انقلاب مصر فروپاشی بلوک شرق آذر مدرسی
١١ فوریه به روزی تاریخی و فراموش نشدنی در تاریخ مصر و جهان تبدیل شد. مقاومت حسنی مبارک این نماد فساد و استبداد فقط ١٨ روز در مقابل موج اعتراض مردم خشمگین و جان به لب آمده از خفقان، فقر، بیحرمتی و زندگی برده وار تاب آورد. مردم مصر به جهانیان و بیش از هر کس به دول ارتجاعی عرب و ارتجاع جهانی نشان دادند دوره تعیین تکلیف سرنوشتشان توسط آنها به پایان رسیده. مردم و طبقه کارگر مصر به همراه بشریت آزادیخواه در سراسر جهان اولین پیروزی خود را بر یکی از فاسد ترین دیکتاتوری ثبت کردند. اما رفتن حسنی مبارک، جدال جدیتر بر سر آینده مصر را در مقابل جامعه و نیروهای سیاسی آن باز میکند. این تازه شروع کار مردم و طبقه کارگر در مصر برای رسیدن به آزادی، رفاه وسعادت است.
١٨ روز زمین لرزه سیاسی در مصر ضربه سنگینی بر کل سیستم و دستگاههای دیکتاتوری و فاسد دول عربی وارد کرد. انقلاب در تونس و مصر را به حق به فروپاشی دیوار برلین و بلوک شرق با ابعاد و دامنه تاثیرات بین المللی مشابه تشبیه میکنند. اما تفاوتی بنیادی بین تاثیرات فروپاشی بلوک شرق و انقلاب مصر و تونس و گسترش آن به دنیای عرب در سیمای سیاسی جهان، در نقش غرب و بویژه امریکا در جهان و خاورمیانه، در جایگاه قدرت مردم، در رابطه مردم با قدرتهای حاکم بویژه در خاورمیانه و دنیای عرب است. اگر پیامد فروپاشی بلوک شرق تحکیم هژمونى مدافعان بازار آزاد، هلهله بورژوازى در مرگ کمونيسم، اعلام پیروزی بازار آزاد و دمکراسی غربی، به راست چرخیدن اوضاع دنیا به سرکردگی امریکا و غرب، رشد جنبشهاى ناسيوناليستى در کشورهاى بلوک شرق، رشد میلیتاریسم و نقش امریکا در تعیین سرنوشت مردم بود. اگر فروپاشی بلوک شرق دستمایه تبلیغات ضد کمونیستی، تعرض به هر نوع آزادیخواهی و هر تلاشی برای رهائی از ، حمله به انساندوستی، عدالتخواهی بود. انقلاب در تونس و مصر اما دقیقا نقطه مقابل آن روند است. در این تحولات قدرقدرتی بورژوازی و بالانس قدرت به نفع ارتجاع در خاورمیانه و جهان از پائین و توسط میلیونها مردم انقلابی به جدال طلبیده شده. اعتراض و انقلابی برای رهائی از حکومتهای فاسد و نوکر و دیکتاتور، انقلابی برای آزادی و رفاه و سعادت، انقلابی که مستقل از سرنوشت آن تا همین امروز آزادی از حکومتهای فاسد و نوکر را در دنیای عرب نوید میدهد، انقلابی که لرزه بر اندام ضد انقلاب جهانی انداخته است. پس از این تحولات قطعا شاهد تغییر چهره خاورمیانه و جهان خواهیم بود.
تمام تاکتیکها و تلاشهای دولت حسنی مبارک با حمایت مشاورین سیاسی نظامی امریکا و اروپا از سرکوب عریان و وحشیانه روزهای اول، راه اندازی اوباش و چماقداران دولتی، ترساندن مردم از قدرتگیری جریانات اسلامی، سیاست ایجاد نفاق و تفرقه در میان مردم، تلاش در دست بدست کردن قدرت به دور از اراده مردم و توافق از بالا با احزاب و جریانات و بالاخره خط و نشان کشیدن کودتای نظامی همه و همه با قدرت و ایستادگی کارگران و مردم انقلابی به شکست کشیده شد و نه فقط مردم معترض را به خانه نفرستاد که طبقه کارگر را اینبار نه در قامت توده بیشکل و معترض در خیابان که در قامت یک طبقه با اتکا به قدرت طبقاتی خود، قدرت فلج کردن اقتصاد، به میدان این جدال و به وسط صحنه انقلاب آورد.
مردم مصر نشان دادند برخلاف تبلیغات ضد انقلابی امریکا و اسرائیل در مقابل مردم در خاورمیانه دو آلترناتیو برای انتخاب، یا تحمل حکومتهای نظامی و دیکتاتور و پرو امریکا- اسرائیلی یا قبول حماس و القاعده و اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی، قرار نگرفته است. مردم مصر تلاش این بلوک ارتجاعی و ضد انقلابی را شکست دادند. مردم و طبقه کارگر مصر نشان دادند برخلاف استفاده های سیاسی ارتجاع اسلامی و نماینده آن جمهوری اسلامی٬ نیروی سومی که به همان اندازه از تروریسم اسلامی متنفر است که از دیکتاتورهای پروامریکا-اسرائیلی در میدان حضور دارد.
اوضاع تاکنونی نشان میدهد میدان برای ایفای نقش همه جنبش های اجتماعی و منجمله جنبش کارگری کمونیستی باز شده. به میدان آمدن طبقه کارگر به صحنه انقلاب امید به تغییر توازن قوا در صف انقلاب را ایجاد کرده است. اينکه اين حضور در دنیای واقعی چه تاثیراتی بر روند اوضاع میگذارد کاملا به وجود يک تحرک کمونيستى در سطح جامعه و در متن حرکت کارگرى گره خورده است. اما تا امروز انقلاب مردم مصر علیه حسنی مبارک دیکتاتور سی ساله مصر، این سمبل قدرت دولتهای فاسد عربی به حق امید به پایان دادن به عمر یکی از دیکتاتورترین، فاسدترین، مرتجع ترین دول عرب، در کنار امید به قدرت خود، احساس شعف، غرور و افتخار نه فقط در مصر که در دنیای عرب را بوجود آورده است. تا امروز رابطه حکومت شوندگان با حکومت کنندگان امروز و آینده تغییر کرده است. دیکتاتورهای دنیای عرب و متحدین جهانی آنها با جامعه ای روبرو میشوند که مزه شیرین به قدرت و به زیر کشیدن قدرت سیاسی، طعم شیرین انقلاب را چشیده، عزت، حرمت و کرامت سرکوب شده را باز یافته، به قدرت خود برای تغییر جهان اعتماد پیدا کرده است. این پیشروی و این قدرت و اعتماد به نفسی که مردم در این ١٨ روز بدست آورده اند باز پس گرفتنی نیست.
برنده تحولات بیست و دو سال پیش، جناح هار و راست بورژوازى جهانی و نظم نوین جهانی، بازنده امروز تحولات انقلابی در دنیای عرب و خاورمیانه است.
|