گارد آزادي، گامهايي به پيش!

 

مظفر محمدي

 

گارد آزادي چه به معناي يك ايده  و راهي  پيش پاي توده هاي مبارز براي ابراز وجود قدرتمند و چه به معناي عملي ايجاد پايه هاي اين تشكل و سازمان انقلابي، اكنون ديگر به پديده اي واقعي و داده اي بي برو برگرد تبديل شده است.

گارد ازادي به معناي  يك ايده انقلابي و سنگري كه توده هاي مردم در آن ميايستند و امروز آن را وسيله حفظ  حرمت و ازاديهاي خود از تعرض مستمر استبداد و فردا براي دفاع از آزاديهاي كسب شده و محافظت از آن در قبال تعرضهاي بقاياي استبداد و نيروهاي باند سياهي كه شيرازه جامعه مدني و انساني را مورد تهديد قرار ميدهند و جنگ قومي و مذهبي را در دستور دارند هنوز راهي كما بيش سخت و دشوار را پيشا رو دارد.

 

ما يك دوره معرفي اين راه حل و سنگر و روش  انقلابي توده اي را ميبايست طي كنيم. ميبايست توده هاي وسيعي از مردم ،  بخصوص آن بخش از مردم كه مصمم به دخالت در تعيين سرنوشت خود چه با حذف جمهوري اسلامي و چه در مقابل نيروهاي سياه اند، به اين راه و روش آشنا گردند.

اين مساله يك دوره تبليغي بسيار گسترده و آگاهگرانه ميخواست و اين خود نيز به ابزارهاي سراسري و توده اي مانند راديو و تلويزيون نياز داشت كه ما از آغاز و تاكنون هم  در اختيار نداشتيم.

 

در نتيجه  ما همزما ن با معرفي اين راه و روش با همين ابزارهاي محدود به سازماندهي پايه هاي گارد آزادي پرداختيم. اين خود متضمن كار پيچيده اي بود.

ما نميتوانستيم مردم و جوانان را به اردوگاههاي برون مرزي فرا بخوانيم و مسلحشان كنيم.اين با فلسفه وجودي گارد آزادي مغايرت داشت. بنا براين فراخوان ما به توده مردم و جوانان اين  بود كه در محل كار و زندگيشان سازمان يابند و مسلح شوند.

نفس اين ايده و فراخوان مورد استقبال قرار گرفت. اين روش سمپاتي فراواني به خود جلب كرد. در ميان مخالفين ما هم سمپاتي به اين پديده  وجود داشت. حتي كساني كه نميخواهند عضو حزب شوند اما حاضرند در گارد سازمان يابند...

 

ما دست اندر كار سازماندهي اين روي آوري شديم. واحدهاي گارد سازمان يافتند. بعضا از ما سلاح و آموزش دريافت كردند و در مدت زمان كوتاهي  وارد عمل شدند. گارد آزادي ميبايست خود مستقيما و از زبان خودش حرف بزند و خودش را معرفي كند، به ميان مردم برود  و مردم با چشم خود ببينند و باور كنند.

 پابپاي اين ابراز وجود واحدهاي گارد و درخورآن،  نتوانستيم آن را تحت پوشش وسيع و موثر تبليغي قرار بدهيم. آن تعداد از مردمي كه  از محلات شهرهاي كامياران و مريوان و سنندج تا مهاباد و...  شاهد حضور واحدهاي گارد بودند براي معرفي گارد كافي نبود. پوشش تبليغي ضعيف بود. عكس و فيلم از اين حضور به دلايل زياد از جمله مساله امنيت واحدها و مرد م حاضر در صحنه كه از اعضاي گارد حمايت ميكردند و اوراق تبليغي دريافت ميكردند و احساسات نشان ميدادند و از طرف ديگر به دليل محدوديت امكانات و كم تجربگي ما در اوايل كار، تهيه نشد.

كساني به درست و كسان نه چندان كمي از سر غرض و انكار واحدهاي گارد از ما برگه و سند و مدرك و فيلم ميخواستند.

صرفنظراز همه اين كمبودها و محدوديتها و با وجوديكه ما و استقبال كنندگان از گارد آزادي قدم به سرزمين ناشناخته اي گذاشته بوديم ... واحدهاي گارد ابتكارات توده اي و خلاقيتها و جسارت كم نظيري از خود نشان دادند... اگر منصف باشيم  سال گذشته را بايد  سال گارد آزادي ناميد و اين اغراق نيست.

 

اما اين دوره و محدوديتهاي آن نميتوانست مدت زمان طولاني به درازا بينجامد. ابراز وجود علني و حضور گارد در ميان مرد م نميتوانست به شيوه و روشي طولاني مدت  تبديل گردد . اين دوره آغازي داشته و پاياني هم دارد.

ما اكنون عملا به پايان اين دوره رسيده ايم. آغاز دوره جديد فعاليتهاي گارد ما را در مقابل سوالا ت مهمي  قرار داده است.

اين سوالها عبارتند از:

١- راه گسترش و توده اي شدن گارد كدام است؟  چگونه  واحدهاي گارد تكثير و فراگير شده و همه محلات شهرها را در بر ميگيرد؟

٢ - تاكتيكهاي جديد و راههاي جديد و موثر دخالت گارد در مسايل جامعه كدامند؟

 ٣- چگونه ميتوان با حضور اعضا و واحدهاي گارد فضاي محلهاي كار و زندگي مردم را به نفع امنيت  و انسانيت تغيير داد، بدون اينكه الزاما پاي اسلحه در ميان باشد. چگونه  حضور گارد موجب  تغييراتي در فضاي زندگي مردم ميشود؟

٤-  چگونه ميتوان به جايي رسيد كه واحدهاي خودجوش بدون ارتباط با حزب و با ابتكارات  توده اي و انقلابي تشكيل شده و همان روشهايي را اتخاذ كنند و راهي را بروند كه واحدهاي مجهز شده و اموزش ديده و مرتبط با حزب انجام ميدهند...

در جواب به اين سوالات ميتوان  گفت كه ما وارد عرصه اي ميشويم كه گارد آزادي بايد با مسايل اجتماعي و مربوط به سرنوشت مردم تداعي شود. با دفاع از آزادي و حرمت انساني مردم ، اعاده حيثيت از حرمت پايمال شده زنان، اعاده حيثيت و حرمت انساني جوانان و خلاصي فرهنگيشان و عليه استبداد  و ارتجاع ... تداعي شود.

براي تحقق اين وظايف انساني و انقلابي گارد آزادي بايد وارد جدالي سياسي و اجتماعي و نظامي عليه پديده هايي بشود كه آزادي و حرمت انسان را در ابعاد وسيع سياسي و اجتماعي نشانه گرفته اند، از قبيل تعرض به حقوق و ازادي و حرمت زنان به بهانه بدحجابي در خيابانها  و مدارس و دانشگاهها ، پايمال كردن  آزادي و حرمت جوانان،  تعرض به تجمعات و اعتصابات كارگري و دستگيري فعالين اين جنبش، ناامن كردن زندگي مردم با تجسس و تعقيب و دستگيريشان، به اعتياد كشاندن جوانان، ايجاد مراكز و لانه هاي پرورش تروريستهاي اسلامي و ناامن  كردن منطقه...

 

در اين راه و به ا ين منظور:

 

١- گارد آزادي  ميتواند اعلام كند كه هر جا حضوردارد تعرض  به زنان و دختران را به بهانه بدحجابي تحمل نميكند. ماموران رژيم كه در خيابانها و محلات به خاطر حجاب زنان را مورد سوال و بي حرمتي قرار ميدهند را ابتدا معرفي و افشا و در صورت ادامه اين كار ننگين و زشت و غيرانسانيشان، تنبيه خواهد كرد.

 

٢- گارد آزادي ميتواند اعلام كند كه هر جا حضوردارد، تعرض به حقوق و آزادي و انسانيت زنان به بهانه  ناموس پرستي و قتل زنان به اين بهانه را تحمل نخواهد كرد. هر دستي كه به بهانه ناموس پرستي روي زنان بلند شده و موجب قتل ناموسي زنان ميشود را قطع خواهد كرد. مسببين اين جنايت را تنبيه خواهد كرد.

 

٣-  گارد آزادي ميتواند اعلام كند كه حضور علني و آشكار شبكه هاي توزيع مواد مخدر بين جوانان و مردم را تحمل نخواهد كرد. مسئولين و مسببين اصلي اين جنايت را معرفي و افشا و در صورت ادامه اين كار ضد انساني آنان را تنبيه خواهد كرد.

 

٤- گارد آزادي اعلام ميكند كه حضور جاسوسان اطلاعاتي و بسيج جمهوري اسلامي در ميان مردم كه  باعث تعقيب و مراقبت و تهديد و دستگيري  مردم ميشوند را تحمل نخواهد كرد. ليست اين جاسوسان را كه با همكاري مردم در محلات كار و زندگيشان شناسايي شده را افشا و معرفي و عوامل موثر و فعال اين عمل ضد آزادي و ضد انساني را تنبيه خواهد كرد.

 

٥- گارد آزادي اعلام ميكند كه حضور و وجود شبكه هاي تروريستي كه توسط جمهوري اسلامي در شهرهاي كردستان سازمان يافته و تسليح و تجهيز ميشوند را اجازه نخواهد داد. فعالين و مبلغيني كه دراماكن مخفي و يا در مساجد آموزش و تهييج و تسليح اين شبكه ها را بر عهده دارند، افشا و معرفي ميكند و در صورت ادامه كار موثرترين عناصر اين شبكه ها را تنبيه خواهد كرد.

  

دور جديد وظايف و فعاليتهاي گارد آزادي  به درجه بالاتري از كيفيت ، استحكام سازماني، آموزش و تجهيز نياز دارد. تقويت و تحكيم واحدهاي موجود امري فوري و عاجل است. واحدهاي گارد بايد به سلاحهاي موثرتر تجهيز شوند. كادرها وكميته هاي كمونيستي چه به عنوان سازمانده و چه ناظر بر فعاليت واحدهاي گارد بايد بيشتر آماده وتوجيه گردند. و بالاخره كادرها و فرماندهان نظامي بخش علني كه تجارب غني در اين زمينه دارند بايد به عنوان پشتوانه مجرب و نيرومند واحدهاي گارد آزادي در محل در انجام وظايف جديد عمل كنند. 

اما در هر حال ضامن موفقيت گارد در مرحله جديد كار و وظايفش تنها به  كارايي نظامي و  توانايي و تجربه واحدها محدود نيست، بلكه در گسترش و توده اي شدن و نفوذ در ميان مردم و ايجاد سمپاتي و همكاري بيدريغ مردم است. گارد آزادي صرفا به اسلحه اش متكي نيست. استفاده از سلاح براي تنبيه كردن مسببين پايمال كردن حرمت زن، جوان و سلب ازادي و ناامن كردن زندگي مردم، آخرين كارواحدهاي گارد است.

گارد آزادي بايد مسلح باشد، بايد مجهز باشد، بايد كارامد و با تجربه و با درايت باشد، اما اين كارايي بدون نفوذ و سمپاتي و همكاري توده هاي مردم محدود خواهد بود.

گارد آزادي  تيمهايي براي تنبيه جنايتكاران نيست.  اشباحي نيستند كه هر چند ازگاهي از كوههاي قنديل سرازير شده و ادم نابابي را تنبيه يا ترور ميكند. گارد آزادي بازوي مسلح مردم ، در ميان مردم، جا گرفته در قلب و ذهن مردم، اعضاي جامعه و جنبشهاي اجتماعي است. اعضاي گارد انسانهاي اجتماعي و محبوب مردم بدوا به خاطر حضور موثر انساني و اجتماعيشان است.

واحدهاي گارد بايد وسيعا سازمان يابند و خود را تجهيز و مسلح كنند. ما به گارد آزادي به عنوان قدرت مردم در يك جدال اجتماعي و انساني عليه  موانعي  كه بر سر راه مبارزه شان قرار دارد نيازم داريم .

 

تسريع سرنگوني جمهوري اسلامي محور فعاليتهاي كنوني گارد و ضامن پيروزي مردم در جنگ نهايي براي كسب قدرت و متعاقبا دفاع از مدنيت جامعه در مقابل همه برهم زنندگان اين مدنيت است.

 

مظفر محمدي ١٥ خرداد ٨٦ (٢٥مه ٢٠٠٧)