TLogo


در سنگر دفاع از حکمتیسم !
رعد سليم

January 18, 2012

بدنبال کشمکشهای درون حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست ، حمله تبلیغی وسیعی از جانب دشمنان خط حکمتیست در بورژوازی ایران و جنبش کمونیسم کارگری و تعدادی از چپها برعلیه رهبر و متفکر این خط کورش مدرسی شروع گردیده است . پیشاپیش میخواهم این را بگویم که من نمیخواهم وارد معضلات درون حزب حکمتیست و دو جناح آن بشوم ، اما من تماما ً شریک موضع گیری های درست و مسئولانه هر دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان در باره این معضل هستم ، و این موضع را موضعی مسئولانه و تاریخی میدانم . و از تمام سیاستهای حزب حکمتیست تا پلونم 22 این حزب حمایت میکنم .

بعد از نماندن رفیق منصور حکمت و در زمان کشمکشهای درون حزب کمونیست کارگری ایران در سال 2004 ، در جنبش کمونیسم کارگری خطی ابراز وجود کرد به اسم حکمتیست ، که در این راستا بود بکوشد کمونیسم کارگری را با خط راستین منصور حکمت منطبق کند ، چون رفیق منصور حکمت در آخرین روزهای زندگی اش این را اعلام کرد که این حزب بیشتر به چپ سنتی نزدیک است تا به کمونیسم کارگری . این خط به رهبری کورش مدرسی از حزب کمونیست کارگری ایران جدا شد و حزب حکمتیست را تشکیل داد . حزبی که در کوتاه مدت در عرصه اجتماع و جنبش چپ و کمونیستی در آن منطقه توانست با رنگ و سیاستی دیگر و با شور و میلی تمام متمایز از چپ و کمونیست در ایران به میدان بیاید و تبدیل به نیرویی برجسته در عمل و سیاست و سنجش رویدادها بشود . حزب حکمتیست از تاریخ پیدایش اش تا پلونم 21 که سیاست و قطعنامه هایش و برنامه اش ، تماما به کمونیسم کارگری نزدیک بود ، حزبی کمونستی و فعال و تغییر بخش بود ، اما در واقع هنوز تبدیل به حزب طبقه کارگر ایران نگردیده است و نتوانسته تبدیل به رهبر حرکات اعتراضی کارگران ایران شود و حزب پیشرو طبقه کارگر گردد . سنت چپ قدیمی غیر کارگری و غیر کمونیستی کارگری در آن ریشه داشت .
در مدت درست شدن این حزب نود درصد خط و سیاست و فکر این حزب توسط کورش مدرسی طراحی شده است. اگر کسی در این شکی دارد، میتواند نگاهی به آرشیو کنگره ، پلونم ، و سایت و نشریات حزب حکمتیست برای درستی این ادعا بیندازد . و اگر کسی از حکمتیست دفاع میکند و تاریخ حزب حکمتیست را متعلق به خود میداند، باید به روشنی و با قاطعیت از کورش مدرسی در برابر آن حملات تبلیغی ای که بر علیه او میشود دفاع کند. چون بیشتر آنهایی که دست به یک تبلیغات غیرمنصفانه بر علیه کورش مدرسی زده اند ، بعد از رویدادهای درون حزب حکمتیست مدعی به بن بست رسیدن خط کورش مدرسی و سیاستهای راست او هستند ، یعنی به بن بست رسیدن حزب حکمتیست را اعلام میکنند و یا با بیانی دیگر به بن بست رسیدن خط حکمتیست در جنبش کمونیسم کارگری را مدعی هستند . آنهایی که ماشین تبلیغ خود را بکار انداخته اند و رقاصه اول تبلیغ ضد کورش مدرسی شده اند ، کسانی و یا گروه هایی هستند که مدافع هخا ها و موسوی ها و ناسیونالیسم آذری و عربی بودند و دنباله رو کروبی و قومپرستان ایرانی شدند و یا کسانی هستند که در زمان جنبش دانشجویان آزادیخواه و پیشروی حزب حکمتیست تقاضا کردند که خود و حزبشان بدون قید و شرط به حزب حکمتیست بپیوندند، اما تقاضای آنها از جانب رهبری حکمتیست جواب رد گرفت . یا کسانی هستند که خود را در سنگر دفاع از حکمتیسم و کورش میدیدند و جرأت ابراز یک کلمه هم در برابر سیاستها آنزمان حزب حکمتیست و کورش نکردند . بمحض کناره گیری کورش از رهبری حزب دست به شیطان سازی علیه شخصیت کورش و آوردن نظرات خود زدند . مانند رفیق ایرج فرزاد که زمانی پیش از استعفایش با او صحبت شد این را بیان کرد که هیچ حرفی ندارد و تنها فضای حزب است که او را ناراحت میکند . اما طولی نکشید که حمله اش را بر علیه شخصیت کورش و حمید تقوایی شروع کرد و دست به ترور شخصیت زد ، این بود که در پلونم حزب حکمتیست با قطعنامه ای در دفاع از کورش و حمید به او جواب داده شد .
وقتی که به کشمکشهای حزب حکمتیست و موضع کورش برمیگردد ، اگر از نظر کسانی درست نیست ، تنها یک اعلام موضع نباید توجیهی بشود برای این حمله بی مسئولیتانه بر علیه برجسته ترین رهبر مارکسیست و لنینیست و حکمتیست کورش مدرسی . من کورش را با سیاستها و تحلیلها و تئوریها و بوچونهای مارکسیستی اش میشناسم ، من کورش را مانند یک رهبر کمونیستی کارگری میشناسم که بعد از نبود منصور حکمت نقشی تاریخی را برای برگشتن به حکمت و نظرهایش ایفا کرد ، نه تنها از سر موضع او در باره یک مسئله .
خطاب من کسانی هستند که نابودی حزب حکمتیست را جار میزنند و یا آنهایی که از کورش شیطان میسازند و بن بست خطش را اعلام میکنند، تاریخ به شما رحم نخواهد کرد ، بروید به کار خود مشغول شوید ، قطرہ ايى از تئوری های کورش به بلندی قد شماست . هنوز دو حزب جنبش کمونیست کارگری یعنی حزب کمونیست کارگری عراق و کوردستان پیروی از سیاست حکمتیست میکنند و از آن دفاع می کنند . به نظر من هر کمونیست و آزادیخواه و هر حکمتیستی با وصف داشتن هر اختلافی با نظرات کورش وظیفه دارد که بر علیه این حمله هیستریک دشمنان حکمتیسم به میدان بیایند و از حرمت رفیق کورش مدرسی دفاع کنند. این نوشته کوتاه را به گفته ای از مارکس به پایان میرسانم " مارکس در هیژدهم برومر مینوسید" هگل در جایی میگوید تمام رویدادها و شخصیتهای مهم در دنیا ، اگر بگویم به دو شیوه ظهور میکنند، این را فراموش کرد که بگوید اولین بار به شیوه ای تراژدی و بار دوم به شیوه ای کمدی .