امکان عروج مجدد چپ در دانشگاه؟ حامد کیایی عضو سابق دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در تهران به سوالات س. ک جواب میدهد؛
س.ک: دانشگاه چه خبر است؟ حامد کیایی: در حال حاضر جدالهای موجود در دانشگاه های ایران تصویری گویا از شرایط حاکم بر جامعه ایران است گرایشات مختلف در درون دانشگاهها بنا به خفقان موجود در جامعه محیط دانشگاه ها را عرصه ای مهم برای بسط و گسترش ایده ها و نظریات خود میدانند البته این پدیده از بدو تاسیس دانشگاهها به شکل مدرن در ایران وجود داشته و امر تازه ای در حافظه تاریخی سیاسی دانشگاهها نیست. جمهوری اسلامی نیز از بدو تولد خود مهار دانشگاهها را به عنوان سیاستی حیاتی در (خود آگاه و ناخودگاه) سازو برگ ایدئولوژیک و ماشین سرکوب خود درونی کرده است.انقلاب فرهنگی تسویه اساتید و دانشجویان تفکیک جنسیتی دست بردن در متون درسی و علمی و... را میتوان در راستای این سیاست و جدال تبیین و تحلیل کرد. دانشگاهها بعد از سرکوب خونین دهه 60 از 18 تیر 87 به بعد و بطور ملموس تر از اوایل دهه 80 از رخوت ناشی از ضربه های مهلک دهه پیشین درامده وگرایشاتی مختلف و با منافعی متضاد در عرصه دانشگاه شروع به پا گرفتن کردند دفتر تحکیم سابقه سیاه خود را مانند پدران معنوی اصلاح طلبش میپوشاند و از جامعه مدنی و حقوق شهروندی و دموکراتیک حرف میزد گروهها و نشریات چپ که عمده ترین آنها دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب بود با موفقیتی چمشگیر وارد عرصه سیاسی شدند و محیط دانشگاه را حول منافع طبقاتی و با افق متمایز و روشن کمونیستی و رادیکال قطبی کرده و همچنین جریانات ناسیونالیست و قومی و لیبرال پرو غرب که با حضور نظامی امریکا در منطقه خونی تازه در رگهایشان دمیده شده بود حضوری چشمگیر داشتند بعد از انتخابات سال 88 و طوفان سیاسی که در جامعه ایران تحت هژمونی راست شکل گرفت اکثریت گروهها وفعالین دانشجویی بعد از تضعیف قطب چپ که ناشی از سرکوبهای سال 86 بود از فاز دیده بانی و نقد قدرت به خیابان و اعتراضات پسا انتخاباتی زیر چتر سبز شیفت پیدا کرده و تمام داشته های خود را در سینی زنگزده ای قرار دادند که گاهی دست موسوی و کروبی بود گاهی در دستان هاشمی و خاتمی در خلال این اتفاقات گفتمان سکولاری که در دانشگاهها به عنوان دستاوردی مهم حاکم شده بود( در برابر گفتمانی که گاهی دفتر تحکیم واغلب موارد انجمن های اسلامی مانند انجمن تهران تحت لوای روشنفکری دینی و پوسیده ملی مذهبی که سعی در اشاعه آن داشتند) رنگ و رو رفته تر از دیروز خود را هماهنگ با بیانیه های موسوی و نامه های کروبی میکرد و حتی به جایی رسید که شرکت در نماز جمعه زیر عبای هاشمی مایه مباهات و نشانه استمرار مبارزات رادیکال و بر حق! این گرایشات و فعالین بود!!!!! در این مدت بیشتر فعالین دانشجویی از طیفهای مختلف یا دستگیر شده اند یا از محیط دانشگاه بصورت موقت یا دائم تحت حکمهای محرومیت از تحصیل و کمیته های انضباطی دور نگه داشته شده اند بطوریکه در 16 آذر امسال به عنوان مثال جریان عقب مانده ای مثل انجمن اسلامی دانشگاه تهران که اوج مبارزه اش عکس گرفتن اعضایش در دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با هاشمی یا در بنیاد باران باخاتمی در این چند مدت بوده است دست به برگزاری با مجوز! مراسم میزند که نسبت به سالهای پیشین حتی در شکل ظاهری آن هم نیز عقب نشینی های چشمگیری در این مراسم قابل مشاهده بود این روند تا کنون در نبود یا حضور ضعیف قطب چپ و کمونیست در دانشگاهها ادامه پیدا کرده و روز به روز سپهر دانشگاهها را به سمت تاریکی و فعالیتهای مقطعی پیش می برد البته در این دوره تمامی فعالیتهای علنی گرایشات مختلف تقریبا همین وضع را داشته ولی بنا به سیطره هژمونیک و رسانه ای که قطب راست همیشه در چنته خود دارد جو سرکوب و خفقان فشار بیشتری بر نیروهای چپ و کمونسیت در سطح محیط های دانشجویی وارد کرده است. خلاصه اگر جواب این سوال را بخواهم بدهم وضعیت دانشگاهها متاسفانه بعد از سال 88غالبا تحت تاثیر جنبش سبزبوده و روند رو به سکون دانشگاهها هم با روند عمومی جنبش سبز همبستگی معنا داری داشته است .
حضور گرایشات سیاسی؟ ح.ک : در حال حاضر وزن گرایشات در دانشگاهها از نظر ظاهری و آن چه در مونیتور حرکتهای دانشجویی خود را نشان میدهد بیشتر به طرف راست و جریانات لیبرال پرو غرب سنگینی میکند و صد البته در فضای خفقان فعلی نقش رسانه های مختلف در ایجاد یا حفظ این ایماژ مخصوصا در چند ماه اخیر انکار نشدنی است ولی در زمین واقعی دانشگاه بعد از افول جنبش سبز فعالین بیشتر مرزبندی های خود را با این افق مشخص میکنند و به نوعی موج بازگشت ولی با مطالباتی سرگردان به تدریج دارد شکل میگیرد والبته این اتفاق نمی تواند بصورت مجرد وانتزاعی بدون شکلگیری قطب چپ و رادیکال اجتماعی در محیط دانشگاه ( قطبی بدور از هرگونه توهم نسبت به منافع و تضادهای طبقاتی موجود در جامعه و تاثیر گذاری این قطب در کانالیزه کردن مطالباتی که جنبش سبز بخاطر ماهیت خود در تضاد با آنها شکل گرفته بود ) عامل تغییر توازن قوا در محیط دانشگاهها شود تجربه این قطب بندی و تغییر توازن قوا و تاثیرات مثبت آن با شکل گیری جریان چپ رادیکال و بعد از آن دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در حافظه دهه اخیر دانشگاهها موجود است تجربه ای که قبل از سرکوب آذر 86 راهی را گشود که سالها آرزوی هر فعال کمونیست و آزادی خواه و برابری طلبی بود و برخورد منصفانه و نقد واقع بینانه این تجربه در ظرف مکانی و زمانی خود میتواند کمکی برای شکل گیری قطب کمونیستی و اجتماعی در بستر شرایط فعلی دانشگاهها ی ایران باشد
عروج دوباره چپ ممکن است؟ ح.ک: همانطور که درخلال جواب به سوال اول و دوم اشاره کردم این واقعیت تلخ که در نبود پرچم و افق چپ و کمونیستی جریانات راست به راحتی مس زنگ زده اصلاح طلبی را به عنوان طلای 24 عیار جنبش سبز به اکثریت فعالین و دانشجویان میفروشند خود میتواند نیازی باشد برای عروج چپ ولی این نیاز این همان نیست با عروج عینی چپ بلکه این خواست روشن فعالین چپ موجود در محیط های دانشجویی برای جواب روشن دادن و کانالیزه کردن مطالبات سرگردان است که میتواند منجر به این عروج با فرم و ظرف متناسب با زمان حاضر باشد به نظر شخص من به همین اعتبار چپ دانشجویی باید شروع کند به تعرض سیاسی به تمام نمایندگان افق جنبشهای همه با هم در دانشگاهها ودر جنگ سیاسی خود نمایندگی واقعی خود برای مطالبات سرگردانی که قبلا به آن اشاره کردم را ثابت کند ثابت کند که اعدام محکوم است چه برای دوست چه دشمن ثابت کند که تعدیل اقتصادی و حذف یارانه ها هم در معیشت حال حاضر بسیاری از دانشجویان تاثیر منفی دارد و هم بعد از فارغ التحصیلی در معیشت آتی آنها ثابت کند که جنگ و تحریم اقتصادی چیزی جز ضرر برای اکثریت مردم که طبقات کارگر و فرودست هستند ندارد ثابت کند که آزادی های واقعی سیاسی از کانال های سبز و اصلاح طلبی نمیگذرد ثابت کند مطلبات سرکوب شده زنان و جوانان به دق الباب دخمه های امثال صانعی بی ربط است آزادی زندانیان سیاسی را برای همه جدا از هر اندیشه ای بخواهد وچشم امیدش را به دخالتهای از بالای امثال رفسنجانی در داخل و یا اوباما در خارج توسط نامه های تظلم خواهی گاه و بیگاه برای این امر ببندد رفتاری که جریانات دیگر بارها مرتکب آن شده اند و تمامی اینها در گروی مبارزه ای ممتد و دور اندیشانه امکان پذیر است مبارزه ای که شکل گیری آن مسلما میتواند منجر به عروج چپی که خط و افق روشن و کمونیستی خود را به عنوان آلترناتیو مادی و قابل دسترس برای مخاطبان در محیط های دانشجویی معنا دار کند
|