فرهنگ ناسیونالیستی کومه له، یا دیپلماسی یا خفه شو! اسد گلچینی اطلاعیه ای از حزب کمونیست ایران (کومه له) که گزارش ملاقاتشان با "هیات دائمی ها"یی است که به اسم حزب حکمتیست فعالیت میکنند، منتشر شده است. همزمان اطلاعیه دیگری در مورد این ملاقات از طرف مقابل هم صادر شده است. اطلاعیه کومه له تاکید کرده است که: " زبان غیردوستانه و زبر حزب حکمتیست در برخورد به مواضع حزب کمونیست ایران را مورد انتقاد قرار دادند و تاکید کردند که ادامه این روش آنان عملا به مانعی بر سر راه پیشرفت مناسبات دو حزب تبدیل شده است". این اطلاعیه کومه له را به عنوان سندی از فرهنگ ناسیونالیستی این جریان باید ثبت کرد. مستقل از وضعیت هیات دائمی ها که به ان اشاره ای خواهیم داشت.این موضع و سیاست کومه له قبل از هر چیز یادآور فرهنگ حزب دمکرات کردستان ایران، اتحادیه میهنی، جلال طالبانی رهبر این جریان و نوشیروان مصطفی امین و دیگر احزاب ناسیونالیست بویژه در کردستان ایران و عراق است. این فرهنگ تحمل نکردن انتقاد و سرکوب انتقاد کننده که در واقع انعکاسی از شکل حکومتی این جریانات در جامعه است سابقه بسیار خونبار و جنایتکارانه ای دارد. این جریانات ناسیونالیست نه تنها در برابر کمونیستها و کشتار و محروم کردن آنها از فعالیت و انتقاد، بلکه در برابر منتقدین خودیهایشان نیز بسیار مستبد و بعضا آنچنان قصی و القب عمل کرده اند که هر انسان ازادیخواهی از شنیدن و خواندن آنها بیشتر قادر میشود به عمیق جنبش ناسیونالیستی و فرهنگ مستبدانه مترادف با آن پی ببرد. حزب دمکرات کردستان ایران انتقاد از سیاستهایش را و افشای این جریان بورژوایی از طرف کومه له نه تنها به عنوان دشمنی و اعلام جنگ میدانست بلکه بعدها هم جنگی چند ساله در سراسر کردستان را به کومه له کمونیست ان زمان تحمیل کرد. جلال طالبانی خطاب به مردم کردستان میگفت که کمونیستها همیشه مشغول "ناسزا گویی" به اتحادیه میهنی هستند و در فرصت مناسبی که پیدا کردند نوشیروان مصطفی امین (رهبر فعلی جریان گوران) معمار خاموش کردن انتقاد مخالفان را به جان حزب کمونیست کارگری عراق انداخت و نه تنها آب و برق و آمد و رفت به مقرهایش را برای دو هفته قطع و آنها را مورد محاصره قرار داد، بلکه کشتار آنها را نیز دنبال کرد. دیگر ناسیونالیستها هم کم و بیش همین را بر سر منتقدین خود اورده اند و امروز کومه له زبان شمشیر زنگ زده و خونین ناسیونالیستها در برابر کمونیستها و در واقع تمام ازادیخواهان و حقوق اولیه آنها را تکرار میکند. "زبان غیر دوستانه" و "زبر" چه معنی دارد؟ آزادی بیان ی که کومه له به آن معتقد است حد و حدود آن در این چنین بیاناتی پیداست. چرا کومه له به این میدان پا نهاده است؟ فعلا که بسیار بعید است کومه له و کادرهایش خطری از جانب کمونیستها ببینند و نیازی به این باشد که "زبان غیر دوستانه" و "زبر" را بخواهند در کردستان برایشان ترجمه کنند! اما کومه له این را میداند که بویژه در کردستان و ایران هم کمونیستهای کارگری از نوع حکمتیست آن بویژه در محل کار و زندگیشان چه ظرفیت هایی از خود نشان داده اند. میدانند که فرصتی است تا تحمل نکردن انتقاد هایی که با سیاستهای ناسیونالیستی کومه له خوانایی ندارد را به هر بخشی از بریده های حزب حکمتیست و یا حزب کمونیست کارگری به شکل و شیوه دیگری تحمیل کند. جنبه اجتماعی این مساله برای کومه له حیاتی است. کومه له فکر میکند که یک دستور همیشگی اش دور کردن منصور حکمت و سیستم کمونیسم کارگری از جنس چپ و کمونیستی است که انها از آن طرفداری میکنند. کومه له در صفوفش و در تشکیلات علنی اش بویژه همیشه با این "معضل" دست به گریبان بوده است. کومه له میداند که جریان هیات دائم این ظرفیت را از خود نشان داده است و قابل تحقیر به این شیوه است که در بیانیه رسمی اینگونه در مورد آنها و و در واقع در ضدیت با کمونیسم کارگری و مخالفینش رو به جامعه سخن بگوید. کومه له در واقع آنچه را که در مورد مخالفینش انجام داده است بزبان میاورد. آنچه را در مورد مارکسیست ها و کمونیستها انجام داده است و انتقادات آنها را تحمل نکرده است رسما بیان میکند و این مساله است که جدید است و باید ظرفیتی که پشت این جسارت هست را بیشتر شناخت. وضعیت جنبش کمونیسم کارگری و صفوفش، تحولات منطقه و "کنگره ملی کرد" بی شک از جمله عناصری است که این توان را به کومه له داده است. تا جایی هم که به هیات دائمی ها بر میگردد این چند کلمه لازم است یاداوری شود. عاقبت تغییر ریل! جمعی که در حزب حکمتیست موسوم به هیات دائمی ها شدند علیرغم اینکه مدتهاست پروسه تغییر ریل و جدایی شان از خط و سیاست های حزب حکمتیست قطعی شده است همچنان با نام حزب حکمتیست فعالیت دارند. اینها برای هوئیت دادن و شخصیت دادن به خود در میان احزاب و در دیپلماسی مورد نیازشان با حکومت منطقه ای کردستان عراق و احزاب و جریانات دیگر، میبایست محتوی و شخصیت های حزب و خط واقعی حکمتیست را آنچنان که برای بالا بردن ارزش موقعیت جدید نزد مشتریان جدید لازم است تهی کنند، و متاسفانه بسیاری از مرز های حرمت و رفاقت را برای این بازار جدید زیر پا گذاشتند. این خیز جدید هم رنگ شدن را، همه مخالفان حزب حکمتیست متوجه شدند و پیام این جمع را گرفتند. البته بطور جدی و در خارج از خودشان مجموعه ای مشابه همراه با کلی تناقضات را توانسته اند از حزب اتحاد جلب کنند. اینها تصمیم گرفته بودند "از این به بعد" "زبان و رفتارشان" را با دیگران درست کنند و آنچه حزب حکمتیست در "سابق" با دیگران داشته را دنبال نکنند و این پیام را هم به اشکال مختلف بیان کردند و نوشتند. اما اینها بشدت برای بازار جدید کم خریدار است. ره بیست و چند ساله جدایی از خط و سیاست ها و سبک کار و پرنسیب دیگر جریانات سیاسی را نمیشود با چند ماه و با عجله اگورتونیستی عجیبی که خیلی هم عیان است طی کرد. هنوز باید هر چه سنت و رفتار و پرنسیب و سیاست و سبک کار الوده به منصور حکمت و کورش مدرسی و کمونیسم کارگری هست را دور ریخت تا مثلا نزد جریانات چپ و از جمله کومه له مقبول واقع شوند. هیات دائمی ها چون خودشان تصمیم گرفته اند و ظاهرا اوضاع سیاسی منطقه هم میتواند در این شتاب به کمکشان بیاید، آسوده خاطر و با چند اقدام نخ نمای راست روانه و ناسیونالیستی ، دوره پذیرششان را میخواهند "سزارین" کنند! اطلاعیه اخیر کومه له و هیات دائمی ها در باره ملاقات این دو سازمان حقایق بسیاری را مربوط به آنچه مختصر گفته شد بیان میکند. کومه له اخیرا در یک ائتلاف 39 گانه با تمام جریانات و احزاب که همگی تا مغز استخوان مرتجع، ضد ازادیخواهی کمونیستی و کارگری هستند تحت نام مبارزه برای رفع ستم ملی در "پروژه" آنها شریک و فعال شد. کومه له و کادرهایش تلاش بیهوده زیادی میکنند تا از زاویه کمونیستی و انترناسیونالیستی و ضدیت با جمهوری اسلامی این لقمه ناسیونالیستی را به دیگران بخورانند تا جایی که کار به ردیف کردن و درجه بندی کردن مرتجعین و مزدوران سابق و جدید جمهوری اسلامی کشیده شده است و دقیقا در سایه چک سفید "رفع ستم ملی" و از زاویه "هم خونی" و "ملی" بهرام ولدبیگی مرتجع و مزدور معرفی میشود (که البته بوده است) اما مسعود بارزانی و کارنامه اش مورد اغماض قرار میگیرد و از لیست مرتجعین و جنایتکاران حتی در حق به هم جنبشی های خودشان( کمونیستها و کارگران در ایران و عراق پیش کش! ) بیرون کشیده میشود و مورد اغماض قرار میگیرد. کومه له ادعای طرفداری از کارگر و کمونیست بودن را دارد و در عین حال شرکت در پروژه کاملا امپریالیستی و مورد علاقه دولتهای بورژوایی و سرکوبگر منطقه را تحت عنوان مبارزه طبقاتی و شرکت کمونیستها در این مجمع را برای متوهم کردن کارگران و موقعیتی که در آن قرار گرفته شده است توجیه میکند. جالب این است که این آش ناسیونالیستی آنقدر شور است که حتی متحدین چپ کومه له در سطح سراسری در ایران هم نتوانستند جلب شوند تا از این نوع "ازادیخواهی" و "مبارزه طبقاتی" و "دفاع از کمونیسم" کومه له حمایت کنند! در این میان هیات دائمی ها در اولین بیانیه خود در مورد "کنگره ملی کرد" کومه له برایشان خودی بود و یک کلمه در مورد نقشی که آنها در این کنگره دارند نگفتند و بعد به هر "دلیلی" انتقاد به کومه له را شروع کردند. در واقع این کنگره اتفاق ناگوار و پیش بینی نشده ای بود! کار را بهم ریخت! چه برای آنکه در سفر بود و در زیارت! چه برای آنکه مشغول تعادل برقرار کردن درون تشکیلاتی به نسبت انتقادات از کومه له و حفظ این بالانس برای ادامه وحدت بود! حتی ظاهرا همراه شدن با جمعیت سوگواران شیرکو بیکس شاعر بزرگ جنبش ناسیونالیستی و شرکت در تشیع جنازه وی کمکی نکرده است! در اطلاعیه کومه له – حزب کمونیست ایران- ( که ضمیمه است) شرط وارد شدن به بحث را طرح کرده است. در اطلاعیه هیات دائمی ها در باره این شرط و شروط و "زبان غیر دوستانه و زبر" چیزی نه میگویند و نه برایشان مهم است چرا که به مزاج جدید انها هم میخورد! کومه له گفته است که: "در این نشست رفقای هیئت حزب کمونیست ایران قبل از وارد شدن در هر بحثی تاکید کردند که سیاست ما در قبال حزب حکمتیست بخشی از تلاش عمومی ما برای تقویت سیاست همگرایی در میان نیروهای چپ و رادیکال ایران است. در همین رابطه زبان غیردوستانه و زبر حزب حکمتیست در برخورد به مواضع حزب کمونیست ایران را مورد انتقاد قرار دادند و تاکید کردند که ادامه این روش آنان عملا به مانعی بر سر راه پیشرفت مناسبات دو حزب تبدیل شده است". از طرف هیات دائمی ها زبان "غیر دوستانه" که قرار بود کنار گذاشته شود! "زبان زبر ها" و "قلم زبر ها" که بیش از بیست سال عمرشان را به درست در نقد ناسیونالیسم کومه له گذراندند چه سرنوشتی پیدا میکنند؟ ظاهرا غیر از ادامه تغییر سیاست و ادامه دیپلماسی تحت نام فعالیت کمونیستی به سبک و سیاق کومه له، و قبول شرط و شروط، یا خفه شو یا دیپلماسی، که فرهنگ منحط و مسبتدانه از جمله جریانات بورژوا ناسیونالیستی است با خفت کنار بیایند و راه دیگری نیست.کسانی که این همه راه را رفته اند متاسفانه برای ماندن در دنیای سیاست و برای فعالیتی کارگری و کمونیستی راه دیگری غیر از این سراغ ندارند! 3 سپتامبر 2013 ضمیمه: اطلاعیه در مورد دیدار هیاتهای رهبری حزب کمونیست ایران و حزب حکمتیست
روز شنبه دوم شهریور ١۳۹٢
(٢۴ اوت ٢٠١۳)
دو هیات رهبری حزب کمونیست ایران و حزب
حکمتیست در شهر سلیمانیه کردستان عراق دیدار کردند. از جانب حزب
کمونیست ایران، رفقا صلاح مازوجی دبیر کمیته اجرائی حزب، ابراهیم
علیزاده دبیر اول کومه له و احمد صالحی نماینده کومه¬له در کردستان
عراق، و از جانب حزب حکمتیست رفقا فاتح شیخ دبیر کمیته مرکزی و صالح
سرداری عضو دفتر سیاسی حزب، در دیدار شرکت داشتند.
به اطلاع می رساند که روز شنبه دوم شهریور 1392 هیئتی از جانب رهبری حزب کمونیست ایران با هیئتی از جانب رهبری حزب حکمتیست در شهر سلیمانیه کردستان عراق دیدار و گفتگو کردند. در این نشست رفقای هیئت حزب کمونیست ایران قبل از وارد شدن در هر بحثی تاکید کردند که سیاست ما در قبال حزب حکمتیست بخشی از تلاش عمومی ما برای تقویت سیاست همگرایی در میان نیروهای چپ و رادیکال ایران است. در همین رابطه زبان غیردوستانه و زبر حزب حکمتیست در برخورد به مواضع حزب کمونیست ایران را مورد انتقاد قرار دادند و تاکید کردند که ادامه این روش آنان عملا به مانعی بر سر راه پیشرفت مناسبات دو حزب تبدیل شده است. در مبحث بعدی، هیئت ما موضع حزب حکمتیست در قبال "کنگره ملی کرد" را مورد انتقاد قرار داد. همچنین در ادامه نشست به اوضاع سیاسی ایران بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری اشاره شد و ادامه بحث در این مورد به نشست بعدی موکول گردید. / دبیرخانه حزب کمونیست ایران هشتم شهریورwww.Hekmatist.com Email:agolchini@gmail.com http://golchini.wordpress.com/
|