اسلام٬ ابزار حقارت و سركوب در محيطهاى آموزشى مصطفى رشيدى كشمكش بر سر سرنوشت رشته هاى مربوط به علوم انسانى در دانشگاه هاى ايران به صدر موضوعات داغ فضاى سياسى ايران تبديل شده است. دوازده رشته علوم انسانى در دانشگاه تهران بعنوان قربانى اول دور جديد حمله رژيم در اين زمينه بحساب ميايند. وزير علوم دولت حاكم خواهان دانشگاههايى است كه دروس آن منطبق با مبانى "دينى و بومى" باشد. در اين راستا٬ ديگر جايى براى رشته هاى جامعه شناسى و هر درس مرتبط با حقوق زنان٬ حقوق شهروندان و امثال آن باقى نميماند. باز هم بقول جناب وزير علوم٬ همپالكى هاى ايشان در حوزه هاى علميه قم دست اندركار تدوين و تعيين رشته ها و دروس منبطق با ارزشهاى اسلامى هستند. تا اطلاع ثانوى دانشگاه و دانشجويان و اساتيد به خيابان ريخته شده اند. اين تعرض تازگى ندارد. اسلامى كردن مضمون درسها از مبانى فضاى سركوب دلخواه رژيم را تشكيل داده است. دفاتر اوباشان بسيج دانشگاهى٬ دستگيرى و خفقان٬ حجاب و مناسك اجبارى مذهبى٬ تفكيك جنسى٬ قبر كشته هاى جنگى در محوطه دانشگاهها٬ سانسور دايمى و دهها دسيسه و سياست آشكارا سركوبگرانه را ميتوان نام برد كه سرگذشت فضاى دانشگاهها را رقم زده است. غربال دانشجويان متقاضى بر اساس تستهاى مسخره مذهبى و انواع تعهدات كتبى مربوط به رعايت حجاب٬ و پر كردن صندلى ها از فرزندان خانواده شهدا و بسيجيان را هم بايد به ليست بالا اضافه كرد. با ديدن اين چهارچوب است كه ميتوان تصوير واقعى ترى از مقاومت گسترده دانشجويان عليه رژيم را بدست داد. اين كشمكش با قيمت سنگينى براى دانشجويان تمام شده٬ در دور جديدى از حمله٬ دانشگاهها در تمام كشور را به خاك و خون كشيده اند٬ هر جنبنده و مقاومتى و در راس آن حركت گسترده دانشجويان آزاديخواه و برابرى طلب را در هم كوبيده اند٬ و در اين متن وزير علوم وسط ميدان را گرفته٬ با مشت به سينه هاى خود ميكوبد و با نعره هاى اسلامى فرصت را براى تعرض بيشتر جلوى خود باز ميبينند. تعرض اخير محكوم است. دست رژيم بايد از رشته هاى علوم انسانى كوتاه شود. اساتيد و دانشجويان هزار بار حق دارند كه بر سر استقلال دانشگاهها و مراكز آموزشى تاكيد كنند. اين يك انتظار و حق بديهى و پيش پاافتاده است كه هر خرده ديكتاتور تازه بدوران رسيده اى٬ براى حفظ ظاهر تمدن هم كه شده٬ خود را به رعايت آن ملزم ميبيند. بحث بر سر دفاع از وضع موجود نيست٬ تا همينجا عفونتهاى مذهبى اسلامى تا عمق مفاد درسى و در ساختن ذهن و آموخته هاى دانشجويان تاثير بجا گذاشته اند. اما اين براى رژيم كفايت نميكند. ظاهرا هر چه با نام و اثرى از تاريخچه و دستاوردهاى تمدن و دانش را بايد برچيد و بجايش زباله هاى دينى و اسلامى را٬ بخورد جوان بخت برگشته داد. دانشجو و استاد و هر آدم با شعورى كه پشت هر كتاب٬ پشت هر جلسه تدريس و زنگ انشا سنگرى را بر عليه خزعبلات دينى و بر عليه سركوب ميسازد بايد مورد دفاع و حمايت قرار بگيرد. تمام سناريوى رژيم كمتر از يك جنون نيست٬ جنون افسارگسيخته تحميق و دشمنى با هويت و حرمت و شعور انسانها. اما مساله رژيم بسيار فراتر از دشمنى صرف با آگاهى و دانش است. همپاى فشار ارتجاعى مذهبى در تمام شئونات محيطهاى تحصيلى٬ شتاب و حرص و سرمايه گزارى هاى عظيم براى كسب و رواج مدرنترين دانش و تكنيك بشرى از طرف همين حكومت در دستور قرار داشته و دارد. مساله رژيم بسيار بيشتر از جنبه صرف مذهبى ايدئولوژيك و يا پايبندى به يك وظيفه توحيدى٬ داراى بعد مادى و زمينى است: حفظ يك نظام و يك حكومت با همه منافع و بركات فورى و دنيوى آن! هنبونه دين اسلام با دريايى از قبيحترين و شرم آورترين برداشتها و احكام در مورد انسان و انسانيت هيچ وقت به اين اندازه "بدردبخور و كارساز" نميتوانست باشد. انگلهاى ساكن فيضيه و علماى قد و نيم قد هرگز نميتوانستند اينقدر منشا "خير" قرار بگيرند. اين دين و اين حكومت در همه كليتش يك موهبت بزرگ براى حكومت سرمايه در ايران عمل كرده است. فرودستى زن٬ حجاب٬ قدرقدرتى والدين نسبت به كودكان٬ صيغه٬ صدقه٬ قصاص و همه گوشه و زواياى اين پديده در خدمت بردگى بخش اصلى جامعه و سرسپردن به سرنوشت مقدر موجود٬ هر چقدر نكبت بار كه باشد٬ است. عقل معاش٬ حكم بقا و تداوم بسادگى به حكومتشان حكم ميكند كه محيطهاى آموزشى بند ناف آنها را شكل ميدهد. همزمان با حمله به دانشگاهها٬ همپالكى وزير علوم در وزارت آموزش و پرورش از يك پروژه عظيم دولت براى دانش آموزان دختر پرده برداشت. قرار است كه در مدارس و مشخصا دبيرستانها آموزشهاى اجبارى خانه و شوهر دارى براى دختران در سيستم آموزشى گنجانده شود. هدف آماده كردن زمينه ازدواج زودرس است تا جامعه و دختران از گزند آسيبهاى اجتماعى در امان بمانند! حمله به دانشگاه علوم را بايد با دهها سياست مستقيما ضد انسانى ديگر٬ با جداسازى جنسى مدارس٬ با ارسال آخوند براى دهها هزار مدرسه در كنار هم قرار داد. بقول خود مقامات رژيم٬ به شهادت چسناله هاى صاحب منصبان مذهبى٬ رژيم در تمام تشبثات خود پيروز بيرون نيامده است. حقيقت تلخ اينستكه تا همينجا آفتهاى اسلامى و سركوب حكومت نسل بزرگى از انسانهاى آن جامعه را به تباهى روحى و جسمى و اجتماعى مواجه ساخته است. اما مقاومت در مقابل تهاجم و توحش مذهبى در ايران از سرفصلهاى درخشان مقاومت تاريخ جامعه انسانى براى زندگى شايسته تر را تشكيل داده است. براى كوتاه كردن دست حكومت٬ براى سرنگونى رژيم٬ براى بهم زدن جهنم طبقاتى حاكم٬ براى رهايى از سركوب و زندان بايد جنگيد. در عين حال مبارزه مستقيم و بدون گذشت عليه قوانين و ارتجاع مذهبى اسلامى از اجزاى مهم رهايى از چنگال بختكهاى اسلامى حاكم بر ايران است. كودكان و جوانان را بايد از گزند ارتجاع و حمله بغايت سازمان يافته رژيم نجات داد. مدارس و دانشگاهها از مراكز مهم جنگ ما٬ آگاهى و آزاديخواهى ما عليه جمهورى اسلامى است.
دهم نوامبر ٢٠١٠
|