روزنامه کیهان مجدداً فعال میشود
درحاشیه مقالات روزنامه کیهان درباره حزب حکمتیست و داب
بهرام مدرسی
دی ۱۳۹۰
روزنامه کیهان درشماره ۱۷ دی ۱۳۹۰ در ادامه مقالات خود یک نوشته دیگر در باره
حزب حکمتیست و داب منتشر کرده است. این نوشته به امضای همان آقای حسین حسینی
است که قبلاً مقالات دیگری هم در این باره منتشر فرموده بودند. لینک مقالات
گذشته و جوابهای آن از این قرارند
http://bahram.blog.com/2011/03/
http://bahram.blog.com/2011/04/
لینک مقاله جدید جناب حسینی هم این است
http://kayhannews.ir/901017/12.htm#other1207
جناب حسینی ابتدا مدعی" پژوهشگر مسایل اجتماعی" بود. بعد از جوابهای ما به
ایشان برای اثبات پژوهشگر بودنش به پروتکل های بازجویی زندانیان در اوین مراجعه
کرد. پس از جواب مجدد ما و احتمالاً فشار برادران وزارت اطلاعات و جناب
شریعتمداری یک "تکذیب میکنم" محکم نوشتند و نوشتههای "پژوهشگرایانه" شان را
بدون مقدمه متوقف کردند. ما همان موقع از انتشار این مقالات استقبال کردیم.
جناب حسینی در نوشتههای سابقش به نقش و جایگاه حزب حکمتیست و وسعت جنبشی که به
دانشجویان آزایخواه و برابری طلب معروف شد پرداختند. در این نوشتهها به مواضع
انسانی این جریان پرداختند و در دنیای افشاگری "اسلامی" شان فراموش کردند که
همه فاکتهایی که در "افشای" این جریان منتشر کردند، تنها علاقه عمیق انسانی به
آنها را زنده میکنند. همین دلیل قطع ناگهانی نوشته هایشان بود.
بعد از تنفسی چند ماهه و احتمالا بعد از طی یک دوره آموزشی جدید ازطرف برادران
سپاه و وزارت اطلاعات.، اینبار نه بنام "پژوهشگر" بلکه مستقیما بعنوان مامور
جناب شریعتمداری و وزارت اطلاعات زحمت کشیدند و مجددا دست به قلم بردند و
یک"گزارش ویژه" نوشتند. دررابطه با نوشته اخیر ایشان باید گفت
اولا- بسیار خوشنودیم که مباحث درونی حزب حکمتیست، این حزب "خانوادگی" و" بی
اهمیت" برای روزنامه کیهان و جناب حسینی چنان اهمیت دارد که زحمت نوشتن و افشای
ما را به خود میدهند
دوما- در جواب اتهامات هزارباره جناب حسینی و بازجویان اوین در وابستگی داب به
حزب حکمتیست، ضمن ابزار تشکر و افتخار به آن، آنرا رد میکنیم. ادعای امروز جناب
حسینی را باید در کنار فشار وزارت اطلاعات و سپاه و کل دستگاه امنیتی حکومت
گذاشت که تلاش میکنند هر فعالیت کمونیستی در ایران را متصل به حزب حکمتیست
قلمداد کنند. آنرا پلیسی کنند و به نظر خودشان مانع فعالیت کمونیست ها بشوند.
برای ما جای تعجب نیست که نه جناب حسینی و نه وزارت اطلاعات و نه جناب
شریعتمداری نمیفهمند که نمیتوانند مانع فعالیت کمونیستی شوند. کمونیستم چیزی جز
تلاش انسان برای تحقق زندگی لایق خود نیست. زندگی که نه با جنبش سبزشان، نه با
جنبش سیاهشان و نه اساسا با هیچ یک از جنبش های بورژوایی شان خوانایی دارد.
تلاش طبقه کارگر برای زندگی انسانی داستان زندگی روزمره این طبقه است. کمونیست
هایی که در دانشگاه پرچم این طبقه را برافراشتند جزیی از این داستان زندگی
روزمره طبقه کارگر بودند و هستند. کمونیست ها و تلاش طبقه کارگر برای رهایی خود
از قید نکبت حکومتی که جناب حسینی سخنگویش است را میتوانند سرکوب کنند، تعطیلش
اما نمیتوانند بکنند.
اشارات جناب حسینی به فعالیت های ما اگر از یکطرف نشانه دقت کافی ایشان به
مصاحبه های ما باشد از طرف دیگر اما بی اطلاعی وزارت اطلاعات مربوطه شان از آن
فعالیت ها است. این برای ما جای خرسندی است
سوما- خوبست جناب حسینی به ما ثابت کنند که چرا " ايدئولوژي پوسيده ماركس يا
تراوشات ذهني بيمارگونه حكمت نه تنها در جامعه اسلامي ايران با توجه به نفوذ
عميق آموزه هاي مذهبي در بين اقشار مختلف جامعه، كه در هيچ جاي دنيا جز در محفل
فاميلي حكمتيست ها جايگاهي نداشته و نمي تواند داشته باشد" این " آموزه هاي
مذهبي" چه هستند که باید جامعه را از مارکسیسم و حکمتیسم دور نگاه دارد؟ جناب
حسینی لطفا توضیح دهند که سود کارخانه هایی که وزارت صنایعشان ماهانه لیست آنرا
منتشر میکند بر اساس آن " آموزه هاي مذهبي" از کجا میاید؟ لطفا توضیح دهند که
دستمزد طبقه کارگر بر اساس آن " آموزه هاي مذهبي" چگونه تعیین میشود؟ لطفا زحمت
بکشند و توضیح دهند که بر اساس آن " آموزه هاي مذهبي"چرا فعالین سندیکایی طبقه
کارگر در زندان هستند؟ لطفا توضیح دهند که چرا براساس آن " آموزه هاي مذهبي"
طبقه کارگر در ایران حق تشکل های مستقل خود را ندارد؟ لطفا توضیح دهند که چرا
زنان در ایران براساس آن " آموزه هاي مذهبي" نیمی از انسان محسوب میشوند؟ چرا
جوانان براساس آن " آموزه هاي مذهبي" نمیتوانند آنطور که حقشان یا خواستشان است
زندگی کنند؟ لطفا توضیح دهند که چرا برای تحمیل آن " آموزه هاي مذهبي" مجبورند
حداقل ۳۰ درصد بودجه دولتشان را صرف دستگاه های امنیتی بکنند؟ جواب همه سوالات
بالا را همان "جامعه اسلامیشان" در مارکسیسم و حکمتیسم جستجو میکنند. جناب
حسینی و کیهان شریعتمداری نباید تعجب کنند که " ايدئولوژي پوسيده ماركس يا
تراوشات ذهني بيمارگونه حكمت" دیگر از سروکولشان بالا میرود
درپایان- ما کماکان از نوشته های جناب حسینی در "افشای" خود استقبال میکنیم و
امیدواریم که اینبار بدون مقدمه نوشته هایشان را قطع نکنند و هزینه جدل کردن با
ما را متحمل شوند
روزنامه کیهان بیت رهبری و
حزب حکمتیست در دفاع از" داب" و کمونیسم
|