کیهان شریعتمداری و بیت رهبری باید فکری بحال خود کنند حسین مرادبیگی
در مورد کمپین وزارت اطلاعات و روزنامه کیهان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی یک نفر از ایادی خود را مسئول "بررسی رشد گروههای مارکسیستی در دانشگاه" از جمله "افشاگری" از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و حزب حکمتیست کرده است. روزنامه کیهان ارگان رسمی جمهوری اسلامی و بیت رهبری هم پخش آن را بعهده گرفته است و طی چند شماره بخشهای مقدماتی آن را نیز منتشر کرده است. حزب حکمتیست در این مورد عکس العمل لازم را نشان داده است و نیازی به تکرار آن نیست. در اینجا میخواهیم خیال جمهوری اسلامی را از یک بابت "آسوده" کنیم. فرد مسئول "بررسی این پرونده ها" حین "افشاگری" از فعالیت مارکسیستها در دانشگاه، تاسف وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را از اینکه گروههای مارکسیستی و از جمله دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب از "تسامح و تساهل" دوره "اصلاحات" برای سازماندهی خود و در دست گرفتن فضای دانشگاه استفاده کردند ابراز میدارد و به زعم خود اطمینان میدهد که گویا اوضاع تحت "کنترل" است و چنین رویدادی دیگر تکرار نخواهد شد. در اینصورت باید بیکاری موجب کارتراشی برای یکی از "بازجو نویسنده" های وزارت اطلاعات شده باشد! خیال جمهوری اسلامی از این بابت "راحت" باشد که کمونیسم در جامعه و در دانشگاه پی ریزی شده است. با هر درجه از گسترش شکاف درون جمهوری اسلامی و با هر درجه از شل شدن اوضاع و خارج شدن کنترل از دست جمهوری اسلامی، کمونیسم برای در دست گرفتن فضای جامعه و دانشگاه در دست خود به حرکت درمیاید. مطمئن باشید میائیم میگیریم. جاده یکطرفه نیست. این طرف هم تجربه کسب کرده است، میداند چکار کند و میداند که چه جوری درهرحال گلیم خود را در مقابل تعرض و تعقیب دم و دستگاه سرکوب و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از آب بیرون بکشد. مطمئن باشید که با باز کردن "پرونده" مارکسیستها و دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب نه تنها رعب و وحشتی را ایجاد نخواهید کرد، بلکه فعالیت و سمپاتی به کمونیسم بیشتر رشد خواهد کرد. کدام انسان آزادیخواهی که حتی از روی نوشته روزنامه کیهان با پرچم حقوق جهانشمول و تقاضای تغییر بنیادین در جامعه و دفاع کمونیستهای جوان از حقوق کارگر و زن و کودک آشنا شود، عمیقا به آن سمپاتی پیدا نخواهد کرد. این اعتراف خود شکنجه گران به عظمت حرکت کسانی است که این پرچم را در جامعه بلند کردند. این عظمت و حق طلبانه بودن جنبشی را میرساند که حتی شکنجه گران و دشمنان قسم خورده آزادی و برابری نیز ناچار به اعتراف در مقابل آن میشوند. مطمئن باشید، اتحاد کارگر و این صف در جامعه در این دوره گسترش خواهد یافت و کمونیسم بیشتر از سابق فشار خود را در جامعه علنی خواهد کرد. جمهوری اسلامی که از گذاشتن دسته گل به یاد عزیزان از دست رفته در خاوران به هراس می افتد، با این دور از یاوه گوئیهایش نیز موجب وحشت در کسی نخواهد شد. حزب حکمتیست نیز از تمام امکانات خود را برای تقویت کمونیسم در جامعه و به میدان آوردن توده کارگر و دیگر مردم معترض علیه جمهوری اسلامی و کوتاه کردن دست ارتجاع سبز از حرکت اعتراضی مردم استفاده خواهد کرد. پرچم آزادی و برابری که در دانشگاه برافراشته شد، دعوتی که با آن از جامعه شد و شعار و خواستهای انسانی و آزادیخواهانه ای که رو به جامعه اعلام کرد، مبیین خواست توده کارگر و دیگر مردم زحمکتش و آزادیخواه در ایران بوده و هست. این را افکار عمومی در داخل و خارج ایران در حمایت از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب هنگامی که زیر شکنجه اوباش جنایتکار جمهوری اسلامی قرار داشتند، بیان کردند. دانشگاه همیشه یکی از سنگرهای آزادیخواهی در ایران و چپ و کمونیسم نیز یکی از پایه های این آزادیخواهی در آن بوده است. به همین دلیل آن را به دستور خمینی و بدست طرفداران "تساهل و تسامح"، پاسداران و شکنجه گرانی که دستهای خونین خود را شسته و دوم خردادی شدند، به خون کشاندند. انجمن های اسلامی و تحکیم وحدت محصول سرکوب چپ و کمونیسم در دانشگاه بودند. افول دوم خرداد و ریزش پایه های آن اتفاقا موجب رها شدن کمونیسم زیر فشار دوم خرداد شد. ترفندها و پرونده سازیهای زیر شکنجه و زندان جمهوری در میان توده کارگر و دیگر مردم آزادیخواه در ایران تنها به تنفر این مردم علیه جمهوری اسلامی دامن خواهد زد. مطمئن باشید هر زندانی سیاسی ای که توسط جمهوری اسلامی به زندان میرود نزد مردم محبوب تر از قبل خواهد شد. دوره عوض شده و بیشتر هم عوض میشود، نوبت کارگران و کمونیستها و دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب است تا سرنوشت جامعه را به دست بگیرند. کیهان شریعتمداری و بیت رهبریش بهتر است فکری به حال خود بکنند. *** 23 مارس 2011
|