کنفرانس تشکیلات خارج حزب حکمتیست

مصاحبه با خالد حاج محمدی

ژوئیه ٢٠١٣

 

کمونیست: کنفرانس تشکیلات خارج حزب پایان یافت٬ اطلاعیه پایانی کنفرانس به موضوعاتی از گزارش تا اولویتهای تشکیلات خارج میپردازد٬ اولین سوال این است که ارزیابی کنفرانس از فعالیت حزب در خارج چه بود؟

خالد حاج محمدی: گزارش فعالیت یکساله تشکیلات خارج توسط من به کنفرانس ارائه شد. اعضا حزب و شرکت کنندگان عموما هم گزارش را کامل و همه جانبه دانستند و هم ارزیابی مثبتی از این دوره کار داشتند. همزمان به موانع و کمبودهای کار این دوره اشاره کردند. در این زمینه و در جواب به سوالتان به چند نکته میپردازم.

دوره گذشته تشکیلات خارج تلاش کرد به عنوان بخشی از حزب٬ در خارج کشور نماینده خط سیاسی متمایزی باشد که حزب حکمتیست نمایندگی میکرد. این تمایز را به خوبی در سیاست حزب نسبت به تحولات دنیای امروز٬ چه در سطح بین المللی مانند تحولات سوریه و دخالتهای امپریالیستی در این کشور٬ انقلاب مصر و تلاش برای به خانه فرستادن مردم با دخالت ارتش این کشور به عنوان نیروی ضد انقلابی و... دید. همزمان و تا جایی که به جامعه ایران برگردد٬ تحریمهای اقتصادی علیه ایران٬ در حقیقت تحمیل یک فلاکت کامل اقتصادی به طبقه کارگر و بخش محروم جامعه است. راه حلهای ارتجاعی در مقابل آینده ایران و امید بستن بخش وسیعی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی به راه حلهای دولتهای غربی گوشه ای دیگر از این مسائل است. و نهایتا پیوستن بخش زیادی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی به راه حلهای جناحهای سرمایه در ایران و امید بستن آنها به انتخاب روحانی بخشی از دیگر از مسائل مهم این دوره است که حزب حکمتیست سیاست متفاوتی را داشته است. تلاش حزب ما به عنوان بخشی از کمونیستهای طبقه کارگر برای حفظ استقلال طبقاتی این طبقه و تشکیل صفی مستقل با آلترناتیو طبقاتی خود در مقابل کل صف بورژوایی مورد اشاره٬ دادن یک افق رادیکال و کارگری کمونیستی به طبقه کارگر و کل جامعه و تلاش برای ایجاد صفی متحد از رهبران طبقه کارگر و کمونیستهای این طبقه جهتی است که حزب ما داشته است.

تشکیلات خارج ما تلاش کرد این جهت را در حیطه فعالیت خود نمایندگی کند. در این زمینه تلاشهای ارزشمندی در یکسال گذشته صورت گرفت. این را میتوان در همبستگی ما با کارگران معادن افریقای جنوبی٬ دفاع ما از تحرکات طبقه کارگر در کشورهای مختلف٬ مخالفت جدی ما با هر نوع راه حل امپریالیستی در کشورهای خاورمیانه و از جمله ایران و... دید.

در این زمینه کنفرانس تاکید بر نقشی عملی تر٬ فراتر رفتن از اعلام موضع و پراتیکی متفاوت کرد. برای مثال امروز دول غربی و در راس آن دولت آمریکا با تحریمهای اقتصادی خود به نام مبارزه با جمهوری اسلامی کمر طبقه کارگر ایران را شکسته است٬ همزمان این دولت با دخالتگری امپریالیستی خود عامل اصلی در تحمیل سناریویی سیاه به لیبی و سوریه و کشتار و آوارگی و تحمیل فقر و استیصال به میلیونها انسان در این کشورها بوده است. و امروز در تلاش است تحولات انقلابی در مصر را نیز به همین جهت سوق دهد. کنفراس تاکید داشت که تبلور سیاست اصولی ما در پراتیک روزمره تشکیلات خارج ضعیف است. دخالتگری ما در افشای نقش ضدانقلابی و جنایتکارانه دولتهای امپریالیستی و همزمان دخالت و صف بستن ما در مقابل کل جناحهای جمهوری اسلامی و کل اپوزیسیون بورژوایی ایران ناکافی و ضعیف بوده است. در عین حال کنفرانس توقع کار خارق العاده و خارج از توانی از تشکیلات خارج نداشت و موانع را بدرست به رسمیت میشناخت. به فضای راست و پرو غرب یا پرو جمهوری اسلامی اپوزیسیون ایران و موانعی که این فضا برای یک تشکیلات کمونیستی که تنها صدای رادیکال و کارگری است ایجاد میکند، آگاه بود. با این وصف تشکیلات خارج کشور به عنوان بخشی از کل تلاش عمومی حزب حکمتیست٬ میتوانست هر جا حضور میداشت با اعتماد به نفس٬ با جسارت و با هوشیاری و دخالتگری خود نقش دیگری ایفا کند.

علاوه بر این کنفرانس بر ضرورت فائق آمدن به یک ضعف همیشگی جنبش ما در داشتن یک سازمان قوی و منضبط، بر وصل شدن و مرتبط بودن هرچه بیشتر تشکیلاتهای محلی با محیط پیرامونی خود و  ایفای نقشی دخالتگر و موثر تاکید داشت.

 

کمونیست: در بحث اولویتها تا جایی که به اطلاعیه پایانی کنفرانس بر گردد و همزمان در توضیحاتی که دادید بر نکاتی تاکید کرده اید. از نظر شما تشکیلات خارج کشور حزب حکمتیست باید به کدام سمت برود٬ یا اولویتهای این دوره این تشکیلات چه باید باشد؟

خالد حاج محمدی: در مورد اولویتهای تشکیلات خارج قاعدتا کمیته خارج باید در اولین فرصت نقشه کار خود را بریزد و بر آن اساس کل تشکیلات خارج را حول آن متحد کند و کارش را شروع کند. اولین کار ما سرو سامان دادن به خود تشکیلات است. خصلت کمونیستها تاریخا داشتن سازمان بوده است. بدون این کار٬ همه نقشه های ما روی کاغذ میماند. کل اعضا و کادرهای حزب در خارج کشور باید در سازمان حزب در خارج جمع شوند و هیچ تک عضوی بی ارتباط و بی سازمان نماند.

اما در این زمینه٬ تا جایی که به جهت عمومی کنفرانس برگردد و نکاتی که من فکر میکنم مهم است٬ به چند نکته اشاره خواهم کرد. ما محتاج سازمانی منظم٬ با نقشه روشن و دخالتگر هستیم. این امر یک کار سیاسی و همزمان سازمانی جدی ما است. نقشه فعالیت ما بدون ایجاد سازمانی حزبی و جدی و دخالتگر که هر کس و هر تشکیلات کشوری و شهری کار وظیفه خود و نقشه کار خود را بداند٬ قابل اجرا نیست. در این زمینه قبل از هر کمیته و جمعی خود کمیته خارج باید الگوی این امر باشد.

علاوه بر این تا جایی که به جامعه ایران برگردد٬ یک مبارز جدی و رادیکال علیه جمهوری اسلامی٬ علیه گرد و غباری که به نام تعدیل در جمهوری اسلامی راه افتاده است٬ علیه تلاشی ضدانقلابی و ضدکارگری که برای ناموجه کردن و غیر ممکن قلمداد کردن دخالت از پایین و خصوصا دخالت طبقه کارگر و کمونیستها در جریان است٬ یک امر جدی ما است. تشکیلات خارج کشور به سهم خود باید این امر را در حیطه کار و فعالیت خود نمایندگی کند. اکنون کوهی از تبلیغات ضد انقلابی برای دور کردن طبقه کارگر از دخالت در سیاست با صف مستقل خود و از انقلاب و تلاش برای امید بستن آن به راه حلهای بورژوایی٬ روزانه از جانب رسانه های امپریالیستی٬ دولت جمهوری اسلامی و صفی وسیع از نظریه پردازان بورژوا و اپوزیسیون جمهوری اسلامی در جریان است.

تبلیغات این دوره و تلاش برای تبدیل طبقه کارگر و نسل جوان و زن معترض در جامعه به دنبالچه جناحی از سرمایه که در انتخابات این دوره روحانی را جلو انداخت٬ بسیار وسیع و سنگین بود و هنوز ادامه دارد. توجه داشته باشید که علاوه بر جناحهای سرمایه در پوزیسیون و اپوزیسیون٬ بخشهای وسیعی از معترضین به جمهوری اسلامی با تعدیلی در استبداد حاکم٬ با کاستن از دامنه اختناق و باز شدن فضای فرهنگی و... به آرزوی خود میرسند٬ چیزی که در این دوره بخشا شاهد آن بودیم. علاوه بر اینکه چنین امیدی توهم کامل است و نیاز سرمایه با باز شدن فضای فرهنگی٬ با کاستن اختناق و استبداد در تناقض است٬ اما با فرض ایجاد چنین ناممکنی٬ طبقه کارگر ایران هنوز باید به عنوان تولید کننده٬ نیروی کار خود را به ارزان بفروشد و خود صاحب چیزی نباشد. وجود استبداد در ایران نیاز وجودی سرمایه و فصل مشترک کل جنبشهای بورژوایی و احزاب راست و چپ آن از حاکم تا اپوزیسیون است.

 لذا اگر برای روشنفکر بورژوا که خوهان کاهش محدودیتهایی در زندگی خود است٬ خواهان کاستن دخالت مذهب و فشار فرهنگی است٬ باز شدن فضای فرهنگی که اشاره رفت٬ پایان کارش است٬ برای میلیونها کارگر ایجاد بهبودی در زندگی اقتصادی و بالا رفتن سهم این طبقه از تولیدات خود٬ نیاز فوری است. انقلاب کارگری با انقلاب٬ انقلابیون نیم بند بورژوا و خرده بورژوا زمین تا آسمان تفاوت دارد.

تا جایی که به خارج کشور بر گردد تلاش وسیعی در جریان است که فضای خارج کشور را در همین جهت و به کمک رسانه های امپریالیستی و دست راستی٬ با اتکا به صفی از روشنفکران راست٬ رهبران و فعالین جنبش سبز٬ شاعر و نویسنده و سیاستمدار پرو غرب و قدیم چپ و امروز لیبرال٬ مهندسی کنند. تلاش میشود این نسل را بر دوش اپوزیسیون بورژوا و رسانه های غربی از جمله بی بی سی٬ به عنوان نماینده کارگر و زن و جوان در جامعه ایران به جهانیان بقبولانند و بر فضای سیاست در خود ایران هم تاثیر بگذارند.

تلاش برای مبارزه در مقابل این جهت و زدودن فضای غبار آلودی که علیه طبقه کارگر و انقلاب کارگری و هر نوع تحول انقلابی ایجاد شده است٬ وظیفه جدی ماست. تشکیلات خارج کشور باید در عرصه فعالیت خود این انقلابیگری را نمایندگی کند و به عنوان بخشی از یک جنبش بزرگ طبقاتی٬ به عنوان بخشی از کل حزب قدمهای جدی در این راه بردارد٬ مرعوب نشود٬ افق خود را گم نکند و بر اساس افق انقلاب کارگری قدم بردارد و بخشی جداناپذیر از جنبش خود باشد که حزب حکمتیست پرچمدار آن است. این مهم در عرصه های اصلی مبارزه میدان وسیعی از کار و فعالیت روی میز ما و هر کمونیستی گذاشته است که باید پیش برد.

مسئله بعدی مبارزه جدی با میلیتاریسم غرب و دخالتهای امپریالیستی است که در جواب سوال اولتان به آن اشاره کردم. تشکیلات خارج کشور ما باید با سرسختی و استوار علیه میلیتاریسم عنان گسیخته این دول٬ در کنار طبقه کارگر در کشورهای دیگر و صف برابری طلبان بایستد و با این تداعی شود.

همزمان و در همین راستا ما مخالف هر نوع تحریم اقتصادی بوده و هستیم. تحریمهای اقتصادی را به عنوان جنگ جنایتکارانه اعلام نشده علیه طبقه کارگر ایران و همه زحمتکشان این جامعه میدانیم. اعلام کرده ایم که اولین قربانیان تحریمها طبقه کارگر ایران است. همین را باید نمایندگی کرد.

 

کمونیست: شما به مسائل بزرگ و مهمی اشاره کردید. آیا واقعا این وظایف از عهده تشکیلات خارج حزب حکمتیست ساخته است؟ آیا تضمینی اجرایی برای پیشبرد چنین جهتی موجود است؟

خالد حاج محمدی: ابتدا اشاره کنم که این راه سختی است. بخشی از مسئله در گرو نقش رهبری حزب در ابعاد سراسری است. تشکیلات خارج ما در دنیای واقعی بخشی کوچک از کل حزب است و اساس نیروی کادرهای حزب در ایران است. نگاه به حزب حکمتیست از زاویه تشکیلات خارج آن نه واقعی است و نه درست. حزب حکمتیست قبل از هر چیز یک خط است. این حزب تاریخا با سیاستهایی در جامعه شناخته شده است. تضمین داشتن یک خط مارکسیستی در سیاست ایران٬ یک جهت انتقادی و انقلابی به نسبت کل سنت فعالیت سیاسی تاریخ چپ ایران٬ و نمایندگی کردن کمونیسم پراتک مارکس٬ لنین و حکمت در جامعه٬ و نمایندگی خط تاکنونی این حزب که در حیات این حزب با کورش مدرسی در جامعه شناخته شده است٬ قبل از هر تشکیلاتی بر دوش کمیته مرکزی حزب است.

نکته بعدی اینکه من عمیقا فکر میکنم این جهت برای حزب و همزمان این وظایف برای تشکیلات خارج ما ذهنی نیست. این تنها راه است. حزب حکمتیست باید به جنبش خود وصل شود و جنبش اعتراضی طبقه کارگر به سرمایه را نمایندگی کند. تشکیلات خارج کشور حزب باید همین راه را برود٬ غیر از این هر کاری بکند٬ عملا و پراتیکا راه دیگری رفته است. ضمنا خود طرح این توقعات در کنفرانس خارج نشان از ظرفیت و توان این تشکیلات دارد. در ثانی امروز بیش از هر زمانی داخل و خارج به هم وصل است. شکل دادن به یک جنبش رادیکال و کمونیستی قوی در خارج میتواند اعتماد به نفس این جنبش و طبقه کارگر در داخل را بالا ببرد، همانطور که رشد جنبش رادیکال و چپ در ایران فضای خارج کشور را تغییر میدهد و رادیکال میکند. میتوان و باید در افکار عمومی و بویژه در طبقه کارگر در خارج کشور تصویری واقعی از صفبندی های سیاسی و طبقاتی در ایران بدست بدهد و متحدین جدی طبقه کارگر و جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی را پیدا و تقویت کرد. همان کاری که بورژوازی برای خود و طبقه اش میکند.

تضمین چنین پراتیکی صف کادری این تشکیلات و کمیته های حزبی است. اگر کمیته های حزبی ما در خارج و در راس آن کمیته خارج کشور بر این جهت ساق باشد٬ اگر این کمیته به عنوان کمیته ای کمونیستی کار کند٬ میتواند این افق و این پراتیک را نمایندگی کند. امروز برای من حجم کار٬ میزان فداکاری٬ میزان انرژی گذاشتن و تلاش کردن٬ چیزی که همیشه اعضا و کادرهای حزب ما داشته اند و مایه گذاشته اند٬ اصل نیست. اینها ضروری و با ارزش هستند٬ اما قبل از هر چیز یک پراتیک دیگر بر اساس یک افق شفاف مارکسیستی است که تضمین درست رفتن ما است. تشکیلات خارج کشور باید به روشنی پراتیکی را نمایندگی کند که به افق کمونیستی آن مربوط است و ترجمه عملی آن افق است.

و آخرین نکته ام این است که ما در این راه تنها نیستیم. کمونیسم در جامعه ایران معتبر است. هزاران کارگر کمونیست٬ زن و جوان کمونیست٬ در آن جامعه فعالیت دارند و با هر درجه دوری و نزدیکی از هم٬ یک افق را پیش میبریم. حزب ما و تشکیلات خارج این حزب هم بخشی از این تلاش است. کمونیسم یک جنبش بزرگ و قدرتمند طبقاتی است. مشکلات عدیده ای در مقابل کل جنبش مااست و ما به آن واقف هستیم. میخواهم بگویم که اگر حزب حکمتیست و به همین اعتبار تشکیلات خارج آن٬ خود را به عنوان بخشی از یک جنبش بزرگ اجتماعی نبیند٬ آنوقت خیلی نخیف و ضعیف خود را در دنیای سیاه امروز تنها میبیند. فضای اپوزیسیون ایران بیان فضای این اپوزیسیون است که بشدت راست است و این فضا مطلقا فضای جامعه ایران نیست.