TLogo


يارانه ها و چشم انداز عصيان

مصطفى رشيدى

بلبشو، عبارت عاميانه و در عين حال گوياترين عبارت ممكن در شرح پروسه طرح "يارانه ها" در دالانهاى حكومت در ايران است. بنا به ادعاى دولت٬ در طول هفته جارى  شمارش معكوس براى اجراى طرح رسما آغاز گرديد. قيمت كالاهاى مربوطه به بنا به مقتضيات بازار آزاد شناور خواهد شد و در جبران گرانى محتوم قيمتها، آنوقت بنا به ادعاى مسئولان مربوطه، كمك هزينه هاى نقدى دولتى در يكقدمى حسابهاى بانكى آماده هستند تا حفره هاى معيشت پايه اى بخش اصلى جمعيت را ترميم كند. اين طرح بعنوان شاه كليد بازسازى اقتصادى حكومت بيش از دو دهه در طول پنج دوره رياست جمهورى دست بدست ميشود. امروز جمهورى اسلامى در بهبوهه اجراى عملى روياى ديرينه اقتصادى اش غرق در تشنج است. فضاى تب آلود اجتماعى آنچنان عميق و آشكار است كه بدون استثنا همه جريانات و ناظران سياسى و رسانه ها در مورد آن هشدار ميدهند. اما تشنج در بستر رنگارنگ حكومتى٬  و در مقابل آن خشم و نارضايتى در ميان مردم؛  بخودى خود چيز زيادى در مورد خود جنگ بر سر سوبسيدها٬ امكان موفقيت يا شكست حكومت در قطع سوبسيدها بدست نميدهد. سردواندن و هياهو بخشى از سياست آگاهانه حكومت در كشمكش سوبسيدها بوده است كه در اجراى آن گامهاى بزرگى برداشته شده است.

رژيم جمهورى اسلامى تشنج و شكافهاى بزرگ متعددى را پشت سر خود دارد. اما هيچ كدام باندازه موضوع حذف يارانه ها صفوف آنرا دچار تفرقه و كشمكشهاى تند نكرده است. رژيم جمهورى اسلامى كم بحران بخود نديده است. اما هيچ بحرانى اين چنين عريان و گسترده در ميان دست اندركاران٬ كارگزاران و دلسوزان رژيم پرژواك نداشته است.  اين رژيم با كابوس عصيان و شورشهاى مردمى كم روبرو نبوده است؛ اما هيچ گاه باين اندازه روشن و آشكارا بدان اعتراف نكرده و براى مقابله دست به بسيج نزده است. از طرف ديگر اما هيچ گاه كل صفوف اين رژيم براى پيشبرد يك سياست معين به اين اندازه متحد و خودآگاه و مملو از عزم نبوده است. تماشايى است كه چگونه همه جناحها٬ دولت و دستگاههاى ادارى٬ ارگانهاى نظامى و شبه نظامى٬ اصلاح طلب و اصول گرا٬ دستگاه خانه كارگر و شعبات اقتصادى سپاه پاسداران همه و همه بر سر ضرورت اجراى اين طرح متحدالقول هستند. تماشايى است كه چگونه طبقه سرمايه دار بمعناى كلاسيك و دقيق آن٬ از سرمايه داران٬ تجار و تكنوكراتها تا صاحب نظران اقتصادى دانشگاهى و مدياى مربوطه بسيج شده و در تلاشى بيوقفه حكومت خود را در پيش برد و موفقيت آنچه كه "جراحى اقتصادى" نام گذاشته اند٬ اين پا و آن پا ميكنند و از خود مايه ميگذارند.

حمله به طبقه كارگر بر گرد تحميل فقر فلسفه وجودى حكومت طبقاتى سرمايه داران در سراسر جهان و در طول تاريخ بوده است. جهان امروز ما مملو از نمونه هاى كاركرد طبقه سرمايه دار و حكومت آنهاست.   زور و سركوب عليه كارگر هر چند بدرجات مختلف٬ اما بعنوان بخش غير قابل انكار كشمكشها طبقاتى نيازى به اثبات ندارد. در عين حال در بخش بزرگى از جوامع همواره بخشى از طبقه حاكم را با سياستهاى ملايمتر ميشود نشان داد٬ بخشى كه وجهه انسانى تر و معقولترى را براى خود و جامعه خود٬ حتى در ظاهر هم كه شده٬  جستجو ميكند.  جمهورى اسلامى دست فاسدترين و آبرو باخته ترين حكومتهاى بورژوايى را از پشت بسته است. صاحب منصبان  اين حكومت شايسته بدون چون و چراى مدال افتخار بيدار ساختن پليدترين وجهه هاى  استثمار و چپاول نسل كارگر در تاريخ سرمايه دارى جهان هستند. در دل اقيانوسى از پول و ثروت٬ درآمدهاى نفتى و مهمتر از آن در قبل چرخ عظيم توليد٬ آن جامعه غرق در نعمات بيشمار شده است.  بموازات آن  و با سرعت سرسام آور فقر و تباهى در آن جامعه رواج يافته و سازمان يافته است. در دو سال اخير و در حول يارانه ها طناب را دور گردن ميليونها جمعيت فقر زده گره زده اند٬ هر روز حلقه را تنگتر ميكنند. در سايه دستگاه عظيم سركوب كه عملا امكان هر عكس العملى را از قربانيان گرفته است؛ آنوقت دلسوزان و مصلحين و متخصصانى گرد آمده اند و شرط بندى ميكنند كه چگونه و چه زمانى عصيانهاى اجتماعى بيرون خواهد زد! مشاهده افاضات اين منجيان چندش آور است. جريان سبز فقط يك نمونه  اين پديده است.

تلاش براى توجهيه و تطهير پديده سوبسيدها در ايران را نبايد از قلم انداخت. احمدی نژاد همه انبان مستضعف پناهى رژيم خود٬ همه هنر تحسين برانگيز پوپوليستى خود را بكار انداخت٬ او ريسك افشا و رسوا سازى بخشى از حكومت خود در قالب "آقازاده ها" را بجان خريد. خيل بزرگترى از آكادميسينها و ژورناليستهاى اقتصاد دان در گذرا بودن يك دوره سخت و در عوض چشم انداز رشد و اشتغال از خود مايه گذاشتند. اما واقعيت همه رشته هاى اين جماعت را بسرعت پنبه كرد. "هدفمند" كردن و "عادلانه" ساختن يارانه ها بسرعت برق و باد به يك توجيه مسخره تبديل گرديد.

حذف سوبسيدها يك تحول منفى عظيم در دل جامعه ايران و اساسا در زندگى طبقه كارگر در ايران را بدنبال خواهد داشت.  طرح يارانه ها نان سر سفره و آخرين دلخوشى هاى يك زندگى تا همينجا محقرانه را هم قاپ خواهد زد. تا همينجا و در دل هياهوها و دست بدست كردنهاى مقامات حكومتى عملا گامهاى بزرگى در اجراى طرح برداشته شده است. سوبسيدها به كنار گذاشته شده٬ قيمتها شناور گشته و جامعه و زندگى بر روى پاشنه جديد خود بحركت در آمده است.  بخشهاى مختلف سرمايه داران٬ از برنامه ريزان بودجه مجلس و دولت تا صاحبان بنگاههاى توليدى سهم خود را از "درآمد" ناشى از طرح دارند ميشمارند.  بزودى و در عرض مدت بسيار كوتاهى بازى مسخره پولهاى واريز شده بحساب سرانه يارانه ها به حاشيه خواهد رفت. ولى در عوض هسته اصلى مساله تامين مايحتاج زندگى و معيشت را نميتوان زدود و بكنار گذاشت.  خط و نشان كشيدنهاى مقامات نظامى٬ طفره و وقت خريدنهاى "مدبرانه" دولت  هيچ كدام چشم مردم زحمتكش و قربانيان اصلى طرح يارانه ها را كور نكرده است. وجود يك راه حل٬ وجود يك نيروى فعال جلوى صحنه جامعه آنچيزى است كه تب و تاب و التهاب را در آن جامعه به زير رانده و مخفى كرده است. عصيان بخودى خود نه راه حل است و نه براى قربانى از مطلوبيتى برخوردار ميتواند باشد.  تا اينجا طبقه كارگر٬ بخشهاى اصلى اين طبقه از ايفاى نقش فعال در ميدان يارانه ها بازمانده است.  كشمكش بر سر يارانه ها  هنوز ادامه خواهد داشت. خارج از ابعاد و فرم اين كشمكش٬ اما با سوبسيد و يا بدون سوبسيد٬  نان و مايحتاج را نميتوان از مردم دريغ كرد. تشنجهاى اجتماعى اينبار و بطور مشخصتر باز در دستور طبقه كارگر خواهد گرفت كه در كشمكش بر سر دستمزدها٬ بيمه بيكارى٬ رفاهيات اجتماعى و غيره تكليف آنرا روشن سازد.

اول نوامبر ٢٠١٠