خطاب به مردم سنندج!
مردم! در شهر شما، در محله شما کودکى ١٤ ساله به جرم روزه خوارى دستگير شد. به زندان برده شد. از پدرش جريمه سنگين طلب شد که نتوانست بپردازد و در نتيجه جانيان دادگاه سنندج به جاى جريمه حکم شلاق او را صادر کردند و سرانجام جانش را گرفتند! اين در شهر شما اتفاق افتاد. يک جنايت و آدمکشى و کودک کشى آشکار! يک قتل عمد. اگر قاضى دادگاه عمومى شهر با اين حکم جنايتکارانه شلاق زدن و کشتن کودک ١٤ ساله وجدان اسلاميش آرام شد و روزه اسلاميش در بارگاه خدا پذيرفته شد. شما چى؟ شما مردم شرافتمندى که جلو چشمانتان اين وحشيگرى و اين قوانين اسلامى جنگل به اجرا در ميآيد چه ميگوييد و چه ميکنيد؟ هنوز نگذاشته اند هويت اين کودک مقتول آشکار گردد. خانواده و بستگان اين کودک معصوم تحت فشار و تهديدهاى مسوولان حفاظت اطلاعات دادگسترى و ماموران نيروى انتظامى وادار به سکوت و مخفى نگه داشتن اين جرم سنگين ضدانسانى شده اند و شايد تا حالا و مخفيانه جسد اين کودک عزيز ما را دور از چشم شما زير خاک کرده اند. شما چه ميگوييد و چه ميکنيد؟ مردم! به بهانه ماه مبارک رمضانشان حتى کودکان مارا زير شلاق ميکشند، به بهانه ماه مبارک محرمشان همين کار را ميکنند، به بهانه لباس پوشيدن غيراسلامى، جوانانمان دستگير و شکنجه ميشوند. به هر بهانه اى به زن ، به مرد، به جوان و کودکانمان توهين و تحقير ميکنند و حتى ميبينيد شلاق ميزنند و ميکشند. و همه اينها بر شما آشکار است. جلو اين جنايات را ميتوان و بايد گرفت. اين قاضى عادل اسلامى را به دادگاه مردميتان بکشانيد و محاکمه کنيد. اکنون ديگر همه او را ميشناسيد. بخواهيد در يک دادگاه علنى به جرم قتل يک کودک به مجازات برسد. ما اين قاضى جانى را به محاکم و نهادهاى حقوق بشر و در سطح بينالمللى معرفى ميکنيم. اين جنايتکار در افکار عمومى بشر متمدن امروز محکوم و رسوا است. اما اين کافى نيست. ما اين جنايتش را به او نميبخشيم. شما نبايد ببخشيد. محاکمه او را فورى بخواهيد. مردم! اين کودک تنها متعلق به يک خانواده و يک همسايه شما نيست! اين توهين و تعرضى به همه ما، به بشريت، به انسانيت ما و به حقوق ابتدايى ما و کودکانمان است. اين کودک من و شما و همه ما بود که زير شلاق اسلامى جنايتکاران جان باخت! اين قانون جنگل را نپذيريم. اين وحشيگرى را تحمل نکنيم! اين جنايت آنقدر تکان دهنده است که تن هر انسانى را به لرزه در مياورد وهر وجدانى را ميازارد. ساکت و بيتفاوت و تسليم ننشينيد. صداى اعتراضتان را بلند کنيد. شکايت کنيد، اجتماع کنيد، تومار بنويسيد، اعتراض کنيد، تظاهرات کنيد، جلو دادگاه جمع شده و از قاضى جنايتکار بخواهيد بيايد و به شما توضيح بدهد. بيايد و جلو چشم شما بگويد که مجرى حکم خدا بوده است. بيايد بگويد که مجرى قوانين پوسيده و ضد انسانى شرع اسلام است. بيايد و بگويد که اين قتل عمد است. بيايد و بگويد که در قبال اجراى اين احکام اسلامى نان ميخورد. بيايد و به جرمش اعتراف کند. ما او را نميبخشيم. اگر شما امروز اين جناياتکاران اسلامى را به حال خود رها کنيد اما اينها در فرداى روزى که رژيمشان را به زير ميکشيم کجا ميروند؟ مردم! دوستان! از انسانيتتان، از آزاديتان، از حرمتتان، از جوانانتان و از کودکانتان در مقابل اين جانيان دفاع کنيد. جمع شويد و برويد و ببينيد خانواده اين کودک عزيزمان کجا است و چه ميکشند؟ بروبد و ببينيد اين کودک عزيزمان را کجا زير خاک کردهاند؟ قاتل و قاتلان اين عزيزمان و اين کودکمان کجا هستند؟ اينها بايد به شما حساب پس بدهند. اين قاضى جنايتکار و آن شلاق زنندگان جانى را بشناسيد و گير بياوريد و بخواهيد به شما حساب پس بدهند. اينها از دست ما خلاصى نخواهند داشت ما روزى اينها را گير خواهيم آورد و به محاکمه خواهيم کشيد. کسانى که امروز آزادى را از ما و حتى جان کودکانمان را از ما ميگيرند، تاوان سنگينى را برعهده گرفته اند. به اين جانيان ميگوييم که، رژيمتان رفتنى است، شما کجا ميرويد؟! مظفر محمدى دبير کميته سنندج حزب کمونيست کارگرى ايران- حکمتيست ٢٥ آبان ٨٣ (١٥ نوامبر ٢٠٠٤ mozafar_mohammadi@ yahoo.com tel: 0046762258028 |