بیانیه حزب حکمتیست (خط رسمی)

عراق در ورطه نابودی

 

عراق یکبار دیگر صحنه جنگ، قتل عام و کشتار شد. شهرهای موصل، تکریت و فلوجه هفته گذشته شاهد یورش نیروهای "دولت اسلامی عراق و شام" معروف به داعش، شاهد کشتار، قتل و آوارگی صدها هزار نفر بودند. هر سه شهر بدون کمترین مقاومتی از طرف ارتش و نیروهای دولتی،  به تصرف این جریان باند سیاهی و متحدینش درآمدند. مردم بیگناه در عراق اینبار نه به نام دمکراسی و زیر بمب باران بمب افکنهای امریکا، که به نام جنگ شیعه و سنی و بدست نیروها و جریانات باند سیاهی به خون کشیده شدند. اینبار وظیفه به خون کشیدن جامعه را نه چکمه پوشان امریکا که تروریستهای داعش و بازماندگان ارتش بعث به عهده دارند.

برخلاف تبلیغات  اولیه و هالیودی میدیای غرب، عروج هیولا و جانوری چون "داعش" که  امروز افسار گسیخته در عراق پیش میرود، جولان میدهد و با شمشیر و قمه اسلام و سنی گری مرعوب و قتل عام میکند، نه ابری در آسمان بی رعد  است و نه پدیده ای "داخلی" و مربوط به مسائل داخلی عراق!  خاورمیانه و عراق پس از "پایان بحران سوریه" و پس از شکست پروژه امپریالیستی "آزاد سازی سوریه" به مدل عراق و لیبی، نمی توانست محصولات محلی و منطقه ای کمتر چرکین و کم خطرتری از "داعش" تولید کند.

دخالت نظامی امریکا، آینده جامعه عراق را بدست جریانات قومی- عشیره ای سپرد. و یکی از نمایندگان این ارتجاع ، دولت مالکی، به نام شیعه به قدرت رسید. تشتت و بن بست امروز دولت عراق، شکافها و کشمکش در صفوف ارتجاع در عراق، شکاف نیروهای سنی و شیعه، بعثی و غیر بعثی، سناریو دخالت نظامی آمریکا را به قیمت تباهی  کامل جامعه عراق، به بن بست کشاند، بن بستی که زمینه تحرک مجدد نیروهای بعثی را در قالب "سنی" و "داعش" فراهم کرده است.

 

زمینه های بحران امروز عراق

حمله آمريکا به عراق و اشغال آن توسط ارتش امریکا و متحدین آن، از هم پاشیدن شیرازه زندگى مدنى در عراق، سياه ترين و ارتجاعى ترين نيروهاى مذهبى و قومى را بجان مردم عراق انداخت. حمله آمريکا و اشغال عراق  بیشترین امکان را برای  قدرتگیری جریانات ارتجاعی از اسلام سياسى گرفته تا انواع جریانات باند سیاهی و قومی و کانگسترهای سیاسی در عراق و در کل منطقه، فراهم کرد.

حمله نظامی و اشغال عراق توسط امریکا، شیرازه جامعه عراق را از هم پاشاند. و به جای آن برای مردم مصیبت دیده عراق، بر خرابه ها و جنازه های قتل عام شدگان، باطلاق مهیایی برای رشد هرنوع  ویروس ملی، مذهبی، قومی و مافیایی، ارتجاعی تری از صدام، برجای گذاشت.

عراق بعد از "آزاد سازی"،  محل تحرک انواع ارتجاع های بومی و غیربومی، منطقه ای،  محلی و بین المللی شد. شیرازه جامعه و زیرساخت های مدنی، اقتصادی و سیاسی آن تماما درهم شکست، از این طریق صدام "سرنگون شد" و همراه خود میلیتاریسم غرب، "ناجی عراق" را هم بی مصرف و شکست خورده، از صحنه خارج کرد. "عراق" را برای "عراقی ها" برجای گذاشتند، تا "خود" جامعه ناموجود را "اداره" کنند و در میدان بمب و ترور هرروزه انواع دستجات و گروه های تروریستی، "امینت خود" را تضمین کنند.

 از پیش روشن بود که در خلا حضور یک نیروی مترقی، کمونیستی و کارگری، شکست میلیتاریسم امریکا در عراق، جز قدرتگیری جريانات ارتجاعی دیگر، بخصوص اسلامی و قومی، نمی توانست نتیجه دیگری داشته باشد. نیروهایی که بعنوان "ناجيان" کرامت انسانى و امنیت از دست رفته مردم عراق، و با پرچم ضدیت با "امپریالیسم" عروج کردند. شکست میلیتاریسم امریکا همزمان به معنی تبدیل شدن عراق به منطقه نفوذ جمهوری اسلامی، بود.  

شکلگیری و تولد داعش، القاعده و انواع جریانات باند سیاهی، بعنوان متحدین و دست پروردگان دول غربی و در راس آنها آمریکا، "دستاورد" بیش از بیست سال تحرک آمریکا در عراق و در خاورمیانه است. جبهه النصر و داعش در سوریه و عراق، دست پرورده و فرزند خلف آمریکا و دولتهای غربی، فرزند جنون پنتاگون و هم پیمانان آنها در منطقه، دست پروردگان دولتهای مرتجعی چون عربستان و قطرو مدافعان محلی آنها در عراق، از جنگ خلیج تا کنون اند. تولد ارتجاعی ترین جریانات اسلامی مانند القاعده، مقتدی صدر و جریانات باندسیاهی امثال داعش در عراق، محصول مستقیم اشغال عراق توسط ناتو، دخالتگری نظامی در لیبی و سوریه است.

بحران امروز در عراق نتیجه مستقیم شکست امریکا در سوریه و حل و فصل جدال ارتجاع منطقه و تجدید آرایش این ارتجاع در منظقه است. نتیجه کشمکش میان ایران و سوریه از یکطرف و عربستان، قطر و ترکیه از طرف دیگر است. کشمکشی که پس از شکست امریکا در سوریه قرار است به نیروی خود این قطبها حل و فصل شود.

دنیای پس از شکست امریکا در سوریه، همچنان دنیایی سیاه و خارومیانه کماکان میدان تاخت و تاز ارتجاعی ترین جریانات، اینبار بدون دخالت مستقیم غرب، است. دنیایی که در شکل یافتن آن، به نحور ریاکارانه و مشمئز کننده ای، ظاهرا دول غربی و در راس آن امریکا، بی نقش و بی تقصیر است! دنیایی که در آن قرار است ارتجاع محلی اینبار به بهانه شکل دادن به "دمکراسی محلی" و به نام شیعه و سنی، بدون دخالتگری نظامی دول غربی، با اتکا به انواع جریانات باند سیاهی، زندگی میلیونها انسان در منطقه را به تباهی بکشند. 

دول غربی و در راس آن امریکا قرار نیست از این پس هزینه خون پاشاندن به زندگی مردم منطقه را بدهند. داعش و القاعده و شیخ عربستان این "وظیفه شریف" را به عهده دارند. قرار است دامن زدن به جنگهای قومی، ملی، مذهبی و تحمیل استیصال به دهها میلیون انسان در منطقه  را انواع جریانات باند ها و گانگسترهای نظامی و بورژوازی منطقه، از ایران تا عربستان و قطر و ترکیه، به عهده بگیرند.  شاخ و شانه کشیدنهای پوچ دول غربی و در راس آن امریکا و سپردن "حل مسئله" به دولت عراق و بورژوازی محلی، اعلام رسمی این سیاست است. این دنیای پس از شکست امریکا و غرب در لیبی و سوریه است.

متحدین محلی امریکا در منطقه، ترکیه، عربستان و قطر، شکست خود در سوریه و پیروزی اسد و متحدینش، ایران و حزب الله، را باید اینبار بدون دخالت مستقیم امریکا جبران میکردند. تصرف شهر موصل جواب این شکست و کشیدن دامنه بحران سوریه به عراق و دولت "شیعه" آن، بعنوان متحد ایران، بود. دولتی که خود نتیجه بند و بست و توافقات دسته جات مسلح قومی و مذهبی و منشاء اشاعه نفرت قومی و مذهبی است که جامعه عراق را برای تولید ویروسهای قومی و مذهبی از جمله دارودسته مسلح داعش آماده کرده است. برای پیشروی این دول مرتجع منطقه ای، چه بازویی قابل اتکا تر از دهها هزار نیروی مجهز نظامی ارتش بعث، که مدتها در کمین چنین فرصتی دست به پول و اسلحه  در حاشیه و در انتظار چنین فرصتی بودند. نیروی بعثی که، با پرچم رعب و وحشت داعش به میدان بیاید.

جامعه عراق هرگز تا این حد مملو از نفرت و کینه قومی و مذهبی نبوده است. تصاویر سیاه روزهایی که جوانانی که به نام شیعه یا سنی برای کشتن همدیگر دست به اسلحه برده اند، هزاران انسان بیگناهی که‌ آواره شده اند و به کوچ اجباری کشیده میشوند، جامعه ای که به یمن پیروزی "دمکراسی" غربی به ویرانی کشیده شد، مناطق کرد و شیعه و سنی فی الحال تقسیم شده، از امروز در مقابل چشم همگان رژه میرود. تجزیه عراق به جزائر قومی و مذهبی، شیعه و سنتی، به سرانجام نخواهد رسید. این تجزیه ای است که نه فقط پایان جنگهای صلیبی و قومی در عراق نیست، که سرآغاز یکدور دیگر از جنگ و خونریزی در جامعه عراق و به تباهی کشیدن کامل این جامعه است. تباهی که تاثیرات خود را بر سایر کشورهای منطقه نیز خواهد داشت.

تحرک داعش و بازماندگان رژیم بعث در عراق،  قرار است توازن قوا میان  قطبهای ارتجاع در منطقه، ایران و عربستان و ترکیه، را تعیین کند. سلب مسئولیت دول غربی از "دخالت در عراق" و همزمان میدان دادن به تحرک دولت ایران، و بالاخره روانه شدن سپاه قدس برای "پاکسازی داعش"، عراق را به محمل حل تناقضات و کشمکش عربستان٬ ترکیه و ایران تبدیل کرده است.

تضعیف دولت مرکزی شیعه "پرو ایران" و تجزیه عراق، یک رکن  تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی در منطقه است. این کشمکشی است که قرار است نه فقط پشت میزهای مذاکره،  که با به خون کشیدن هزاران نفر از مردم بیگناه عراق، و با براه اندختن نسل کشی های متقابل شیعه و سنتی،  حل و فصل شود. بحران کنونی جامعه عراق قرار نیست به تجزیه عراق و یا چند قدرتی شدن آن بینجامد. این بحران، اگر توسط یک نیروی مترقی، مردمی و کمونیستی کنترل نشود، به نابودی کشاندن جامعه عراق، به جنگ صلیبی شیعه و سنی و یوگوسلاویزه شدن عراق می انجامد

امروز ضعف دولت مرکزی، عدم مقاومت و زد و بندهای فرماندهان ارتش و مقامات دولتی در شهرهای مختلف در مقابل داعش ، امکانی را برای دولت خودمختار باز کرده تا بعنوان نیرویی که امکان و توان مقاومت در مقابل داعش و متحدینش را دارد، وارد میدان شود. دولت خودمختار کرد در دفاع از منطقه تحت حاکمیت خود و همزمان به امید داشتن سهم بیشتری از آینده عراق است.

حمله نظامی بازماندگان ارتش بعث و داعش به شهرهای عراق، و کشتارهای وحشیانه آنان، یکبار دیگر امکانی را برای تمام جریانات ارتجاعی در عراق باز کرده که به نام دفاع از زندگی و آسایش و امنیت مردم و ناجی تمدن و انسانیت، آنها را به جنگ شیعه و سنی، کرد و عرب بکشانند. جریاناتی که در دوره حمله نظامی امریکا و اشغال عراق، موفق شدند مردم را به گوشت دم توپ جدالهای خود تبدیل کنند.

مقابله با نابودی جامعه عراق، مقابله با بازماندگان ارتش بعث و داعش، مقابله با نیروهای مقتدی صدر و سیستانی و مالکی و پاک کردن عراق از وجود این جنایتکاران، شرط ادامه مدنیت در آن جامعه و شرط ایجاد امکان زیستن و حداقل امنیت برای مردم است.

در مقابل کل این صف ارتجاع بومی و منطقه ای، مردم انقلابی باید صف مقاومت برای دفاع از کار و زندگی خود را سازمان دهند.

تنها وجود مردم سازمانیافته، متحد و مسلح است که میتواند ضامن پاک کردن محل کار و زیست آنها از هر جریان ارتجاعی، و تامین کننده امنیت برای همه شهروندان مستقل از مذهب و ملیت و قومیت و نژاد باشد. کنار زدن کل این اردوی ارتجاع کار مردم آزادیخواه و در راس آن کمونیستهای عراق است.

امروز کمونیستهای عراق، دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان میتوانند در راس سازمان دادن مردم و مسلح کردن آنها برای دفاع از زندگی خود باشند.

آماده کردن مردم برای دفاع از خود، سازمان دادن واحدهای متحد، مسلح و غیرمسلح  مقاومت وظیفه هر انسان شرافتمند و هر نیروی هوشیار و آزادیخواهی است. بازماندگان بعث، داعش، مقتدی صدر و مالکی را باید در هم شکست و همه نیروهای تروریست و جنایتکار را باید متوجه کرد که کمونیستها٬ آزادیخواهان و مردم شرافتمند عراق اجازه توحش و جنایات را به آنها نخواهند داد. چنین کاری تنها با سازمان دان مقاومت مردمی به کمک آزادیخواهان و کمونیستها و مستقل از جریانات قومی و مذهبی حاکم در عراق ممکن است.

 

حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست (خط رسمی)

 

١٤ ژوئن ٢٠١٤