حزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی) اول مهر، دانشگاه سنگر آزادیدر اول مهر و بازگشایی دانشگاهها و مدارس میلیونها جوان و نوجوان راهی مراکز تحصیلی خواهند شد. اول مهر هر سال آغاز فصلی دیگر از حضور میلیونها انسان از نسل جوانی است که بازگشایی مراکز تحصیلی را به عنوان آغاز فصلی دیگر از جدال علم با جهل و خرافه مذهبی، جدال تمدن و مدرنیسم با ارتجاع اسلامی و جدال آزادیخواهی با استبداد و پادگانی کردن دانشگاهها و مراکز فرهنگی نگاه خواهند کرد.امروز با گذشت بیش از سه دهه از تلاش بورژوازی ایران برای مقابله با هر نوع ایدآلهای انسانی و برابری طلبانه، بیش از سه دهه تلاش برای زدودن آثار تمدن و مدرنسیم، بیش از سه دهه نسل کشی و جنایت برای مقابله با هر نوع آزادیخواهی و عدالتخواهی، شاهدیم که هنوز هم بزرگترین جدال در دانشگاه و در کل جامعه ایران جدال با توحش و بربریت سرمایه است. هنوز نسل جوان با همه دستگیریها، تهدیدها، اخراج ها و ستاره دار کردن آزادیخواهان در دانشگاهها و مراکز تحصیلی تسلیم نشده است و هر روز از گوشه ای اعتراض خود را به حاکمیت سرمایه داران، به فرهنگ پوسیده عصر حجر و به بی حقوقی مطلق بخش اعظم جامعه٬ به آپارتاید جنسی و بیحقوقی زنان، به استبداد سیاسی و به بردگی مطلق طبقه کارگر بیان میکند.امروز سران حکومت، با اتکا به تجربه بیش از سه دهه سرکوب و اعمال بی حقوقی بر جامعه ایران و نسل جوان متمدن و برابری طلب آن، برای رویاروئی با میلیونها دختر و پسر جوان در مراکز تحصیلی خود را آماده میکنند. جلسه میگذارند و قوانین وضع میکنند و به نام دفاع از قانونی که خود نوشته و با زور تحمیل کرده اند، قانونی که هزاران بار از جانب میلیونها انسان لعنت و نفرین شده، خط قرمزها برای ما تعیین میکند تا دست از پا خطا نکنیم و به آنچه حاکمان بورژوا و محافل و مجالس آنها وضع کرده اند، گردن نهیم. از هم اکنون همه محافل و سازمانهای دانشجویی شان پا به پای مراکز اطلاعاتی و پلیس برای رویارویی با نسل جوان و سد بستن در مقابل آزاد اندیشی، آزادیخواهی و حق طلبی و توقع انسانی آنها از زندگی، به کار افتاده اند.امروز بیش از یکسال از عمر دولت روحانی میگذرد، یکسالی که قرار بود با ریاست این پاره تن نظام، آینده بهتری در انتظار مردم در ایران باشد. یکسالی که قرار بود سایه شوم گرانی، بیکاری و فقر از سر ما کاسته شود. ما کمونیستها و آزادیخواهان گفتیم اینها ادعاهای پوچ و پروپاگاند حاکمین برای فریب و متوهم کردن مردم به امکان گشایش سیاسی اقتصادی زیر سایه دولت اعتدال و امید شان بود. اینها تلاش حاکمین است برای فریب دادن ما، برای ساکت کردن جامعه و برای تحمیل انتظار و استیصال به ما و تبدیل صف میلیونی نیروی کار کن جامعه و نسل جوان آن به مهره حرکت ارابه ای حکومتی که زیر چرخهای آن صدای خرد شدن استخوان نسلهای امروز و آینده ما از دور شنیده میشود. امروز و بعد از گذشت بیش از یک سال از عمر دولت یازدهم، سهم اکثریت نسل ما، اکثریت بالایی از ما دختران و پسران جوان همراه با خانواده هایمان جز استبداد و بی حقوقی، جز توهین و تحقیر زنان، جز تحمیل آیندهای ناروشن، جز تحمیل فقر و پرت کردن میلیونها نفر به صف کارگران جنسی و افزایش اعتیاد و هزار مصیبت اجتماعی دیگر نبوده است.صف میلیونی جوانان بیکار و بی تامین در خارج از دانشگاهها، جوانانی که بسیاری از آنها فارغ التحصل مدارس و دانشگاهها هستند، آینده تاریکی را در مقابل همه دانشجویان و محصلین در ایران گذاشته است. این واقعیت میان جوانانی که به امید رشد و دست یابی به یک زندگی بهتر و غنی تر پا به مراکز آموزشی، مدارس و دانشگاهها میگذارند، با صف میلیونی بیکارانی که در جامعه برای امرار معاش ناچارا به هرکاری تن می دهند، پیوندی عمیق برقرار میکند. کسی در حکومت خود را در مقام پاسخ گویی به این آینده تاریک جوانان، قرار نمی دهد.امروز پشم و پیله همه جناحهای حاکمیت، از سوپر مذهبیهای دو آتشه تا لیبرال، ناسیونالیسیت، اصلاح طلب، اصول گرا، معتدل، خوشخیم و بد خیم، ریخته است. همه آزمایش پس داده اند و در دشمنی با آزادیخواهی و با رفاه و سعادت و شادی انسان در آن جامعه از همدیگر سبقت گرفته اند.و امروز در همه جا از کارخانه و کارگاه، از محله و کوچه و خیابان صدای اعتراض بشریت متمدن، شنیده میشود. از اعتراض کارگرانی که حقوق نگرفته اند، مردمی که به اعدام هر روزه اعتراض دارند، زنان و دخترانی که حاضر نیستند بیش از این بی حقوقی زن و تحقیر و بی حرمتی و آپارتاید جنسی را قبول کنند، تا حاشیه نشینان شهرک زیتون تهران با شعار "غزه در تهران" علیه ویران کردن خانه های خود تجمع میکنند و کارگران معدن بافق که شهری را در دفاع از خود بسیج کردند، فریاد میزنند انتظار بس است!. بخش اعظم دانشجویان و تحصیل کردگانی که در اول مهر راهی مراکز تحصیلی میشوند، فرزندان این بخش از جامعه اند. بخش بزرگی از آنها از طبقه کارگر و از ستمدیدگان جامعه اند که همراه خود صدای اعتراض اکثریت جامعه را به دانشگاه منتقل میکنند. آزادیخواهی و برابری طلبی نسل جوان در دانشگاه، بیان امیال دهها میلیون انسان جامعه است که امتداد آن در مراکز تحصیلی نمایان میشود. این صدا باید به عنوان اراده جمعی ما یکی شود، به اتحاد میان ما و به نیروی به هم بافته تبدیل شود تا بتوانیم از عهده دشمنان خود برآییم.دانشجویان و دانش آموزان کمونیست!دوره ای جدی از جدال طبقاتی در کل جامعه در مقابل ما است. نسل جوان در دانشگاهها و مراکز تحصیلی یک پای جدی این جدال اند. بورژوازی ایران هیچ آلترناتیوی دیگری ندارد، هیچ راه حلی برای جواب به بحران موجود، به گرانی و خطر فلاکتی که دامن جامعه را گرفته است ندارد. اینرا خود رهبران بورژوازی ایران میدانند و اکثریت جامعه هم امیدی به آنها ندارد. باید این قطع امید را به نیرویی برای مقابله با جمهوری اسلامی و همه ارکان سرکوب آن تبدیل کرد، باید پیام آور آیندهای روشن و سعادتمند پس از رفتن جمهوری اسلامی بود. این کار ما کمونیستها است که برای خاتمه دادن به حاکمیت بورژوازی و استبداد و خفقان و فقر و فلاکت آن افقی روشن در مقابل جامعه قرار دهیم و آنرا به افق صفی از کارگران آگاه و انسانهای برابری طلب تبدیل کنیم. امروز کمونیستها بیش از هر زمانی شانس ابراز وجود و قدرتگیری دارند، امکان اینکه افقی رهایی بخش و انسانی، در مقابل کل جامعه بگذارند. نشان دهند هیچ آلترناتیو انسانی، برابری طلبانه و متمدنانه جز آلترناتیو کمونیستی برای رهایی موجود نیست. دانشجویان کمونیست تاریخی از تلاش انسانی و برابری طلبانه پشت سر دارند. با اتکا به همه تجارب پیشین خود، باید یک بار دیگر پرچم آزادی و برابری را در مراکز تحصیلی برافراشت. باید یک بار دیگر کمونیستهای جوان در مراکز تحصیلی محمل اتحاد و به هم بافتن صفی وسیع از دختر و پسر جوان حول مطالبات رادیکال خود باشند. بازگشایی دانشگاهها و مراکز آموزشی فرصتی برای جمع شدن و اتحاد کمونیستها، تشکیل جمع و محافل کمونیستی و رهبری اعتراض جوانان به اختناق، بی حقوقی، زن ستیزی، نابرابری و همه جلوه های تبعیض و بی حقوقی است. دانشگاه میتواند و باید سنگر آزادگی باشد، سنگر دفاع از حرمت انسان، دفاع از هویت انسانی و علیه همه هویتهای کاذب مذهبی، ملی و ناسیونالیستی. شرط چنین تحولی ایفای نقش تاریخی دانشجویان کمونیست است به عنوان مرکز ثقل تحرکات و تجمعات آزادیخواهانه. میلیونها انسان در جامعه چشم امید به ما و به اعمال نقشی که از ما ساخته است٬ دوخته اند.زنده باد آزادی، زنده باد برابریحزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی)
|