کردستان عراق پادگان نیست نیروها ی نظامی، فورا شهرها و محل کار وزیست مردم را ترک کنند. (مصاحبه با رحمان حسین زاده)
کمونیست: طبق اعلامیه حزب کمونیست کارگری کردستان از روز هیجدهم آوریل احزاب حاکم کردستان عراق با گسیل هزاران نفر از نیروهای سرکوبگر نظامی به استان سلیمانیه مکان متینگهای اعتراضی از جمله میدان آزادی شهر سلیمانیه را به کنترل خود در آورده اند. چرا در این ابعاد تعرض نظامی؟ نظر شما چیست؟ آیا این اعتراضات توده ای به پایان رسیده اند؟
رحمان حسین زاده: دو حزب حاکم کردستان عراق درست همانند همه حکام مستبد و فاسد و صدام گونه در دو راهی جوابگویی به مطالبات برحق مردم یا توسل به سرکوبگری به روش دوم متوسل شده اند. از روز هیجدهم آوریل و سپس در ابعاد گسترده تر از نیمه های شب نوزدهم آوریل نیروی نظامی و سرکوبگر در ابعاد بیسابقه هزاران نفره در شهر سلیمانیه و دیگر شهر و شهرکهای استان سلیمانیه مستقر میشوند. این دو حزب به عنوان آخرین ابزار به شرورترین و هارترین نیروهای مزدور خاص که در این مورد از مناطق دیگر از جمله از منطقه تحت حاکمیت پارت دمکرات کردستان و بخشا از نیروهای دولت مرکزی عراق به میدان آزادی سلیمانیه و شهرهای دیگر اعزام شده و بویژه شهر سلیمانیه را به صورت پادگان نظامی میلیتاریزه کرده اند. صدها نفر زخمی و دستگیر شده و یک نفر جانباخته است.
این واقعه نه انعکاس قدرت آنها،بلکه انعکاس استیصال حاکمیت بورژوایی فاسد در کردستان در قبال مردم و عدم جوابگویی آنها به خواسته های برحق کارگران و مردم است. با میلیتاریزه کردن و ایجاد حکومت نظامی هم اکنون و در کوتاه مدت تناسب قوا را علیه مردم تغییر داده و تحرک اعتراضی مردم را به عقب رانده اند، اما سئوال اینست تا چه زمانی میتوانند چنین نیروی نظامی غیر محلی را بالای سر مردم نگه دارند؟. در اوضاع جدید منطقه که یکی پس از دیگری حاکمان از اینها قویتر و مستبدتر و قلدرتربا اتکا به نیروی نظامی قویتر از مقابله با مردم عاجز مانده اند، بعید است ائتلاف شکننده و پر تناقض دو حزب بارزانی- طالبانی بتوانند بر مردمی دوباره تسلط یابند که دو ماه است در ابعاد توده ای به میدان آمده و علیه وضع موجودند.
واضح است این تعرض نظامی گسترده به مردم از جانب حزب حکمتیست قویا محکوم است و سندی دیگر دال بر ماهیت ضدمردمی و ارتجاعی "دولت خودی کردی" و جریانات بورژوا ناسیونالیسم کرد است. ما همگام با حزب کمونیست کارگری کردستان و همه آزادیخواهان کردستان عراق خود را در تداوم اعتراض و مبارزه ای که در دانشگاهها و مراکز تحصیل و در ادارات و در میان بخشهای معترض جامعه هم اکنون ادامه دارد، شریک میدانیم.
در جواب به بخش دوم سئوال، طبعا با این تعرض نظامی وسیع، آن تحرک اعتراضی گسترده که در قالب متینگهای توده ای هر روزه در میدان آزادی و دیگر شهر و شهرکها وجود داشت، ادامه ندارد. اما تحرک اعتراضی به پایان نرسیده، اخبار رسیده حاکی است که در همین روزهای اخیر با ابتکارات جدید اعتراضات در ابعاد جدید، اساسا در دانشگاهها و مراکز تحصیل، در شکل اعتصاب و بایکوت کلاسهای درس و بعضا در ادارات و بیمارستانها به شکل اعتصابهای کوتاه مدت ادامه دارد. در همین راستا حزب کمونیست کارگری کردستان و رهبران آن فراخوان به گسترش جنبش اعتراضی بر حق کارگران و مردم را به محلهای کار، به محلات همه شهرها و دانشگاهها و مدارس و ادارات را در دستور گذاشته اند، این روند جدید اگر بتواند همه گیر شود و به همه شهر و شهرکهای کردستان گسترش یابد، پیشرویهای جدی میتواند به دنبال داشته باشد. و در اولین گامش حاکمیت نظامی کنونی را بی ثمر میکند.
کمونیست: اشاره کردید که بیش از دو ماه شاهد اعتراضات توده ای مردم بودیم. احزاب حاکم به جای جوابگویی به مطالبات مردم، به سرکوب متوسل شدند. در این وضعیت آیا این جنبش اعتراضی دستاوردی برای مردم داشته است؟ با چه موانع و محدودیتهایی روبرو بود؟
رحمان حسین زاده: بررسی جامعتر دستاوردها و یا ناکامیها و محدودیتهای جنبش اعتراضی دو ماهه اخیر را به فرصت دیگری موکول میکنم. به ویژه ما علاقمندیم جمع بندی رهبری حزب کمونیست کارگری کردستان را به عنوان یکی از نیروهای درگیر در این تحولات را هم بشنویم. به نظرم جنبش اعتراضی دو ماهه درعرصه دستاوردهای بزرگ گامهای مهمی برداشت، اما متاسفانه مطالبات فوری سیاسی و مهمتر مطالبات فوری اقتصادی و بهبود زندگی کارگران و مردم هنور متحقق نشده است. علت این واقعیت متناقض را در مسئله دست بالا پیدا نکردن راه حل و پیشنهادات حزب کمونیست کارگری کردستان و رهبری کمونیستی در این تحرک اعتراضی همگانی و لاجرم بالا دستی رهبری و راه حل لایه های دیگری از بورژواناسیونالیستها، و اسلامیها تحت نام "اپوزیسیون" در این تحرک توده ای باید دید. مسئله رهبری پاشنه آشیل این حرکت بود. بعدا به آن برمیگردم. فعلا مواردی از دستاوردها و محدودیتهای مهم را تاکید میکنم. الف- در مورد دستاوردها : اولا زیر سئوال رفتن ماهیت "دولت خودی کردی" افشاء شدن ماهیت ضد مردمی، ضد کارگری و ضد آزادیهای سیاسی حاکمیت دو حزب اصلی کردایه تی که دو دهه با اتکا به خرافه ناسیونالیسم و "دولت نوپای خودمان" خون مردم را در شیشه کرده بودند، آن هم در ابعاد وسیع اجتماعی و میلیونی که در شرایط عادی سالها کارآگاهگرانه را ازکمونیستها میطلبید. دوما، تغییر مناسبات و تناسب قوای بین مردم و حاکمیت این احزاب و مدعی شدن مردم در قبال آنها. به میدان آمدن مردمی که سالها اراده آنها تحت حاکمیت بورژوازی و پمپاژ خرافه های آن پایمال شده بود. سوما تجربه دو ماه حرکت توده ای و سازمانیابی و ابتکارات و آگاهگری سیاسی بسیار با ارزش. چهارم به میدان آمدن حزب کمونیست کارگری کردستان به عنوان یکی ار نیروهای درگیر در مبارزات اجتماعی و جلب توجه جامعه به حضور خود و رهبران آن، سرآغاز مهمی برای اقدامات بعدی کمونیستها و حزب کمونیست کارگری کردستان است. ب- در زمینه محدودیتها و ناکامیها: اشاره کردم مطالبات اقتصادی و فوری در راستای بهبود زندگی کارگران و مردم محروم علیرغم وعده هایی که داده شده در این مدت به جایی نرسید و کارگر و مردم محروم بهبود ملموسی از مبارزه خود به نصیب نبردند، به همان شکل مطالبات فوری سیاسی، همچون آزادیهای سیاسی و غیره تضمین نشد.ارگانهای حاکمیت توده ای چون شوراها شکل نگرفتند.سازمانها و تشکلهای توده ای رادیکال کارگران و مردم و جوانان و زنان هنوز سازمان پیدا نکرده اند. عاملین کشتار و قتلهای اخیر به مردم معرفی نشدند. به علاوه محدود ماندن این جنبش اعتراضی به میدان آزادی و گسترش پیدا نکردن به مراکز کار و کارخانه، به محلات، به دانشگاهها و ... از موانع و محدویتهای جدی بودند. کاری که بنا به ضرورت اکنون در راستای تداوم جنبش اعتراضی شروع شده است. و مسئله محوری رهبری این جنبش اعتراضی همگانی اساسا تحت کنترل جریان ناسیونالیست "گوران- تغییر" و جریانات ارتجاعی اسلامی باقی ماند. این جریانات این اعتراضات را به عنوان سکوی پرش خود برای گرفتن سهم بیشتر از دخالت در قدرت سیاسی و تحکیم موقعیت خود در پارلمان و غیره میدیدند. مدواما دنبال بند و بست و معامله با احزاب حاکم بودند. واضح است تلاش برای تحقق مطالبات اقتصادی و یا تامین آزادیهای سیاسی نه تنها امر آنها نبود، بلکه آنها هم درست مثل دو حزب حاکم نقطه مقابل این خواسته ها هستند. گوران و جریانات اسلامی خود ترمز کننده این مبارزات و عامل مهمی در ناکام ماندن این مبارزات بوده و هستند و به همین اعتبار باید وسیعا رسوا و افشا شوند. بر عکس آنها حزب کمونیست کارگری کردستان به عنوان یکی ار نیروهای درگیر در این مبارزه، در پلاتفرم اعلام شده خود و تا آنجا که در "شورای رهبری میدان آزادی سلیمانیه" نفوذ کلام معینی داشت، بر تحقق این مطالبات فوری اقتصادی و سیاسی و هدایت گام به گام این مبارزه در جهت پیروزی کارگران و مردم تاکید میکرد. اما پلاتفرم وراه حل کمونیستی حزب ما هنوز موقعیت رهبری کننده در این تحولات و در جامعه نداشت. در نتیجه یک درس بزرگ این دوره برای کارگران و مردم متحد شدن حول سیاست کمونیستها و حزب کمونیست کارگری کردستان در ادامه این مبارزه و در همین اعتصابات و اعتراضاتی است که هم اکنون ادامه دارد و علاوه بر مطالبات قبلی خواستار فوری پایان دادن به فضای میلیتاریزه و برچیدن نیروهای نظامی از شهرها و محل کار و زندگی مردم هستند. ***
|