اولویتهای حزب حکمتیست در خارج کشور
مصاحبه با خالد حاج محمدی


کنفرانس سالانه تشکیلات خارج کشور حزب حکمتیست در روز ٢٤ ژوئیه برگزار شد. در این رابطه مصاحبه ای با خالد حاج محمدی دبیر کمیته خارج داریم.

کمونیست: یکی از مباحث کنفرانس ارزیابی از فعالیت دور گذشته تشکیلات خارج بود. موانع و پیشرویهای تشکیلات خارج حزب از نظر کنفرانس چه بود؟

خالد حاج محمدی: ارزیابی کنفرانس مجموعا از دوره گذشته و فعالیتهای تشکیلات خارج مثبت بود. حزب و تشکیلات خارج ما در این دوره با دو پدیده روبرو بودیم٬ یکی فضای سیاست ایران و موقعیت اپوزیسیون و جایگاه حزب حکمتیست بود و دیگری انشقاقی که خود حزب ما با آن روبروشد. تا جائی که به فضای سیاست ایران برگردد ما شاهد افزایش تخاصمات غرب با جمهوری اسلامی به بهانه هسته ای بودیم. تلاشهای دول غربی و در راس آن دولت آمریکا برای تحمیل شرایط خود به جمهوری اسلامی٬ خود را در قالب مجموعه ای تخاصمات و تهدیدها٬ تحریمهای و مذاکرات و... نشان داد. اعمال وسیعترین تحریمهای اقتصادی٬ فضای جنگی ...٬ ضمن اینکه فشار اقتصادی وسیعی بر زندگی مردم و خصوصا طبقه کارگر ایران را وارد کرده است٬ همزمان دست جمهوری اسلامی برای تعرض بیشتر در عرصه های مختلف را به مردم ایران و طبقه کارگر باز کرده است. در این میان بخش اعظم اپوزیسیون جمهوری اسلامی از راست تا چپ٬ امید خود به سرنگونی جمهوری اسلامی را به راه حلهای دول امپریالیستی و دخالت آنها تحت عنوان دفاع از مردم ایران بستند. اپوزیسیونی که در دوره عروج سبز هم به این جنبش پیوستند و حزب حکمتیست و معدود جریاناتی در مقابل آن‌ها ایستادند. این موقعیت همراه فضای مسموم میدیای فاسد غربی و دولتهای امپریالیستی و انواع جبهه سازیها و کنفرانسهای آلترناتیو سازی و وحدت کردن و... ٬ بدون تردید فضا را بر هر نیروی کمونیست و خلاف جریانی تنگ میکرد. درست مانند دوره سبز نگرش و سیاست و پراتیک حزب ما همراه طیفی از کمونیستها٬ در جامعه ایران و میان کارگران و مردم آگاه و انقلابی سمپاتی ایجاد میکرد٬ اما در خارج کشور و در میان نیروهای اپوزیسیون که همگی عملا به کمپ ناتو پیوسته و بادبان آمید خود را به طرح و نقشه دخالت امپریالیستی بسته اند٬ همراه فضای فاسد میدیای غرب٬ بی شک فعالیت را برای تشکیلات ما سخت تر میکرد.

همزمان در همین دوره حزب ما شاهد انشقاقی در صفوف خود بود که سرانجام به خارج شدن بخشی از رفقای قبلی ما و پیوستن آنها به بستر عمومی همین چپ منجر شد که در چند دهه گذشته در مقابل خط و جهت ما بودند. این اتفاق نیز جدا از جنبه های عاطفی٬ از نظر سیاسی هم برای ما و حزب ما سنگین بود. تشکیلات خارج ما باید به سرعت و در عین حال در کمال خونسردی و متانت و بدون لطمه خوردن فعالیتهایش ایندوره را از سر میگذراند.

با برگزاری کنگره پنجم حزب این دوره را پشت سرگذاشتیم و ماجرای جدایی و خروج بخشی از تشکیلات علنی حزب دیگر مربوط به گذشته بود. کنگره حزب بازسازی تشکیلات و جبران لطماتی که در پروسه فوق بر ما وارد آمد٬ را در دستور خود و کل تشکیلات گذاشت. ما تلاش کردیم فضای فکری و روحی و پراتیکی حزب را به مسائل جنبش مان در بیرون دایره تشکیلات علنی سوق دهیم و حزب و به همین اعتبار تشکیلات خارج را نیز متوجه وظایف اصلی خود رو به جامعه کنیم. باید اعتمادهای از دست رفته را مجددا بدست می آوردیم، باید لطماتی که در این پروسه به تحزب، فعالیت مشترک، تعهدات مشترک زده شده بود را جبران میکردیم و سازمان حزب را چه به معنای تشکیلاتی و سازمانی و چه سیاسی و حول فعالیت سیاسی بازسازی میکردیم.

تشکیلات ما بازسازی شد٬ دوره گذشته سپری شد٬ مشغله و پراتیک تشکیلات خارج از کنگره پنجم به بعد اساسا معطوف به اولویتهایی شد که در قبال جامعه و طبقه کارگر ایران و کمونیسم ایران در دستور خود گذاشتیم. اینها برای ما مهم بود. فضای کنفرانس٬ اعتماد به نفس بخشهای مختلف تشکیلات٬ آمادگی رفقا و روشنبینی حاکم بر رفقا و کنفرانس ما٬ و حقانیتی که کل شرکت کنندگان در کنفرانس بر سر سیاستهای تاکنونی حزب در این فضا داشت٬ گویای وضع امروز تشکیلات ما و آمادگی آن برای رفتن به استقبال فعالیتهای وسیعتر حزب در خارج کشور است.

کمونیست: مهمترین اولویتهای تشکیلات خارج در دوره آتی چیست ؟

خالد حاج محمدی: تشکیلات خارج کشور و کل رفقای ما در خارج در دو عرصه اصلی کار و فعالیت میکنند. یکی به عنوان شهروندان و کمونیستهایی که در هر کشور زندگی میکنند٬ در کنار طبقه کارگر و کمونیستهای این کشورها برای تغییری مثبت در زندگی خود و علیه بورژوازی حاکم فعالیت میکنند. عرصه دیگر کار در میان ایرانیان در خارج کشور و همزمان٬ نمایندگی طبقه کارگر ایران در خارج کشور و تبدیل شدن به زبان حال کارگران و کمونیستهای ایران و بیان اعتراض آنها به نابرابری و علیه جمهوری اسلامی است. کنفراس با تاکید بر این دو جنبه از کار تشکیلات خارج اولویتهایی را برای این دوره کار ما در خارج تعریف کرد.

حزب حکمتیست در دوره های مختلف یک میلیتانسی رادیکال و کمونیستی را علیه جمهوری اسلامی نمایندگی کرده است٬ این میلیتانسی در همه اعتراضات ما در دفاع از طبقه کارگر و مردم محروم٬ علیه دستگیری و زندان فعالین کارگری٬ علیه سنگسار و همه اجحافاتی که به مردم ایران رفته است به شیوهای مختلف بیان شده است. تلاش کرده ایم به هر میزان که در توان داریم خارج کشور را برای جمهوری اسلامی ناامن کنیم. تلاش کرده ایم صدای اعتراض رادیکال و چپ جامعه به بیحقوقی، استبداد و حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی باشیم. در این دوره در کنار این فعالیت ها به فعالیت چشمگیر علیه دول امپریالیستی، علیه تحریمهای اقتصادی که قربانیان اصلی آن طبقه کارگر و مردم محروم جامعه هستند و دخالتگری آن‌ها در جهت لیبیائیزه کردن ایران نیز نیاز داریم. امروز در کشورهای مختلف شاهد نقشه دولتهای امپریالیستی برای دخالت مستقیم و غیر مستقیم آنها علیه اعتراضات مستقل مردم و تلاش برای حفظ پایه های سرمایه و دولتها حاکم یا جناحهایی از آنها که منافع دول امپریالیستی را نمایندگی میکنند، هستیم. در ادامه دخالت امپریالیستی در عراق در دوره گذشته٬ اخیرا و خصوصا بعد از تحولات انقلابی در مصر و تونس٬ شاهد دخالتهای امپریالیستی با هدف منحرف کردن اعتراضات مستقل و انقلابی مردم٬ با هدف پس زدن تلاش آنها برای دخالت در سرنوشت خود هستیم. لیبی را در نظر بگیرید که به کجا کشیده شد٬ سوریه که تماما به میدان تاخت و تازه دولتهای امپریالیستی تبدیل شده است٬ دول غربی به نام شورای موقت و اپوزیسیون ٬ و روسیه و... نیز در کنار بشار اسد ایستاده و کل جامعه سوریه را به قهقرا برده اند. وضعیتی که دنیا به آن جنگ داخلی میگوید و اپوزیسیون پرو ناتویی٬ از آن به عنوان"انقلاب و رهایی" مردم سوریه نام میبرد.

تا جائی که به ایران برگردد در همین دوره و به بهانه هسته ای٬ شاهد تحریمهای وسیع اقتصادی٬ فضای جنگی و تبلیغات وسیع رسانه های غربی و تلاش برای شکل دادن به آلترناتیوهای ارتجاعی به نام مبارزه با جمهوری اسلامی و "دفاع" از مردم ایران هستیم. کلا یکی از میدانهای جدی فعالیت ما در این دوره ایستادن در کنار طبقه کارگر و مردم متمدن هم در ایران و هم در اروپا علیه دولتهای امپریالیستی و نقشه های دخالتگرانه و ارتجاعی آنها است. افشا اپوزیسیون پرو ناتو و آلترناتیوسازی آن‌ها بعنوان پروژه بورژوازی غرب جزئی از مقابله ما با دخالتگری غرب است.

یکی دیگر از میدانهای اصلی کار ما در خارج کشور جلب حمایت از مبارزات طبقه کارگر ایران است. تلاش برای جلب توجه طبقه کارگر در کشورهای اروپایی به مبارزات طبقه کارگر ایران٬ جلب حمایت از این مبارزات و گسترش همبستگی بین المللی در میان کل طبقه کارگر و همزمان فشار به جمهوری اسلامی است. در این خصوص علاوه بر همه اقدامات و تلاشهای مختلف حزب ما٬ یک جنبه از کار تقویت تلاش برای حمایت از مبارزات طبقه کارگر توسط نهادهای کارگری است. در حال حاضر و در این چند سال" اتحاد بین المللی درحمایت از کارگران در ایران" فعالیتهای ارزشمندی را داشته است. ما لزومی به درست کردن نهادهای دیگر برای این کار نمی بینیم و فکر میکنیم باید این تلاش و خود اتحاد بین المللی را تقویت و از اقدامات آنها دفاع کرد. لذا و تا زمانی که اتحاد بین المللی این فعالیتها را ادامه بدهد و نقشه چند ساله گذشته خود را دنبال کند و خود را پایبند به اهداف تا کنونی خود بداند٬ ما تلاش خواهیم کرد برای جلب همبستگی با طبقه کارگر ایران این تلاش را تقویت و از این نهاد حمایت کنیم. در چند سال گذشته نیز تلاشهای اتحاد بین المللی همیشه مورد حمایت ما بوده است.

کنفرانس خارج کشور همچنان بر ساختن سازمان حزب به عنوان یک ماشین حزبی کارا تاکید کرد. در حال حاضر ما سازمان حزب را داریم٬ اما این سازمان در حقیقت جواب نیازهای ما را نمیدهد. این سازمان با سازمان کمونیستی یک حزب سیاسی خلاف جریان که به ماشینی کارا و روغن کاری شده ای محتاج است٬ به سازمانی که به عنوان یک ارکستر کار میکند و همه تشکیلاتها و اعضا و فعالین این حزب هر کدام در گوشه ای سازمان یافته و با هم نقشه ای عمومی را پیش میبرند٬ فاصله جدی دارد. ما به یک سازمان متحزبتر٬ به یک درجه قویتراز تحزب کمونیستی نیاز داریم. ما تلاش خواهیم کرد در این جهت کاری جدی را در دستور بگذاریم. تلاشهای دوره گذشته را ادامه و این سازمان را بسازیم. به موازینی که داریم بچسبیم و هر جا احتیاج به موازینی جدید باشد٬ آنرا تامین کنیم. تلاش ما در این زمینه باید حزب ما و تشکیلات خارج را تبدیل به تشکیلاتی منضبط و سیاسی و جدی با وظایف روش کند.

این مهم البته تنها جنبه موازینی و تعریف و روشن کردن آنها نیست٬ بلکه تبدیل خود این سازمان٬ مشغله ها و عرصه های مختلف فعالیت آن به عنوان یک بخش از جریانی کمونیستی و اجتماعی است. و این احتیاج به کار جدی سیاسی و تغییراتی عمیقتر در مشغله و پراتیک و... این تشکیلات دارد.

در همین رابطه و برای در دسترس قرار دادن حزب٬ از مدتها پیش طرح قدیمی تر خانه های مردم را در خارج و سازماندهی آنرا در کشورهای مختلف شروع کرده ایم. ما بر خانه های مردم به عنوان پاتوقهایی که در آن اعضا و فعالین حزبی حضور دارند و فعالیتهای مختلف را سازمان میدهند٬ مباحثات سیاسی مختلف را پیش میبرند٬ به سوالات و .. دیگران جواب میدهد و کلا یک محیط زنده و صمیمانه را برای شرکت دیگران مهیا میکنند٬ تاکید میکنیم. خانه های مردم پاتوقهای گرم و صمیمانه برای دیدار و نشستن باهم و فعالیتهای مختلف از سیاسی تا تفریح و برنامه های مختلف دیگر است. یک مکانیزم اجتماعی تر و مضومنی تر از فعالیت سیاسی را در نظر داریم.

کنفرانس همزمان پرداختن به عرصه مالی را یکی از اولویتهای تشکیلات خارج حزب تعریف کرد. فعالیت سیاسی بدون پول و امکانات غیر ممکن است. در این دوره علاوه بر اینکه جمع کردن حق عضویتهای اعضا حزب بطور جدی باید دنبال شد٬ مهمتر از این جلب کمکهای مالی از مردم است. تنها کانال تامین مالی برای حزب ما علاوه بر حق عضویت اعضا حزب٬ کمک مالی مردم متمدنی است که برای تلاش و فعالیت کمونیستی ما ارج میگذاردند٬ مردمی که کمک به حزب حکمتیست و فعالیتهای این حزب٬ تقویت این حزب و فعالیتهایش را مایه افتخار خود میدانند. این مهمترین و تنها منبع مالی ما است. این را باید سازمان داد. بدون تردید یکی از معیارهای موفقیت تشکیلات خارج و همه تشکیلاتهای کشوری و شهری ما میزان کمک مالی است که جمع آوری شده است.


کمونیست: موانع و مشکلاتی که در مقابل تشکیلات خارج کشور حزب برای پیاده کردن این اولویتها قرار دارند چیست؟

خالد حاج محمدی: بنظر من موانع مختلفی در مقابل ما است و همزمان امکاناتی هم در اختیار ما است که پرداختن به همه اینها در این فرصت ممکن نیست. اما اگر بسیار کوتاه بگویم مهمترین موانع سنتهای رایجی است که در میان کل چپ و از جمله حزب ما هم و خصوصا در خارج عمل میکند. ما یک حزب سیاسی هستیم و حزب ساخته ایم که قدرت شویم و به قدرت چشم دوخته ایم. برای کسب قدرت باید اول و قبل از هر چیز جنبش خود را سازمان داد٬ به حزب آن جنبش و به حزب طبقه ای تبدیل شد که حزب و کل اهداف و پراتیک آن به آن طبقه و آن جنبش مربوط است. جنبشهای اجتماعی سنتهای سیاسی خود را دارند یا به سنتهای سیاسی خود متکی هستند. مهمترین مسئله این است که برای خود و فعالین خود روشن کنید که سازمان را برای چه میخواهید. این سازمان کجای اهداف اصلی و استراتژی شما برای کسب قدرت و کلا قدرتمند شدن کمونیستها و کمونیسم طبقه کارگر قرار دارد. باید روش باشد در خارج کشور هم این سازمان کجای این نقشه است و کدام بخش از این نقشه را پیش میبرد. مهم این است ساختن این سازمان٬ تعیین سوخت و ساز آن و تامین سوخت و ساز سیاسی آن٬ مشغله ها و پراتیک آن در خدمت همان اهداف قرار بگیرد. اما در حال حاضر با این فاصله زیادی داریم. امورات روزانه و جواب به فشار جنبشهای دیگر بیش از هر چیز بر جهت ما و کار ما تأثیر میگذارد. ما باید سازمان خود را برای امر جنبش خود و برای جواب به نیاز همان جنبش درست کنیم و پیش ببریم. گفتم سنتهای دیگر٬ سنتهای جاگیر و نهادینه شده در ما از موانع جدی کار ما است که باید بسیار هوشیارانه و با نقد جدی از آن فاصله گرفت.

علاوه بر این و همچنانکه قبلا هم اشاره کردم ما در شرایط خاصی قرار داریم. مهمترین مسئله تسلیم اپوزیسیون ایران، راست و چپ آن، به طرح های امپریالیستی برای فردای ایران است. کاری به نیت خیر جریانات مختلف ندارم٬ اما عملا بخش اعظم اپوزیسیون راست و چپ ایران بر یک بستر کار میکنند٬ از یک جا نیرو میگیرند و امید به سرنگونی و هر تحولی را به نقشه های امپریالیستی وتخاصمات آنها با جمهوری اسلامی بسته ا ند. کلا در چند سال گذشته ما شاهد یک عقبگرد عمیق و بزرگ در صفوف احزاب سیاسی و نیروهای مخالف جمهوری اسلامی هستیم. دوره قبل امید به هر تحول مثبتی به تحولات درونی هیئت حاکمه تنیده شد و بخش اعظم اپوزیسیون چپ و راست پشت جنبش سبز صف بستند و متاسفانه امروز پشت آلترناتیوهای ارتجاعی غرب. این فساد سیاسی عمیقی را در فضای سیاسی اپوزیسیون ایجاد کرده است. امروز حتی در صفوف نیروهائی که به خود کمونیست و چپ میگویند٬ احساس میکنید از اومانیسم ساده٬ از نفرت نسبت به ظلم٬ از نفرت علیه بی حقوقی٬ علیه جنگ و خونریزی و بی خانمانی٬ خبری نیست. چپی که به ناتو و برنامه های آنها امید ببندد و انقلابش از ارتجاع امپریالیستی نشات بگیرد٬ تکلیفش معلوم است. اینها همگی موانعی برای ما و کمونیسم ایران٬ برای طبقه کارگر و صف آزادیخواهی ایجاد میکند. و تا جایی که به تشکیلات خارج ما برگردد باید در چنین شرایط ناهمواری کار کرد.

از طرف دیگر حزب ما و سیاستهای کمونیستی و خلاف جریانی ما٬ فاصله عمیق طبقاتی ما از دیگران٬ جسارت سیاسی این حزب و روشنبینی و خط متمایز آن٬ نیروی جوانی که امروز در این حزب است، به ما امکانی داده است که توجه هر کمونیست جدی و هر کارگر کمونیستی٬ هر زن آگاه و برابری طلبی به آن جلب شود. حزب حکمتیست خط آن است و این خط در جامعه برای خود سمپاتی ایجاد میکند و شرایطی مناسب برای نفوذ ما و جهت ما بوجود می آورد. این مسئله در خارج کشور هم به درجه ای صادق است. مهم این است که حزب ما و فعالین این حزب در خارج با اعتماد به نفس و روشنبینی کمونیستی٬ در این دوره کارگر و کمونیسم و انسانیت را نمایندگی کنند. شرایط کنونی و دوره کنونی را پشت سربگذارند و اجازه ندهند که به نام طبقه کارگر٬ به نام منفعت مردم ایران و به نام آزادی و آسایش آنها٬ جامعه ایران و طبقه کارگر و مردم محروم را به قتلگاه ببرند.

کمونیست: ارزیابی شما از نقش تشکیلات خارج کشور حزب در تاثیر گذاری بر فضای سیاسی چیست؟

خالد حاج محمدی: خارج و داخل به معنای واقعی به هم وصل هستند. دهکده جهانی مفهومی واقعی است٬ به این معنا هر کار و فعالیتی در خارج کشور تاثیرات خود را در داخل ایران هم خواهد گذاشت و خارج و داخل به معنایی به هم وصل هستند. امروز بیش از همیشه شاهد این هستیم که جنبشهای اجتماعی داخل و خارج نمی شناسند. از این نکته اگر بگذریم در ابتدای بحث اشاره کردم که فعالیت حزب در خارج کشور روی پای خود مهم است و به اعتباری تشکیلات خارج پشت جبهه داخل نیست و مستقل و روی پای خود عرصه فعالیت کمونیستی است.

نکته دیگر اینکه ما به عنوان حزبی کمونیستی و به عنوان بخشی از تحزب کمونیستی در جامعه ایران٬ به عنوان بخشی از جنبشی عظیم تر و بزرگ طبقاتی که هدف خود را به زیر کشیدن جمهوری اسلامی و ایجاد جامعه ای سوسیالیستی گذاشته است٬ در سطح جهانی محتاج اتحاد و همکاری و همبستگی با جنبشهای هم جنس خود٬ با جنبش کارگری و کمک مردم متمدن دنیا داریم. اگر احزاب و جریانات راست و چپ بورژوائی به دول امپریالیستی امید می بندند٬ اگر آنها از اختلاف دول غربی و جمهوری اسلامی در کنار غرب می ایستند٬ ما به عنوان مخالفین جدی دول امپریالیستی و جمهوری اسلامی٬ تنها اتکایمان طبقه کارگر و مردم متمدن در کشورهای دیگر است. اگر غرب تکیه گاه دیگران است٬ طبقه کارگر در کشورهای غربی٬ سازمانهای کارگری و مردم متمدن نیز متحدین و تکیه گاه ما هستند. تشکیلات خارج هر جریان کمونیستی اگر نقش خود را بدرستی بازی کند و کار خود را بدرستی دنبال کند٬ مهمترین نقش و تاثیر را در ایجاد همبستگی بین المللی کارگری میتواند ایجاد کند. تشکیلات خارج میتواند در میان کارگران کشورهای مختلف به عنوان نماینده و سخنگوی صالح طبقه کارگر ایران٬ مردم ایران و صف آزادیخواهی در جامعه ایران را نمایندگی کند.

امروز نقش رسانه ها بر کسی پوشیده نیست. تنها صدایی که در رسانه های "شرافتمند" بورژوائی نمایندگی نمیشود و تلاش میشود خفه شود٬ صدای اعتراض کارگری و صدای کمونیسم طبقه کارگر است. یکی از موانع جدی بر سر راه پیشروی احزاب کمونیست و حتی پیشروی تشکلهای کارگری نیز عدم امکان خبررسانی و جلب توجه چه در سطح محلی و چه در سطح بین المللی است. باز وجود تشکیلاتی در خارج کشور در هر دوره ای میتواند نقشی جدی در جواب به این نیاز ایفا کند.

تجارب مصر و تونس و بقیه کشورها به اندازه کافی گویا است و نقش دول امپریالیستی و میدیای فاسد غربی در مهندسی افکار و در خدمت ارتجاع٬ در حقیقت بخشی از جنگ علیه بشریت بوده است. میدیای رسمی و امپریالیستی بخشی از نیروی جنگی ارتجاع امپریالیستی در این دوره بوده است و نقش یک تشکیلات متکی به خود و جدی در خارج کشور در تامین همبستگی با جنبشهای انقلابی٬ کارگری و انسانی در هر دوره ای حیاتی است. ما همین دوره و در خود کشورهای غربی٬ در مهد دمکراسی شاهدیم که وسیعترین اعتراضات کارگری از پاریس تا اسپانیا٬ یونان٬ ترکیه٬ آلمان و انگلستان و.. نه تنها لانسه نمیشود که اخبار وسیعترین اعتراضات آنها نیز قلم گرفته میشود. در چنین دوره ای هر جریان و حزب کمونیستی در هر کشوری احتیاج به سازمانی دارد که در کشورهای مختلف نمایندگیش کند.

ما با چنین وضعی و با چنین تشکیلاتی فاصله زیادی داریم که اینجا فرصت پرداختن به آن نیست. اما کلا باید در این جهت پیش رفت و موانع سر راه را رفع کرد. امروز بیش از هر زمان داشتن یک تشکیلات معتبر و رادیکال و کمونیستی در خارج کشور یکی از اهرمهای اصلی قدرتگیری و نگهداری قدرت توسط هر حزب کمونیستی در داخل ایران و هر حکومت کارگری است. تشکیلات خارج کشور حزب حکمتیست باید برود و به چنین اهرم و نقطه قدرتی برای کمونیسم و چپ در ایران تبدیل شود.