ابهام، تردید و محفلیسم حزب حکمتیست را به اینجا کشاند
پاسخ به رفیق همایون گذارگر
اسد گلچینی
همایون در نوشته ای هر چه سنگ و چوب دم دست داشته بسوی ما پرتاپ کرده است، اما
اینها هیچکدام مهم نیست. در این نوشته مسایل بسیار مهمی را اما طرح کرده است.
مسایلی که در تمام طول موجودیت حزب حکمتیست و شاید به جرات میتوان گفت هیچگاه
در حزب نه طرح شده است و نه نوشته شده است.
اگر میپرسید چرا حزب حکمتیست در چنین وضعیتی قرار گرفته است دلیلش را باید از
تعدادی از رهبرانش پرسید و بویژه از تعدادی از رهبران موثر آن که در تمام این
دوران در مورد سیاستهای حزب حرف داشته اند و هیچگاه آنرا طرح نکردند و سیاست
های الترناتیوشان را برای تصویب و قانع کردن حزب در ارگانهای حزب طرح نکردند.
اگر میپرسید چرا امروز به یکباره در این حزب انفجاری صورت میگیرد میتوانید جواب
آنرا از نوشته همایون بگیرید.
در این نوشته متوجه میشویم که اتفاقا بخشی از رهبری حزب روی سیاستهای حزب حرف
داشته اند اما بجای طرح ان و به تصویب رساند آن در حزب، اقدام تشکیلاتی را در
بر میگیرند و دست آخر سیاستهایشان را به نام حزب به حزب و بیرون از آن تحمیل
میکنند و کمیته های حزبی را طبق این سیاستهای تغییر ریلی میخواهند بازسازی
کنند. باید بسیار روشن باشد چنین رهبرانی در حزب با چنین رفتار و منش و سنتهایی
که از خود نشان دادند فقط میتوانستند اینگونه مجموعه سیاستهایشان تحت نام
"پلاتفرم سیاسی و عملی رهبری " به تصویب خودشان برسانند و به نام حزب آنرا
منتشر کنند تا بتوانند به این ترتیب حزب را تسخیر کرده و از شر سیاستهایی که
امروز همایون با صراحت بیشتری آنرا بیان میکند نجات بدهند. اگر باز هم کسانی در
اقدام بقیه دفتر سیاسی در مقابل این عمل بسیار عقب مانده و محفلی ابهامی دارد
باید بیشتر به نوشته همایون گدازگر دقت کند.َ
همایون مینویسد "...و اینجاست که به تغییراتی میرسیم که طی دو سه سال گذشته در
نظرات کورش و مظفر و رفقای دیگری بروز کرده است. تغییراتی که ربطی به آن گذشته
درخشان جنبش ما ندارد."
باید از همایون بعنوان عضو کمیته مرکزی این حزب و دیگر رفقای دفتر سیاسی که در
هیات دائم بودند و پلاتفرم سیاسی و عملی شان را به نام حزب منتشر کردند بپرسیم
که در این دو و سه ساله کدام تغییرات در نظرات کورش و مظفر و رفقای دیگری بروز
کرده است؟ و میپرسیم که این تغییرات مورد اشاره شما کدام ها هستند که ربطی به
گذشته درخشان جنبش ما ندارد؟ رفیق همایون و رفقای دیگر در برابر حزب و مسئولیتی
که تا کنون داشته اند باید جواب پس بدهند که کجا؟ در کدام نوشته؟ در کدام جلسه؟
در چه تاریخی؟ در کدام مصوبه؟ در کدام قرار و قطعنامه؟ در کدام پلنوم و کنگره
شما مصوباتی که نظرات و سیاستهای مورد ادعای امروزتان را بیان کند به حزب داده
اید و مورد بحث و جدل و بالاخره تصویب ارگانهای رهبری حزب و یا کمیته های حزبی
قرار گرفته است؟ اگر حتی یک مورد از این موارد که امروز ادعا میکنید را
نتوانستید نشان بدهید آیا ما حق داریم به شما بگوییم که در تمام این دو و سه
ساله که اشاره میکنید، همین ها را در میان اعضا و کادرهای حزب و در محافل مورد
نظرتان منظما تبلیغ کرد ه اید؟ حزب دارد قربانی چه کسانی میشود؟ حزب دارد
قربانی چه نوع رهبرانی میشود؟ چرا در تمام این مدت شما و رفقای دیگرهم فکر که
در راس ارگانهای حزبی همچون دفتر سیاسی و کمیته مرکزی و نشریه حکمت و کمیته
کردستان بودند در این ارگانهای تحت مسئولیتشان یکی از همین سیاستهای مورد نظر
شما را که کورش و مظفر و بقیه آورده اند و بی ربط به سابقه درخشان ما بوده است
را رد نکردید، باطل اعلام نکردید و از سیاستها ی حزب خارج نکردید؟ اگر این کار
را نکردید میتوانید جواب بدهید که چکار کردید؟ همایون عزیز آیا تنها و بنا بر
همین دلیل حق نداریم بگوییم که حزب را اینگونه برخورد ها فاسد میکند؟ مشغول به
خود میکند؟ ارگانهایش را بی خاصیت میکند و کادر و اعضا یش را مایوس و نا امید
از تاثیر گذاری بوسیله حزبش میکند؟ شما چه جوابی به حزب دارید که بدهید؟ ما
هزار بار حق نداریم که بگوییم کار ما در خلع مسئولیت هیات دائم که در راس این
فعالیتها بوده است درست، قانونی و برای دفاع از حزب و حزبیت و سیاستهای تاکنونی
حزب بوده است که هیچگاه و در هیچ مرجعی رد نشده است؟
همایون ادامه میدهد:
"هرکس مسئول رفتار و کردار خود است. با این حال اگر صحبت بر سر بدهکاری است بعد
از کودتای جمع اقلیت دفتر سیاسی علیه حزب و پشتیبانی سریع و برنامه ریزی شده
کورش مدرسی از آن، این حزبیت کمونیسم کارگری و حزب حکمتیست است که از کوروش به
خاطر این رفتار ضد حزبی طلبکار است" .
باید از همایون و رفقای دیگر این سوال را بکنیم که اگر هر کس مسئول رفتار و
کردار خود است پس مسئولیت شما در برابر رفتار و کرداری که در هیات دائم در قبال
حزب انجام دادید چیست؟ فراتر از این، مسئولیت شما در دو و سه سال گذشته که حزبی
رفتار نکردید و محفلی رفتار کردید چیست؟ چرا در این دو سه ساله مشخصا دبیر
کمیته مرکزی (تا قبل از پلنوم 22) و رئیس دفتر سیاسی و رفقای دیگر هم نظر که در
حزب مسئولیت داشته اند، بدون اینکه بخواهند سیاستهایشان را به تصویب حزب
برسانند فکر کرده اند با اکثریت شدن در دفتر سیاسی به اهدافشان میرسند و از شر
مزاحمهایی که "سابقه درخشان جنبش ما" را لکه دار کرده اند نجات پیدا میکنند؟ و
با دست زدن به چنین رفتاری میخواستند حزب سر پا بماند. این رفتار و کردار که
فساد را در حزب و محافل بر علیه سیاستهای حزب و تعداد معینی از مسئولینش قبل از
این اقدام جاری کرده بود و قدمتش هم به دو و سه سال گذشته بر میگردد را چه کسی
مسئول است؟ ما که مسئولیت رفتار و کردار خوب و بد و یا ناکافی خودمان برای
جلوگیری از این وضعیت را در همه دوران ها قبول داریم و بعد از صدور پلاتفرم
هیات دائم و تذکرات کتبی و شفاهی در جلسه دفتر سیاسی (اسناد آن خوشبختانه در
دسترس عموم هست) و اعلام اینکه حزب یک دفتر سیاسی دارد بعهده گرفته ایم و اعلام
کرده ایم آنرا باید تا کنگره ادامه بدهیم. مسئولیت رفتار و کردار دو و سه سال
گذشته خودتان را میتوانید تقبل کنید؟
و همایون ادامه میدهد:
"و بازهم اگر حرف بر سر بدهکاریست این کادرها و اعضای حزب حکمتیست هستند که یک
دفاع محکم در مقابل دفن کردن سیاستها و تئوریهای شاخص کمونیسم کارگری به منصور
حکمت بدهکارند."
باز هم باید سوال کرد که کدام سیاستها از طرف ما دفن شده است؟ بجای آنها شما
کدام سیاستها را به تصویب حزب رساندید؟ لیست این سیاستها را میتوانید برای
اطلاع حزب و عموم بنویسید؟ کدام سیاستهای شاخص کمونیسم کارگری و منصور حکمت دفن
شده است؟ چرا در مدت این دو و سه ساله و بعنوان عضو کمیته مرکزی و رفقای هم نظر
شما در دفتر سیاسی و کمیته های دیگر یک مورد از این سیاستها را نقد نکردید؟ اگر
شما این کار را نکردید و ادعا دارید در دو و سه سال گذشته این اتفاق در حزب
حکمتیست افتاده است چه کاری در رابطه با جلوگیری از دفن این سیاستها کرده اید؟
اما یک مساله برای همه ما در حزب روشن است که 7 و 8 سال گذشته همین را دیگران
به ما گفته اند. ایا شما تازه متوجه این شده اید؟ از کی متوجه شدید و چکار
کردید؟ عضو و کادر حزب در حزب حکمتیست و در همه بخشهای آن در ایران و خارج کشور
و در همه کمیته های حزبی حق دارند رهبر و رهبران و مسئولینی که اینگونه با
حزبشان رفتار کرده اند را مورد سوال قرار بدهند و استیضاح کنند؟ حزب ما این خود
آگاهی را داشت و بهمین دلیل قربانی ابهام و تردید و محفلیسم عقب مانده ای که
توصیفش رفت نشد. حزب حکمتیست در راه رسیدن به حزب "تعدد نظر و وحدت اراده" که
شرط بقای حزب ما و تامین قدرتمند شدن و ایجاد دگرگونیهای اساسی در جامعه است
متوقف شده است. ما در این سیاست همچون دیگر سیاستهای رسمی حزب تجدید نظر
نخواهیم کرد اما حزب را در قبال کار محفلی باید واکسنه کرد. این برای تحزب
کمونیستی حیاتی است. حزب حکمتیست دچار خسارت فراوان شد اما حداقل در این باره
خود آگاهتر شده است.
20 ژانویه 2012
|