پیام عبدالله اوجلان و آینده مسئله کرد در ترکیه خالد حاج محمدی دولت ترکیه در اواخر سال ٢٠١٢ اعلام کرد مذاکراتی با عبداولله اوجالان با هدف متقاعد کردن پ ک ک به کنار گذاشتن اسلحه و پایان درگیریهای نظامی را شروع کرده است. متعاقباً خبر مذاکرات دولت ترکیه با اوجالان و فرستادن هیئتهای به زندان در چند ماه گذشته در جریان بود. بعد از این پروسه و به مناسبت نوروز شاهد پیام اوجالان در روز٢١ مارس بودیم که از پ ک ک خواسته است سلاحها را کنار بگذارند و به مرزها عقب نشینی کنند. متعاقبا حول پیام اوجالان بحثهای زیادی در ترکیه و همزمان در میان جریانات سیاسی٬ خصوصا احزاب و شخصیتهای مختلف در صف جنبش ناسیونالیستی کرد راه افتاده است. بعضیها این اقدام را قدمی مثبت در اتمام جنگ و خونریزی چند دهه میان دولت ترکیه و "کردها" و شروع "صلح و دمکراسی" نام میگذارند٬ بعضیها پیام اوجالان را سازش و تسلیم پ ک ک و حتی خیانت عبدالله اوجالان میدانند٬ تعدادی میگویند عبدالله اوجلان به عنوان یک زندانی حق مذاکره با دولت ترکیه را ندارد و رهبری نیروی مسلح پ ک ک باید تصمیم بگیرد. و بسیاری خصوصا در میان مردم کرد زبان در ترکیه با پیام اوجالان و قبول آن از جانب پ ک ک٬ امیدی به حل مسئله کرد پیدا کرده اند و این اقدام را تلاشی بهبودی در زندگی خود میدانند. اینجا تلاش میکنم ضمن پرداختن به این ماجرا و دلایل آن٬ به رابطه این موضوع با مسئله کرد در ترکیه و عواقب آن بپردازم و به پاره ای از سوالات حول آن جواب دهم.
پ.ک. ک و مسئله کرد وجود ستم ملی علیه مردم کردستان در ترکیه بر کسی پوشیده نیست. دولتهای حاکم در ترکیه هیچ زمانی نه تنها کوچکترین تلاشی برای برسمیت شناختن چنین معضلی و حل آن نکرده اند٬ بلکه خود عامل اصلی اشاعه سموم ناسیونالیستی و نفاق در میان مردم ترکیه و طبقه کارگر این کشور بوده اند. اعمال فضای نظامی٬ جنگ و خونریزی٬ دستگیری و شکنجه و زندان و کشتار مردم کرد زبان٬ تحقیر و بی حرمتی به آنها تاریخی قدیمی دارد. تا جایی که امروز و در شرایطی که در دنیای "متمدن"٬ در میان کل دول غربی ترکیه به عنوان کشوری که در آن "حقوق بشر و دمکراسی" تا حدی نهادینه است٬ میزان زندانیان به جرایم سیاسی مختلف اگر بیشتر از کشوری مثل ایران نباشد٬ کمتر نیست. علاوه بر دستگیری همیشگی کمونیستها٬ فعالین کارگری و مخالفان سیاسی دولت ترکیه٬ بخش زیادی از مردم به جرم کرد بودن و اعتراض آنها به بی حقوقی در زندانند. دولت ترکیه تاریخا هر اعتراضی را در مناطق کرد زبان وحشیانه سرکوب کرده است و به پیشانی معترضین مهر تروریسم زده است. ترور٬ کشتار و لشگر کشی و فضای خفقان و نظامی حاکم بر مناطقی که مردم آن کرد زبان هستند٬ علاوه بر اینکه به نفرت و انشقاق در میان مردم و طبقه کارگر این کشور دامن زده است و عقب مانده ترین افکار فاشیستی و قومی را زنده کرده است٬ زمینه ایجاد یک دشمنی کور بر اساس قومیت و.. را ایجاد کرده است. این وضعیت فضا و شرایطی را درست کرده است که گروهای قومی و ناسیونالیستی کرد نیز بتوانند با اتکا به آن رشد کنند و به نام دفاع از مردم "کرد" و "حقوق ملی"٬ در میان مردم متوهم نفوذی پیدا کنند. جدال "حزب کارگران کردستان" با دولت ترکیه٬ از بدو تولد تا امروز٬ نه بر سر حل مسئله کرد است و نه برای رفع ستم ملی. امروز و بعد از سه دهه جنگ و خونریزی و کلی مشقات که دولت ترکیه و پ ک ک به مردم تحمیل کرده اند٬ کل پیام عبدالله اوجلان یک کلمه در مورد حل مسئله کرد٬ چهار چوب آن و حق شهروندی و ... در آن نیست. وجود ستم ملی در ترکیه چون ایران و عراق و... شرایطی فراهم کرده است که با اتکا به آن بورژوازی کرد و نمایندگان آن به نام نماینده خود گمارده مردم کرد زبان٬ بتوانند بر اعتراضات بر حق آنها سوار شوند٬ بر آن لباس قومی بپوشند و آنرا در جهت منافع خود سوق دهند و خواهان شراکت در قدرت سیاسی شوند. دعوای پ ک ک با دولت ترکیه نیز چیزی فراتر از این نیست. لذا و بر این اساس روزی دولت ترکیه فاشیست خوانده میشود و به نام منافع "ملت" کرد هر نوع کوتاه آمدن در مقابل این دولت "خیانت" به این "ملت" نام گذاشته میشود و زمانی با همان دولت فاشیست٬ برادرانه میتوان به توافق رسید٬ دوست بود و برای "برابری و برادری" در یک سنگر تلاش کرد. نامه اوجالان و نوید برابری و برادری با دولت ترکیه٬ با دولت و سیستمی که دمار از روزگار طبقه کارگر ترکیه در آورده است و تاریخی از کشتار و جنایت علیه بخشی از مردم آن جامعه به جرم "کرد" بودن دارد قابل توجه است. امروز پ ک ک میخواهد با این دولت به هر دلیل و از جمله مشکلاتی که دامنگیرش شده است٬ توافق کند و امیدوار است در فردای قدرت سیاسی در این جامعه مثل احزاب برادر کرسی و مقامی داشته باشد و بخشی از ثروت و سامان تارج شده توسط بورژوای حاکم را بدست آورد و همین کافی است که جهت و تبلیغات خصمانه پ ک ک و اوجالان صد و هشتاد درجه تغییر کند. تاریخ جنبش "کردایتی" مثل تمام جنبشهای ناسیونالیستی مملو از توافق و سازش و دوستی و دشمنی با دولت مرکزی است. حزب دمکرات کردستان زمانی که امیدوار بود جمهوری اسلامی و شخص خمینی قبول کند که در کردستان ایران بخشی امورات دولت و سپاه پاسداران و ... را به این حزب بسپارد٬ و آن را در قدرت سهیم کند٬ به خمینی لبیک میگفت. در همین دوران و زمانی که شهرهای کردستان توسط دولت مرکزی تسخیر نشده بود٬ حزب دمکرات نیروهای نظامی آنها را جهت تقویت پادگانها اسکورت میکرد. احزاب ناسونالیستی کرد در کردستان عراق و رابطه آنها با دولت بعث عراق و شخص صدام حسین پر از دوستی و دشمنی از همین نوع است. دوستی و دشمنی آنها با دولتهای جنایتکار حاکم تابعی از میزان شراکت آنها در قدرت حاکمه است. در این زمینه میتوان صدها دوره دوستی و نزدیکی و همزمان جنگ و دشمنی میان دولتهای جنایتکار و مستبد و احزاب ناسیونالیستی کرد را بر شمرد. مسئله کرد در حقیقت کارت ورود این احزاب به عنوان نمایندگان بخشی از بورژوازی کرد به بازی قدرت و سهم خواهی از پول و امکاناتی است که بورژوازی حاکم و دولتهایش از استثمار طبقه کارگر این کشورها کسب میکنند. تقسیم مردم به کرد و ترک و اشاعه نفاق بر اساس "ملیت" بستری است برای سهم خواهی سیاسی و اقتصادی بورژوازی "ملت" تحت ستم. لذا سیکل جنگ و آشتی٬ جنگ و مذاکره در میان دولتهای حاکم در ایران٬ عراق و ترکیه و احزاب ناسیونالیست کرد٬ بخشی همیشگی از تاریخ زندگی آنها است. پ ک ک در سالهای اخیر بارها خواهان مذاکره و رسیدن به توافقی با دولت ترکیه بوده است و چند بار به عنوان حسن نیت به دولت ترکیه٬ یکطرفه اعلام آتش بس کرد. پ ک ک علیرغم بلند پروازیهای اولیه خود و ادعای "نمایندگی" کل مردم کرد زبان در کشورهای منطقه و خواست استقلال و رویای تشکیل کردستان بزرگ٬ به حکم حقایق تاریخی و موقعیتی که خود داشته است٬ اکنون چندین سال است که از این ادعاها کوتاه آمده است٬ و امروز آماده است که اسلحه ها را کنار بگذارد و پروسه "صلح" با دولت ترکیه را دنبال کند. در دوره های قبلی این دولت ترکیه بود که سر سازش و آشتی با پ ک ک را نداشت و خواهان ادامه جنگ تا پاک کردن کل منطقه از "گریلاهای" پ ک ک بود. اینکه امروز چه فاکتورهایی باعث شده است که دولت ترکیه از چنین اقدامی دفاع کند و آماده مذاکره و توافق با اوجالان باشد را نگاهی خواهیم کرد.
فاکتورهای دخیل در "توافقات" میان ترکیه و پ ک ک همچنانکه اشاره کردم این اولین بار نیست که پ ک ک خواهان مذاکره و توافق با ترکیه و پایان جنگ است. اما ترکیه تا کنون حاضر به مذاکره و پایان جنگ با پ ک ک نشده است. لذا سوال این است که چه عواملی باعث شده است که ترکیه درست در این دوره تلاش کند به جنگ با پ ک ک خاتمه دهد. تا جایی که به پ ک ک برگردد٬ این جریان مثل بقیه احزاب ناسیونالیستی کرد٬ در شکاف میان دولتهای منطقه زندگی کرده اند. همراه با تشدید اختلاف دولتها٬ فرجه ای برای ادامه حیات آنها مهیا و با کاهش اختلافات٬ فضا بر نیروهایش تنگ شده است. واقعیت این است که پ ک ک از طرفی با محدویتهای جدی در منطقه روبرو است. نه کوههای قندیل مثل گذشته امن است و نه مرزهای عراق و مشخصا کردستان عراق امکانی برای ادامه فعالیت پ ک ک است. حضور پ ک ک در کردستان عراق در چند ساله گذشته باعث اعتراضات احزاب ناسیونالیست کرد عراق شد٬ تا جایی که رسما علیه پ ک ک دست به اسلحه بردند. امروز با روابط وسیع حزب دمکرات کردستان عراق با دولت ترکیه و قراردادهای مختلف اقتصادی با آن٬ بازهم محدودیتها برای پ ک ک افزایش یافته است. علاوه بر این عبدالله اوجالان رهبر پ ک ک به عنوان گروگان در دست ترکیه است. آنچه پ ک ک را امیدوار کرده است که در این مرحله بتواند وارد مذاکره با ترکیه شود فاکتور سوریه و فاکتورهای دیگری برای دولت ترکیه است که به آن اشاره میکنم. ترکیه در تلاش است با توجه به موقعیت دولتهای اصلی چون ایران و مصر و مشکلاتی که دارند٬ موقعیت خود در خاورمیانه را به عنوان هم پیمان غرب بهبود بخشد. در دوره اخیر و با تحولاتی که در سوریه در جریان است٬ ترکیه عملا و رسما در کنار دولتهای غربی علیه دولت سوریه نقش بازی کرده است. جنگ داخلی در سوریه و جدالی که میان انواع دارودسته های مسلح با دولت حاکم در جریان است ادامه دارد. دولت سوریه با موقعیتی که در این دوره داشته است٬ عملا نیروهای خود را از کردستان سوریه خارج کرده است و این منطقه اکنون تماما در دست "حزب اتحاد دمکراتیک کردستان" است که با پ ک ک رابطه نزدیک دارند. اکنون علاوه بر اینکه دولت بشار اسد کمکهای تسلیحاتی و مالی در اختیار پ ک ک گذاشته است٬ نیروهای مسلح این جریان در کردستان سوریه مستقر و جبهه جدیدی علیه دولت ترکیه باز کرده اند. ترکیه به عنوان متحد دولت آمریکا علیه بشار اسد٬ تلاش زیادی کرد که با کمک "جبه النصر" و گروهای مخالف دولت سوریه و اختصاص کمکهای مالی و تسلیحاتی به آنها٬ کردستان سوریه را از دست پ ک ک و احزاب مسلح کرد خارج کند که موفق نشد. یک خاصیت مهم توافق با پ ک ک برای دولت ترکیه٬ حداقل ایجاد امکانات بیشتری برای ترکیه و غرب در کمک به جریانات مسلح مخالف بشار اسد است. همزمان مزاحمتهای پ ک ک علیه دولت ترکیه و از طریق کردستان سوریه خاتمه می یابد. لذا یکی از فاکتورهای مهم در این ماجرا تحولات خاورمیانه و تلاش دولتهای غربی و هم پیمانان آنها در منطقه و از جمله ترکیه برای ساقط کردن دولت بشار اسد است. علاوه بر این اردوغان تلاش میکند از توافق با پ ک ک به عنوان "حل مسئله کرد" در ترکیه استفاده کند و موانع پیوستن ترکیه به اروپای واحد را از سر راه بردارد. در عین حال این توافقات در هر سطحی صورت بگیرد٬ امکانی برای حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان در انتخابات ترکیه و گرفتن رای مردم متوهم به پ ک ک به نفع حزب حاکم است. علاوه بر اینها شهرهای اصلی کرد زبان در ترکیه در دو سه سال گذشته مرکز اعتراضات زیادی علیه دولت ترکیه بوده اند. نه تنها مسئله رفع ستم ملی بلکه و بعلاوه ایجاد بهبود در زندگی مردم و اعتراض به بی حقوقی و وضع اقتصادی و... فاکتورهای جدی و مطالبات مردم و خصوصا کارگران و اقشار پایین جامعه بوده است. ترکیه تلاش میکند همزمان از توهمات مردم کرد زبان به پ ک ک در این منطقه علیه اعتراض و مبارزه آنها استفاده کند.
اوجالان از سازشکاری تا "خیانت" به "کرد" میگویند عبدالله اوجالان و پ ک ک عملا تسلیم شده اند٬ در حل مسئله کرد سازشکاری به خرج داده اند و به "مردم" کردستان خیانت کرده اند! واقعیت این است که حل مسئله کرد٬ امر نه تنها پ ک ک در ترکیه٬ بلکه هیچ حزب و جریان ناسیونالیستی نیست. مسئله کرد و تاکید بر ستمگری ملی و انگشت گذاشتن پ ک ک بر بخشی از مصائب مردم کردستان٬ ابزار مشروعیت دادن به این جریان در میان مردم کردستان و در خدمت شراکت بورژوازی کرد در قدرت است. نه جنگ سی ساله پ ک ک با ترکیه برای حل مسئله کرد و رفع ستم ملی بود تا امروز به آن پشت کرده باشد٬ و نه توافق امروز آن مربوط به این مسئله است. اینگونه نقدها از پ ک ک یا عبدوالله اوجالان اعتراض کسانی است که به نادرست پ ک ک را نماینده مردم کردستان ترکیه و مبارزه آنها را تلاشی برای رفع ستم ملی میدانند. پ ک ک تلاش کرده است٬ با استفاده از ستم ملی و با سرمایه گذاری کردن بر نفرت عمومی مردم کردستان از دولت ترکیه٬ اعتراض آنها در خدمت به قدرت رسیدن و سهیم شدن بورژوازی کرد در حاکمیت استفاده کند. مسئله کرد و ستم بر مردم کردستان و برجسته کردن هویت ملی و ناسیونالیستی برای پ ک ک٬ وسیله تحمیق این مردم و سربازگیری از آنها در خدمت سهم بری بورژوای کرد است. و در این راه حاضر بوده و حاضر است هر بلایی بر سر مردم کردستان بیاید. نه تنها پ ک ک٬ بلکه کل احزاب ناسیونالیستی در کردستان ایران٬ عراق سوریه و ترکیه٬ هیچ زمانی خواهان حقوق برابر برای همه مردم نبوده و نیستند. هیچکدام امرشان حل مسئله کرد و تامین حقوق برابر برای کلیه شهروندان جامعه و پایان ستمگری ملی نبوده و نیست و لذا طرح اینگونه نقدها از اوجالان و پ ک ک٬ پوچ و غیرواقعی است. این نقدها نقد بخشی از ناسیونالیسم کرد حال جناح میلیتانت تر و یا جناح چپ همان جنبش است.
عواقب توافق پ ک ک و دولت ترکیه هنوز معلوم نیست که نتیجه مذاکرات اوجالان با دولت ترکیه به کجا میرسد. هنوز رسما دولت ترکیه علنا هیچ تعهدی به پ ک ک نداده است. تا کنون تنها اتفاقی که افتاده است٬ اعلام خوشنودی دولت ترکیه از پیام اوجالان و قبول آن از جانب پ ک ک است. لذا این پروسه تا کجا پیش میرود و نهایتا به چه منتهی میشود٬ نامعلوم است. آیا به فرض کنار گذاشتن اسلحه از جانب پ ک ک٬ فردا دولت ترکیه در شرایطی دیگر و به بهانه ای دست به دستگیری و... فعالین و رهبران اصلی این جریان نخواهد زد؟ آیا تضمینی برای تامین زندگی و امنیت جانی برای نیروهای مسلح پ ک ک و عدم تعرض دولت ترکیه به زندگی و هستی آنها در کار خواهد بود؟ آیا دولت ترکیه حاضر است شخص اوجالان را از زندان آزاد کند؟ اینها تا جایی که به سرنوشت نیروهای پ ک ک و خصوصا کادر رهبری آنها مربوط است هنوز نامعلوم است. اینکه عبدالله اوجالان در زندان است و در هیچ شرایطی نمیتوان حرف و تصمیم کسی که جان و هستیش گرو گرفته شده٬ را جدی و به عنوان نظر و تصمیم او قلمداد کرد٬ کاملا درست است. آنهم اوجالانی که حکم اعدام گرفته است و بعدا این حکم به زندان ابد تعدیل یافته است. اما هرچه هست امروز تصمیم عبدالله اوجالان از جانب رهبری پ ک ک و فرماندهی نظامی آنها تائید شده است. اینکه پ ک ک و رهبر زندانی آنها نوید دمکراسی و برادری میان مردم ترکیه را در اثر توافق خود با دولت فاشیست ترکیه را میدهد٬ همان اندازه حقیقت دارد که ادعاهای تا کنونی خود ترکیه. اما و مسلم اینکه از فردا و این بار تحت نام خاتمه مسئله کرد٬ تلاش میکنند مردم محروم و اعتراضات بر حق آنها برای رفع ستم ملی و برای بهبودی در زندگی خود را سرکوب کنند. بدون تردید سرکوب طبقه کارگر ترکیه و خصوصا سرکوب هر اعتراض انسانی و بر حق در مناطق کرد نشین ترکیه کماکان در دستور بورژوازی حاکم و دولت ترکیه است. سوال این است که در فردای "صلح" پ ک ک و دولت ترکیه٬ نیروهای این حزب در این سرکوب چه نقشی به عهده خواهند گرفت. نقش پ ک ک در سرکوب طبقه کارگر ترکیه و در سرکوب اعتراضات مردم کرد زبان بستگی به میزان سهمی است که ترکیه برای این جریان در حاکمیت قائل است و باید اینرا دید. دولت ترکیه مثل هر دولت بورژوایی تلاش میکند به حاکمیت خود و ادامه ستم و استثمار طبقه کارگر ترکیه و مردم محروم ادامه دهد. تلاش میکند از این فرصت برای تثبیت موقعیت خود از جمله در کردستان ترکیه استفاده کند. ترکیه از جمله تلاش میکند از این فرصت برای خلع سلاح کل مردمی بپردازد که به دلایل بسیار روشن تاریخی و برای دفاع از زندگی خود مسلح شده اند. اینکه مردم در کردستان ترکیه چقدر میتوانند در مقابل تعرض دولت مرکزی از حقوق خود و از جمله حق داشتن اسلحه برای دفاع از زندگی خود دفاع کنند٬ بستگی به توازن قوایی دارد که بورژوازی حاکم در ترکیه در مقابل طبقه کارگر و کل مردم ناراضی در این کشور دارد.
آینده مسئله کرد در ترکیه همچنانکه اشاره رفت جنگ و صلح دولت ترکیه با پ ک ک ربطی به حل مسئله کرد و تلاش برای رفع ستمگری ملی ندارد. "صلح" عبدالله اوجالان و دولت ترکیه با هر عواقبی که امروز به همراه بیاورد٬ در عین حال پروسه ریختن توهمات به نسبت پ ک ک و ناسیونالیسم کرد در میان مردم کردستان است. پیام اوجالان و "توافق" پ ک ک و ترکیه (البته اگر به سرانجامی برسد) بار دیگر بی ربطی ناسیونالیسم کرد به رفع ستمگری ملی را نشان میدهد. ستمگری ملی و ادامه آن غده سرطانی است که همراه خود ناسیونالیسم کرد را بازتولید میکند و امکان میدهد تا بورژوازی کرد و احزاب نماینده آنها با آویزان شدن به آن٬ مبارزات برحق مردم کردستان را در خدمت اهداف ارتجاعی خود جهت دهند. خاتمه دادن به ستم گری ملی و تامین حق شهروندی برابر برای کل ساکنان ترکیه٬ امروز دیگر بر دوش جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر است. حل این مسئله همچنانکه حزب حکمتیست تا کنون تاکید کرده است در گرو تامین شرایط یک رفراندوم آزاد در میان مردم کردستان و تصمیم گیری آنها بر سر جدایی و یا حق شهروندی برابر با بقیه مردم ترکیه است. کمونیستها مبلغ تبلیغ هویت طبقاتی مشترک همه کارگران و هویت انسانی مشترک همه مردم در مقابل هویت های کاذب ملی و قومی و... هستند. طبقه کارگر بیش از همه از ادامه ستمگری ملی و تقسیم بندی مردم بر اساس "ملیت" لطمه میخورد. مبارزه با ناسیونالیسم به عنوان افکار و عقاید ضد کارگری٬ یکی از ملزومات اصلی خودآگاهی در میان طبقه کارگر به موقعیت خود و منافع مشترک و همسرنوشتی خود در مقابل کل بورژوازی است. لذا امروز دیگر رفع ستم گری ملی و خاتمه دادن به غده سرطانی که قبل از هر چیز نیروی طبقه کارگر را شقه شقه میکند و به اتحاد و همبستگی طبقاتی و منافع مشترک این طبقه در مقابل بورژوازی لطمه میزند٬ امر طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی این طبقه است. امروز و در شرایطی که جنبش ناسیونالیستی در ترکیه٬ چه آن بخش که توسط دولت ترکیه نمایندگی میشود و چه ناسیونالیسم کرد که پ ک ک آنرا در بوق میکند٬ بحث توافق و مذاکره را دنبال میکنند٬ بر کمونیستها و کارگران در سراسر ترکیه و مردم معترض و انقلابی کردستان است که بر مطالبات خود تاکید کنند. روابط دولت ترکیه و پ ک ک به هر جا برسد٬ شرط اول هر فضای آزاد و متمدنی٬ باز کردن در زندانهای ترکیه و آزادی همه زندانیان سیاسی است. تامین وسیعترین آزادیهای سیاسی٬ حق اعتراض و تشکل و اعتصاب و تحزب و تامین عملی آن٬ وظیفه دولت ترکیه است. مردم حق دارند به بردگی٬ به اختناق و به استبداد حاکم اعتراض کنند و علیه آن و برای مطالبات خود دست به هر تجمع و اعتراضی بزنند. خواست رفع ستم ملی و حل مسئله کرد در ترکیه و از طریق رفراندمی آزاد در میان مردم کردستان کماکان و تا حل کامل آن خواست و مطالبه طبقه کارگر چه در کردستان و چه در سراسر ترکیه است. سی سال جنگ و خونریزی در کردستان ترکیه که عامل و بانی اصلی آن دولت ترکیه است٬ علاوه بر هزینه انسانی بزرگ آن برای آن جامعه٬ لطماتی جبران ناپذیر به مردم زده است. امروز که دولت ترکیه و پ ک ک دم از توافق و صلح میزنند٬ پرداخت خسارت به مردمی که عزیزان خود را در این جنگ از دست داده اند٬ به مردمی که زیانهای سنگین مالی و انسانی دیده اند٬ وظیفه دولت ترکیه است. و همزمان برداشتن فضای نظامی و بیرون کردن نیروهای نظامی و امنیتی از محل کار و زندگی مردم که تا کنون به بهانه جنگ با پ ک ک پیش رفته است٬ باید خاتمه یابد و به پادگانها و اماکن خود بازگردند. اینها اولیه ترین مطالباتی است که حق مردم ترکیه٬ حق مردم "کرد زبان" در این جامعه است تا امکانی برای نفس کشیدن و تامین فضایی برای اتحاد در میان مردم ترکیه و خصوصا طبقه کارگر را تامین میکند.
|