از تجارب خود بیاموزیم - گفتگو با آزاد زمانی در باره تدارک اول مه
مظفر محمدی: اول مه روزجهانی کارگر در راه است. قاعدتا کارگران از پیش در تدارک برگزاری مراسم های خود هستند. اول مه امسال ویژگی ای هم دارد. انتظار می رود که در جریان انقلابات وتحولات خاورمیانه امسال دربعضی از این کشورها ازجمله مصر و تونس و حتی عراق و کردستان عراق شاهد میتینگ و تظاهرات های بزرگ کارگری باشیم. در کردستان هم این سنتی جا افتاده است. شما هم به عنوان فعال کمونیست و هم دست اندر کار نهادهای اجتماعی در کردستان، اول مه های زیادی را بخصوص در شهر سنندج تجربه کرده اید. اولین سوال من این است که کارگران معمولا چگونه به استقبال این روز می روند؟ چکار می کنند و شیوه ها و روش کارگران برای تدارک تجمعات و مراسم های کارگری شان چگونه است؟ آزاد زمانی: کارگران وفعالین کمونیست کارگری میدانند که اول مه درراه است. همانند سایر مناسبتها و جشنهای اجتماعی که برای مردم اهمیت دارد، برگزاری اول مه برای کارگران وخانواده های کارگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است . کمونیست ها وفعالین کارگری چند ماه زودتراز اول مه تلاش خود را آغاز میکنند. راهکارها وموانع را بررسی میکنند، محدویت ها را بررسی میکنند. روشهای متحد کردن کارگران ودخالت آنها را در شرایط موجود در دستور کارمیگذارند. سراغ تشکیل مجمع عمومی، جلسه های تدارک اول مه، تشکیل کمیته اول مه در محل کار و شهرها می روند. تبلیغات ، بحث وتبادل نظر برسرمراسم اول مه در شبکه های اجتماعی کارگران شروع میشود. مطالبات اقتصادی، سیاسی واجتماعی کارگران در محافل و شبکه های اجتماعی مطرح می شود. شور وشوق فرا رسیدن اول مه درمیان کارگران به احساس همبستگی وهمدلی در جامعه تبدیل می شود. اول مه روز جشن جهانی کارگران است. مردم درسراسر دنیا به مناسبت های مختلفی جشن میگیرند. به استقبال مراسم ها می روند. تجمع میکنند.رژه میروند و فستیوال راه می اندازند. دربسیاری از کشورها برگزاری اول مه آزاد است. اما درایران شرایط فرق دارد. نهاد های حکومتی یا برگزاری اول مه را برای کارگران ممنوع اعلام میکنند یا برگزاری این روز را به مراسم های دولتی و غیر کارگری محدود مینمایند. به همین علت برای کارگر وفعال کارگری برگزاری اول مه واستقبال ازآن اهمیت ویژه ای دارد. هرتلاشی برای سازماندهی، تدارک و برگزاری اول مه بخشی از مبارزۀ طبقاتی در جامعه محسوب می شود. نتیجه این تلاش طبقاتی است که اول مه را به یک جشن کارگری تبدیل میکند. کارگر وفعال کارگری از زاویه منفعت اجتماعی وطبقاتی خویش به مسایل، اتفاقات، مراسم ها وغیره می پردازد. اول مه جشن طبقاتی است ازهمین رو کارگران وفعالین کارگری با وجود همه محدویت ها تلاش میکنند. اول مه را جشن بگیرند. طبقه کارگر در سطح جهان و درایران تجربه ها وسنت های متنوعی را در برگزاری اول مه دارد. کارگران وفعالین کارگری ایران با وجود سرکوب و فشارها از طرف رژیم اسلامی در سی سال گذشته مراسم ها و متینگ های مهمی را در اول مه برگزار کرده اند. درمیدان کاروفعالیت تجربه ها کسب کرده اند. راهها و روشهای مختلفی برای برگزاری اول مه در شرایط موجود قابل اتکاست. دخالت توده ای و متشکل کارگران دراین مراسم ها یک رکن تعیین کننده برای برگزاری جشن اول مه است که باید رهبران عملی وکمونیستهای کارگری به آن توجه کنند. مراسم ها میتواند در ابعاد کارخانه ای، کارگاهی، شهری وسراسری برگزار شود. پرداختن به ابعاد این مراسم ها دروضعیت کنونی به تلاش رهبران کارگری وفعالین اول مه بستگی دارد.فعالان اول مه در هر شهر ومرکز کارگری باید توازن قوا و راهکارهای ممکن را پیش روی کارگران بگذارند. از پیچیده کردن و نسخه های فرا اجتماعی برای برگزاری مراسم ها بپرهیزند. جمع شدن و جشن گرفتن را برای مردم کارگروزحمتکش جامعه سهل وقابل دسترس کنند. برای جلب افکار عمومی، اطلاع رسانی به بخش های مهم کارگری درکارگاهها، کارخانه ها، مراکز کارگری ومحلات مختلف شهر مهم است. رایزنی با نماینده کارگران در هر مرکز صنعتی وکارگری مهم است. فضای محیط کارگاه وکارخانه را باید به فضای رفتن بسوی اول مه تبدیل کرد. یک سنت جا افتاده در شهرهای کردستان ودیگر شهرهای ایران برای تدارک اول مه این هست که فعالین کمونیست و رهبران عملی در مراکز کارگری کمیته های اول مه را تشکیل می دهند. این کمیته ها نقش بسیار مهمی را می توانند ایفا کنند. همانطورکه تجربه کرده ایم، کمیته ها میتوانند در مراکز کارگری تشکیل شوند. در محلات کارگری تشکیل شوند. هر مرکز ومحلی برای مراسم اول مه کمتیه ونماینده تعیین کنند. در سطح یک شهر میتواند یک کمیته متشکل از نماینده همه کمیته ها وبخش های کارگری تشکیل شود. به مراتب در سطح سراسری تر و فرا شهری این کمتیه ها میتوانند وارد عمل شوند و بطور مشترک باهم برای اول مه برنامه داشته باشند. مطالبات سراسری را طرح ودرستورکار مراسم ها بگذارند. برگزاری مجمع عمومی در محل کار وزندگی کارگران این روزها به مناسبت برگزاری اول مه بسیار با اهمیت است. مجمع عمومی ها دخالت مستقیم کارگران را تامین میکند. حمایت از فعالان اول مه را تضمین میکند. این روزها جمع شدن و تصمیم گیری برای برگزاری مراسم میتواند در محل کار وکارخانه ، محلات شهرانحام شود .
مظفر محمدی: جمعبندی شما از تجمعات کارگری به مناسبت اول مه در سالهای اخیر، چیست؟ لطفا مختصری از این تجارب و بخصوص نمونه های موفق آن را چه انجایی که خود شرکت داشتید و یا شاهد بودید را با مثال و فاکت بازگو کنید. آزاد زمانی: درسها وتجربه های اول مه برای کارگران، کمونیست های درون جنبش کارگری ارزشمند وقابل اتکاست. درسهایی که مبین مبارزه مستمر طبقه کارگرعلیه نظام سرمایه داری است. اول مه جلوه ای درخشان ویکی از عرصه های پیکار اجتماعی - طبقاتی در جامعه ایران و کردستان است. همه مراسم های اول مه در ابعاد کوچک و بزرک تجربه های ارشمند جنبش کمونیستی کارگری هستند. رهبران و فعالان کمونیست باید از این تجارب به مثابه راهنمای کاروفعالیت اجتماعی خویش استفاده کنند. ازبرجسته ترین تجربه های اول مه، مراسم سالهای 1365، 1366، 1368،1376،1378،1379، 1383درشهرسنندج است. چندین ویژه گی این مراسم ها را از سایر مراسم ها دیگر متمایزتر می کند. مهمترین ویژگی مراسم ها علنی بودن آنها بود. ویژگی دیگر اتکا به تشکل وسازمان کارگری اجتماعی دراین مراسم هاست. تشکل های کارگری در راس سازماندهی ورهبری این مراسمها بودند. در سال65تا ٦8 تشکل "اتحادیه صنعت گران" ، در سال ٧٨ و٨٣ سندیکای کارگران خباز و کانون دفاع از حقوق کودکان، جامعه حمایت اززنان تشکل های کارگری واجتماعی در راس این مراسم ها بودند. این تشکلها به اتفاق کارگران نساجی کردستان، شاهو ،کارگران شهرک صنعتی، کارگران فصلی وسایر بخش های کارگری نقش اساسی را ایفا کردند. محتوی سخنرانی ها ، قطع نامه ها ومطالبات مطرح شده دراین مراسمها هرکدام به نوبه خود الهام بخش سایر مراسمها ی اول مه و تحرکات کارگری واجتماعی در دو سه دهه گذشته بوده اند. این مراسم ها مستقل از خانه کارگریها و نهادهای دولتی برگزارشدند. توده های وسیعی از مردم کارگر وزحمتکش جامعه بانی وبرگزار کننده اول مه ها بودند. قدرت متشکل و اتکا به نیروی اجتماعی موانع و کارشکنی نهادهای دولتی را پس زد. زمینها را هموار کرد . ترس ها را فرو ریخت کارگر متشکل را به صحنه جامعه آورد . شکل های مبارزه جمعی و همبستگی کارگری را در جامعه عینیت داد. به سالها پراکندگی و بی افقی کارگری واجتماعی پایان داد. کارگر وانسان متشکل را در برابر نظام سرمایه دارقرار داد. سنت های غیر اجتماعی و بی ربط به کارگر وجامعه پایان داد . مراسم سال های76،٧٨ و79 از دل چندین مجمع عمومی سندیکای کارگران خباز سنندج وحومه درآمد. این مراسم با مشارکت کارگران شاهو، نساجی کردستان ، کارگران شهرداری سنندج ، کارگران گازرسانی ها و سایر بخش های کارگری برگزار شد. نهادهای دولتی مانند خانه کارگر، حراست اداره کار و نیروهای امنیتی مانع تراشی کردند. مراسم دولتی راه انداختند. اما نتوانستند مانع اراده جمعی واگاهانه رهبران وفعالین کارگری برای مراسم اول مه شوند. در همه این سالها مابرای اول مه ها در محل کار کارگران مجمع عمومی کارگری برپا کردیم. مجامع عمومی برای اول مه کمیته ها ونماینده گانی انتخاب کردند.یکی از برجسته ترین کمیته های علنی و متشکل کمیته سراسر اول مه در شهرهای کردستان بود. این کمیته برای مراکز کارگری وشهرهای دیگر هیئت نمایندگی انتخاب کرد سخنگو برای اول مه تعیین کرد این کمیته با اداره کار و خانه کارگر به جنگ رفت. از طرف کمیته اول مه شهر سنندج و مجمع عمومی کارگران خباز شهر سنندج هیئتی سه نفره برای هماهنگی بافعالین کارگری و سندیکای کارگران خباز شهر سقز وبانه وکامیاران اعزام شد. من یکی از اعضای این هیئت بودم. قطع نامه ها ومصوبات این کمیته با حضور فعالین کارگری در سقز، بانه وکامیاران به تصویب سندیکای کارگران خباز رسید. این تجربه ها برای نسل جدید رهبران عملی و کمونیست های جنبش کارگری آموختنی است.
مظفر محمدی: با وجود سنت قوی کارگری و با وجود فعالین کارگری و محافل کارگران سوسیالیست در میان کارگران، و علیرغم توجه جدی به اول مه ها، برای مثال در شهر سنندج ده ها هزار کارگر در مراکز صنعتی و کارگاه ها و خبازی ها و شهرداری و در همین حد هم کارگران بیکار، اما ما شاهد میتینگ، تجععات و تظاهرات بزرگ و توده ای کارگری نیستیم. دلیل این کار چیست؟ آزاد زمانی: دلیل عمده نبودن تشکل های فراگیر کارگری است. محدود کردن تشکل های موجود است . غلبه سنت ها وروشهای غیر کارگری بر جریان حال تشکل های موجود است. به میان آمدن تشکل های زاید و غیر کارگری است که انرژی برخی فعالان کارگری را بخود مشغول کرده است . عدم توجه کمونیست وفعالان کارگری به قدرت خود کارگران است . انحرافات در جنبش کارگری ، غلبه برخی گرایشات فرقه ای وبی ربط به امر طبقاتی واجتماعی کارگران است . جمهوری اسلامی مانع بزرگی است. دولت وکارفرمایان نمی گذارند، مانع می شوند کارگران را تهدید میکنند. فشار اقتصادی برکارگران و ترس از اینکه کارشان را ازدست ندهند، معاش خانواده شان را ازدست ندهند. بیکارشان نکنند. نگرانی از اینکه به شرایطی بدتر از امروزگرفتار نشوند برای کارگر وخانواده هایشان بازدارنده است. کارفرما و حراست و اداره اطلاعات هم مرتب در گوش کارگران میخوانند که شرکت در مراسم اول مه جرم است. همیشه برگزارکننده گان اول مه را تهدید کرده اند بازداشت کرده اند زندانی کرده اند شلاق زده اند و اعدام کرده اند. کارگران سنندج تجربه تلخ اعدام رهبر کارگری خود جمال چراغ ویسی را بعد از اول مه ٦٨ دارند. حکم زندان وشلاق برای کارگران اول مه را در سالهای اخیر تجربه کرده اند . درحال حاضر کارگران متشکل نیستند. نهادهای کارگری سرکوب شده اند.برای فعالین اول مه پرونده درست کرده اند. تشکل های اجتماعی سرکوب شده اند و تعطیل شده اند. گرایشات غیر کارگری هم بر روند پراکندگی و عدم انسجام کارگران وفعالین اول مه تاثیر گذاشته اند. اما کماکان از نظر من فاکتور تعیین کننده پراکندگی کارگران است. اگر طبقه کارگر بر این پراکندگی فایق آید، اگر به مجامع عمومی کارگری اش متکی شود، هر دشمنی خطرناک تر از جمهوری اسلامی رامی تواند سر جایش بنشاند و قدرت متحد و متشکل کارگری اش را تحمیل کند. اول مه یکی از این روزهای ابراز وجود قدرتمند کارگران است.
مظفر محمدی: بعضا گفته می شود که گرایشات مختلف درون کارگران، به جای توجه و تمرکز بر اتحاد کارگران و بسیج توده های کارگر و خانواده هایشان در روز کارگر، هر کدام به فکر همفکران و متحدین خود، هستند و سراغ توده های کارگر در مراکز کار و یا محلات زندگی را نمی گیرند. از جمله کمیته های کارگری و فعالین احزاب و جریانات سیاسی اند که این روش وسنت را دارند. برای مثال این جریانات تحت نام کمیته یا اتحادیه ازاد و غیره اغلب اعضای خود را جمع کرده و بهر شکلی ابراز وجود می کنند و یا حتی آنها را به نقاط خارج شهر می برند و تجمعات کوچکی و مراسمی برپا می کنند که آنهم به علت محدودیت این تجمعات، دولت توان سرکوبشان را دارد و یا دور از چشم ماموران رژیم کارگران از این فرصت محروم می شوند. در این مورد تجارب و مشاهدات شما چیست؟ آزادی زمانی: گرایشات مختلف سیاسی درمیان کارگران وجامعه فعال هستند.هرکدام تاثیر خود را میگذارند. هرکدام منفعت خویش را دنبال میکنند ، متحد و همراه برای خود وجمع خود پیدا میکنند. برخی دنبال مشغله های سیاسی وگروهی خود هستند. به منفعت طبقاتی کارگران ،به مبارزه جمعی و وسیع کارگران توجه نمیکنند. بعضی ازاین نهادها هم علارغم صداقت و تلاش آنها راهکارها وسنت های غیر اجتماعی را دنبال میکنند. فعالیتهایشان در عملا درجهت متحد کردن و گسترش مبارزه طبقاتی اجتماعی کارگران نیست. بجای اینکه افکار جامعه را متوجه کار جمعی کارگران و قدرت اجتماعی کارگران بکنند. سعی میکنند کاری را در حاشیه نیروی وسیع کارگران به نمایش بگذارند که بیشتر فرا طبقاتی است غیر اجتماعی است محفلی است درحاشیه می ماند. نمادین است ونمی تواند به سنتی برای بخش های وسیع کارگران وجامعه تبدیل شود. برای مثال سنتی از کاروفعالیت بطور مداوم توسط گرایشات فرقه ای وغیر اجتماعی انجام هر کارو فعالیتی را به سمت غیر علنی بودن هدایت میکنند. فعالیت سیاسی وفرقه ای را بر کار اجتماعی و متشکل ترجیع میدهند. کارگران را به گروگان فعالیتهای فرقه ای و محفلی میگیرند. امرشان سازماندهی طبقاتی کارگران نیست. میدان های مبارزه متنوع سیاسی واجتماعی را بدرستی تشخیص نمی دهند کار علنی وقانونی را نمی توانند از کار حرفه ای و مخفی تشخیص بدهند . مرزهای فعالیت علنی و قانونی با مبارزه مخفی و حرفه ای برای این گرایش ها مخدوش است . کار متشکل درمیان کارگران واتکا به سازمان محلی ونیروی خود کارگران نزد بانیان این گرایشهای فرقه ای جایش را به محافل مافوق اجتماعی داده است. هزار ویک اسمان وریسمان بهم می بافند که نسخه های غیر کارگری را بجای تشکل کارگران و فعالیت های اجتماعی وکمونیستی به خورد کارگر وجامعه بدهند. روشها وسنت هایی که کارگر را ازکانون قدرت خود دور میکند برای طبقه کارگر غیر پراکندگی وضعیف شدن چیزی به ارمغان نمی آورد. این روش از کار وفعالیت برای دستگاه دولتی وسرکوبگر قابل کنترل است. فعالین این عرصه بیشترین ضربات را می پذیرند. فعالیتشان به یک مراسم ویا دومراسم محدود می شود. بیشتر کارهایشان علنی نیست اجتماعی نیست به همین خاطر خطر وریسک پذیری زیادی را تقبل میکنند. برای دست اندرکاران این گونه مراسم ها اهمیت تبلیغی بیشتر از تداوم کار اجتماعی است. اکثر این مراسمهابه جمع ها ومحافلی کوچک محدود میشود. دردسترس همه کارگران نیست. رفتن به این مراسم ها برای کارگران شهر و کارخانه امکان پذیر نیست. مثلا مراسم در یک باغ هفتاد، هشتاد کیلومتری دور از شهر یا در دامنه یک کوه برگزار می شود. تنها تعدادی از کارگران و فعالین کارگری ازآن خبر دارند. بقیه مردم وکارگران شهر از حضور دراین مراسمها محرومند. یا اینکه جرات نمی کنند و نرفتن را به ریسک پذیزی وخطر ترجیع میدهند. مثلا اگر بجای یک جمع یا محفل که میروند بنام کارگر اول مه را برگزار میکنند کارگران یک مرکز صنعتی یا شهرک صنعتی یا یک تشکل کارگری تصمیم بگیرند مراسمشان را هر جا برگزار کنند این معنا دارد حتی اگر مراسمشان بربام دنیا برگزار شود. اگر کارگران شهرک صنعتی شهر سنندج، یا کارگران کارخانه سیمان درود خرم آباد یا کارگران هفت تپه اعلام کنند میخواهند اول مه را در یک پارک یا هر جایی برگزار کنند این معنا دارد مهم است. مشکل اینجاست که یک محفل بنام کارگران میخواهد قدرت اجتماعی کارگران را دور بزند کارگر وتوده زحمت کش جامعه را از توان وبرد اجتماعی خویش محروم کند. تا آنجا که تجربه ها به ما می آموزد مخفی کاری و قایم موشک بازی محفلی وغیراجتماعی بر کار وفعالیت سازمان دهندگان این مراسمها حاکم است بعضی اوقات فعالین ودست اندر کاران این مراسم ها از دست همدیکر کلافه می شوند. ادبیات وزبان این جمع ها برای کارگران و توده وسیع مردم قابل فهم نیست. به جای مسایل کارگری و اول مه بیشتر سرگرم بحث های کش وقوس دار حاشیه ای هستند. جنگ برسر یک بند از قطع نامه و یک شعار گنده با گرایش سیاسی خاص فضای این جمع ها را بخود مشغول کرده است. بحث ها و فعالیت ها سر راست به کارگر وجامعه مربوط نمی شود. به اول مه مربوط نمی شود. این دوستان فراموش کرده اند که اولین مارش اول مه در خیابانها رقم خورد . در شهر رقم خورد. درکشمکش کارگر وسرمایه دار درمتن جامعه شکل گرفت. نه در کوه و بیابان خدا! این سنت غیرکارگری است. در تقابل با سنت اجتماعی کارگران است. با هزار بار تاکید برصداقت وشرافت فعالین این جمعها و محافل میتوان گفت که ما حصل این نوع فعالیت ها در خدمت متحد کردن و گسترش مبارزه طبقاتی اجتماعی کارگران نیست. تجربه های عملی به ما نشان میدهد که در طولانی مدت به لحاظ معنوی چیزی جز یاس و ناامیدی برای فعالان این سنت و کارگران حاصل نمی شود.
درتقابل با این گرایش یک گرایش اجتماعی کارگری وجود دارد که سعی میکند مراسم ها را در سطحی علنی تر عمومی تر در مراکز کارگری وشهرها برگزار کند. تا آنجا که ممکن است توده های وسیعی از کارگران در روز جهانی کارگر شرکت کنند خانواده های کارگری وسایر شهروندان جامعه را به روز جهانی کارگر بیاورد جامعه را متوجه مبارزه طبقاتی کارگران بکند. با اتحاد و شرکت وسیع تودها های کارگر وزحمتکش جامعه ترفندها و توطئه های دولت سرمایه داران و کارفرما یان را خنثی کند. برای رهبران وفعالان کارگری در این مراسم ها مصونیت اجتماعی تامین کند. اول مه را به جامعه ربط دهد مسایل و مراسم های کارگری را به جامعه تعمیم دهد . از پراکندگی و کارهای مقطعی و ماجرا جویانه بپرهیزد و به کار متشکل اجتماعی وتوده ای درمیان کارگران متکی است. این گرایش سنت و تاریخ اجتماعی خاص خود را دارد. تجربه های عملی را پشت سر نهاده است. مراسم های داخل شهر سنندج را در ابعاد چند هزار نفره برگزار کرده است مراسم ها را از مخفی گاهها و خارج از شهر به داخل شهر آورده است در سطح علنی جامعه مسایل کارگران را مطر کرده است کیفرخواست کارگران را در مقابل سرمایه داران ودولت حامی آنها طرح وبیان کرده است. با وجود سرکوب و فضای شدید امنیتی فعالان این سنت برای برگزاری مراسم ها وتجمع ها درداخل شهرها ومراکز کارگری کوشیده اند. استدلال این گرایش این است که مبارزه کارگران یک امر علنی و روزمره است در همه ابعاد اقتصادی ، سیاسی واجتماعی این مبارزه بطور مداوم ادامه دارد. اول مه در بعد طبقاتی اجتماعی وعلنی آن معنا دارد ونباید تبدیل به مناسک فرقه های غیر کارگری شود.
مظفر محمدی: کارگران در کردستان یک نیروی عظیم اجتماعی اند. راه بسیج این نیرو برای برگزاری یک مراسم و جشن بزرگ کارگری از کجا باید شروع کرد. نقاط قدرت کارگران کجا است؟ برای مثال حتی اگر تنها کارگران خباز در همان محل سندیکای خود تجمعی برگزار کنند، تعدادشان به حدود 5000 نفر می رسد. یا کارگران شهرک های صنعتی و یا کارگران بیکار و غیره. و اگر همه این بخش ها هم با هم هماهنگ و بسیج شوند تجمعات کارگری ده ها هزار نفری تشکیل خواهد شد. برای اینکه این اتفاق بیفتد چکار بایدکرد. با توجه به اوضاع و احوال منطقه و تحولات اخیر آیان این ظرفیت و امکان وجود دارد؟ آزاد زمانی: از خود مراکز کارگری ودر میدان های کارگری شهر باید شروع کنند. سندیکای کارگران سنند ج وحومه بیش در حدود چهار هزار عضو دارد شرکت کارگران خباز با خانوادهایشان جمعیتی در حدود شش هفت هزار نفر را تشکیل میدهد. کارگران خباز بخش متشکل کارگری در شهرهای کردستان هستد. تجربه های گرانبهایی در برگزاری مراسم های اول مه دارند. کارگران خباز در سالهایی که مراسم اول مه در سراسر ایران ممنوع بود جشن کارگر را در محل سندیکای سنندج برگزار میکردند. امروز اگر این چند هزار نفر در هرجای شهر محل سندیکا یا میدان های شهر جمع بشن مراسم اول مه تبدیل به یک عظمت اجتماعی می شود. کارگران سندیکا میتوانند دیگر بخش های کارگری را به مراسم های خویش یا مراسم های مشترک وفرا صنفی دعوت کنند. طبقه کارگر با حضور منسجم خود درابعادی چند صد برابر می تواند فضای کل جامعه را تحت تاثیر خود قراردهد. امسال اول مه میتواند سرآغاز یک حرکت عظیم کارگری در کردستان باشد. تحولات سیاسی واوضاع منطقه وکشور ایران دخالت و تحرک بیشتر طبقه کارگر را می طلبد.
مظفر محمدی: اول مه ها اساسا روزی است که طبقه کارگر ادعانامه اش را علیه سرمایه داری و در محکومیت کار مزدی و استثمار طبقه کارگر، به جامعه اعلام می کند. این هدف اساسی بزرگداشت اول مه است که طبقه کارگر به مثابه طبقه متحد اجتماعی نیرویش را به رخ سرمایه داران ودولتشان می کشد. این ادعانامه در آژیتاسیون های فعالین ورهبران کارگری منعکس می شوند. اما همزمان و آنطور که معمول است، اول مه های کارگری با قطعنامه های رادیکالی همراه است. فکر می کنید داشتن یک قطعنامه شبیه سال های قبل یک نقطه قدرت است یا اساسا بدون قطعنامه بلند بالا هم می توان مراسم بزرگی داشت. مهمترین خواست کارگران در اول مه امسال که هم می تواند در سخنرانی و آژیتاسیون های کارگری برجسته شده و یا در قطعنامه ای آورده شود، کدام است؟ آزاد زمانی: طرح ادعانامه طبقاتی کارگران علیه نظام سرمایه داری یک رکن اساسی مبارزه طبقاتی کارگران است کیفرخواست کارگران تنها به یک قطع نامه و یک بیانیه محدود نمی شود کلیت نظام سرمایه داری از بیخ وبن مورد بازخواست طبقه کارگر است . اما رهبران اول مه و فعالین کارگری نباید انرژی خویش را بر سر جابجا کردن یک بند از قطع نامه وادعانامه چند ماده ای صرف کنند. قبل از هر بیانیه ای یا قطع نامه ای حضور میلیونی و وسیع کارگران تعیین کننده است تحمیل مفاد هر قطع نامه ای به دولت و کارفرمایان به توان و قدرت اجتماعی کارگران بستگی دارد. فعالین کارگری باید تا می توانند وقت خود را صرف سازماندهی و متحد کردن کارگران و دخالت بخش های وسیع کارگری بکنند. بلند بالا بودن قعطع نامه بدون حضور توده های وسیع طبقه کارگر به جایی نمی رسد. تنها در سطح یک بیانیه باقی می ماند. اگر هزاران و ده ها هزار کارگر وخانوادهایشان به میدان شهرها بیایند و مراسم اول مه را برگزار کنند آن وقت قطع نامه و بیانیه های کارگری برش وبردش بیشتر می شود وطرف مقابل نظام سرمایه داری و حامیانش حساب دستشون میاید. مثلا اگر یک جمعی در یک در باغ یا کوهی جمع بشوند وقطع نامه ای بالا بلند و رادیکال را بخوانند برای طبقه کارگرچه سودی دارد؟ درمقابل اگر صف میلیونی کارگران و مراسم های چند صد هزار نفری در مراکز وشهرها برگزار شود و قطع نامه ومطالبه ای طرح شود نتیجه چیز دیگری است برد و تاثیر گزاری به جای دیگری میرود. به نظرم قدرت اجتماعی و حضورعلنی در مراسم ها تعیین کننده است. قطع نامه و بیانیه و پلاکارد زدن تابعی از نیروی اجتماعی کارگران است. اگر پشت این مطالبات نیروی عظیم کارگران نباشد قطع نامه رادیکال نوشتن وخواندن بیهوده است. بیراهه رفتن است کارگران را به نا کجا آباد بردن است. اگرفعالین کارگری امسال کارگران وخانواده های آنان را در گرد هم آورند مراسم اول مه را به یک جشن اجتماعی کارگری تبدیل کنند دهها ، صدها و هزاران نفر در مراکز کار ، محلات شهر و پارک های عمومی جمع شوند واعلام کنند که اول مه است جشن اول مه است امدن کارگران وخانوادهایشان را به مراسمها آسان می شود. دراین جمع ها میتوان از همه ابعاد زندگی طبقاتی کارگر و مردم جامعه صحبت کرد. از مرارت های محل کار وزندگی از عدم امنیت جانی وشغلی از دستمزد های ناچیز وهم دهها مورد دیگر میشود کارگران صحبت کنند حرفشون را بزنند. یک مطالبه مهم برای جنبش کارگری امسال مسلئه تعیین حداقل دستمزدها از طرف دولت است که باید کارگران اعلام کنند این دستمزد کفاف زندگی کارگران رانمی دهد نا عادلانه است تعرض به صفره کارگران و خانوادهایشان است. باید کارگران خواستار تعیین دستمزد مکفی براساس سطح تورم در در جامعه شوند مطالبه دستمزد مکفی یک امر فوری برای طبقه کارگر است .
مظفر محمدی: یک اول مه موفق از نظر شما چیست؟ یک تجمع توده ای و بزرگ و یک ابراز وجود قدرتمند؟ سخنرانی ها و آژیتاسیون های سوسیالیستی علیه سرمایه داری؟ یک قطعنامه رادیکال؟ آگاه شدن توده کارگران به قدرت و جایگاه اجتماعی خود؟ متحد تر بیرون آمدن کارگران و فعالین کارگری؟ طرح خواستهای رادیکال؟ و غیره. از نظرشما کدام یک از این ها و یا فاکتورهای دیگر، می تواند مورد نظر فعالین و رهبران کارگران باشد؟ آزاد زمانی: یک مراسم موفق مراسمی است که کارگران در مقیاس اجتماعی وتوده ای در آن شرکت کنند. در مرکز کار وشهرها باشد. مردم شهر بتوانند درآن شرکت کنند. کارگر قدرت اجتماعی خویش را احساس کند. کارگر بتواند دست اعضای خانواده اش را بگیرد و به محل مراسم برود. مراسم عمومی علنی ودراخل شهرها به کارگران احساس امنیت میدهد. ریسک پذیری وخطر را کمتر میکند. امنیت رهبران وشرکت کننده گان مراسم را قدرت اجتماعی وتوده ای تعیین میکند. حضور وسیع در مراسم دست دستگاههای سرکوب گر را برای دستگیری رهبران وفعالان کارگری کوتاه میکند. صدای کارگر به به گوش صاحبان قدرت میرسد. مطالبات سیاسی واجتماعی کارگران را نمایندگی کند. اول مه با حضور علنی و وسیع طبقه کارگر جشن می شود.
|