکا و متحدینش منجمله ترکیه، دولت اقلیم، عربستان در آن منطقه. در نتیجه بحث بر سر این نیست که آیا این ها می خواهند از کوبانی دفاع کنند و ظاهراً امکاناتش را ندارند یا مسئله چنان پیچیده و سخت است که سه سال جنگ لازم دارد. نتیجتا صورت مسئله به هیچ عنوان نه کوبانی است، نه دفاع از کوبانی و نه مبارزه علیه داعش. تمام افتخار "ائتلاف علیه داعش" در این مدت یکسری مانورهای هوایی و زمینی است و یک دنیا تبلیغات پوچ است. بن بست و پوچی ائتلاف علیه داعش امروز خیلی روشن است و برعکس تلاشش مدام میدیای نوکر مردم دنیا در کوبانی امیدشان نه به تابلوی ائتلاف علیه داعش که به مردم کوبانی است. تا آنجایی که به دولت اقلیم برمیگردد، بارزانی یک کشمکش قدیمی تری را با جریان ناسیونالیسم کردی که امروز در کوبانی مقاومت توده ای را سازمان میدهد، دارد. یک کشمکش قدیمی تر بین ناسیونالیسم در کردستان عراق و جریان بارزانی و طالبانی و دولت اقلیم با پ.ک.ک در کردستان ترکیه و بالطبع حزب برادر آن در کردستان سوریه، دارد. در این کشمکش دولت اقلیم به هیچ عنوان حاضر نیست به راحتی پای دفاع از کوبانی که به معنای تقویت موقعیت این حزب در کردستان سوریه است برود. تا جائیکه به دولت اقلیم و بارزانی برمیگردد هیچ مسئله ای نیست اگرمردم کوبانی هم مثل مردم شنگال نتوانند از خود دفاع کنند قربانی جنایات داعش شوند. تا آنجا که به دولت اقلیم بر میگردد زندگی مردم کوبانی و دفاع از کوبانی تابعی از رقابت ناسیولیسم کُرد به طور مشخص جریان بارزانی با پ.ک.ک و احزاب برادرش در کردستان سوریه است. اگر از کانال این دخالت چشم اندازی از تغییر بالانس قدرت به نفع دولت اقلیم باشد حتما دولت اقلیم هم اسلحه دارد و هم نیرو دارد و هم تمایل دارد که در "دفاع و حمایت از کوبانی" دخالت کند. ترکیه در این موقعیت نفش کلیدی را بازی می کند هم به دلیل مرز مشترک با سوریه و کردستان سوریه و کوبانی و در نتیجه نقشی که می تواند در دخالت مستقیم چه زمینی چه کمک تسلیحاتی به مردمی که در کوبانی دارند مقاومت می کنند، داشته باشد. اما ترکیه هم در این میان نه مسئله اش دفاع از مردم کوبانی است نه مبارزه با داعش. دولت ترکیه یکی از پارتنرهای اقتصادی داعش و یکی از حامیان جدی داعش در حمله به شهرهای عراق بود. درنتیجه توقع این که ترکیه این میان در دفاع از مردم کوبانی و در مبارزه علیه هم پیمان خود، داعش، کاری انجام دهد پوچ است. ترکیه امروز با مسئله موقعیت استراتژیک خود در منطقه و در تقابل با ایران و سوریه و قطبی که با روسیه نزدیک هستند، روبرو است. علاوه بر این ترکیه مسئله کرد در کردستان ترکیه را دارد، مسئله پ.ک.ک را دارد، می داند که تقویت یا نجات کوبانی و نجات کردستان سوریه از حملات داعش به تقویت موقعیت پ.ک.ک در منطقه و بالطبع در ترکیه می انجامد و از این زاویه علیرغم مقاومتی که در کوبانی می شود ترکیه علاقه ای به دخالت به مسئله کوبانی ندارد. ترکیه خیلی روشن شرطهایی را برای ورودش به "ائتلاف علیه داعش" اعلام کرده بود، وقتی شرطها را نگاه می کنیم هیچ کدام سر سوزنی ربطی به دفاع از مردمی که در آن منطقه دارند توسط داعش بمب باران می شوند و به قتل می رسند، ندارد و فقط فقط در مورد موقعیت ترکیه در منطقه و حل معضلات ترکیه در منطقه است. شروطی که ترکیه گذاشته این بود که: هدف نهایی ائتلاف سقوط بشار اسد باشد، منطقه ممنوعه پرواز اعلام شود و یک منطقه حائل که اساساً بخش اصلی اش کردستان سوریه است ایجاد شود که در آن هیچ کس و بخصوص حزب برادر پ ک ک، حاکم نیست مگر ناتو و ترکیه و از این زاویه تمام پروژه ترکیه تقویت موقعیت استراتژیک خود در منطقه است. طبیعی است این دولت ها و این نیروها کوبانی و مردم کوبانی را تنها بگذارند. همانطور که شنگال را تنها گذاشتند، همانطور که موصل را تنها گذاشتند، همانطور که تکریت را تنها گذاشتند، همانطور که شهرهای دیگر را تنها خواهند گذاشت. در نتیجه دلیل تنها گذاشتن کوبانی اساساً این است که کوبانی در کاتگوری این بالانس جای زیادی ندارد، برعکس برای بعضی از آن ها بخصوص ترکیه و دولت اقلیم وبال گردن و معضل ساز است. نیرویی که در کوبانی سازماندهی مقاومت توده ای را در دست دارد معضل مشترک دولت اقلیم و ترکیه بعنوان متحدین امریکا است. از این زاویه سقوط کوبانی آرزوی مشترک همه شان است. کوبانی در حال تحمیل خود به این ارتجاع است و این آن قدرت ویژه مقاومت توده ای در کوبانی است. رادیو نینا: در کنار این حقایق ما شاهد تحرکی وسیع در دفاع از کوبانی هستیم٬ در بخش اعظم کشورهای اروپایی مردم با اعتراضات خود از کوبانی دفاع میکنند، شهرهای ترکیه خصوصا مناطق کردنشین آن بحرانی است و اعتراضات وسیعی را راه انداخته اند. شهرهای ایران از تهران و تبریز گرفته تا تظاهراتهای بزرگی از سنندج و مریوان٬ کرمانشاه٬ سقز و مهاباد و... راه افتاده است، حزب حکمتیست اعلام اعتصاب عمومی در دفاع از کوبانی کرد. سوال این است که منشا این تحرکات چیست؟ چه چیز در کوبانی باعث این درجه از سمپاتی شده است؟ صدها با جنگ میان پ ک ک و ترکیه٬ صدها حمله وحشیانه دولت صدام به مناطق کردنشین و به احزاب بارزانی و طالبانی تحرکی ایجاد نکرد٬ چرا این مورد چنین شده است. تاثیرات این تحرکات بر مقاومت مردم کوبانی و برای آینده مبارزات آزادی خواهانه از جمله در خود ایران چه است؟ آذر مدرسی: تا آنجا که به جریانات ناسیونالیست کرد برمی گردد، خیلی ها آن را به این ربط می دهند که گویا مقاومت مردم در کوبانی یک بخشی از سناریو "استقلال کردستان"، "خودمختاری کردستان"، "کردستان بزرگ"، است و آنرا در کاتگوری " آشتی ناپذیری" کردها که، معمولا وقتی کردها می گویند منظورشان جریانات ناسیونالیستی کرد است، و دامن زدن به احساسات ناسیونالیستی است. در کنار آن بعضی از جریانات چپ آن را به کمون یا انقلاب اکتبر تشبیه می کنند و آن را در این کاتگوری می گنجانند. به نظر من هیچ کدام از این ها نیست، مردم کوبانی انقلاب کارگری را در دستور خودشان ندارند و نباید این وظیفه سنگین را روی دوش مردمی گذاشت که امروز مسئله اصلی و مهم شان دفاع از زندگی، دفاع از آسایش و دفاع از امنیت خود و خانواده شان است. این تمام کاری است که مردم کوبانی در حال انجام آن هستند و قهرمانانه هم دارند آنرا انجام می دهند و اتفاقاً به همین دلیل باید از آن دفاع کرد. مردم کوبانی نه برای خودمختاری مبارزه می کنند نه برای انقلاب کارگری، آنها برای دفاع از زندگی خودشان مبارزه می کنند. قطعا خصوصیات امروز این مقاومت آینده این جامعه را تعیین میکند اما امروز مهمترین امر مقاومت مردم کوبانی دفاع از زندگی خود و مقابله با یکی از جانی ترین جریانات قرن معاصر است. این که چرا مردم اروپا و تمام مردم دنیا به دفاع از مردم کوبانی به خیابان ها آمده اند، به نظر من دو دلیل دارد. یکی این که طبیعی یک مقاومت توده ای را برای دفاع از زندگی شان در مقابل حمله یک جریان ارتجاعی به مردم، سمپاتی و حمایت هر آدم شرافتمند و هر انسان آزادیخواهی را جلب میکند. نمونه این نوع سمپاتی ها وحمایت ها را ما در تاریخ دنیا کم نداشتیم، دوره ای که کمونیست ها در اسپانیا علیه فاشیسم حاکم در آن میجنگیدند. کارگران و کمونیست ها از تمام دنیا به اسپانیا رفتند و تلاش کردند که این مبارزه به موفقیت برسد، در ایران ما نمونه کردستان را داریم (که بر خلاف تبلیغات دوباره ناسیونالیست های کرد که گویا کردستان در سال های ٥٨ به بعد برای خودمختاری می جنگید و اساساً خودشان هیچ نقشی در این مقاومت نداشتند) وقتی که در کردستان یک مقاومت توده ای و مسلحانه علیه ارتجاع حاکم در ایران راه افتاد، همه از کردستان به عنوان سنگر دفاع از دست آوردهای انقلاب ٥٧ اسم می بردند، می خواهم بگویم هر جایی که شما یک مقاومت توده ای را علیه ارتجاع سازماندهی کنید و این مقاومت توده ای بتواند با تعرض ارتجاع مقاومت کند چشم تمام جامعه بشری به طرف این اتفاق می گردد، سرها به طرفش می گردد، سمپاتی ها و حمایت ها جلب می شود. یک بخش از این حمایت ها اعتراضاتی است که در کشورهای مختلف از امریکا تا خود خاورمیانه است که دارد صورت می گیرد، یک بخش دیگر از حمایت رفتن یک عده به کوبانی است. اخباری که می رسد حاکی از این است که عده ای از فعالین اتحادیه ای، عده ای از فعالین چپ از ترکیه و کشورهای دیگر در کوبانی در کنار مردم مبارزه می کنند. دلیل حمایت توده ای از مقاومتی که در کوبانی صورت می گیرد، باز کردن دوباره این دریچه امید است که از طریق یک مقاومت توده ای میشود در مقابل ارتجاع ایستاد. چیزی که امروز جامعه بشری بیشتر از هر زمانی تشنه آن است. دریچه ای که ارتجاع از هر شکلی و تحت هر نامی از امریکا تا داعش یا جمهوری اسلامی ودولت اقلیم و ترکیه تلاش می کنند این افق را ببندند، تلاش می کنند نشان دهند هیچ تغییری و هیچ حتی مقاومتی بدون نقش آن ها و بدون دخالت آن ها ممکن نیست. کوبانی پوچی این تصویر را نشان می دهند به همین دلیل است که این درجه از حمایت را جلب میکند. حمایت از کوبانی، دفاع از این تشنگی تمام مردم دنیا در دخالت در زندگی خودشان، در دفاع از زندگی خودشان، دفاع از اعتماد به نفس به قدرت خود و بی نیازی به قدرتهای حاکم است. در عین حال روی دیگر مسئله این است که مردم دنیا از امریکا تا افغانستان و عراق و ایران و ترکیه تا کشورهای مختلف در اروپا نشان می دهند که دیگر نه فقط توهمی به تبلیغات پوچ دولت های ارتجاعی که آنها تنها مبشرین آزادی و دموکراسی، مبشرین امنیت در دنیا هستند را ندارند بلکه امیدی دوباره به قدرت و نیروی خودشان پیدا کرده اند که میتوانیم، که می شود با دخالت مستقیم خودمان و اعتماد به قدرت خودمان و متحد کردن خودمان در تقابل با ارتجاع نقش داشته باشیم. مدت زیادی از انقلاب در مصر نمیگذرد، انقلاب ها و بهار عربی که در دل ارتجاعی ترین و دیکتاتورترین دولتها این امید به تغییر از پائین را باز کرد. همان دوره هم انقلاب مصر و کشورهای عربی به همین دلیل وسیعترین حمایتها را جلب کردند. یادمان نرفته که مردم در اروپا می گفتند "مثل مصری ها راه برو" آن زمان هم دفاع مردم از مصر نه در دفاع از اخوان المسلمین بود نه در دفاع از دولت سیسی امروز، در دفاع از هیچ کدام از این ها نبود، در دفاع از باز کردن این دریچه ی امید به دخالت مستقیم بود و امروز کوبانی دارد این نقش را ایفا می کند، دلیل حمایت مردم از کوبانی دقیقاً در همین است. تا آنجایی که به ایران برگردد به نظر من یکی از دلایل دستگیری های اخیری که این روزها در کردستان اتفاق افتاده هراس جمهوری اسلامی دقیقاً از برگشتن این اعتماد به نفس جامعه است. دقیقاً از برگشت این اعتماد به نفس مردم است که جمهوری اسلامی علی رغم اشک تمساحی که برای کوبانی می ریزد، علی رغم جدالی که با ترکیه دارد بر سر این که پای ترکیه را در منطقه کوتاه کند، علی رغم تمام تبلیغاتی که علیه امریکا،علیه ترکیه، علیه داعش، علیه همه شان، دست به سرکوب میزند. جمهوری اسلامی در هراس از بازگشت این اعتماد به نفس، باز شدن این دریچه در جامعه ایران است. این هراس خود را در دستگیری های اخیر در پادگان کردن شهرهای مختلف در ایران بخصوص کردستان نشان می دهد. این هراس نقطه اشتراک کل ارتجاع منطقه است. اما نفس این امید نقطه اشتراکی است که تمام مردم دنیا را در دفاع از کوبانی به هم وصل کرده. رادیو نینا: به عنوان دبیر کمیته مرکزی حزب حکمتیست آیا پیامی به مردم ایران٬ به کسانی که از کوبانی دفاع کردند و به سازماندهنگان این تحرکات دارید؟ آذر مدرسی: راستش فکر می کنم که هیچ کس نمی تواند غیر از دست مریزاد و دستتان درد نکند چیز دیگری را به مردمی که در این تحرکات شرکت کردند و بخصوص به سازمان دهندگان این تحرکات بگوید. به نظر من مردم ایران و تمام کسانی که در این راه انداختن و سازمان دادن این تحرکات نقش داشتند، درایت و هوشیاری بسیار بالایی از خود نشان دادند. این که از هر امکانی برای اعلام حمایت از مردم کوبانی استفاده کنند، از طریق تظاهرات یا اعتصاب عمومی یا این که حاضرند در کنار مردم کوبانی بجنگند، به نظر من یک درجه زیادی عمق آزادیخواهی و انسانیت در جامعه ایران و درایت از هوشیاری سازمان دهندگان این تحرکات را نشان میدهد. باید این تحرکات را بیشتر کرد، باید دفاع از کوبانی را به اعتراض علیه کل ارتجاعی که در مقابل تعرض کوبانی دست روی دست گذاشتن و کاری جز تبلیغات و انعکاس کشتار داعش نمی کنند، ایستاد. فقط و فقط می شود گفت دستتان درد نکند، دنیا چشمش به شماست به عنوان جامعه ای که در آن منطقه می تواند نقطه امید و منشاء اثری در خاورمیانه باشد، دستتان درد نکند.
|